جام لاتقنطو
خدا کند که من از اشتباه برگردم
ز راه جرم و خطا و گناه برگردم
صدا زدی که بیایم به درگهت یارب
همیشه خواسته ای تو، بخواه برگردم
رسیده ام به لب پرتگاه و بی مددت
چگونه از لبه ی پرتگاه برگردم
چقدر فاصله دارم ز تو،به بنده ی خویش
نگاه کن که ز فیض نگاه برگردم
میان چاه گنه مانده ام اسیر و غریب
خدای من مددی کن، ز چاه برگردم
مرا ز تیره گی معصیت رهایی بخش
که سوی تو به فروغ پگاه برگردم
به یک نگاه محبت تو روسفیدم کن
مخواه سوی درت روسیاه برگردم
مرا ببخش ز لاتقنطوی خود جامی
که سوی درگه تو روبراه برگردم
مرا پناه بده در حصار رحمت خویش
پناه ده که من بی پناه برگردم
شکسته بالم ومثل «وفایی» مسکین
به آستان تو با اشک و آه برگردم
#سید_هاشم_وفایی
❃ا﷽ا❃
#روزهفدهم #ماه_رمضان
#دلتنگ_حرم
#سلام_بر_حسین_ع
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
در هفدهمین سحر ، حرم زد به سرم
یا رب ! نظــــری به حــق ارباب کرم
با قلــب شکســـته بر درت آمـده ام
بالــی بــده تا به کربلایـــش بپـــرم
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۳/۱/۹
─┅═✧❁࿇❁✧═┅─
@Maddahankhomein
🙏🏼 #مناجات #باخدا
راه خود را بی تو رفتم اشتباه
مانده ام با کوله باری از گناه
از مسیر تو جدا گشتم خدا...
راه شیطان رفتم اُفتادم به چاه
بی تو بودن حاصل خوبی نداشت
این جهان و آن جهانم شد تَباه
یا غفور و یا رحیم و یا کریم
سوی تو برگشته عبد رو سیاه
عذر میخواهم خطایم را ببخش
آمدم این بار باشم رو به راه
بنده خود را بغل کُن بعد از این
غیر آغوشت نمی گیرم پناه...
#هادی_همتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#دعای_ابوحمزه
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذي تَحَبَّبَ إِلَيَّ وَهُوَ غَنيٌّ عَنّي
صد شکر خدا را که بود بندهنواز
کرده است به روی من در رحمت باز
با بندۀ خویش دوستی میورزد
باآنکه به من ندارد او هیچ نیاز
✍️ #محمدتقی_عارفیان
@Maddahankhomein
4_5870581743664236917.m4a
967.2K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحهیِ زمینه مناجاتِ ماه رمضان و محرم سبکِ دوباره میخونم.......
دوباره میخونم با چشمِ تر
به اعتقاداتم دارم باور
خدا میبخشه همهَروُ به حقِّ حیدر
میگم الهی بِ علیً
با چشمِ گریون دلِ بیتاب
میگن رقم میخوره امشب
تقدیرمون به دستِ ارباب
اللهمَّ ربَّ شهرِ رمضان
دستِ ما را به محرّم برسان /۴/
دم میگیرم امشب بِاِذْنِاللّه
روی سرم دارم کلاماللّه
الهی العفو بِحقِّ ثاراللّه
کوچهیِ بینُالحرمینه
رویایِ من تو شبِ اِحیا
ذکرِ حسین حسین حسینه
اَفضلُالاعمالِ من آقا
اللهمَّ ربَّ شهرِ رمضان
دستِ ما را به محرّم برسان /۴/
(شهید گمنام)
از حَرمت مهمون آوُردن تا.....
