eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
355 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت زهرا و حضرت رقیه علیهماالسلام از بعد غیبتت به سر ما چه ها رسید لحظه به لحظه محنت و درد و بلا رسید پایین نرفته آب خوشی از گلوی ما از لحظه ای که پای تو در ذی طُویٰ رسید چندی ست کار ما شده اثبات بودنت بنگر که کار نوکر تو به کجا رسید آقا خودت برای ظهورت دعا نما بنگر که صبر و حوصله ها انتها رسید آمد دوباره یک شب جمعه،نظاره کن مادر کنار مقتل کربوبلا رسید دستی گرفته بر کمر و بین لطمه ها پیش تنی که پُر شده از ردّ پا رسید شد روضه های گودی مقتل مرور و شمر با چکمه روی سینه ی خون خدا رسید شد آسمان کربوبلا تیره، ناگهان خنجر میان حنجر نورالهدی رسید از باب سرخ کردن موی سفید شاه خون از رگ بریده به جای حنا رسید نعش یزیدیان، همه غسل و کفن شدند اما به شاه کربوبلا بوریا رسید پیش رقیه، کاش نمی خورد خیزران وقتی سرش میانه ی طشت طلا رسید آرام شد رقیه میان خرابه چون بر روی دامنش، سر  ِ از تن جدا رسید گفت ای پدر به روی لبت جای بوسه نیست از چه به روی لعل تو چوب جفا رسید بابا ببین که مادر پهلو شکسته ات بهر ظهور منتقمت با دعا رسید ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیک یامظلومه یارقیه علیهاالسلام دیر آمدی سه ساله ی تو محتضر شده مویش سپید و خسته ی درد کمر شده امشب فقط که نیست شب بی قراری ام چل منزل است دختر تو خون جگر شده من خواستم که پا بشوم در مقابلت بابا ببخش پا شدن من هنر شده بر روی کل صورت من جای سیلی است پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده از عمه کمتر است اگر زخم های من کل مسیر عمه برایم سپر شده بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو زخم لب تو از همه جان سوزتر شده مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده ‌ ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
وجناتش وجنات حیدری.mp3
4.27M
بند1⃣ وجناتش وجنات حیدری سکناتش سکنات حیدری به نگاهی فاتح شام و کوفه شد جلواتش جلوات حیدری از ناله ی او کاخ ستمگر لرزید از گریه ی او بنی امیه ترسید این جلوه ای از شجاعت این بانوس معتمده رقیه سیده رقیه قرین اسم قرآن، ابجد رقیه قرار قلب عاشق مشهد رقیه بند2⃣ حسناتش حسنات فاطمی نفحاتش نفحات فاطمی یا رقیه ذکر ورودی بهشت صلواتش صلوات فاطمی سرتاسر زندگیش درس توحید از او احدی حرف شکایت نشنید این جلوه ای از اطاعت این بانوس ممتحنه رقیه مؤمنه رقیه سلام ما به راه روشن رقیه و لعنت خدا بر دشمن رقیه بند3⃣ حرکاتش حرکات زینبی اثراتش اثرات زینبی قطرات اشک رقیه خطبه و کلماتش کلمات زینبی در اوج حیا شبیه زینب تابید آنقدر که طعنه زد به نور خورشید  این جلوه ای از نجابت این بانوس محترمه رقیه عالِمه رقیه به شانه ی ملائک پرچم رقیه بهشت اهل معناس حرم رقیه شعر و سبک: https://eitaa.com/Maddahankhomein
اومدی مهتابم.mp3
7.32M
