eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
723 ویدیو
370 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده زمزمه منو تنها نزاری ای با مرام بخون التماسُ از توی صدام باشه دیگه حرف نزن اما بمون رو بگیر بازم ز من اما بمون بمون و درداتو با فضه بگو حرفای خصوصی تو بگو به او فدای حجب و حیات بشم نرو قربون زخم چشات بشم نرو التماس یلِ خیبر و ببین رحمی کن به علیِ خانه نشین بی تو از نفس کشیدن سیر میشم تو رو بغضِ حسنت بمون پیشم پس قرارمون چی میشه فاطمه به خدا هجده بهار خیلی کمه هنوزم دیر نشده یه کاری کن با نگات خزونمو بهاری کن ای بهار نیمه جان بیا نرو بچه ها مادر می خوان بیا نرو منم و خجالت از پهلوی تو علی شرمنده شده از روی تو نتونستم واسه تو کاری کنم اون روز کوچه تو رو یاری کنم جلوم چشمام اسمتو صدا زدن زنم و مردای بی حیا زدن پر خراش شد پشت در صورت تو آتیش افتاد روی سر صورت تو اومدی تو کوچه با قد کمون منو دنبال کردی با یه رد خون هر کی از من کینه داشت تو رو می زد نمی دونم خورده ای چند تا لگد قنفذِ که با قلاف به دورته ردّ پا مغیره رو چادرته درُ نامردی به پهلوی تو دوخت تو فقط نسوختی محسن با تو سوخت سیلیِ سنگین زد و چشاتو بست جوری که گوشواره توو گوشت شکست https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
آنکس که کینه داشت ز ایمان همسرم می زد مرا مقابل چشمان دخترم با علم اینکه حکم به صبر علی شده دستور حمله داد به بیت مطهرم همسایه های کوچه به یاری نیامدند وقتی نشست، آتش کینه به معجرم قنفذ جدایِ از همه خط و نشان کشید با ضربه ی قلاف، به پهلو و بر سرم پای مغیره در وسط کوچه باز شد بر روی چادر پرِ از خاک و خون ترم قدم ز داغ کوچه ی غربت خمیده نیست بار غم علی ست که بر شانه می برم تا حرف عشق زنده بماند، قلاف ها هر زخم می زنید بر این شانه می خرم https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زمزمه خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
زمزمه ی وداع عزیز من از زندگی نا امیده زمان خداحافظی ها رسیده خداحافظ ای ناامید از جوونی جوون شکسته پر قد کمونی حلالم کن ای یاس نشکفته پر پر حلالم کن ای یار پر درد حیدر خداحافظ ای یاس هجده بهارم پس از تو امیدی به دنیا ندارم برا حفظ جونِ منِ بی طرفدار با خون یادگاری نوشتی رو دیوار صدات مثله دستات می لرزه عزیزم ببین با چه حالی برات اشک می ریزم خداحافظ ای دست و بازوی خسته خداحافظ ای یار ابرو شکسته خداحافظ ای یار پهلو گرفته خداحافظ ای محرمِ رو گرفته می ری از پیش من تو با روی زخمی می مونم من و غسل پهلوی زخمی برو اما یادت باشه ای حبیبه علی بی تو تا آخر عمر غریبه اونی که توو قلبش ز من کینه داشته ردّ پنجه شو زیر چشم تو کاشته https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
خورشید گلی در گذر باغ علی بود یک گوشه ای از جلوه ی اشراق علی بود در عرش فقط حرف علی بود به معراج از بس که خدا عاشق و مشتاق علی بود یک شب به چهل آینه در پیش خلایق سوگندِ همه شاهد مصداق علی بود سلمانِ عجم، که شده منای رسولش از معجزه ی رحمت خلاق علی بود با قدرت شمشیر فقط فتح نکرده ست تسخیر دلِ خلق، به اخلاق علی بود ما را که به دل نور علی ریشه دوانده است هر لقمه که خوردیم ز ارزاق علی بود تا دست به انگور ضریحش برسانند... پیوسته ترین خواهش عشاق علی بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
غیرت شیعه هنوز از جنم عباس است تکیه گاه دل دنیا علم عباس است در جهانی که سیاهی شده رنگِ هر روز روشنیِ دل ما، اشک غم عباس است در شب فتنه و نیرنگ و تباهی تا صبح روی پاییم اگر از کرم عباس است دیده ام در قسم مردم پُر رنگ و ریا قسم خالص شان یک قسم عباس است ما مسلمان خداوند ِ حسینیم اگر همه اش از کرم دم به دم عباس است هر که از اهل حقیقت به حقیقت دیدیم اولین اوج دلش در حرم عباس است بنویسید که نوکر به شب اول قبر آرزومند غبار قدم عباس است https://eitaa.com/Maddahankhomein
به چنگ آورده ام با خون دل پروانه بودن را خدا از ما نگیرد نوکر این خانه بودن را منم آن نوکری که، سوختن را دوست می دارد غریبانه غریب بی کفن را دوست می دارد خدا را شکر یادت لحظه لحظه در کنار ماست همینکه فکر تو هستیم یعنی عشق یار ماست هراس از هول تاریک شب محشر نخواهم داشت به جز گریه برایت شادی دیگر نخواهم داشت غلام آباد کویت سر تر از هر جنت آباد است اسیر عشق تو از هر چه بند و بست آزاد است برایم آرزو کردی غلام خانه ات باشم دوباره آرزو کن باز هم دیوانه ات باشم من از عشق "رسول ترک" ها فهمیده ام دین را فقط در قلب پاک عاشقانت دیده ام دین را جهان من خلاصه در میان این حسینیه ست برای من جهان تنها جهان این حسینیه ست به شیرینیِ اشک شورِ چشم نوکرت سوگند ندارد لذتِ گریه برایت در جهان مانند عبادت نیست غیر از اشک بر داغ غریب تو چه کرده با جنونم عطر سحر انگیز سیب تو نگاهم می کنی مانند بابایی به فرزندش غلامت را کسی جز تو نخواهد کرد خرسندش جهان تُنگ و منم ماهی و دریا کربلا آقا بگیرش در بغل این از نفس افتاده را آقا غمت را زندگی کردم به هر لحظه، تمام عمر به اشک روضه شیرین شد تمام عمر کام عمر هوای سوختن دارم به روضه میهمانم کن عطش بر گریه دارم آه باران امتحانم کن بسوزانم به یاد کام خشکت لحظه ی آخر به یاد آب آبت در حضور خسته ی مادر به زخمت روضه می خواند نگاه خواهرت آقا کدامین زخم را مرهم گذارد یک زن تنها تو را از روی پیراهن و یا سر از چه بشناسد؟ تنت را ای سرا پا زخمْ پیکر از چه بشناسد؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
اندوه ناتمام زمان را تمام کن ظلم از سر زمانه گذشته، قیام کن ما را برای صبح ظهورت نگاه دار ما را بیا نظاره گر انتقام کن حق تیره جلوه می کند اینجا بدون تو حق را به بانگ آمدنت صبح فام کن تزویر، مست بی خبریِ جهانی است بر کام جهل، خواب گران را حرام کن در گرگ و میش آدمیان ای همیشه صبح آیینه را به سمت خودت مستدام کن یک عمر ما به شوق شما زنده مانده ایم تا زنده ایم پس، به ظهورت سلام کن لات و هُبل دوباره به دولت رسیده اند ای ذوالفقار خسته بزن فتح شام کن https://eitaa.com/Maddahankhomein
تقدیم به آقای مهربانم حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام ای شور شوقِ عشقِ تو شیرین تر از همه ما درد محض و مهر تو تسکین تر از همه دنیا و آخرت ز همه سربلند تر هر کس که هست پیش تو مسکین تر از همه هر سال کعبه دور سرت در طواف بود ای خاک پات قله ی زرین تر از همه یوسف ترین ستاره ی زهرا که بوده است چشمان مهربان تو غمگین تر از همه "لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک شد روضه های داغ تو سنگین تر از همه پیشانی بلند تو در ابتدای عمر از رنج کوچه ها شده پر چین تر از همه دشمن زیاد دیده، بنی فاطمه ولی شد دشمن حقیر تو بی دین تر از همه شد کوچه ها برای تو کابوس کودکی لعنت به آن مسبب ننگین تر از همه آه ای غریب فاطمه، تا قبل کوچه بود این گیسوی سفید تو مشکین تر از همه https://eitaa.com/Maddahankhomein
پیشکش محضر کریم اهل البیت امام حسن مجتبی علیه السلام نور از زمین به عرش معلا رسیده است خورشید در مقام تماشا رسیده است عالیجناب عشق، رحمت دنیا، رسیده است جان جهانِ حضرت زهرا رسیده است امشب برای عشق، بهاری ترین هواست گوش علی به بانگ خوشِ عاشقانه هاست او آمده است قبله ی اهل نظر شود تا نام مرتضی همه جا جلوه گر شود با بخششی که داشت گدا معتبر شود تا امتداد کوثریان بیشتر شود شمسِ علی طلوع مجدد گرفته است انگار جان تازه، محمد گرفته است زلف بهار شانه شود با نسیم او گرد و غبار درد ندارد حریم او نورانی است زندگی ام از نعیم او آخر نداشت، بخشش دست کریم او نشنیده است سائل از او حرفِ نیست را هرگز ندیده عاشق او ظرفِ نیست را گفتم حسن ترنم رحمت شروع شد آیه به آیه شرح ملاحت شروع شد با او طلوع فصل سخاوت شروع شد با نسل او حیات نجابت شروع شد او مادری ترین پسر عالمین بود ده سال پیشوا و امامِ حسین بود نامش امید قاطبه ی نا امید هاست بعد از پدر مراد همه رو سپید هاست ذکرش همیشه یاور خیل مرید هاست تدریس عاشقانه ی او با وحید هاست دشمن زبان گشوده به مدح و ثنای او منت ندیده است کسی از عطای او نامش شکوه داده به نام کریم ها از او فصیح گشته کلام کلیم ها ماتم نداشتند زمانش یتیم ها دلداده ایم بر کرمش از قدیم ها هر چند خانه اش همه از خاک و خشت بود سائل نوشت خانه ی او چون بهشت بود نزدیک بود لحظه به لحظه اجابتش آیینه ای نیامده پای سخاوتش صدها کریم ساخته درس کرامتش معروف بود سفره ی شام ضیافتش مانند او کسی به گدایش نمی رسید تنها به دست دوست عطایش نمی رسید اخلاق بود معجزه ی مجتبایی اش بخشش همیشه شاخصه ی ابتدایی اش بارانی است رحمت بی انتهایی اش ما مفتخر شدیم به فخر گدایی اش غم را به وعده های کرم پشت سر گذاشت هر کس امید خیر به غیر از حسن نداشت هر ذره می رسد به ثریا کنار او چون قطره ای ست وسعت دریا کنار او لالم ولی قلم شده گویا کنار او شاعر گرفته شوق تبرّی کنار او لعنت به آنکه حُسن حَسن را ندیده است لعنت بر آن زنی که جمل را پدیده است با اقتدار بود به وقتش، چنان جمل کافر کُشیِ او به جمل بوده بی خلل صفین بود و بود علیِّ علی البدل شاگرد اوست حضرت عباس در عمل مثل عموش حمزه جگردار بوده است هنگامه ی جهاد، علمدار بوده است مست عبور اوست دلِ کوچه های شهر با او سرِ گرسنه نخوابد گدای شهر بین غریب ها شده است آشنای شهر دستش نمک نداشت ولیکن برای شهر با اسم مجتبی غمِ غربت چشیده ایم چون او خدا گواست غریبی ندیده ایم دستش به بذل خیر، پیِ یک بهانه بود پای پیاده حج دلش، عاشقانه بود درد آشنای غربت اهل زمانه بود هم در وطن غریبه و هم بین خانه بود دشمن هر آنچه خواست به قلبش شرر زده است زخم زبانِ دوست ولی بیشتر زده است https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا اول مظلوم عالم آجرک الله یاصاحب الزمان آسمان از نفس تو به تلاطم افتاد تکیه گاه دل بیچاره ی مردم افتاد قامت کوه فروریخته از ضربت تیغ خون محراب به جوش آمده از قدرت تیغ اسدالله زمین خورد و زمان ریخت بهم یک نفر گفت که ارکان جهان ریخت بهم آمده تا که حسن باز عصایی باشد خستگی های تو را بلکه دوایی باشد باورم نیست به جانت رمقی دیگر نیست اینکه پایش به روی خاک کشد حیدر نیست نغمه ی فزتُ و ربِّک چه پیامی دارد حرف آزادی مظلوم امامی دارد... که پس از واقعه کوچه خوشی دید؟ ندید داغ سی ساله ی زهرا به روی شانه کشید بعد زهرا به لبش خنده ندیده ست کسی آه از روی لبش خشک نگشته نفسی استخوان در گلو و خوار به چشمانش بود داغ زهرای جوان یکسره در جانش بود یک نفر خسته به دیدار خدا می آید تیغ بر فرق علی مثل دوا می آید https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب جمعه شب زیارتی سید الشهداء علیه السلام امشب خدا شنید صدای مرا حسین از بس به اشک زمزمه کردیم یا حسین حس می کنم که هر شب روضه به لطف اشک دستم رسیده با تو به عرش خدا حسین توفیق نافله که رفیقم نشد ولی بستم نماز عشق در این روضه ها حسین می خواهم از خدا که نگردد تمام عمر عشق تو قدر یک نفس از من جدا حسین خلقت بهانه بود که ما عاشقت شویم سرگرم زندگیم به عشق شما حسین تقدیر با من است که حالم خوش است چون امروز با حسینم و فردام با حسین مولا بگو ملائکه را بعد رفتنم خاکم کنند پیش خودت کربلا حسین گودال بود و هیچ کس آنجا نگفت، شمر سر را بُرید، آه، چرا از قفا... حسین کربلای معلا دعاگوی دوستان هستم یاحسین https://eitaa.com/Maddahankhomein