#شعر_مقتل_امیرالمومنین_علیه_السلام
قلـب مـــــرا دوبـاره به آتــــش مـــزن پدر
با چـشم بســـته لـب مگــشا بر سخـن پدر
آهستــه حـرفهای خصــوصی خـویش را
پنـهان ز اهل خــانه مگــو با حســــن، پدر
از کربلا و هجمـۀ غـــمها و تـیــغ و تیــر...
گفـــتـی حــکایـت تـن بی پیــــرهن، پــدر
خیره شدی به معجـــر روی ســـرم چـــرا؟
خون میچکد زچشم تو در پیش مـن پدر
رنگــت پریده است پدر جـان، سکـوت کن
دیگر بس است روضه!به قرآن سکوت کن
گاهی نظــر به کام حــسن میکنی و گاه...
باچشم خیس میکــشی از عمــق سینه آه
گاهی ز هــوش میروی و بعــد... بی رمق
میافـکــنــی به حلق حسیــنم فقــط نگاه
جانــم به لب رسیــده پـدر بســکه بهر من
گاهـــی ز کــــوفه حـــرف زدی،گاه قتلگاه
گفتـی که اهل کــوفـه مــرا سنـگ میزنند
پیــش ســر بــریــده و اطـفــال بـی پنـاه
آن روز پــس دلاور رعـنـای من کجاست؟
عباس، تکیه گاه حسین وحسن کجاست؟
شاعر: مجتبی روشن روان
#اللهم_العن_قتلة_امیرالمؤمنین😢
https://eitaa.com/Maddahankhomein
ها علیًُ بشرًُ کیف بشر
لیله القدر مرا هست علی قرص قمر
گشته ذکر لب من ناد علی تا به سحر
ها علیًُ بشرًُ کیف بشر ذکر دگر
که ای خدایا به علی از سر جرمم بگذر
ذات حق را چو قسم داده پیمبر به علی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
من گنهکارم و عمریست که عصیان کردم
گاه گاهی نه، که بس خدمت شیطان کردم
آنچه گفتی تو نه و آنچه که گفت آن کردم
حال شرمنده ام و توبه به منان کردم
مکن از لطف بر این توبه ی من بی محلی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
ره خود بستم اگر سویت هزاران ره بود
یک شب قدر تو بهتر ز هزارن مه بود
دست من از رطب نخل تو گر کوته بود
لیک امید من هر لحظه بر آن درگه بود
دل به امید عطای تو خطا کرده بلی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
من گنهکارم و عمریست که بی نور تو کور
تو کنارم بُدی و من همه عمرم ز تو دور
دست خالی چه برم سوی تو در خانه ی گور
تو ببخشای ز لطفت که کریمی و غفور
لطف و احسان و عطای تو بُوَد لم یزلی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
ماه مهمانی خلاق جهان این ماه است
شب قدر امده وقت بِکَ یا الله است
وسپس آنچه که تسکین دل آگاه است
اشهدُ اَنّ علیًَا ولی الله است
ذکر من حیَ علی حیدرُ خیرالعملی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
تو خدایی و علی مظهر ذات احد است
چون توکل ز تو باشد ز علی هم مدد است
لطف و احسان علی همچو احد بی عدد است
بی سبب نیست ، علی دست خدای صمد است
نیست جز او ز پی احمد مختار ولی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
وحی جبریل به احمد چو بشد روز غدیر
که علی بعد تو بر خلق امیر است امیر
مصطفی شاه جهان باشد و حیدر چو وزیر
هر دلی شد به سر زلف کمندش چو اسیر
تابد از سوی خداوند بر آن نور جلی
به علیًِ به علیًِ به علیًِ به علی
#جواد_کریم_زاده
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_علی_مدح
#امام_حسین_و_گودال_قتلگاه
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهر دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
من همان شاخهی سرسبز تَه باغ توأم
که دگر پیر شدم برگو برم افتاده
بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی
که هوای نجفِ او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده
برسانید سلامِ منِ بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالم همه در این سفرم افتاده
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده
نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_حسین_و_گودال_قتلگاه
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
من شکستم دل تو! تو نشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بنده ات بنده ی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمنده ارباب شده
پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریه ی اقام شدم
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نفْسم شده کل عَملم
میدود پشت سر من اَجلم
وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بردوش خود آویخته ام
بغلم کن که به همریخته ام..
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بنده نواز است علی
بخدا روح نماز است علی
#شب_قدر است بها میخواهم
درد کافیست دوا مي خواهم
رزق یکسال بُکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هوایی حُسینم چه کنم؟
آن حسین که غم آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه، ای داد..
مادرش دست به پهلو افتاد..
یوسف من ! وسط گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزه باران شدی و بی حالی
تاج روی سر من! پامالی!
مِهر من را به رویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیله ست! نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن
این تن ذبح شده جان من است
چادرم هست نگو بی کفن است
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#واحد_تک_زمینه
#سبک_تسبیحات
✅بند اول
لعن علی عدوک یا علی مولا
یا ممسوس ذات بی همتا
حیدر یا علیٌ الاعلی
.....
ذکر موجای دریا یاعلی(ع)
ورد خاکای صحرا یا علی(ع)
هرز گردن موسی و نبی
تپش قلب زهرا یاعلی(ع)
....
حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع)
✅بند دوم
حیدر حیدر(ع)
می خونم با بهترین آوا
ای قبله نمای ما فیها
اشهد اَنّک مولانا
....
ها علیٌ بشر کیف بشر
صدف فی صدف فیه دُرَر
اباالزینبُ ابالحسنین
ایها المرتضی ابالقمر
حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع)
✅بندسوم
حیدر حیدر(ع)
گرچه نا لایقم و پستم
اما از عشق تو سر مستم
عبد کوی قنبرت هستم
.....
من مستم من مستم مست و خراب
مینوشم باده باده مِیِ ناب
باده گیرم از دست تو فقط
ساقی کوثر یا ابوتراب
حیدر حیدر حیدر یامرتضی(ع)
#شاعرسبکساز_کربلایی_مجید_مرادزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح خدا
خواستم در غزلی مدح خدا بنویسم
بعد از آن مدح علی مرتضی بنویسم
یادم آمد که علی مجمع اوصاف خداست
صفتی را ز چه باید به دو جا بنویسم
علی چشم است ، ید و گوش خدای واحد
این اَحَد را ز چه باید که دو تا بنویسم
هردو عرشی ولی خانه فرشی دارند
مانده ام نامه ی خودرا به کجا بنویسم
سوره ای خواندم و در مدح علی درماندم
همه را گفته خدا باز چرا بنویسم؟
بود اگر هست به اذن علی و آل علیست
ورنه باید که جای همه لا بنویسم
نگو دیوانه شدم ،باز بلا تکلیفم
اول دفتر خود نام که را بنویسم
اول دفتر خود را به که آغاز کنم
نام اعلای علی یا که خدا بنویسم
#مهدی قنبری نوشابادی
#قنبر
#خیمهٔ_سوخته
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#حضرت_امیرالمومنین_صلوات_الله_علیه #نوحه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
مرا تیغ جفا حاجت روا کرد
سرم را از سر زانو جدا کرد
بیا زهرا ز بویت مست مستم
خدا داند که دلتنگ تو هستم
ز یاد من نرفته ای امیدم
خمیدی پشت در من هم خمیدم
تماشا کن که از پا حیدر افتاد
شبیه تو علی در بستر افتاد
اگر سرتا به پا در شور و شینم
فقط دلواپس حال حسینم
از آن ترسم شود پاره گلویش
از آن ترسم بگیرد شمر مویش
#محمود_اسدی_شائق
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح حضرت علی علیه السلام
دست بر قبضه اگر واردِ میدان میشد
به خداییِ خداوند که طوفان میشد
شیرِ حق شاهِ نجف بر دلِ لشکر میزد
لشکر از آمدنِ شاه هراسان میشد
آفتابی که به تیغ و سپرش میتابید
بازتابِ همهیِ قدرتِ یزدان میشد
با اذان گفتنِ او کون وُ مکان میلرزید
وقتِ تکبیرِ علی توطئه ویران میشد
روز در معرکهها بر دلِ لشکر میزد
نیمهشب مَرکبِ بازیِ یتیمان میشد
روزهداری که پر از روضهیِ زهرایی بود
وقتِ روضه همدمِ چاه و بیابان میشد
رو به کفّار چنان غرّشِ تندر قهّار
رو به محرابِ حرم نمنمِ باران میشد
ندبهخوان بود به امّیدِ تقاصِ گلِ یاس
بقیع از اشکِ علی آیِنهبندان میشد
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح حضرت علی علیه السلام
امیرِ بدر وُ اُحد فاتحِ حُنینی تو
یداللَّهی به خدا شاهِ عالمینی تو
تمامِ آرزویِ قبلهگاه و محرابی
امامِ قلبِ حسن عشقِ زینبینی تو
برایِ اینکه بمانی سِپر شده زهرا
اگر چه دینِ بتولی به زیرِ دِیْنی تو
نوایِ کربوبلا نیست جز دمِ حیدر
ندایِ قافلهیِ عاشقِ حسینی تو
علی علی تپشِ سینهیِ اباالفضل است
مرادِ زندگیِ شیرِ نَشعَتینی تو
ابوتراب هدف بوده انقلاب مسیر
دعایِ پیرِ قسم خوردهیِ خمینی تو
نوایِ مهدیِ زهرا علی علی مولاست
کلیدِ دیدنِ دلدارِ عالمینی تو
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
#شب_قدر
#قرآن_گذاشتن_بر_سر
امشب شب قدر است و دلم غم دارد
ابر نگه ام بارش نم نم دارد
قران به سر و به روی لب بالحجه
امشب دل من فقط تو را کم دارد
#سعیدی_تنها
@Maddahankhomein
• ربنای علی(ع) •
قصیدهای که در شب شهادت امام علی(ع)،
رزق من شد
ستاره، آینهگردانِ ربنایِ علی
درخت، یک ورق شعله از دعایِ علی
کدام سوست هلا شامگاهِ نخلستان؟
کجای این شبِ کوفیست جایِ پایِ علی؟
ستاره، گرمِ تماشا که تا سپیدهدَمان
نمازِ گریه بخوانَد به اقتدای علی
ستاره سوختگان کاسههای شیر به دست
نشستهاند به پشتِ دَرِ سرای علی
کدام صاعقه پژواکِ شقشقیهی اوست؟
کدام صاعقه چون خطبهی رسای علی؟
ستاره سوختگان، شرحهشرحه میپرسند
کجاست وسعتی از سایهی کَسای علی؟
به حبهی عرنیها بگو که رسم کنند
گزارهی نفَسی از خدا خدای علی
نوشتهاند سفرنامهی فتوّت را
چه پوریایِ ولیها به بوریایِ علی
فرود آمد تیغ و دو نیم شد دریا
که متصل نشد الّا که با عصای علی
هزار پنجره وا شد مرا به باغ نجف
هزار پنجره بر باغِ دلگشایِ علی
گدای آب حیاتی چرا تو درظلمات
بنوش جرعه ای ازمی به روشنای علی
بچرخ ساقی مستان وباهدایت ماه
بیار باده ای ازچشمه ی هدای علی
به روزِ واقعه نهجالبلاغه میشنوم
میانِ معرکه با چرخشِ صدای علی
تمامِ حنجرهام ذکرِ یاعلی مددست
که قسمتم بشود یک نخ از عبایِ علی
تمامِ حنجرهام ذکرِ یاعلی مددست
تمامِ حنجرهام شورِ هَل اتایِ علی
ستاره چیدهام از صبحِ سورهی یاسین
در این تجلّیِ و الشمس و الضُحای علی
انار چیدهام از باغِ سورهی طه
انار چیدهام از شرحِ «انَّما»ی علی
کدام قافیه از بوتراب، عرشیتر
کدام قافیه چون خاک سُرمهسایِ علی
مسجّلست به مُهرِ غدیریاش دریا
شناسنامهی دریا خطِ ولای علی
قیامتست به هنگامهیِ رجزهایش
قیامتست به چاووشِ لا فَتایِ علی
جفا کِشیده از آنان که خوردهاند دریغ
هزار مرتبه سوگند بر وفای علی
کدام حج قبول است بی ولایتِ او
اگرچه بگذری از مَشعَر و مِنایِ علی
خوشا به حالِ کُمِیت و فرزدق و دعبل
که جمله دار به دوشند با ثنای علی
هر آن غزل که سرودم نثارِ قنبر او
هر آن قصیده که ناگفتهام فدایِ علی
هزارها گره افتاده است در کارم
سپردمش به دو دستِ گرهگُشایِ علی
خوشم که جزء « گدایانِ خیلِ سلطانم »
به بویِ قطرهای از چشمهیِ سخای علی
چه میشود به جزا حالِ ما سوالله
خدا بخیر کند حال ماسوای علی
بگو به سینهزنان کبود کرب و بلا
حسین بگذرد از سمتِ کربلایِ علی
#محمد_حسین_انصاری_نژاد
https://eitaa.com/Maddahankhomein