بند1⃣ اومدی مهتابم تو کجا و اینجا بشین امشب پای قصه ی من بابا یکی بود یکی نبود یک دختر خسته از غمای دنیا گم شد دل شب میون دشت و صحرا شب بود سرما و تاریکی و تنهایی از وحشت میلرزید دست و پاهام بابایی جای تو زجر اومد دنبال این جا مونده سیلی زد جوری که ردش تا حالا مونده آه گوشم بابا نمیشه زجر فراموشم بابا آه پهلوم بابا مثل مادرت شده بازوم بابا بند2⃣ اینقَدَر حرفای بد شنیدم هر روز چه چیزایی تو راه بی تو دیدم هر روز تا بیای پیش من از زندگی صد دفه بریدم هر روز خسته شدم از بس که دویدم هر روز آتیش و خاکستر لحظه لحظه پی در پی سنگای رو بام و ضربه های کعب نی تو بازار دور ما با خنده میرقصیدن اهل شام واسه چی اسمم رو میپرسیدن آه مُردم بابا بس که از سنان کتک خوردم بابا آه سوختم بابا تا نگاهمو به تو دوختم بابا بند3⃣ صداتو نشنیدم از غروب رفتن چرا ساکت موندی مگه قهری با من حالا که اینطوره من جای تو روضتو میخونم اصلا از مرثیه ی جسارتای دشمن لبهاتو کی اینطور مثل گل پرپر کرده رگهاتو دست کی مهمون خنجر کرده کار کی بوده این زخم روی پیشونیت بوی نون میدی و سوخته موهای خونیت آه خستم بابا کوله بار سفرو بستم بابا آه بابا بابا منو با خودت ببر حالا بابا شعر و سبک: https://eitaa.com/Maddahankhomein
به ساحت سه ساله اباعبدالله الحسین علیه السلام خانم (س) 💎دردانه دردانه هست و می رود دلها برایش بابا به قربانش شود، عمه فدایش! وقتی بغل می گیرد او را حس می کند هفت آسمان را زیر پایش می اندازدش بالا و پایین در دشت می پیچد صدای خنده هایش خواهر برایش قصه می گوید ولی او مادام می پرسد سوال از هر کجایش تا حالش خوب بود اما پس از آن انگار که ابری شده حال و هوایش افتاده از خواب و خوراک... او چند روزی ست! ای وای از و بلایش ده روز در بی تاب بود و آن بغض، یک لحظه نکرد اما رهایش تا اینکه روز جنگ آمد پشت خیمه ، پنهان کرد او را در عبایش اما جهنم در بهشتِ خیمه گل کرد آتش گرفت آیات والشمس و الضُّحایش از تا را آمد... ولی سخت از را تا ... عمه به جایش شاعر چرا باید بگوید معجر افتاد وقتی که راوی گفته از حجب و حیایش! بغض در خرابه تا که ترکید کر کرد گوش آسمان ها را صدایش او رازِ هستی بود، زهراها چنینند رازی که خواهد کرد دنیا برملایش او چیزی از کم ندارد بالاتر از عرش است فرش ربنایش موکب به موکب، ... مال رقیه ست برپا شده در هر ستون، مهمانسرایش قم المقدسه https://eitaa.com/Maddahankhomein
گریز روضه مجلس یزید آتش کشید بر جگرم خنده یزید سیراب بود و روی لبت چوب می کشید بازی نمود بالب تو پیش چشم من تیزیِّ چوب ها لب خشک تورا بُرید تَه مانده شراب خودش بین طشت ریخت از آن به بعد شد همه گیسوی من سپید تا سرخ مو بلند شد و یک اشاره کرد رنگِ سکینه دختر تو ناگهان پرید جانم رباب، تاکه سر افتاد بر زمین از بهر ِ بوسه از لب و دندانِ تو دوید https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230821_083824-AudioConverter.mp3
1.27M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها در خرابه شام دختري سه ساله از غم پدر بود گرم آه و ناله گفت عمّه جان زينب مي روم سفر امشب آه از اين جدایی... عمه در خرابه تا به کي نشينم باب من نيامد تا رخش ببينم من که عمّه جان مُردم بس غم پدر خوردم آه از اين جدایی... ديده ام ندارد، خواب راحت امشب قلب من گرفته، بي نهايت امشب فرقت رخ بابم برده طاقت و تابم آه از اين جدایی... عمّه جان غريبي، کرده بي قرارم طوئيا که ديگر، من پدر ندارم بی گمان در اين ويران عمّه می‌سپارم جان آه از اين جدایی... عمّه جان من امشب زار و ناتوانم اي خدا بيايد باب مهربانم جا دهد در آغوشم غم شود فراموشم آه از اين جدایی... ✍موزون اصفهانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
