eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
723 ویدیو
372 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
❣بسم الله الرحمن الرحیم❣ ما را خدای حضرت معصومه خوانده گدای حضرت معصومه انگار روی عرش خدا هستیم زیر لوای حضرت معصومه قم شوره‌زار بود و گلستان شد از خاک پای حضرت معصومه عمری به او "کریمه" لقب داده‌ست جود و سخای حضرت معصومه وا می‌کند هزارگره، دستِ مشکل‌گشای حضرت معصومه در زندگی غریب نشد هرکس شد آشنای حضرت معصومه معصومه‌ی امام‌رضا بانوست مولا، رضای حضرت معصومه مثل حریم شاه خراسان است صحن‌وسرای حضرت معصوم در این حریم ذکر ملائک چیست؟ مدح‌وثنای حضرت معصومه " مَن زارَها بِقُم فَلَهُ‌الجَنَّه " این شد بهای حضرت معصومه در این حرم طلا شده مس‌هامان با کیمیای حضرت معصومه شب‌های جمعه زائر اربابیم در کربلای حضرت معصومه درمان دردهای دوعالم شد دارالشفای حضرت معصومه شکر خدا ضریح دلم بوده‌ست یک‌عمر جای حضرت معصومه عالم گدای حاتم طایی شد حاتم گدای حضرت معصومه ناقابل است هدیه‌ی من، اما؛ جانم فدای حضرت معصومه تعجیل در ظهور امام ماست تنها دعای حضرت معصومه https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم "دارالکرم" از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هر که زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است عالِمان ریزه خور سفره‌ی احسان توئند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حرمت امن ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است http://eitaa.com/Maddahankhomein
┄┅✵ا﷽ا✵┅┄ ┄┅═✼✵ا𑁍ا✵✼═┅┄ نسیــم آورده از باغِ جنــان ، عطــر ترنـُّــم را نشــانده روی لبهــای رضــا نقــش تبسّـــم را هــلالِ مـاه نو امشب ید بیضــای دیگـــر شد عطــا شد نوری از طوری دگر موسای دوم را به لطف بانوی باران ، دل سبــز زمین  گل کرد به بار آورد این رحمت هزاران خوشه گندم را چه خیــر و برکتـی دارد قدمهــای شمـا بانو! کرامت می رسد هر دَم ز دستان تو مردم را به یُمــنِ مقــدمت بانو ! کَــرَم آباد شد ایران حضـــورت آبـرو داده کــویــرِ تشنـــهٔ قُــم را ملائک در حریمت از مِـیِ عشق تو سرمستند به صدعالم نمی بخشندیک جرعه از این خُم را مُقــدّم هست بر باغِ بهـشت ، ایوان زیبایت گرفتـه صحــن تو از جنّـت این حقّ تَقـدُّم را شـــدی آرامــش قـلب برادر ، زینـب ثانـــی! گرفتــی از دل آشفتــه اش شورِ تلاطــم را نمودی روشن از نور وفا و عشـق و ایثارت شبیـه زینبِ کبــریٰ ، دل خورشید هشتم را به وصف شأنتان بانو ! زبان "کیمیا" قاصــر ببخشای و بپوشان از من این ضعفِ تکلُّم را ┄┅═✼ا✵𑁍✵ا✼═┅┄ رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
تا به معراج تقرب برسانند مرا عقب قافله باید بکشانند مرا وقف سرگرمی طفلان سر کوچه شدم حرجی نیست که دیوانه بخوانند مرا جای تسبیح می تازه زمین میریزد سر سجاده اگر که بتکانند مرا تا که در محضر یارم مکانم بالاست چه خیالیست که پایین بنشانند مرا بارها جان مرا تا به لبم می آرد تا که یک بار سلامی برسانند مرا شد پناهِ همگان هر که پناهنده ی اوست سگِ اصحابم و از خویش بدانند مرا از همه دور کن و از حرمت دور مکن پس  نرانید مرا تا که نرانند مرا جان من عاریه ای بود که نذرش کردم بگذارید که امشب بستانند مرا جان به هر حال قرار است که قربان بشود پس چه خوب است که قربان کریمان بشود ____ حرم امن تو کافی است هراسان شده را مثل شه راه بده آهوی