دلایِ ما امشب بِشه اِحیا
اِغْفِر لَناٰ حقِّ اباعبداللّه
سلام اِی شهید گمنام
تویی که اَربابتو دیدی
تو آخرین سلامِ عشقو
دادی جوابشم شنیدی
به حقِّ شهیدِ گمنامِ وطن
جونمو کُن نذرِ شاهِ بیکفن
اللهمَّ ربَّ شهرِ رمضان
دستِ ما را به محرّم برسان /۴/
#حسین_ایمانی
https://eitaa.com/Madahankhomein
#ماه_مبارک_رمضان
#امیر_المؤمنین_علی
ای غـــربـــت مجــسـم تـاریــخ یـا علـــی
دلبستـــه ی ولای تــوام مــرتـضـــی عـلی
غیرازخدایی اش که نـداده به کس تویی
آئیــــنه ی تــمـــام نـمـــای خـــــدا علـــی
چون اسم اعظم است ، گـره باز می کند
هــر وقـت بشکــفد به لبــم ذکــر یا علی
ساقی تویی و کوثـر تو مهر فاطمه است
شد جـــرعه نـوش جـــام تو آب بقا علی
تا از تو کسـب نور کنــد در مــدار چــرخ
خورشــید با تو گفتـــه سخـن بارها علی
خلقــت به یمــن مقـدم تو آبــرو گــرفت
ای دســت شســته از همـه ی ماسوا علی
از مشــرق نگاه تـو خــورشـــید می دمد
مهـــتاب بر فـــروغ تو باشـــد گــدا علی
کعـــبه طـــواف دور مــقــام تـو مـی کند
دارد صـفا به کـــوی تو سعـــی صفا علی
مدیون ذوالفـقار تو باشـــد حیـــات دین
گل کـــرده در بهـــار تـو باغ دعـــا عـلی
با ناله های نیـــمه شــبت همنواست چاه
فهمیده طـعم اشــک تو را نخــل ها علی
اشک تو طعــم غـــربت دیـریـنه می دهد
دردی که غیـــر صــبـر نـدارد دوا علــی
سوگند بــر تو مادر گیتـــی سترون است
تا آورد دوبـــاره مــثال تــو را علـــی
درکوچه هاسلام تومانده است بی جواب
دنـــیا نداشـــت بـا تـو زمــانی وفــا عـلی
بیچــاره روزگار که نشـــناخت قــدر تـو
فــرق تو را شـکافت به تـیــغ جــفا عـلی
وقــتی گـشود فــرق تو آغوش پیـش تیغ
لبخـــند زد بـه روی تـو خــیر الــنسا علی
یعنی ببین که بی توبهشت است بی صفا
پایان گـــرفت فرصـــت هجــران بیا علی
عـین اللهــی و چشـم زمان بیقـرار توست
آیا شـــود کـنـــی نظـــری ســوی ما علـی
همچون "کمیل" هــرکه شود پایـبسـت تو
با رمـــز و راز عـشــق شــود آشــــنا علی
شعر:استاد ﮐﻤﯿﻞ ﮐﺎﺷﺎنی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#برائت
#هفدهم_ماه_رمضان
علیست محور حق تا که با علی بد کرد
مرا مراتب ایمان او مردد کرد
به خویش گفتم او همسر پیمبر ماست
که سب و لعنت و نفرین او نباید کرد
کدام زن چه زنی احترام و حرمت که؟
زنی که خون به دل حضرت محمد کرد؟
زنی که با پدرش بعد قتل پیغمبر
تمام مردم را در سقیفه مرتد کرد؟
زنی که مثل زن نوح بی لیاقت بود
زنی که مثل زن لوط ظلم بی حد کرد
جمل،شتر که زمین خورد زیر لب گفتم
خدا به خیر کند با حسن چه خواهد کرد!
مدینه...تیر و تابوت....کینه ای شتری
و در ادامه ی این شعر گریه باید کرد...