کانال مداحی سنتی ایتا.mp3
624.5K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها نور زهرا یا رقیه هستی ما یا رقیه دستگیر همه عالمینی باب حاجات و نور دو عینی یا رقیه رقیه رقیه... ای سرا پایت کرامت بر همه بنما عنایت ای که هستی تو روح و روانم سایلم بر درت میهمانم یا رقیه رقیه رقیه... ای امید و آرزویم از تو باشد آبرویم لطف تو عمری است ای گل من یا رقیه شده شامل من یا رقیه رقیه رقیه... ای گل باغ مدینه تازه شد داغ مدینه همچو زهرا رخت گشته نیلی بس که خوردی ز دشمن تو سیلی یا رقیه رقیه رقیه... بابت آمد در خرابه با سر آمد او شبانه تا که دیدی سرش غرقه در خون تو شدی یا رقیه جگرخون یا رقیه رقیه رقیه... دارم از زهرا نشانه خورده ام من تازیانه بس که دشمن نمود ظلم و کینه من فتادم به یاد مدینه یا رقیه رقیه رقیه... که جبینت را شکسته عمه ام در غم نشسته ای که بودی تو قاری قرآن که زده بر لبت چوب خزران یا رقیه رقیه رقیه... من ز داغت دلغمینم خواهم از بعدت بمیرم یک دمی کن دعایم تو بابا زین جهان من روم سوی زهرا یا رقیه رقیه رقیه... ✍حاج رضا یعقوبیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
80557_140169175855_1376256.mp3
1.47M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: تا مشکتو تو آب زدی... منتظرم تا که بیای سر روی زانوت بذارم رو صورت قشنگ تو من گل بوسه بکارم دل من رو توی ویرونه غم گرفته میریزم اشک، عمه ی من ماتم گرفته به حال این دختر تنها و غریبت میدونم قلب تموم عالم گرفته بابا جون... اومدی بابا با سرت به دخترت سر بزنی اومدی تا خرابه رو نقشی ز حیدر بزنی بیا بگم من براتو درد دلامو بزارم روی لبای، خونیت لبامو بگم بعد تو به ما بابا چی گذشته بگم که عمه همیشه داشته هوامو باباجون... گوشواره هامو بردن و ببین گوشم پاره شده دختر نازت باباجون اسیر و آواره شده رقیه ت از دشمن بی دین خورده سیلی مث زهرا صورتم بابا، گشته نیلی سرم خورده سنگ شامی ها وشکسته مارو چرخوندن توی شام با دست بسته بابا جون... حالا که اومدی پدر دخترتم همرات ببر از بس که سختی کشیدم اومده طاقتم بسر نمیخوام بعد تو دیگه این زندگانی زبعد تو شد بهار عمرم خزانی دلم میسوزه برای عمه باباجون تو این سختی ها شده عمه قد کمانی بابا جون... ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230816_090911-AudioConverter.mp3
1.61M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها من دختر سه ساله ي مولا حسينم در دشت غُصّه لاله ي مولا حسينم معناي عشقم ماه دمشقم مظلوم رقیه... آن بلبلم اندر قفس يارا ندارم شوق و هوس بر گلشن و صحرا ندارم جز آرزوي ديدن بابا ندارم چشمم پُر آب است قلبم كباب است مظلوم رقیه... در كربلا آتش گرفته دامن من رحمي به حال من نكرد اهريمن من آخر مرا گردد كفن پيراهن من جان مي دهم جان در شام ويران مظلوم رقیه... پايم شده پُرآبله در راه شامات ديدم جفا از مردم گمراه شامات هست عمّه ام خورشيد و من هم ماه شامات روزم چو شام است عمرم تمام است مظلوم رقیه... نامم رقيّه دختري دُردانه هستم گَنجِ گِرانم ساكنِ ويرانه هستم عشق پدر شمع است و من پروانه هستم سوزم دمادم در آتش غم مظلوم رقیه... با آه و غم گشته عجين آب و گِل من درد بزرگي هست يارب! در دل من شهزاده ام امّا، خرابه منزل من غم گشته يارم بابا ندارم مظلوم رقیه... بار دگر «سيّدبشير» آن شاعر من هم شاعر و هم نوکر و هم ذاكر من آمد به شام و شد در اينجا زائر من بهر قيامت خواهد شفاعت مظلوم رقیه... ✍سید بشیر حسینی میانجی https://eitaa.com/Maddahankhomein