گریان شده را دل سپردیم به آن معجزه ی چشمانت تا که آباد کنی خانه ی ویران شده را مِهر تو باعث خاموشی آتشـدان است خارج از دست خلیل است , گلستان شده را گندم ری به تنور کرمت پخته شود از تو داریم پس این مزرعه ی نان شده را *هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است از طلا حرف نزن, نقره ی ایوان شده را *به درخانه ی تو بسته و وابسته شدیم چه نیازی است به جنّت سگ دربان شده را *گر قرار است جبینش به قدومت نرسد کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را در محلّه خبر لطف تو   بهتر پیچید پخش کردند اگر قصه مهمان شده را شدنی نیست کرم داشته باشی , امّا دستگیری نکنی دست به دامان شده را پنجره ساخته ای دور ضریح کرمت تا ببندند به آن زلف پریشان شده را ما فقط ظاهری از اوج تو را می بینیم گذری نیست به معراج ِ تو حیران شده را جلوه ای کردی و زهرای پر از جذبه ی تو تا قم آورد دل شاه خراسان شده را باگدایی حرم فخر به دنیا داریم هرچه داریم از این دختر موسی داریم ____ تو اگر پا ندهی خواهش ما را چه کنیم خشکسالیم همه حضرت دریا چه کنیم تو بهشت آوری و تا حرمت را داریم آرزوی سفر عالم بالا چه کنیم تو عزیز همه ما نیز ذلیل همه ایم پس تو را هیچ غمی نیست بگو ما چه کنیم تو عطا هم نکنی عین عطایی اما پس بگو با جگر سوخته حالا چه کنیم تو بر آنی که زما دست بگیری امروز ما برانیم که از هجر تو فردا چه کنیم رهبر ما به کنار حرمت می آید یعنی ای دختر موسی تو بفرما چه کنیم مملکت, مملکت توست خودت یارش باش رهبرم زاده ی زهراست نگهدارش باش عرش هستی و ملک دور و برت ریخته اند بال بر زیر پر رهگذرت ریخته اند ترس ندارم ز سر وضع گنهکاری خویش آنقدر برگ شفاعت به سرت ریخته اند تو چه کردی که برای تو پدر میمیرد شان زهراست به درک  پدرت ریخته اند نخی از معجر تو وقت سفر دیده نشد بسکه پوشیه و حله به سرت ریخته اند  علی اکبر لطیفیان https://eitaa.com/Maddahankhomein
🍃🌺 نذر میلاد ملیکهٔ با کرامتِ ایران🇮🇷 🌺🍃 ای سراسر مخزنُ الأسرار؛ یا أُختُ الرضا(ع) نیست لطفَت قابلِ انکار؛ یا أُختُ الرضا(ع) زینبِ موسی بن جعفر(ع)، زینتِ قلبِ پدر نام تو بُرد از دلم زنگار؛ یا أُختُ الرضا(ع) حرفهایت هست تفسیر نجابت خط به خط فاطمی-گفتار و خوش رفتار؛ یا أُختُ الرضا(ع) می‌وزد عطر وقار از تار و پودِ چادرت این متانت هست بی تکرار؛ یا أُختُ الرضا(ع) تا قیامت دخترانِ انبیا و اولیا دورِ تو هستند خدمتکار؛ یا أُختُ الرضا(ع) هر چه دلتنگَت شدم با یاریِ سلطانِ طوس راهِ پابوس ِ تو شد هموار؛ یا أُختُ الرضا(ع) واژه واژه در زیارتنامه ات کنج حرم میشود عشقم به تو اظهار؛ یا أُختُ الرضا(ع) خواهرِ هجران-کشیده، خواهرِ دور از وطن ای علی-موسی الرضا(ع) را یار؛ یا أُختُ الرضا(ع) جان سپردی عاقبت دور از برادر... سالها- سوختی در حسرتِ دیدار؛ یا أُختُ الرضا(ع) شهرِ قم شد میزبانِ زائرانت تا ابد با ارادتمندیِ بسیار؛ یا أُختُ الرضا(ع)! http://eitaa.com/Maddahankhomein
🔸خواهر خورشید🔸 قدم قدم به حضورت چکیده اشک مدامم منم که شوق سراسر برای عرض سلامم برای اذن زیارت پر از تلاطم اشکم برای عرض ارادت چه الکن است کلامم چنان غبار رسیدم به خاک‌بوسی دریا مرددم که خودم را در این حرم چه بنامم سلام می‌دهم از هر کجای شهر به سویت که با سلام تو آغاز گشته صبحم و شامم سلام بر تو! جگرگوشهٔ عزیز پیمبر! سلام زهرهٔ زهرا، سلام ماه تمامم سلام دختر باران! سلام کوثر قرآن! سلام خواهر خورشید! نور چشم امامم! چه عطر و بوی ملیحی‌ست در بهشت تو بانو رسیده رایحهٔ مشهدالرضا به مشامم چه آرزوی قشنگی‌ست من شهید تو باشم چه آرزوی قشنگی‌ست این‌که حُسن ختامم... ✍🏻 https://eitaa.com/Maddahankhomein
امام‌صادق علیه‌السلام میفرماید: وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ ملجأ هر عاشق شیدا حرم مرکز ثقل آسمان‌ها حرم خاک ِ تو را بغل گرفته زمین حسرت ساکنان بالا حرم کریمه‌ای و کرمت مانع است کسی گدایی کند الّا حرم خاصیت عشق همین جاذبه‌است کرده مرا غرق تماشا حرم عرش خدا دل شکسته‌است، پس نیست چنان فاصله‌ای تا حرم خواسته‌ام تا که بسازی مرا  شعر اگر ساخته‌ام با حرم خواهر مهربان سلطان طوس فدای مهربانی‌ات خواهرم با حرم تو فرق چندان نداشت  داشت اگر حضرت زهرا حرم https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم "دارالکرم" از ادب در حرمت قامت زوّار خم است هر که زانو زده در محضر تو محترم است قم بهشتی است که از لطف تو رونق دارد هر کویری که بر آن پا بگذاری «ارم» است «بهجت» از قلب ضریحت همه جا را پر کرد آنچه در صحن تو هرگز نتوان یافت غم است عالِمان ریزه خور سفره‌ی احسان توئند عالَمی سائل و ایوان تو دارالکرم است «مرعشی» وار شدم زائر زهرا در عرش بین خاکی که در آن فاطمه صاحب حرم است قصد قم میکنم از مشهد و در هر نفسم یارضاجان دم و معصومه مدد بازدم است شد پناهنده به منظومه‌ی صحنت «پروین» حرمت امن ترین خانه‌ی اهل قلم است وقت توصیف شکوه تو مضامین لال اند شاعران مدح تو را هر چه بگویند کم است https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹همسایه🔹 همسایه، سایه‌ات به سرم مستدام باد لطفت همیشه زخم مرا التیام داد وقتی انیس لحظۀ تنهایی‌ام تویی تنها دلیل اینکه من اینجایی‌ام، تویی هر شب دلم قدم به قدم می‌کشد مرا بی‌اختیار سمت حرم می‌کشد مرا با شور شهر فاصله دارم کنار تو احساس وصل می‌کند آدم کنار تو حالی نگفتنی به دلم دست می‌دهد در هر نماز مسجد اعظم کنار تو تا آسمان خویش مرا با خودت ببر از آفتاب رد شده شبنم کنار تو با زمزم نگاه، دمادم هزار شمع روشن کنند هاجر و مریم کنار تو در این حریم، سینه زدن چیز دیگریست خونین‌تر است ماه محرم کنار تو ما با تو در پناه تو آرام می‌شویم وقتی که با ملائکه همگام می‌شویم ما در کنار صحن شما تربیت شدیم داریم افتخار که همشهری‌ات شدیم زیباترین خاطره‌هامان نگفتنی‌ست تصویر صحن خلوت و باران نگفتنی‌ست باران میان مرمر آیینه دیدنی‌ست این صحنه در برابر آیینه دیدنی‌ست مرغ خیال سمت حریمت پریده است یعنی به اوج عشق همین جا رسیده است خوشبخت قوم و طایفه، ما مردم قمیم جاروکشان خواهر خورشید هشتمیم اعجاز این ضریح که همواره بی‌‌حد است چیزی شبیه پنجره فولاد مشهد است من روی حرف‌های خود اصرار می‌کنم در مثنوی و در غزل اقرار می‌کنم ما در کنار دختر موسی نشسته‌ایم آیینه‌ایم و محو تماشا نشسته‌ایم اینجا کویر داغ و نمک زار شور نیست ما رو به روی پهنۀ دریا نشسته‌ایم قم سال‌هاست با نفسش زنده مانده است باور کنید پیش مسیحا نشسته‌ایم بوی مدینه می‌وزد از شهر ما، بیا ما در جوار حضرت زهرا نشسته‌ایم از ما به جز بدی که ندیدی ببخشمان از دست ما چه‌ها که کشیدی ببخشمان من هم دلیل حسرت افلاک می‌شوم روزی که زیر پای شما خاک می‌شوم 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
بمناسبت ورود به شهرمقدس قم تویی که بر باده ی فیض ، واسط کبریا شدی رحمت بیکران حق ،به جمع ماسوا شدی روح کرامت و سخا ، ز جانب خدا شدی به نغمه های عرشیان، همیشه در نوا شدی دمی که از امام خود ، به امر حق جدا شدی به دوره ی فراق او ، یکسره در دعا شدی نامه رسید و دعوتی ، ز یار آشنا شدی بهر وصال یار خود ، همسفر بلا شدی به خاطر حضرت عشق ، وارد ماجرا شدی شبیه یک پرنده ای ، به آسمان رها شدی آمدی از مدینه و زائر کربلا شدی سوی خراسان به سفر ، به جانب رضا شدی تا به بیابان هدفِ ، هجمه ی ناروا شدی بعد هجون دشمنان ، شاهد کشته ها شدی چو ماه و انجم آمدی ، به جمع مردم آمدی چه خوب شد بانوی من ، به جانب قم آمدی تا که ورود تو به قم ، به مردمان خبر رسید از پر هر فرشته ای ، به شهر صد گُهر رسید فوج ملک نغمه کنان ، ز عرش بر گذر رسید دمی که هودَجت ز ره ، به صد شکوه و فَر رسید تا که لجام مرکبت ، به دست صد قمر رسید بهر صلا به مقدمت ، صوت سروش سر رسید به خیمه یاد تو که چون ، نسیمی از سحر رسید طنابی از گیسوی حور ، ریسه ای از هنر رسید ندا ز آسمان زدند ، که نور از سفر رسید به خانه ات به بیت نور ، فاطمه ای دگر رسید دوباره زینبی ز ره ، به شهر قم اگر رسید برای مقدم تو بود ، اگر که سیم و زر رسید به شرح اسماء خدا ، صفات تو به بر رسید جوهر هر کتابتی، به لوح اگر اثر رسید قلم تویی کرم تویی ، حریم و هم حرم تویی واسطه ی فیض خدا ، به ذره ی عدم تویی مِهر اگر رضای توست ، بر او چو ماه بوده ای کعبه اگر وجود اوست ، تو قبله گاه بوده ای به سوی آن کعبه ی خود ، پر از نگاه بوده ای تو چشمه ی نور به هر ، شام سیاه بوده ای کشته ی غربت رضا ، بر او گواه بوده ای شهیده ی وصال او ، میان راه بوده ای به وقت جان سپردنت ، چو بی پناه بوده ای شبیه عمه زینبت ، اسیر آه بوده ای ولی مگر به شهر قم ، بین سپاه بوده ای؟ شاهد طعنه هایی از ، قوم تباه بوده ای ؟ شاهد قتل دلبری ، چه دل بخواه بوده ای؟ شاهد قتل او کجا ، به قتلگاه بوده ای ؟ کجا میان شعله ها ، به خیمه گاه بوده ای؟ گواه کشتن کسی ، چه بی گناه بوده ای ؟ اگر که از برادرت ، به تیغ غم جدا شدی مگر که زائر سری ، به روی نیزه ها شدی؟ 🌸🍃🌸🍃🌸 https://eitaa.com/Maddahankhomein
﷽ «صحنِ آیینه... » هر کس که مهمان تو خواهد شد، آیینه‌گردان تو خواهد شد... هر کس غمت را بشنود یک‌بار، عمری پریشان تو خواهد شد دل‌بسته به قم یا گرفتارِ صحن درخشان تو خواهد شد در صحن تو گم می‌کنم خود را آخر دلم آنِ تو خواهد شد دیگر ندارم غیر دل چیزی، آن هم به قربان تو خواهد شد از غربتش کم می‌کنی، بانو! هر کس که مهمان تو خواهد شد امّا به شهر خود اگر برگشت، دلتنگ ایوان تو خواهد شد... (آرزو) https://eitaa.com/Maddahankhomein
گاه گاهی جبرئیل اینجا کبوتر میشود خاکبوس دختر موسی ابن جعفر میشود قم بهشت آرزوی هر پریشان خاطری است عافیت خواهی اگر ، اینجا میسر میشود سال ها علامه پای این ضریح افطار کرد بوسه از درگاه او قند مکرر میشود عصمت و شرم و نجابت ارث او از فاطمه است در صفات و خُلق ، دختر عین مادر میشود در وقار و صبر ، تمثال شریف زینب است در کمال علم ، تالی تِلو حیدر میشود حضرت معصومه هم شأن نزول کوثر است در زلال مهر او دلها مطهر میشود در مَثَل آئینه آئینه است کوچک یا بزرگ هر که انکار مقامش کرد کافر میشود یک اشارت از نگاهش بانی فیضیه شد دست لطفش امتداد فیض کوثر میشود نام او را چون به حاجت بر زبان می آورم باغ جانم از نسیم او معطر میشود تا زند جوش شفاعت زمزم احساس او عرصه ی محشر " کمیل" ، آن لحظه محشر میشود https://eitaa.com/Maddahankhomein