تقدیم به سه ساله امام حسین ع حضرت رقیه سلام الله علیها
▪️🎋▪️🎋▪️🎋▪️
درگوشه خرابه رقیه جان داده است
دسته گل فاطمه از نفس افتاده است
خون شد دل اهل ولا واویلا
خرابه شد ماتم سرا واویلا
یاحسین یاحسین ۲
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
راس حسین زهرا شد وارد خرابه
دخت سه ساله اواز غم در التهابه
از غصه دق نموده دختر او
خرابه نورانی شد از سر او
یاحسین یا حسبن ۲
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
رقیه سه ساله راسش گرفته در بر
شور و نوا بپا کرد اندر خرابه یکسر
گفتا پدر فدای این سر تو
سر جدا شده ز پیکر تو
یاحسین یاحسین۲
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
گفتا سخن رقیه با راس پر زخونت
آنکس که تازیان خورد از دشمن زبونت
بابا ترا سلام علیک منی
ایتمنی علی صغرسنی
یا حسین یاحسین ۲
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
بابا چه ها بگویم از جور این زمونه
از ضرب تازیانه دارم به تن نشونه
عمه هماره بود یاور من
بازو سپر نموده در بر من
یاحسین یاحسین۲
🎋▪️🎋▪️🎋▪️🎋
غلامرضا محمودنژاد(ناطق)صلوات
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به سه ساله کربلا رقیه خاتون علیهاسلام
🌷🌷🌷🌷🌷
دختر شاه کربلایی تو
وارث دشت نینوایی تو
🌷🌷🌷🌷🌷
گلی از گلشن رسول الله
بلبل بوستان آل لله
🌷🌷🌷🌷🌷
دختری از تبار عاشورا
میوه باغ سیدالشهدا
🌷🌷🌷🌷🌷
تو ز نسل علی و زهرایی
ثمر گلستان طاهایی
🌷🌷🌷🌷🌷
دختر حضرت حسینی تو
بر پدر نور هر دو عینی تو
🌷🌷🌷🌷🌷
تو که همچون ماه تاب استی
جلوه ذات آفتاب استی
🌷🌷🌷🌷🌷
ای رقیه فداییت هستم
چون گدایان بسوی تو دستم
🌷🌷🌷🌷🌷
زجر دون زد بروی تو سیلی
همچو مادر رخ تو شد نیلی
🌷🌷🌷🌷🌷
پایت از خارها پر آبله شد
دل زارت غمین و پر گله شد
🌷🌷🌷🌷🌷
از روی ناقه تا که افتادی
دست خود را به فاطمه دادی
🌷🌷🌷🌷🌷
دشمن دین تو را کتک می زد
بر روی زخم تو نمک می زد
🌷🌷🌷🌷🌷
تو که در شام و کنج ویرانه
کعبه نی خورده ای ز بیگانه
🌷🌷🌷🌷🌷
راس بابا گرفته ای در بر
من فدای تو گردم و این سر
🌷🌷🌷🌷🌷
جان سپردی کنار راس پدر
عمه زینب شد از غمت مضطر
🌷🌷🌷🌷🌷
زن غساله دید پیکر تو
ناله زد تا رسید در بر تو
🌷🌷🌷🌷🌷
مهدی فاطمه بیا مولا
انتقامش بگیر از اعدا
🌷🌷🌷🌷🌷
"ناطقا" بس کن این چکامه غم
خون شده قلب حضرت خاتم
🌷🌷🌷🌷🌷
غلامرضامحمودنژاد (ناطق)قم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به سه ساله کربلا
حضرت رقیه بنت الحسین ع
ای کعبه دلهای مشتاقان رقیه
ای آرزوی آرزومندان رقیه
باب الحوائج دختر شاه شهیدان
بر درد بی درمان ما درمان رقیه
نور دو چشمان حسین و زینبینی
عباس را تو روح و هم ریحان رقیه
تو میوه باغ رسول عالمینی
نور دل شاهنشه خوبان رقیه
از روی ناقه اوفتادی در بیابان
ای من فدای آن تن نالان رقیه
از زجر دون خوردی تو ضرب تازیانه
نفرین حق بر جمله ی عدوان رقیه