یتیمی.mp3
1.25M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها یتیمم من دیگه بابا ندارم کف پاهام چقد آبله دارم انقده طعنه و ناسزا شنیدم دیگه از زنده موندن بیزارم یتیمی درد بی درمون یتیمی... من از این آدما خیری ندیدم خیلی رو خار صحراها دویدم شمر نامرد به من سیلی زد و گفت توی مقتل بابات و سر بریدم یتیمی درد بی درمون یتیمی... خیمه ها شعله ور از آتیش و دوده گناه ما بچه ها مگه چی بوده بس که دشمن به من تازیانه زد بدنم درد میکنه خیلی کبوده یتیمی درد بی درمون یتیمی... دخترا بابایین اینو میدونی غم و غصه هام و از چشام میخونی دخترای شام به من محل نمیدن منو با خودت ببر اگه میتونی یتیمی درد بی درمون یتیمی... دشمن پست به آیینه ترک زد به روی زخمای قلب من نمک زد نبودی تا ببینی بابای خوبم بین راه شام هی منو کتک زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... زجر نامرد چه وحشیانه ام زد خیلی با کعب نی روی سرم زد دستامو روی سرم گذاشتم اما ندیدی بابا چطوری لگدم زد یتیمی درد بی درمون یتیمی... ✍️حسن نازپرور https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_144913-AudioConverter.mp3
1.38M
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: به سمت گودال از خیمه دویدم من... یه ماهه که بابا، نخوندی لالایی شبا نخوابیدم، کجایی بابایی سر تو رو نیزه، نمیرسه دستم پایین پای این، نیزه ها بنشستم یا ابتا مظلوم... نفس به عشق تو، می کشم ای بابا بعد علی اصغر، دیگه شدم تنها عمه سپر میشد، همیشه جای من بعد تو شد غصه، بابا دوای من یا ابتا مظلوم... پاهام پر آبله، بس که دویدم من ببین که از داغت، دیگه بریدم من از غصه دق کردم، ببر منو بابا پیش عمو عباس، که اومده زهرا یا ابتا مظلوم... سر تو رو بردن، بزم شراب و می نپرسیدی راه و ، چطوری کردم طی منو ببر با خود، زجر کشیدم من چقدر مصیبت از، زجر کشیدم من یا ابتا مظلوم... ✍️روح اله گائینی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_145228-AudioConverter.mp3
1.52M
زمزمه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: سلام آقا که الان روبروتونم سلام بابا...بیا بنشین به دامانم سلام بابا...ببین در کنج ویرانم سلام بابا سلام بابا... ببین گیسو سپیدم من به آغوشم... تورو آخر کشیدم من پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... یه ماه میشه...که لبهام و نبوسیدی چِشِت روشن... لباسِ پارم و دیدی؟ پدرجانم خبر داری؟..شبا رو خاکا می خوابم ببین کرده... موهای سوخته بی تابم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... از اون شب که. ..کتک خوردم چشام تاره منو بد زد... لباسامم پر از خاره پدر جانم یه جمله من...میگم با این سرِ پُر درد بدون جایِ.... بغل کردن .بلندم کرد پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... ازون مجلس ... دیگه من با همه قهرم بهم میگن.... کنیزِ مردمِ شهرم پدر جانم یه پیغامم... بابا واسه عمو دارم بیار چادر... آخه من آبرو دارم پدر جانم پدر جانم پدر جانم پدر جانم... ✍قاسم نعمتی https://eitaa.com/Maddahankhomein
20230813_145708-AudioConverter.mp3
914.2K
نوحه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙سبک: همه جا کربلا خیز و بین عمه جان با طبق سر رسید رنگ از روی من در کنارش پرید با لب زخمی و با رخ غرق خون شد لبم از لبش عمه جان لاله گون آه و واویلتا آه و واویلتا... همره خود مرا ای پدر جان ببر جان من را پدر زین خرابه بخر من نفس میزنم کنج ویران پدر دشمن دون زده با لگد بر کمر آه و واویلتا آه و واویلتا... من فدای سرت پیکرت در کجاست هم علمدار و هم اکبرت در کجاست مونس من شده کنج ویران رباب از غم اصغرم حال من شد خراب آه و واویلتا آه و واویلتا... ✍مرتضی محمودپور https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به (س) از زبان دختری زائر پرستو دختری با چشم خیسش شانه زد موهای خود را در دل دریای خون انداخت آن قوهای خود را آسمان می دید دختر مثل مادرهای عاشق زیر چتر چادرش برده پرستوهای خود را اربعین آمد که او هم باز باشد یک کبوتر او که بر بالَش نمی بالید و بازوهای خود را...! زائر شش گوشه ای شد که برایش آشنا بود دختری که ذوبِ او بود و النگوهای خود را... در وداع آخرش حس کرد دردی ناگهان را در وداع آخرش بارید پهلوهای خود را قم المقدسه https://eitaa.com/Maddahankhomein
یارقیه مددی چنان از غم دوری افسرده بودم که از داغِ تو سخت پژمرده بودم سپر گر نمیکرد عمه خودش را همان عصر روز دهم مُرده بودم فقط خون دل بود و اشک دو دیده غذایی اگر هم که من خورده بودم گرسنه نخفتم شبی در اسارت که هر شب پدرجان، کتک خورده بودم حسابش ز دستم برون گشته آخر که من اینقدَر زخم نشمرده بودم حلالم کن امشب اگر شکوه کردم دلم تنگِ تو بود، آزرده بودم https://eitaa.com/Maddahankhomein
مناجات، مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها باب حاجاتم اگر چه در محرم کربلاست در شب سوم ولی سَمتِ دمشقِ باصفاست دختر ارباب ما مشکل گشائی می کند هرچه گوییم از کراماتش دراین وادی بجاست دست او کوچک ولی دست خدائی علیست سفره ی نذری او هم سفره ی بذل خداست دردمندی، مستَمندی، سوی این خانوم بیا در کَفَش رزقِ گدا و یک نگاهِ او دواست هر که آمد در حریمش دست خالی رَد نشد او که مثلِ جدّه خود معدن جود و سخاست هر چه می خواهی بگو، تأثیر دارد گفتنت گرچه او خود واقف ازحرف دلِ شاه و گداست یا رقیه آمدم، حاجات من را کن روا حاجتم، پای پیاده، اربعین، کرببلاست گفتی ای بابا چرا مویت سیاه و خونی است؟ علتش کُنجِ تنور خولی یا تشت طلاست! https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها نوشتم روی قلبم، آه عمه ببین حالم شده جانکاه عمه کف پایم پر از خار مغیلان زِ بس که رفته ام من راه عمه من از کرببلا تا شام دیدم یک عده مردم گمراه عمه همه بر ما جفا کردند بی حد همه بودند چون بدخواه عمه قَدَم خم گشته و رویم كبود است منی که بوده ام چون ماه عمه یک حسی در دلم دائم بگوید شده عمرم دگر کوتاه عمه شبیه من قد سرو تو خم شد مرا چون بوده ای همراه عمه بگو از خاطرات کربلایت بگو از پیکر آن شاه عمه بگو با من، بدانم چی گذشته در آن گودی قتلگاه عمه شِمُردی زخم های او، وَ گفتی.. ..هزار و نهصد و پنجاه!