#در_فراق_صاحب_الزمان_عج
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی ✍️📗
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
دنیا تمام تشنهٔ نور است نازنین
دیگر زمان، زمان ظهور است نازنین
از بسکه در هم است شب و روز روزگار
انگار روز حشر و نشور است نازنین
برگرد سوی وادی کنعان عزیز مصر!
دلها بدون نور تو کور است نازنین
تزویر زیر نام تو بازارها زده است
کالای زور و زر به وفور است، نازنین
دنبال ردّ شعلهای از چشمهای تو
موسای سینه راهی طور است نازنین
خورشید قرنهاست که بر روی نیزههاست
یا در میان تشت و تنور است، نازنین
ای آخرین ذخیرهٔ هستی ظهور کن
دنیا تمام تشنهٔ نور است، نازنین!
#بهجت_فروغی_مقدم
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
یا صاحب الزمان ادرکنی و لا تهلکنی
تنها نه جمعه بلکه زمان هم کلافه شد
از بسکه هی ورق زدهام سر رسید را
چشم هزار قفل قدیمی به سوی توست
میبوسد آن نگاهِ پر از شاکلید را
من مستعد عشق تو هرگز نبوده ام
مهر تو نرم کرد دلم، این حدید را
برخیز از حوالی امیّد و خط بزن
ماضی ترین همیشهی فعل بعید را
#محمدحسن_بیات_لو
چند بیتی از یک غزل
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
اذن نگاه خواهم
گفتم شبی به مهدی مولای من نگاهی
گفتا نظر نباشد زیرا که پر گناهی
گفتم عزیز زهرا اذن نگاه خواهم
گفتاکه من ز چشمت ترک گناه خواهم
گفتم فدای نامت مولا به داد ما رس
گفتا همیشه یارم بر بینوا و بی کس
گفتم که دست خالی من آمدم پشیمان
گفتا که توبه باشد راه گریز و درمان
گفتم چرا نهانی مولای من کجایی
گفتا که با دعایت قفل فرج گشایی
گفتم به انتظاریم داد از غم جدایی
گفتا صبور باشید آیم برای یاری
گفتم که ما شما را تنها نمی گذاریم
ما (بیقرار) و خسته مولا به انتظاریم
بیقرار اصفهانی
یا علی مدد
تقدیم به یگانه منجی عالم بشریت
صاعقه ، سیل ، زلزله ، طوفان
دلِ دنیا چقدر آشوب است
زندگی سخت شد دگر آری
در جهانی که سخت مخروب است
دلِ دنیا به تنگ آمده آه
وقتِ آن شد که حرفِ غم بزند
با صدای بلند گریه کند
خوابِ این قوم را به هم بزند
بارها پیکرِ زمین لرزید
و به ما گفت من عزادارم
بی زبان بود و با تکان خوردن
سرمان داد زد گرفتارم
در زمین ولوله است معلوم است
از گناهانِ خلق ، خسته شده
گریه ی ابرها به ما گفتند
دلِ هفت آسمان شکسته شده
به خدا می توان از این فهمید
در زمین جای یک نفر خالیست
آسمان گریه کرد و گفت به ما
که دگر وقتِ خوابِ راحت نیست
سال ها می شود که در غمِ دین
یک امامِ غریب ، بیدار است
وای بر ما که خوابمان برده
حجت ابن الحسن پیِ یار است
ناله های غریبیِ مهدی
با صدایی حزین به گوش آید
پسر فاطمه غریب شده
صوتِ هَل مِن معین به گوش آید
یادم آمد از آن جوانانی
که به امرِ خدا عمل کردند
لحظه ی احتضار با لبخند
صاحب العصر را بغل کردند
عاشقانی که با هوای حسین
با لبِ تشنه ترکِ جان گفتند
آن شهیدان که وقتِ جان دادن
ذکرِ یا صاحب الزمان گفتند
می رسد آن زمان که صاحب ما
با شهیدانمان قیام کند
غمِ این روزهای دنیا را
با ظهور خودش تمام کند
می رسد آن زمان که می بینیم
کلّ دنیا به حق شده آگاه
رویِ دستِ جهانیان پیداست
پرچمِ یا علی ولیُ الله
می رسد آن زمان که دستِ خدا
خانه ی کفر را خراب کند
می شود مکّه شهرِ آل علی
پورِ زهرا که انقلاب کند
ای خدا کن مدد که با دستِ
صاحبِ ما جهان شود آباد
با ظهورِ امامِ منتظران
دلِ امّ الائمه گردد شاد