از ضرب سیلی روی تو گردیده نیلی
رخسار تو چون فاطمه ای جان رقیه
در خواب دیدی باب خود در کنج ویران
گشتی پریشان کنج آن ویران رقیه
راس پدر را نیمه شب در بر گرفتی
از غصه دادی جان تو بر جانان رقیه
بهر عزای ماتمت "ناطق" شب و روز
شد در عزا و دیده ی گریان رقیه
غلامرضامحمودنژاد (ناطق)قم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
سبک نوحه حضرت رقیه س
بسمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تقدیم به سه ساله
امام حسین علیه السلام
▪️▪️▪️
بابا
ز پیش ما رفتی بگو کجا رفتی/
مرا رها کردی بگو کجا رفتی/
▪️▪️▪️
بابا
غریب دشت خون شدی تو لاله گون/
بگو کجا رفتی ز تیغِ کینِ دون/
▪️▪️▪️
بابا
فتاده ام از پا ز ناقه افتادم /
عمه شده تنها برس به فریادم/
▪️▪️▪️
بابا
میون طشت زر سر تو دیدم من/
ناله زدم امّاطعنه شنیدم من/
▪️▪️▪️
بابا
صورت من نیلی ز ضرب سیلی شد/
مدینه تکرار از این رخ نیلی شد/
▪️▪️▪️
بابا
آمده ای اکنون به دیدنم بابا/
خوشو اومدی وقتِ پریدنم بابا/
▪️▪️▪️
بابا
گوشه ویرانه خواب تو رو دیدم /
کشیده ام در بر تا سر تو دیدم/
▪️▪️▪️
بابا
از غم تو عمه گشته پریشانت/
از لب لعل تو شدم غزل خوانت/
▪️▪️▪️
بابا
جان میدهم اینجا گوشه ی ویرانه/
تو شمع من بودی منم چو پروانه/
▪️▪️▪️
غلامرضا محمودنژاد (ناطق)قم
صلوات.
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبان حال فاطمه کربلا حضرت رقیه سلام الله علیها
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بابا
پاشو ببین رقیه جان داد
خواهر تو از نفس افتاد
از غم تو ای داد بی داد _ بابا
افتاده درکنارت
دختر گل عذارت
کنج خرابه شام
افتاده تا گذارت
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بابا
دشمن مرا هر دم کتک زد
بر زخم دلهامون نمک زد
با یاد زهرا و فدک زد _ بابا
از ضرب تازیانه
بر تن دارم نشانه
از داغ دوری تو
مُردم ز غم شبانه
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
بابا
سر تو را در بر گرفتم
ناله ی خود از سر گرفتم
ارث از غم مادر گرفتم
بابا
عدو ببین چه پسته
داغت به دل نشسته
از ظلم بی نهایت
شدم چو زار و خسته
غلامرضا محمودنژاد (ناطق) قم
https://eitaa.com/Maddahankhomein
❁﷽❁ #زمزمه_نوحه
#زبانحال_حضرت_رقیه_علیهاسلام
#سبک: دلخواه
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
خوش اومدی تو ای سرِ /خستهٔ روی نیزه ها
خواب تو رو دیده بودم / میای خرابه پیش ما
دیدی تو التماسمو/چشمای بی خواب منو
اومدی آرومش کنی / این دل بی تاب منو
ممنونتم که اومدی /حالا کنـــارمه سرت
ولی دلم تو کربلا / مونده کنـــار پیکرت
چن تا سوال دارم بابا / ازت میخوام بدی جواب
تو رو قسم میدم بابا/ به جان اصغر رباب
یتیم به کی میگن بابا؟/ وقتی تو بابای منی
خودت حالا بهم بگو / مَنِ الذی أَیتَمَنی؟