، عمه می آید عاقبت بابایم از راه خودش گفته به من، والله عمه می آید، می بَرد من را زِ ویران تو می مانی و سوز و آه عمه https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها تمام درس و مشقم آب بابا ندارم در دلم من تاب، بابا زِ بعد کربلا هم تشنه بودم نخوابیدم شبی سیراب، بابا شدم زهرای دشت کربلایت شبیه مادرت بی تاب بابا اَنیس درد بی درمان شبهام بُوَد نور کمِ مهتاب بابا سراپا جسم من می سوزد از زخم کز این رو گشته ام بَدخواب بابا به روی نیزه تا که دیدمت آه.. غمت جسم مرا کرد آب بابا من و عمه پریشانیم و گریان ولی شمر و سنان شاداب بابا به شام و کوفه مردانِ حرامی نکردن رحم بر اصحاب بابا سر بازار بردن دخترت را میانِ عده ای ارباب بابا چنان سیلی زدن بر صورت من که شد ذکرم، مرا دریاب بابا همه رذل و همه هیز و همه مست دلاشان بود چون مرداب بابا من هرجا از تو گفتم، سير خوردم لگد، همراهِ مشتی ناب بابا https://eitaa.com/Maddahankhomein
مرثیه حضرت رقیه سلام الله علیها باید این شهر بفهمد که تو بابای منی با همین روی پر از خون همه دنیای منی گرچه خونیست لب و موی و دهان و رگ تو تو شبیه منی و تو گل زیبای منی... آنقدر گریه کنم تا که بمیرد دشمن چون بفهمد تو همه هست و تمنای منی تو نیایی هم اگر من زِ عطش میمیرم، تو بیا جان که ببینند تو رویای منی می کُشد دخترکت را به خدا این خِجلَت من پریشانم و تو محو تماشای منی همه شب ناله زدم از غم دوریِ پدر جان فدای تو که لالایی شبهای منی عاقبت با سر خود آمدی و خوشحالم که شب تار گذشته است و..تو فردای منی https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبان حال حضرت رقیه سلام الله علیها من از لگد بدم میاد از حرف بد بدم میاد از اونکه هی تو صورتم سیلی میزد بدم میاد من از طناب بدم میاد از اضطراب بدم میاد از اونی که نداد بهم یه ذره آب بدم میاد از خیزرون بدم میاد از ساربون بدم میاد از اونکه مارو با چشاش میداد نشون بدم میاد من از غذا بدم میاد از دشمنا بدم میاد از این روزا که میگذره هی بی بابا بدم میاد از آبله بدم میاد از حرمله بدم میاد از قاتل بابام حسین، که سنگ دله بدم میاد از مرد مست بدم میاد از زجر پست بدم میاد از اونی که سیلی زد و.. دستام و بست بدم میاد از میخونه بدم میاد از ویرونه بدم میاد از اونکه با خندش مارو میسوزونه بدم میاد از جیغ و داد بدم میاد از زخم حاد بدم میاد از اون که عمه مو میزد خیلی زیاد بدم میاد من از شرور بدم میاد از حرف زور بدم میاد از اونکه برد سر تو رو.. توی تنور، بدم میاد از جام می بدم میاد از طبل و نی بدم میاد از اونکه رأس بابامو زد روی نی بدم میاد من از سبو بدم میاد از سُرخْ مو بدم میاد از اونکه زَد ما رو پیشه سر عمو، بدم میاد من از شراب بدم میاد از تب و تاب بدم میاد از اونی که سر تو رو.. کرده خضاب بدم میاد https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (258).mp3
2.53M