#رضا_یزدی_اصل
#امام_زمان_علیه_السلام
#شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
#یا_بقیه_الله_روحی_لک_الفدا
آقا ببخش از اینکه یادت را
بین هیاهوها دهم بر باد
آقا ببخش از گریه ی بی اشک
آقا ببخش از نوحه های شاد
تنها فقط یک روز یک وعده
یک جمعه خاموش و افسرده
می آورم نام تو را بر لب
می آورم عهد تو را در یاد
تنها فقط دنیایمان گوشی است
انسان پر از بار فراموشی است
آدم فقط درگیر خاموشی است
دنیا دنی تر گشته از بیداد
می آورم بر لب فقط عجّل
می خوانمت گاهی کمی در دل
می خواهمت از ناکجا آباد
می خواهمت شاید به یک فریاد
سر می دهم فریاد از دوران
از مسخ انسان در ید حیوان
خود کرده را تدبیر دیگر نیست
خود بوده ام دور از تو و قرآن
حتی فراموشم شود گاهی
دارم به بالای سرم شاهی
از قلب خود همواره آگاهی
انسانم و درگیر در نسيان
بیمار اگر باشم فقط آنگاه
در راهروی تنگ درمانگاه
یادم می آید که تو را دارم
یادم می آید که تویی درمان
لنگم فقط در راه تو آقا
کورم فقط در روی تو آقا
دلخسته ام در روز تو آقا
سست است دستانم در این پیمان
با اینکه می دانم تو را دارم
رو بر تمام خلق می آرم
هی می روم جای تو انگاری
روزانه بر صدها نفر قربان
حرفم زیاد است و مجالی نیست
آقا ببخشایم که حالی نیست
شعر تو را ناقص رها کردم
بیهوده خوشحالم از این پایان
اللهم عجل لولیک الفرج
زینت کریمی نیا
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
نمی دانم که دیدارت در اقبال که می افتد
و یا تصویر رویت در کدامین برکه می افتد
محاق افتاده می گویند کم بینان نمی آیی
ولی از پرده بیرون ماه عالم ، بلکه می افتد
سلام ای وعده ی صادق،جهانی چشم در راه است
به تعبیر ظهورت در همان روزی که می افتد
ولی در مقدمت بد می شود اوضاع بعضی ها
دغل بازان ما بازارشان از سکه می افتد
جهان در انتظار بانگ زیبای انا المهدی است
که بی شک اتفاق از سرزمین مکه می افتد
#محمدجواد_منوچهری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
چشمم به راه ماند و نیامد خبر ز یار
تا کی نیایی و بکشم رنج انتظار
در سینه ام فزون شده رازی به روی راز
محرم چو نیست غیر تو مولا به روزگار
بر طول عمر بی تو شکایت فقط رواست
بر سالها چه لطف؟ ندارند اگر بهار
گفتند تا ز ره که بگیرم نگاه خویش
گفتم بناست تا کنم آن لحظه را شکار
گفتند می شوی تو چو یعقوب کور پس
گفتم چه غم چو یوسف زهراستم نگار
گفتند اگر نیامد و چشم تو کور ماند؟
گفتم چو یار نیست نیاید مرا به کار
گفتند عسکری بزند طعنه خصم اگر؟
گفتم که اعتنا نکند کس به نابکار
#سید_عسکر_رئیس_السادات
#حضرت_مهدی_عج
#منتظرانه
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
<<عطر پیراهن یوسف >>
می روی جان دل آهسته، ولی زود بیا
می نشینم لب جو لحظه ی موعود بیا
سیل اشک از سر شب راه نگاهم بسته
بگذر از فاصله، پیوسته چنان رود بیا
طعم لبخند تو از لعل لبم می ریزد
باز با خنده ی سرشار و مِی آلود بیا
یوسف مصر دلم، عطر لباسی بفرست
که زلیخای تو از فاصله فرسود بیا
کلبه ی دل شده آتشکده، آهم چون دود
آتشم چاره کن و از پِی این دود بیا
بی تو سهراب دلم سخت زمین گیر شده
نوش دارویی و امید به بهبود بیا
غصّه ی دوری تو، راه دلم را سد کرد
بشِکن سد غم از این ره مسدود بیا
طاقتم طاق شده باغ دلم پاییز است
ای << بهار >> دل من شاهد مشهود بیا
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9