بگو چرا دیگه عمو / رفت و به خیمه برنگشت؟
توی نبودنِ عمو / چه سختیها به ما گذشت
چقد دلم تنــگ شــده / برا علی اکبـــرم
می خونم هر شب لالایی/ برا علی اصغرم
چشـماتو واکن بابایی/ تاول پاهــامو ببین
ردّ طناب و سیلی رو/ صورت زیبامو ببین
تو بودی روی نیزه و/همیشه پای نیزه من
می دیدم حتی از رو نی/می کشیدی تو ناز من
یه دختر سه ساله رو / با تازیونه می زدن
تا برسیم شــام بلا / به هر بهونه می زدن
بذار بهت بگم بابا/گوشواره هامو دزدیدن
با گریه های من چرا/همش بهم می خندیدن
بذار بهت بگم بابا / کجا دلم خیلی شکست
وقتی که چوب خیزران / روی لبای تو نشست
الهی بشکنه بابا / دستی که زد رو لب تو
بمیره اون که خنده کرد/ به غربت زینب تو
امان از این شام بلا / یهودیهای بی حیا
بزم شراب و کوچه ها/ امان از اون جسارتا
میخوام که همراه سرت / منم بیام به کربلا
نذار که من جا بمونم / تنها توی شام بلا
┈••✾•🏴✾🏴•✾••┈
✍رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۳/۵/۱۴
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#حضرت_رقیه_س
#زمزمه #زمینه
هی دست به پهلو میزنم شبیه زهرا
همش بلنده ناله هام از درد و زخما
نمیدونی چیا گذشت به آل طه
دخترت و نظر زدن خیلی شکسته ام
جای النگوهام ببین زنجیره دستم
یتیمم و بین یه مشت خراب و مستم
میخوام واسم تو غیرتی شی
موهام و برده چه آتیشی
دیگه رقیه ی تو خوشگل نیس
نبودی و کتک میزدن
به زخم من نمک میزدن
نصیب من شده چشای خیس
🥀🥀🥀
گیر افتادم نموند برام راه گریزی
خواستن یه عده ببرن منو کنیزی
تو این سفر دیگه ازم نمونده چیزی
یه پوست و استخوون شدم خیلی مریضم
دلم پره دلم میخواد هی اشک بریزم
حالا میخوام به قربونت برم عزیزم
کو دست و پا و کو بدنت
شبیه من بابا زدنت
شبیه من نه انگاری بدتر
شکسته گونه و پیشونیت
فدای این لبای خونیت
مثه سر تو نیست دیگه این سر
محمدرضا زادسرور
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#زمینه_شهادت
#حضرت_رقیه_س
خواب راحت ندارم- استراحت ندارم
مردم از اشتیاقت - دیگه طاقت ندارم
خبرداری که خیلی وقته روز خوش ندیدم
خبر داری دور از تو من چه عذابی کشیدم
بابایی بیا دنیای بی تو یعنی جهنم
حضورت برا زخمای دخترت میشه مرهم
نمیدونم کجایی الان
اگه نیای دیگه میمیرم
سه سالمه ولی بیا که
ببینی خیلی خیلی پیرم
(آه سرم آه پرم آه دلم وای بابا
آه لبم آه تبم آه دلم وای بابا)
وای بابا
روزگارم سیاهه - دخترت بی پناهه
موی سوختم برای- سوختن خیمه گاهه
به جای نوازش فقط گونه هام خورده سیلی
چشام هرجایی رو میبینه فقط رنگ نیلی
سرم سنگ زدن چنگ زدن هرجایی که رسیدم
تو بازار و انظار چه حرفایی که من شنیدم
به غرورم که خیلی برخورد
هر دختری باباشو آورد
یکی فقط به ما میخندید
بابایی آبرومونو برد
محمدرضا زادسرور
https://eitaa.com/Maddahankhomein