بیا خرابه صاحب الزمون          میون ناله های عمه ها پیش سر بریده، نیمه شب         رقیه جان تو رو زده صدا بیا سرو ببر از ناله ها و هق هقش، شد عمه خون جگر بیا سرو ببر شده رقیه نیمه جون، پیش سر پدر یا صاحب الزمان... یا: یا ربّ الحسین بحقّ الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجّة... 🌸🌸🌸🌸🌸 خرابه روشنه با نور تو      خوش اومدی بابا به جمعمون از بعد مجلس شراب چرا         از دندونت هنوز خونه روون کجا بودی بابا وقتی با نام خارجی منو زدن صدا کجا بودی بابا دیدم دوتا گوشوارمو تو گوش بچه ها یا أَبَتا حسین... 🌸🌸🌸🌸🌸 هواتو کرده بود دلم بابا      میخوام نگات کنم با چشم خیس میخوام ببوسمت ولی بابا             روی سر تو جای بوسه نیس منو دیگه ببر دنیا برام جهنمه بدون تو پدر منو دیگه ببر با زجر بی حیا بشم چه طوری همسفر یا أَبَتا حسین... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (218).mp3
4.65M
.. آقاجون رفتی بازم با چشمای بارونی توی اون خرابه ای که عمّه هان؛ زندونی کنار رقیه روی خاک سرد، می شینی برای سر بریده روضه ها میخونی آه، بیا آقا منتقم برس به داد عمّه ها شامیا برای کودک میارن سر جدا آه، شد خون جگر عمّه از زخم روی لب پدر بیا سر رو از رو دامن رقیه جان ببر العجل به حقّ  ِ....... لاله ی شهیده جون داده کنار........ یک سر بریده اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 بابایی نبودی گوشوار منو دزدیدن به لباس پاره ی دختر تو خندیدن برا دق دادن من، دخترای اهل شام باباشونو هی جلو چشمای من بوسیدن آه، شدم عذاب دخترت ببین شده خونه خراب شده ام سربار عمّه زینب و بی بی رباب آه،شدی شهید بعد تو به روز من چه ها رسید موی دختر سه ساله چه جوری میشه سپید منو دیگه با خود..... ببر از خرابه بعد تو، بابایی.......زندگیم عذابه اللهم عجل لولیک الفرج..... 🌸🌸🌸🌸🌸 کافی بود برای مرگ دختر  ِمعصومِت یه نگاه به زخم لبها و رگ حلقومت قسمتم اینه که امشب بمیرم، توو غربت خاک روی تنم بریزه خواهر  ِمظلومت آه، میگه چه زود رفتی از میون ما ماه کبود با لباس کهنه خاکت می کنم، کفن نبود آه، گل حرم شده ای کمون شبیه مادرم اربعین جواب ندارم برای برادرم تنها اینجا موندی..... چاره ای نداشتم تو رو با دل خون..... توی قبر گذاشتم اللهم عجل لولیک الفرج..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم عجل لولیک الفرج (244).mp3
1.05M
.. دوباره وقت ماتم شد              بیا صاحب عزای ما کجای مجلسی آقا            بخوان روضه برای ما فدای اشک خونینت              وَ آن قلب صبور تو میان روضه ها داریم                 دعا بهر ظهور تو به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یا رب.... 🌸🌸🌸🌸🌸 بیا آقا که در بین  ِ           خرابه روضه ها برپاست رقیه نیمه جان گشته           به دامانش سر باباست بیا تا که نداده جان              سه ساله در کنار سر دعا دارد به روی لب                 بیا ای منتقم دیگر به حقّ حضرت زینب           بده اذن فرج یارب... 🌸🌸🌸🌸🌸 پدرجانم کجا بودی      مرا زد روز و شب دشمن شده انگشترت غارت         ببین گوشواره ام بردن ببین موی سفید من               ببین قدّ کمان من اگر در کودکی پیرم             غمت برده امان من مرا با خود ببر بابا    که خسته ام از این دنیا غریبم من..... 🌸🌸🌸🌸🌸 نداری جای یک بوسه        پر از زخم است سرت بابا کدامین دشمن ملعون                   بریده حنجرت بابا شده مجروح؛ لب خشکت                زنم لطمه به لبهایم بخواهم از خدا دیگر                روم من پیش بابایم شدم از داغ تو راحت    دهم جان بین این غربت غریبم من..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein