eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
407 ویدیو
237 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
مریم شدن، نذر خدا بودن، دعا کردن هاجر شدن، با تشنگی سعی و صفا کردن آهو شدن در دشت‌های سربه‌سر صیاد ماهی شدن، در موج‌موج غم شنا کردن باری کنار خیمهٔ سقا زمین خوردن باری کنار ذوالجناحت پابه‌پا کردن باری کنار عمه سرگردانِ چادرها پروانه‌ها را از شبِ آتش رها کردن این گوشه آرامش شدن پیش رباب و آه آن گوشه پنهانی برایت گریه‌ها کردن بی اذنِ مُردن رد شدن از محشرِ گودال با شیون و با مویه نامت را صدا کردن هم‌کاروان با تو که روی نیزه می‌رفتی عزم سفر تا دوردستِ ناکجا کردن با اشک‌های کودکان همسایگی تا صبح با خندهٔ شمر و سنان تا شام تا کردن با خطبه، با فریاد، با شعر و سکوت و سوگ هرجا که شد یک پنجره رو به تو وا کردن دیدی پدر؟! دیدی وفادار غمت بودم؟ در روزگارِ دختر از بابا جدا کردن در کار عشق و عاشقی تسلیم باید بود ما را مبادا لحظه‌ای چون و چرا کردن @Maddahankhomein
زمزمه واحد_قرآن روی نیزه ها.mp3
3.48M
🏴 زمزمه یا واحد سنگین ایام اسارت آل الله در کوفه 🏴بند اول قرآنِ روی نیزه ها،صوتت چه دلنشین است آرام قلب زینب و،سُکینه این طنین است پشت سرت می آیم و،در سوگ تو نشستم باشد گواه غربتم،اینجا دو دست بستم با خطبه هایم،یار تو هستم غمخوار من غمخوار تو هستم سالار من پا کار تو هستم حسین من ای شهید مظلوم 🏴بند دوم دارد نگاهت میکِشد،من را به سوی نیزه صحرا به صحرا میروم،در جستجوی نیزه کرده غمت آشفته ام،ای مه جبین برادر شد آرزویم بوسه ای،بر آن بریده حنجر هر جا روی من،با تو میایم که گفته از تو،اخا جدایم با غربت کوفه آشنایم حسین من ای شهید مظلوم 🏴بند سوم از طعنه های دشمن و،سنگ جفا چه گویم از شهر نامردی و از،نامحرما چه گویم با حال خسته آمدم،در کوچه های کوفه با سلسله من رد شدم،از کوچه های کوفه بر گریه ی من،خندیدن اینجا بر طبل شادی،کوبیدن اینا اُف بر تو دنیا،اُف بر تو دنیا حسین من ای شهید مظلوم 🙏التماس دعای خیر ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی @Maddahankhomein
2014060290_914182840.mp3
2.71M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ زمینه بعداز عاشورا (حجاب و عفاف) حضرت زینب سلام اللّه علیها سبک آرزوهایی که داشتم بعدِ تو نقشِ بر آب شد .... پایِ روضه پایِ نیزه دست و پایِ من می‌لرزه سخت‌ترین روضه همینه طعنه و چشمایِ هرزه چه رویِ نیزه چه کنجِ‌‌ تنورِ خونه‌یِ خولی نورِ پیشونیت به صد تا خورشید و مهتاب می‌اَرزه علمدارِ ..... قافله قدخمیده شد امّا .... تا قیامت این عَلمهِ بالا این پرچمِ حسین است گرفتاره به ظاهر این‌ خواهرِ تو امّا .... گِره‌هایِ نهضتِ عاشورا وا میشه وَاللّه با همین دست اگه مضطر یا آواره‌َم خیالت جمع علمدارم منم زینب /۴/ خواهری که می‌باره چشمِ تو با غمهایِ کوفه دَمِ ما روضه‌یِ مکشوفه‌یِ مقتلِ لُهوفه پیکرِ بابا به زیرِ سُمِّ اسب و سر به نیزه‌َست امّا روضه‌ای که سخته واسِه دختر این حروفه اَباَالمظلوم اُنظُر اِلیٰ رُئوُسِناٰ بابا یه تیکّه خیمه سوخته واسهِ ما معجره غصّهَ‌مون حجابه اَباَالمظلوم روضه‌یِ ما عفافه و عصمت خصلتِ هر حسینیه غیرت حجاب مشقِ انقلابه بمون خواهر تو این حرم بگیر این چادروُ محکم منم زینب /۴/ @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت روضه‌هایِ بعداز عاشورا امام حسین علیه السلام عجب ماجرایِ عجیب و غریبی به نِی هم مُجیری مُعینی مُجیبی چه سخت است باور کنم نانجیبی‌‌‌ !!!... شده ناشرِ عطرِ خوشبویِ سیبی ولایت شهادت اِسارت اِصالت چه گلبرگهایی عجب عَندلیبی !!! غروبِ غریبی وُ قُربِ قریبان چه صبرِ جمیلی چه قلب وُ شکیبی چه‌ها آمده بر سرِ سربه‌داران ؟! سرازیر که می‌شد از رویِ شیبی به سمتِ حرم خیره می‌شد نگاهی چه آمد به روزِ حبیبه؟! حبیبی تنت مُثله شد پیرُهن را که بردند مسیحی کشیده شده بر صلیبی تو یحیایِ عشقی سرت بر رویِ نی شنید از لبِ مضطر أَمَّن یُجیبی بیا اِی تقاصِ گلِ یاس و احساس که تو مَرهمِ زخمِ شاهِ غریبی @Maddahankhomein
تقدیم به ساحت حضرت زینب سلام الله علیها بر قرار و در مدارِ باوفایی زیستی ای که پیش از کربلا هم کربلایی زیستی بی‌زمان در بارگاهِ قدس با عشقِ حسین پیش از آنی که به این دنیا بیایی زیستی آمدی از «جانِ عالَم» خود پرستاری کنی دورِ او هر لحظه گشتی و فدایی زیستی غیرِ زیبایی ندیدی در بلابارانِ عشق از اَلَستِ عاشقی قالوا بلی‌یی زیستی نذرِ شکرِ بی‌شکایت بر درِ تسلیمِ محض سر نهادی البلاءُ للولایی زیستی از نیستان دور ماندی داغِ غربت بر جگر در هوای ناله‌های نینوایی زیستی خطبه خواندی حیدری از مصحفی آتش به جان هم‌نَفَس با آیه‌های روشنایی زیستی نورِ چشمِ آفرینش هم تو بودی از ازل تا ابد بَدرُ‌الدُّجا شمسُ‌الضُّحایی زیستی عالَمی دیگر مگر سازند و از نو آدمی تا عیان گردد که بودی و کجایی زیستی پر گشا! وقتِ پریدن آمد ای که سال‌ها در قفس هر لحظه با شوقِ رهایی زیستی @Maddahankhomein
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین به ذلّت پشت کردی و زدی فریاد، عزّت را تو سر دادی، که دینِ حق نبیند رنگِ ذلّت را تو مصباحُ الهدی هستی و باید گِردِ تو گردد کسی که از خدا کرده طلب نورِ هدایت را یقین دارم هر آن کس در دلش حبّ تو را دارد خودت هدیه به قلبش داده ای این مهر والفت را همین که نام تو گُل می کند روی لبم قطعاً نهاده بر سرم پروردگارم اوجِ منّت را زدی بوسه به پای مادرت زهرا و خالق هم به لطفِ بوسه ات بگذاشت آنجا باغِ جنت را میانِ خاک ها، خاکِ مزار توست استثنا تو بخشیدی به این تربت شفا و فضل وبرکت را تو را آن گونه که باید نفهمیده بشر آری چگونه میتوان فهمید قدرِ بی نهایت را؟ میانِ آن همه !، بهر تو هفتاد و دو تن مانده و این یعنی ندارد هر کسی در دل بصیرت را زمین مانندِ اصحابِ تو را دیگر نخواهد دید غیورانی که سر دادند و نشکستند بیعت را همان یاران که رسواییِ عشقت را پسندیدند همان ها که نمی گیرند رنگِ هر جماعت را هر آن کس با امامش ماند و یارش بود، می ماند به دنیا کربلایت میدهد این درسِ عبرت را سر و جان دو عالم باد قربانِ ابالفضلت علمداری که باید در وجودش دید غیرت را فدای کودکِ شش ماهه ات که خواست باخونش تو را یاری رساند، تا کنی اتمامِ حجّت را چه کرده خواهرِ مظلومه ات زینب که تا محشر همه باید از او گیرند درسِ استقامت را شهادت می دهم والله ، آقای شهیدانی که در گودالِ خون کردی ادا حقّ شهادت را مکانت آسمان ها بود و در گودال افتادی به زیر دست و پا رفتی، که گیری دستِ امت را یکی عمامه ات را ، آن یکی انگشترت را برد چه زیبا وقتِ جان دادن نشان دادی کرامت را دلم تنگ است میدانی چه میخواهم من از دستت فقط می خواهم از تو اربعین اذنِ زیارت را http://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها (ایام اسارت آل الله) قالب چهارپاره کرده ای سرفرازمان ای سر مرحبا ای سرِ برادرِ من ای سرِ سربلندِ بر نیزه سایه ات مستدام بر سرِ من تا شود پای راه رفتنِ تو نیزه از محضرت اجازه گرفت تا شکوفا شدی چو گل بر نی آسمان رنگ و بوی تازه گرفت شانه زد باد، گیسوانت را بوسه ها چید از رخت خورشید ماهِ شَیبُ الخضیبِ غرقِ به خون ماه با دیدن تو آه کشید نی به نایِ گلوت بسته دخیل چون گدایی که حاجتی دارد شاهِ من روی نیزه هم شاه است همه جا، جاه و عزّتی دارد آمدی همرهم که از بالا شاهدِ انقلابِ من باشی از بدن گشته ای جدا که چنین پاسدارِ حجابِ من باشی غیرتُ اللهی و چهل منزل بوده ای پاسبانِ محملِ من بارِ غم را کشیده ام امّا کم نشد از حجابِ کاملِ من خونت افتاد قطره قطره به خاک تا نیفتد به خاک معجر من مرد میدان شدم اگرچه زنم وَ همین چادر است سنگرِ من سپرم عفّت است و حجب و حیا سنگرم را کسی نمی گیرد به سیاهیِ چادرم سوگند زن بدونِ حجاب می میرد به تو سوگند ای سر زخمی و به خونت که روی خاک چکید گله دارد دلم از آن زن که پا گذارد به روی خونِ شهید http://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای معدن علم و مظهر فضل؛ حسین ای کشته به دست دشمن رذل؛ حسین در مجلس روضه صد گره باز شود با نام تو و نام اباالفضل؛ حسین عمری است که در هوای اربابم من دلبسته ی کربلای اربابم من اندوه درون سینه ام جا دارد ماتمزده ی عزای اربابم من ای چایی روضه های تو انسان ساز ای تربت پاک تو مرا مُهر نماز از روضه ی تو گرفته ام دینم را از قتلگه آموخته ام راز و نیاز شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
در کام جهان عشق خوشایند حسین است آنکس که دل از سینه ی ما کند حسین است گفتیم که کوتاهترین راه به الله ذرات جهان زمزمه کردند حسین است آنکس که به خاک وگل ما روح دوانید با گوشه نگاهی و به لبخند حسین است در مذهب ما جز قسم راست نباشد معصوم ترین آیه ی سوگند حسین است چون دانه ی تسبیح جداییم و کسی که مارا به خدایش زده پیوند حسین است عباس و علی اکبر و سجاد و عقیله این دایره، مجموعه ای از چند حسین است در باغچه ها شاخه ی خشکیده زیاد است در باغ خدا سرو تنومند حسین است ما با احدی غیر خودش کار نداریم چون خاصترین لطف خداوند حسین است شاعر: و https://eitaa.com/Maddahankhomein
قبله نمای اهل ولا کربلای تو دارد همیشه بوی خدا نینوای تو تا تو دلیل راه منی گم نمی شوم راه بهشت می رود از روضه های تو عشق شما خوش است "مِنَ المَهد الی اللَّحَد" خوشبخت آنکه پیر شد آقا به پای تو پهلو زند به کوثر و تسنیم و سلسبیل ته مانده ای ز چایی داغ عزای تو حسن ختام بهتر از این میشود مگر ؟ شد روسفید " جون" سیاه از دعای تو از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام شد پرچم خدا سر از تن جدای تو از حنجر بریده ی خشکیدت ات هنوز آید به گوش عالم هستی صدای تو در شعله ی محرم تو کائنات سوخت سنگ است آن دلی که نسوزد برای تو "هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق" فانی است کل عالم و باقی بقای تو شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
شد دلخوشی برای سرم سایه ی سرت آرامش دو چشم ترم روی اطهرت آیات سجده دار بخوان روی نی که من با دست بسته سجده کنم در برابرت بهر گریز روضه ی روز و شبم بس است آن بوسه ای که من زده ام روی حنجرت از بعد ِظهر ِ روز دهم قامتم خمید سروم شده ست خم ز غم یاس پرپرت لیلا دراین میان شده مجنون چو دیده است صدها هلال شد قمر روی اکبرت سرتاسر مسیر ِ سرت سرخ گشته است از قطره های خون ِ کف پای دخترت دارد همیشه روی لبانش دعا رباب تا که نیفتد از سر ِ نی رأس اصغرت قلبت هزار مرتبه در کربلا شکست یک مرتبه فقط شده رأسم مکسّرت بهر تداعی شرر کوچه کافی است فکر طناب بسته به دستان خواهرت 📝علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein