مدح و مرثیه حضرت خوله بنت الحسین سلام الله علیها
جانهای به فدای تو، یا سیده یا خوله
دلْ غرق نوای تو، یا سیده یا خوله
ای دختر ثارالله، ای سبطِ ولی الله
حق گفته ثنای تو، یا سیده یا خوله
ای بر تو سلام حق، ای بر تو پیام حق
حق در همه جای تو، یا سیده یا خوله
چون فاطمه خویِ تو، از سرّ مَگویِ تو..
..آگاهْ خدای تو، یا سیده یا خوله
از روز ازل با هم، هستند همه عالم
در تحتِ لوای تو، یا سیده یا خوله
تو ماه شبِ تاری، کِی فاش شود آری..
..آن قَدر و بَهای تو، یا سیده یا خوله
ما درد و تویی درمان، ما قطره تویی باران
مائیم و شفای تو، یا سیده یا خوله
با سِن کَمَت نوری، تو گوهرِ مستوری
نور است ولای تو، یا سیده یا خوله
پیچیده بویِ عنبر، جبریل گرفته پَر..
در صحن و سرای تو، یا سیده یا خوله
باشد حرمت زیبا، بانو بطلب ما را
ای جان به عطای تو، یا سیده یا خوله
مرغ دل ما هر شب، با رخصتِ از زینب
پر زد به هوای تو، یا سیده یا خوله
در راه ولایت شد، آری که شهادت شد
آنروز جزای تو، یا سیده یا خوله
عالم همه شد محشر، خون گریه کند نوکر
با مرثیه های تو، یا سیده یا خوله
سَرو از تو نشان دارد، چون قدِ کمان دارد
در بزم عزای تو، یا سیده یا خوله
رنج و غم عاشورا، اَندوهِ اسیری ها
کِی بود سزای تو..؟، یا سیده یا خوله
دیگر کمرت خم شد، از ضربِ لگد کم شد
آن صوتِ رسای تو، یا سیده یا خوله
از کعبِ نِی اعدا، از خار بیابان ها
زَد آبله پای تو، یا سیده یا خوله
فریاد زدی بابا، اُفتاده ام از بالا..
در خوابِ لقای تو، یا سیده یا خوله
همچون پدرت بودی، تو بیکفن آسودی
قربان وفای تو، یا سیده یا خوله
شد «ملتمسِ» دستت، این خادم دربستت
محتاج دعای تو، یا سیده یا خوله
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#مدح_مرثیه_حضرت_خوله_بنت_الحسین_س
#خوله_بنت_الحسین_س
https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه ١ حضرت خوله بنت الحسین (س).mp3
759.4K
نوحه حضرت خوله بنت الحسین سلام الله علیها
خوله بنت الحسین، جان به فدای غمت
عالمی گریه کن، شد به غم و ماتمت
دختر شاهِ دین
ای شهیدِ حزین
بنت الحسین...
در ره بَعلَبَک، شدی فدای حسین
تو پیام آوری، از کربلای حسین
زخمی و خونجگر
شده ای چون پدر
بنت الحسین...
چون رقیه تو هم، رنج و بلا دیده ای
کِی دگر تو سر و، طشتِ طلا دیده ای؟
تو نرفتی به شام
بین آن ازدحام...
وای رقیه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_خوله_بنت_الحسین_س
#خوله_بنت_الحسین_س
@Maddahankhomein
نوحه ٢ حضرت خوله بنت الحسین (س).mp3
1.17M
نوحه کاربردی حضرت خوله بنت الحسین سلام الله علیها
دختر شاه کرم... ، سیده خوله مدد
صاحب صحن و حرم، سیده خوله مدد
عفیفه و محترم، تویی تو تاج سرم
وقف تو چشم ترم، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
تو هاشمی خصلتی، تو فاطمی سیرتی
تو حیدری صولتی، سیده خوله مدد
باب عنایت تویی، رمز شفاعت تویی
خوان کرامت تویی، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
خواهر اکبر تویی، همدم اصغر تویی
زینب دیگر تویی، سیده خوله مدد
اگر چه کودک ولی، تویی تو سبطِ علی
شد از تو حق منجلی، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
حسین را جان شدی، یک تنه جانان شدی
آیه ی قرآن شدی، سیده خوله مدد
ای حرمت جنتم، روضه ی تو عزتم
بیبی نِما دعوتم، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
تو کربلا دیده ای، رنج و بلا دیده ای
رأس جدا دیده ای، سیده خوله مدد
بر سر بغض فدک، زِ شمر خوردی کتک
شهیده ی بَعلَبَک، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
مثل رقیه تو را، زجر زده بی هوا
ميانِ بیراهه ها، سیده خوله مدد
عمر تو گشته تمام، نرفته ای سوی شام
ميانِ آن ازدحام، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
ندیده ای رنجِ شام، جسارت از روی بام
زینب و بزم حرام، سیده خوله مدد
ندیده ای طشت زَر، دختر و رأس پدر
رقیه شد خونجگر، سیده خوله مدد
سیده خوله مدد...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#نوحه_خوله_بنت_الحسین_س
#خوله_بنت_الحسین_س
@Maddahankhomein
#فضه_علیهاالسلام
#کنیز_حضرت_زهرا_علیهاالسلام
زهرا کنیزی با جلالت داشت
شهزاده ای بود و اصالت داشت
او دیده جنت را به چشم خود
در جنّت مولا اقامت داشت
شد انتخاب حضرت حق چون
در خانه ی حیدر رسالت داشت
او را پیمبر برگزیده است
شد خادمه چون که لیاقت داشت
با کیمیایش، خاک را زر کرد
با علم زهرایی کرامت داشت
حیدر اگر (بٰارِکْ لَنٰا)خواندش
حق داشته بس که نجابت داشت
با آیه ی قرآن سخن میگفت
این خود ز فضل او حکایت داشت
تا آخرین دم، پای عشقش ماند
با جان و دل عشق ولایت داشت
او ماجرای کوچه را دیده
از دشمن حیدر برائت داشت
تا کربلا همراه زینب رفت
از بس به اربابش ارادت داشت
هر داغ ِ روی داغ را دیده
او یک دل ِخون از جسارت داشت
از ردّ خنجر بر روی حنجر
او غصّه های بی نهایت داشت
عصر دهم دنبال شیری رفت
از نعل ده مرکب شکایت داشت
دق کرده بعد از کربلا او هم
چون روضه ها از عصرغارت داشت
مانند کلّ فاطمه ها او
بر پیکرش خیلی جراحت داشت
دستش شکست از ضربه ی دشمن
اینگونه بازهرا شباهت داشت😭
او دیده در بازار، زینب را
زینب؛ بمیرم! صبر و طاقت داشت
یک زینب و صدها بلا، ای وای
ای کاش یک دم استراحت داشت
رفته میان شامیان مست
هر کس به لب، سبّ و اهانت داشت
بزم یزید ِبددهن رفته
آن بی حیا خیلی قساوت داشت
زد خیزران، روی لب قاری
وقتی به لب قرآن، تلاوت داشت
شیعه بگو :( عجّل فرج) دایم
ذکری که زینب در اسارت داشت
اللهم عجل لولیک الفرج
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
چهارپاره عاشورایی روضهیِ امام حسین علیه السلام
وقتی تنِ تو تا تَهِ گودال غلتید
شد گردوُخاک و قلبِ زینب شور میزد
یک عدّه از لشکر به سمتِ تو دویدند
هر کس به تو یک ضربهیِ ناجور میزد
این با لگد کوبید رویِ سینهیِ تو
آن نیزه میزد بر رویِ کتف و دهانت
آمد کسی تا بشکند با چوبِ نیزه
دندان و سینه دندهها و استخوانت
وقتی که جمعیت عقب رفتند دیدم
بر سینهیِ سینا حرامی جا گرفت و .....
پنجه میانِ مویِ سر برد و کشید و .....
مادر رسید و ذکرِ واویلا گرفت و .....
خنجر به رویِ حنجرت کاری نمیشد
گلبوسههایِ خواهرِ تو بود کاری
دیدم لگد زد پیکرت را پشت و رو کرد
خنجر پسِ سر آهِ مادر بیقراری
پیشِ دو چشمِ من سرت بر نیزهها رفت
بر پیکرِ تو اسبها را میدواندند
با هلهله سمتِ حریمِ تو دویدند
پایِ برهنه دخترت را میکشاندند
انگشتری بردند و انگشتت بریدند
تا هیچ جایِ سالمی بر تن نباشد
آنقدر خوردم تازیانه مثلِ مادر
تا هیچ جایِ روضهات بی من نباشد
پایِ سرِ بر نیزهیِ تو ندبه خواندم
پایِ برهنه رفتهام تا شهرِ دشنام
مثلِ علی مهدیِ زهرا گفت آری ....
سنگینترینِ روضهها اَلشّام اَلشّام
#عاشورایی #عاشورا #روضه #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تجلّی غربت
من که نشسته بغض غم بر سر راه سینه ام
اشک روان ز دیده ام هست گواه سینه ام
گرچه ز آتش بلا سوخته بود و هست من
باز زبانه می کشد شعله ی آه سینه ام
سینه گرفته هر نفس سوز غم مدینه را
دیده دل شکسته ام روز غم مدینه را
یاد مدینه کرده باز این دل بی قرار من
شُسته غبار سینه را دیده ی اشکبار من
مدینه که بقیع او شعله زده به هستی ام
هست به منزلت ولی بهشت من بهار من
بقیع این تجلّی غربت آل مصطفی
می زند آتشم به جان می شکند دل مرا
مدینه گفته ام دلم طایر توست ای بقیع
کبوتر وجود من زائر توست ای بقیع
نیست اگر حریم حق بر حرم تو حائری
جان منِ شکسته دل حائر توست ای بقیع
من که ببوسم از شعف تربت چار امام را
در تو نظاره کرده ام غربت چار امام را
آه به باغ دیده ام غنچه اشک و خون شکفت
روی نهال سینه ام آتشی از جنون شکفت
لحظه به لحظه از غمت خون به دلم جوانه زد
شاخه به شاخه بر لبم ناله لاله گون شکفت
ناله زدم به یاد تو گریستم ز داغ تو
سیر کند همیشه دل تربت بی چراغ تو
شهر مدینه شهر غم شهر عزای زینب است
جان که شرر گرفته از سوز صدای زینب است
ای که رود به آسمان شعله آه مجتباست
وآنکه رسد بگوش دل زمزمه های زینب است
زهر جفا شرر زده بر جگر برادرش
آه که پاره پاره شد قلب حسن برابرش
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein
😭😭 دوبیتی
شد روضه ی آب،قاتلم روز و شب
شد اشک رباب، قاتلم روز و شب
ای وای که شد دیدن دستان او
در بین طناب، قاتلم روز و شب
😭😭😭
با دیدن آب، یاد اصغر هستم
در بین عبا، به یاد اکبر هستم
هر عضو تنم مقابل چشمم هست
پس یاد هزار زخم پیکر هستم
😭😭😭
خاکستر و بام، مانده یادم سی سال
رقّاصه ی شام، مانده یادم سی سال
این ها به کنار، بردن ناموسم
در بزم حرام، مانده یادم سی سال
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
کلنا فداک یا اباعبدالله
سرِ همه شهدامان شود به قربانِ
همان شهیدِ بلا که ذبیح العطشان است
همان شهید، که در ظهر روز عاشورا
به پیکرش زِ سنان زخم ها فراوان است
رسید زینب و او را به لُجّه ی خون دید
سرش بریده شده، پیکرش هم عریان است
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#قطعه_امام_حسین_ع
#امام_حسین_ع
#شهدا
https://eitaa.com/Maddahankhomein
30.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من با تو، حتی تو، تاریکی، معلومم
من با تو، از غمها، ی دنیا، محرومم
من با تو، آرومه آرومه آرومم...
آرامش یعنی که... تو آغوشت باشم
این اربعین پایِ... اون شیش گوشت باشم
یا اباعبدالله جونم فدات
یا اباعبدالله منم گدات
دستمو میگیری تو روضه هات
حضرت آرامش بده برات
شاعر: ملتمس
مداح: کربلایی حسن عطایی
#مجتبی_دسترنج_ملتمس
#شور_امام_حسین_ع
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به بزرگ مرد جبهه ی مقاومت فلسطین ، شهید اسماعیل هنیه
------------
باز در آئینه ی ذبحِ عظیم
غرقِ در خون گشت یک نفْسِ سلیم
باز در پیدایش صبح سپید
شد فضا لبریز از عطر شهید
بنگرید اکنون خروش نیل را
پیکر گلگون اسماعیل را
عشق از عاشق حکایت می کند
اشک گلگون را روایت می کند
بعد ابراهیم شد تحلیل ما
آسمانی گشت اسماعیل ما
آن که در این بحر توفان بود و رفت
مردی از جنس شهیدان بود و رفت
در تجلّیگاه سرخ عشق و خون
دست شیطان زآستین آمد برون
دست شیطان ، دست صهیون بود و بس
این خطای دشمنِ دون بود و بس
خاک ایران ، خاک گلگون خیز شد
سینه از خون جگر لبریز شد
در حریم ما که شد آئينه خیز
بود اسماعیل مهمانی عزیز
آنچه با ما ظلمِ صهیون کرده است
میهمان را غرقِ در خون کرده است
هر شهید آئينه دار رحمت است
میهمان ما شهید عزّت است
آنچه با دشمن رهِ نیکوی ماست
انتقامی سخت پیش روی ماست
اقتدار هر مسلمان در جهان
باشد از خون شهیدان بی گمان
خون اسماعیل بی خوف و هراس
می دهد نیروی دیگر بر حَماس
ای مسلمان خیز در پیش حریف
می رسد آزادی قدس شریف
می دهد خون شهیدان این نوید
روز فتح و روز پیروزی رسید
جبهه ی ایثار با عزمی قوی
طی کند راه بلند معنوی
ما درین میعادگاه لاله گون
عهد می بندیم با گلهای خون
در نظر داریم این تحلیل را
محو دشمن ، محو اسرائیل را
محمود تاری «یاسر»
https://eitaa.com/Maddahankhomein