#شایان_مصلح
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#هفدهم_ماه_رمضان
#تبری #جمل
به عشق حیدر کرار در کفم قلم است
قلم اگر فقط از او نوشت محترم است
تمام عمر اگر گویم از علی بس نیست
و جز سرای علی هیچ جا مقدّس نیست
علیست نقطهٔ پرگار آسمان و زمین
علیست محور افلاک و جاودانه ترین
علی کسیست که آیینه دار ایزد بود
نبی که نه ولی از معجزات احمد بود
غلط نگفته ام این بی نظیر ، معجزه است
به عرش و فرش تو باشی امیر ، معجزه است
علیست ماه شب چارده ، ابوالحسنین
برای فاطمه او عین نور و نور دو عین
علی اگر که نبود این همه کمال نبود
بدون روی علی حرفی از جمال نبود
بدون عشق علی دین خلق کامل نیست
حسود کور که بینای این فضائل نیست
من از تبار غدیرم علی امام من است
به دشمنش ندهم دست این مرام من است
همیشه حیدری ام از سقیفه بیزارم
ز هر که جای علی شد خلیفه بیزارم
دلیل غصب ریاست به جز خیانت نیست
کسی به غیر علی لایق خلافت نیست
هزار آیه قرآن اسیر عین علیست
بدان که دین خدا نیز زیر دین علیست
علی ز کودکی اش شیر مرد میدان بود
دلیر بود ولی قوت غالبش نان بود
برای احمد مختار ، ذوالفقار ، علیست
برای لشکر اسلام افتخار علیست
علیست فاتح احزاب و نهروان و حنین
یکیست ضربت او با عبادت ثقلین
همیشه فتح و ظفر از امیر ساطع بود
همیشه تک یل میدان بلا منازع بود
ولی چقدر به مولای ما جفا کردند
چقدر فتنه و جنگ و جدل به پا کردند
دوباره جنگ به پا گشت و اقتدار نمود
چه زود فتنه ملعونه را مهار نمود !
چه فتنه ای که هدایت نمود غافل را
چه فتنه ای که جدا کرد حق و باطل را
سوار ناقه شد و بذر فتنه را پاشید
مقابل ولی الله او صف آرایید
نفاق داشت ولی ظاهرا مسلمان بود
برای جنگ ، به دستش لباس عثمان بود
زنی که کینه او از علی قدیمی بود
زنی که بر غم زهرا همیشه می افزود
زنی که باعث جنگ و نزاع و بلوا شد
زنی که باعث سردرگمی دلها شد
چقدر غصه و غم ریخت او به جان علی
هزار لعنت حق بر مخالفان علی
همین که ناقهٔ بد عاقبت به راه افتاد
همین که ولوله ای در دل سپاه افتاد
صدا زدند که بر ناقه مادر آمده است
همه به گوش ، عیال پیمبر آمده است
برای شیر نبرد این عمل که چیزی نیست
سوار فیل بیا این جمل که چیزی نیست
علی خودش اسد الله و شاه و بت شکن است
ولی به معرکه این بار نوبت حسن است
محمدحنفیه اگر چه پور علیست
نمیرسد به قَدَر قدرتی که سبط نبیست
حسن کسیست که مثل علی جگر دارد
فقط خداست که از جرأتش خبر دارد
حریف میطلبد یکه تاز و شیر و یل است
ز هیبتش همه گفتند فاتح جمل است
اشاره کرد و به اندام خصم لرزه فتاد
به گونه ای که عدو نام خویش برد از یاد
حسن به اذن خدا و به اذن فرمانده
گرفت نیزه به دست و شدند درمانده
به نعره گفت که من بچه شیر فاطمه ام
منم که یک تنه حالا حریف این همه ام
همه به یاد رجزهای حیدر افتادند
همه به یاد تب و تاب خیبر افتادند
نمود حمله به اصحاب آن زن گمراه
صدا زد اشهد ان علی ولی الله
طریق فاصله را مثل صاعقه طی کرد
رسید و ناقهٔ ملعونه را زد و پی کرد
چقدر دست ز پیکر جدا شد و افتاد
تمام خدعه و نیرنگِ خصم ، رفت به باد
عیان نمود که ختم نبرد با حسن است
شکستِ این بت ملعونه ، کار بت شکن است
علی به زیر لبش گفت به چه عالی بود
و جای فاطمه امروز حیف خالی بود ...
#سید_احمد_شهیدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_با_خدا
برای دردهایم روز و شب فکر دوا کردم
برای جرعه ای از جام فیض تو دعا کردم
تو گفتی رَتِّلِ اَلْقُرْآنَ تَرْتِيلاً ، به روی چشم
رسیدم تا به اُدْعُونِي تورا از جان صدا کردم
مرا قُلْ يٰا عِبٰادِي ، اَلَّذِينَ أَسْرَفُوا امید
چرا که از ولادت تا کنون خبط و خطا کردم
تو با لاٰ تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اَللّٰهِ ات مرا خواندی
من این دل را به مهر و رحمت تو آشنا کردم
فَمِنْهُمْ مَنْ قَضىٰ نَحْبَهُ سخن از عهدبستن شد
و با خود گفتم آیا بر عقود خود وفا کردم؟
تو پرسیدی أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يٰا بَنِي آدَمَ ؟
نه واللهِ ... رَهَم را از صراط تو جدا کردم
أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اَللّٰهَ را خواندم نفهمیدم
کجا محض رضای تو کمی شرم و حیا کردم؟
من نادان به فکر خود نمایی و ریا بودم
تمام کارهایم را من از روی ریا کردم
خوش آنان که رَضِيَ اَللّٰهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْه اند
بدا بر حال همچون من که بر خود بد روا کردم
تو گفتی این جهان لهو ولعب،باشد متاعش کم
ولی دل را به دنیا و متاعش مبتلا کردم
إِذِ اَلْأَغْلاٰلُ فِي أَعْنٰاقِهِمْ میترسم از آن روز
مرا رحمی نما یارب اگر چه ظلم ها کردم
به إِنَّ اَللّٰهَ تَوّٰابٌ رَحِيم ات میدهم سوگند
ببخش آن جمله اعمالم که تنها در خفا کردم
خودت گفتی برای قُربِ من با واسطه آیید
دلم را خوش به اولاد کریم مرتضی کردم
برای این که گردد شاملِ حالِ دلم لطفت
نشستم دست بر سینه و رو بر کربلا کردم
برای آن که گردد ضامنم شاهِ غریبِ طوس
دوخط روضه،دو قطره اشک هم نذرِ رضا کردم
سخن از روضه شد یاد لب خشک علی اصغر
در آن وقت و در آن ساعت میان گرگ ها کردم
میان کوفیان يا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُوني گفت
فدای غربتش باشد اگر بُغض و بُکا کردم
شاعر: #یونس_وصالی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#به_یاد_شب_بدر
بجز از عشقِ علی، بندهی داور نشوی
بی تَولّای علی، یارِ پیمبر نشوی
همهی حرف همین است، که در عمرِ گِران
با علی باش، که یک ثانیه کافر نشوی
راهِ سلمان برو، چون سیرهی مِنّا شدن است
بی قدمهای علی، از همگان سر نشوی
مثلِ عمّار، زبانت چو نگردد شمشیر
وسطِ فتنهگران، یاورِ حیدر نشوی
حیف اگر نام علی بشنوی و در همه عمر
در عمل، مَردِ رهِ فاتحِ خیبر نشوی
در شبِ بدر که مولا بدرخشَد، چون ماه
گر نَبینی رخِ او، مالک اشتر نشوی
شبِ ظلمانی و طوفانی و عطشانیها
ذکرِ زهرا نکنی، ساقیِ لشکر نشوی
همه سیراب شدند، از مِیِ نابِ شبِ بدر
حیف اگر، تشنهلبِ ساقیِ کوثر نشوی
¤ ¤ ¤
آه از تشنگیِ ساقیِ عطشانِ حسین
کاش خجلت زدهی، روی برادر نشوی
تیرباران شدنِ مَشک، پیامی هم داشت
کاش، شرمندهی لعلِ لبِ اصغر نشوی
جان بده، تا که نباشی به حرم تنگِ غروب
شاهدِ سوختنِ چادر و معجر نشوی
چشم بَربَند، که در کوچه و بازارِ یهود
ناظرِ دیدهی بارانیِ خواهر نشوی
حاج محمودژولیده
@Maddahankhomein