eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.3هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
354 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 🍀🍀🍀🍀ا🍀🍀🍀🍀 🌹بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ،🌹 الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى أَذْهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِهِ، وَجَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحْمَتِهِ، وَكَسَانِى ضِياءَهُ وَأَنَا فِى نِعْمَتِهِ . 🌹 اللّٰهُمَّ فَكَمَا أَبْقَيْتَنِى لَهُ فَأَبْقِنِى لِأَمْثالِهِ، وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَلَا تَفْجَعْنِي فِيهِ وَفِي غَيْرِهِ مِنَ اللَّيالِى وَالْأَيَّامِ، بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ، وَاكْتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَارْزُقْنِى خَيْرَهُ، وَخَيْرَ مَا فِيهِ، وَخَيْرَ مَا بَعْدَهُ، وَاصْرِفْ عَنِّى شَرَّهُ، وَشَرَّ مَا فِيهِ، وَشَرَّ مَا بَعْدَهُ، اللّٰهُمَّ إِنِّى بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَبِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفىٰ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ؛ فَاعْرِفِ اللّٰهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتِى رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، 🌹اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى‌فِى الْخَمِيسِ خَمْساً لَايَتَّسِعُ لَها إِلّا كَرَمُكَ، وَلَا يُطِيقُها إِلّا نِعَمُكَ، سَلَامَةً أَقْوىٰ بِهَا عَلَىٰ طَاعَتِكَ، وَعِبادَةً أَسْتَحِقُّ بِها جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ، وَسَعَةً فِى الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلَالِ، وَأَن تُؤْمِنَنِى فِى مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ، وَتَجْعَلَنِى مِنْ طَوَارِقِ الْهُمُومِ وَالْغُمُومِ فِى حِصْنِكَ، وَ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْ تَوَسُّلِى بِهِ شَافِعاً، يَوْمَ الْقِيامَةِ نَافِعاً، إِنَّكَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوه صفا جودوسخامظهری حجت حق بحر وفا گوهری عرش ولانون مه روشنگری سینه ی دژخیمه ویران اخگری گوزلرینه خیل ملک مشتری هر باخیشی یاده سالان حیدری نورهدی یاحسن عسکری یازدهم حجت حی ازل صورت پیغمبره الحق مثل شیرخدا مثلی اولان بی بدل سوزلری شیریندی عسلدن عسل گریازیلا وصفینه مین مین غزل واله ایدر خامه نی هم دفتری نورهدی یاحسن عسکری روز پنجشنبه متعلق است به امام حسن عسکری علیه السلام https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔰 پنجشنبه روز زیارتی 🌸امام حسن عسکری علیه السلام 🍃🌼🍃✨ا♡ا✨🍃🌼🍃 هوای سامرا دارد، دل هوایی من بده برات سفر، جان مادرت زهرا السلام علیک یاحسن بن علی العسکری علیه السلام 🍃🌼🍃✨ا♡ا✨🍃🌼🍃 دعا 🤲 https://eitaa.com/Maddahankhomein
روز( پنجشنبه )دلی را شاد  کن از  تمام   رفتگان ات   یاد  کن روزمخصوص جوادابن الرضاست روز هادی، عسکری روز خداست شام آن یاد حسین و کربلاست خوان زیارت نامه زیرا پربهاست بعداز آن یاد از شهیدان هم نما کن  برای   مردم      دنیا   دعا ✍بیقرار اصفهانی 👋 التماس دعا https://eitaa.com/Maddahankhomein
پنجشنبه ها متعلق است به امام حسن عسکری علیه السلام روزمان راباصلوات برامام حسن عسکری ع آغاز کنیم. 🍃🌷🍃 بر عسکری آن نور ولایت صلوات بر آن گل گلزار رسالت صلوات خواهی که خدا گناه تو عفو کند  بفرست بر آن روح کرامت صلوات 🍃🌷🍃 بهرِ مصباح رهبری صلوات به گلِ باغ سروری صلوات به نکو بابِ مهدی موعود به رُخ پاکِ عسکری صلوات 🍃🌷🍃 فرزند اما دهمین را صلوات مفخر اهل زمین را صلوات عسکری آن گلِ گلزار رسول حجت دین مبین را صلوات 🍃🌷🍃 سلااااام علیکم ،،،،محبین آل الله 🌤صبح زیباتون بخیرو سلامتی انشاءالله. 🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺🌾🌺 @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
425.4K
بسم الله الرحمن الرحیم دسته اول: در میان دود و آتش همدم غمها شدی "وارث زهرا شدی"۲ بین کوچه در میان ظالمان تنها شدی "وارث زهرا شدی"۲ یاصادق آل عبا۴ ➖➖➖➖➖➖➖ دسته دوم: دشمنت غارت نکرد انگشت با انگشترت "تا ببینید خواهرت"۲ بین این غمها نبوده مادرت بالا سرت "گم نگشته دخترت"۲ ای وای از کرب و بلا۴ ➖➖➖➖➖➖ مهدی کبیری @Maddahankhomein
4_5798680855803079472.mp3
314.2K
بسم الله الرحمن الرحیم ثواب این نوحه برسد به روح بلند شهدای گمنام خوشبخت کل خلایقیم مدیونیم اگر که عاشقیم با لطفت اسیر هیاتیم شاگردای قال صادقیم رسید به ما تا مکتبت زنده شدیم پا مکتبت از نوه هات کرامتت معلومه پدر بزرگ حضرت معصومه یا مظلوم صادق آل عبا ➖➖➖➖➖ کاش باشم بین سپاه تو شیعه ی واقعی راه تو آرزوی غلامته فقط توفیق گوشه نگاه تو خورده دلم به نام تو رد نکنی غلامتو فقیره اونکه از نگات محرومه پدر بزرگ حضرت معصومه یامظلوم،صادق آل عبا ➖➖➖➖ نه لشکر داری، نه سنگری مظلومی، وارث حیدری با دست بسته میون دود گریون روضه ی مادری تو کوچه ها کشوندنت به مادرت رسوندنت غمت غم فاطمه ی مظلومه گریه کنت فاطمه ی معصومه یا مظلوم صادق آل عبا ➖➖➖➖➖➖➖ شعر و سبک: @Maddahankhomein
369.9K
◾️زمینه شهادت امام صادق علیه السلام◾️ ▪️بند اول▪️ شهر مدینه دارالعزا شد در کوچه هایش محشر به پا شد از ناله های زهرای اطهر خون گریه سهم آل عبا شد از آسمان بر گوش جان این نغمه آید شیخ الائمه صادق آل محمد مدینه غوغاست دیده ها دریاست رو لب شیعه آه و واویلاست آه و واویلاه ▪️بند دوم▪️ آقا شنیدم حُرمت دریدند کاشانه ات را آتش کشیدند آقا شنیدم در بین آتش طفلان بی تابت می دویدند یاد چه افتادی تو ای شیخ الائمه؟ رفته دلت کرب و بلا شیخ الائمه در میان آن آتش سوزان شدی گریان عمه حیران آه و واویلاه ▪️بند سوم▪️ گرچه شکستی عطشان نبودی تو زیر سم اسبان نبودی گرچه شهید جور و جفایی بر خاک صحرا عریان نبودی اما بمیرم بر حسین ارباب تنها افتاده بود عریان تنش بر خاک صحرا مادرش با اشک خواهرش با اشک یا حسین می گفت در برش با اشک آه و واویلاه محسن طالبی پور https://eitaa.com/Maddahankhomein
883.7K
💠 اللهم عجل لولیک الفرج 💠 ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این لحظه های آخر نگاهته به اون در چشات شده بارونی تا دیدی اومد مادر ...... اومده با قد خمش تازه شده برات غمش آتیش زهر به یک کنار میسوزی یاد ماتمش ..... واویلا هرچی شنیدی راس بود این کاره یه عده ایی خناس بود گل یاس به شعله ها حساس بود میخ در چقده بی احساس بود واویلا واویلا ...... بند2⃣ شدی اذیت آقا از ظلم این نامردا اما دلت بی تابه از غصه ی کربلا جدت غریب وبی پناه افتاده بود تو قتلگاه سرش تا رفت به نیزه ها آتیش رسید به خیمه گاه ..... واویلا از این همه جسارت ناموس علی کجا ! اسارت باضربه سیلی و تازیونه زیور و معجرا رفته غارت واویلا واویلا .... بند3⃣حضرت رقیه(س) میگم با سوز و گریه وای از غم رقیه وقتی که رفت دنبالش زجره بنی امیه ..... لگد میزد از روی کین مردک بی رحم و لعین طوری میزد تو کمرش رقیه جان میخورد زمین ..... واویلا سه ساله و قد کمون از سیلی تو صورتش داره نشون از بس که خورده کتک تو شهر شام رقیه از ترس گرفت لکنت زبون واویلا واویلا 💠💠💠💠💠💠 به قلم: https://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت امام صادق - www.YaemamHasan.ir.mp3
1.22M
من آخرین امامِ بی زائر بقیعم با قامتی خمیده مسافربقیعم دلخونِ مادرم من مهمونِ مادرم من راحت شدم من آخر ازغربت مدینه چون بوی خون شنیدم ازتربت مدینه گفتم ز زخمه پهلو ضرب قلاف وبازو برصفحه های تاریخ باخون دل نوشتن عالم همه بدونن مادر ما رو کشتن ضربه زمین گیرش کرد مسمار در پیرش کرد میونِ دودُ آتیش تاکه شدم گرفتار با زانوهای لرزون تکیه دادم به دیوار راه نفس رو بستن حرمتمو شکستن خونَم اگر خرابه ارث ابوترابه روبازوهای بستم کبودیِ طنابه مثل علی دلغمین تو کوچه خوردم زمین به پیشِ خانواده می دویدم پیاده جواب ناله هامو با تازیانه داده گرفته غم گلومو میبره آبرومو کسی خبر نداره چطور منو شبونه با موهای پریشون بیرون کشید ازخونه دویاره مثله گودال فاطمه رفته از حال تو کو چه ها بی حیا روی زمین کشیدم سربسته…خاکی شده محاسن سپیدم به یاد خد التریب به یاد شیب الخضیب @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُسمّط مربّع شهادت امام صادق علیه السلام پیرمرد است ولی حُرمتی از شهر ندیده فتنه او را پابرهنه وسطِ کوچه کشیده بی‌عصا پشتِ سرِ مَرکبِ کفّار دَویده نفسَش مثلِ همان عمّه‌یِ دردانه بریده پیرمرد است ولی روضه‌یِ او مثلِ سه‌ساله‌َست شده مأمورِ عذابَش دشمنِ بد دَهنِ مَست می‌زند عیب ندارد می‌کشد صابرم امّا .... وای از این زخمِ زبان و وای از آن بد دَهنی‌ها چه گناهی دیده از مادرِ ما حضرتِ زهرا باز هم کوچه شده داغِ دلِ زخمیِ مولا باز هم کینه‌یِ این شهرِ مدینه علنی شد روضه‌یِ شیخ‌الأئمّه‌‌ علوی و حسنی شد تیغِ عریان طرفِ این سر وُ حلقوم نیاید حکمِ مُثلِه شدنِ پیکرِ محکوم نیاید هیچ اَسبی به سویِ نعشِ تو مظلوم نیاید روضه هرگز طرفِ خانه و خانوم نیاید روضه این است اَراذل همه رفتند به گودال غارتی بعدِ تنَش رفته سراغِ زن و اطفال چنگها پیرُهنِ پاره و آویز کشیدند از قَفا سر که جدا شد لاله‌یِ گوش دَریدند پایِ نِی پایِ برهنه بچّه‌ها آه دویدند دیده‌هایی که پس از سیلیِ کین هیچ ندیدند کربلا تا خودِ کوفه تا خودِ شام ببارند‌‌‌ پایِ نیزه ندبه‌خوان تا سحرِ وصلِ نگارند @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل‌مصیبت شهادت امام صادق علیه السلام دویده پشتِ سرِ اسب اگر چه پایِ برهنه نمانده پیکرِ عریان  به خاک‌هایِ برهنه عصا اگر چه به‌دست و عمٰامه بر سرِ او نیست به چنگِ گرگ نیفتاده که  عبایِ برهنه اگر چه سایه‌یِ شمشیرِ کینه بر سرش افتاد تنَش نَسوخته در هُرْمِ تیغ‌هایِ برهنه اگر چه زهرِ جفا پاره‌پاره کرده جگر را نبوده خیمه‌یِ پارهِ‌شده لِوایِ برهنه اگر چه آه کشیده  اگر چه کرده تقَلّا غنیمتی نشده  خاتم و رَدایِ برهنه به یادِ کرب‌وبلا گریه کرده او همه‌یِ عمر میانِ ندبه گرفته  عزا  برایِ برهنه @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح و مرثیه‌یِ شهادت امام صادق علیه السلام ای بهشتِ بهشتیان حَرمَت وِی ستونهایِ دینمان عَلَمت سَلسَبیلِ کلامتان جاری جبرئیل است جان‌نثارِ دَمَت خوش به حالِ کسی که زانو زد در کلاسِ کلام یا قلمَت آخرِ هر کلاستان روضه دستهایِ قلم شده قَسمَت به اباالفضل دین و دینداری عمل و علمِ توست‌‌ با عَلمَت کُنیهِ‌ات کُنیه‌یِ حسینِ شهید خودِ پروردگار محتشمَت عاشقِ خالقی و رازقِ عشق صادقی صادقانه هَمُّ و غَمَت .... به خدا جز نجاتِ خلق نبود پس دعا کُن که می‌رسد صَنمَت @Maddahankhomein
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد علیهماالسلام آمد شبانه خلوت من را خراب کرد با شعله ی غضب،دل من را کباب کرد مهلت نداد تا که عبایی به تن کنم دست مرا اسیر ،میان طناب کرد پای پیاده رفتم و خیس ِعرق شدم دشمن سواره بود و همیشه شتاب کرد با خود نگفت من پسر پاک حیدرم از چه مرا روانه ی بزم شراب کرد دشمن سه بار تیغ کشید و سه مرتبه جدّم رسید و دشمن من را عتاب کرد مرهم برای زخم دلم زهر کینه شد آخر دعای مرگ مرا مستجاب کرد در بین مجلسش دل ِمن رفت شهر شام بزم یزید درد مرا بی حساب کرد بزمی که رسم بردن معصوم را به زور در مجلس شراب ،قبیحانه باب کرد بزمی که خصم ِ فاطمه با لفظ خارجی گل های باغ آل علی را خطاب کرد موسرخ ِ شام عمّه ی پاکم سکینه را از روی عمد جزء کنیزان حساب کرد آن خیزران که سرخ شد از لعل روی لب چشمان عمّه های مرا چون سحاب کرد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @Maddahankhomein
السلام علیک یا صادق آل عبا یا شیخ الائمه علیه السلام آتش به در رسید ولی دردسر نشد بر روی اهل خانه دگر شعله ور نشد در پشت درب خانه نبوده ست همسرت در بین ناسزا و لگد خون جگر نشد شش ماهه ات میانه ی دیوار و درب بیت در بین میخ و سینه ی مادر سپر نشد در کوچه برده اند تو را با جفا ولی یاست شکسته از غضب چل نفر نشد در کوچه برده اند تو را با جفا ولی دیگر سرت نشانه ی سنگ گذر نشد رقاصه ای ندیده ای و ساز و هلهله دیگر دلت شکنجه ز سبّ پدر نشد در مجلسی که برده تو را دشمنت به زور دیگر مقابل تو جسارت به سر نشد ناموس تو نیامده در بزم بی حیا ناموس تو مقابل تو محتضر نشد ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @Maddahankhomein
السلام علیک یا شیخ الائمه یا جعفر بن محمد علیه السلام آخر چرا آن دشمن ِ از ره رسیده او را ز حال خلوتش بیرون کشیده تنها غم حضرت شده آن کودکی که با نعره های دشمنش از جا پریده نه کفش ونه عمامه ای حتی ردایی غیر از جسارت از عدوی خود ندیده وقتی پیاده رفته و دشمن سواره خیلی عرق کرده گمانم می دویده گرچه درآن کوچه هزاران غُصه دید و صدها اهانت از عدوی خود شنیده دیگر نگفته است ارباب مقاتل از همسرش که در میان خون تپیده ننوشته در مقتل که چل تن آمدند و از دست تنها حامی او خون چکیده حرفی نشد از بام وسنگ وبغض دشمن افتادن ِ از روی نی رأس بریده این کوچه این گونه و آن کوچه بمیرم شد یک سه ساله از جفا قامت خمیده ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @Maddahankhomein
کاش من هم به لطف مذهب نور تا مقام حضور می رفتم کاش مانند یار صادقتان بی امان در تنور می رفتم علم عالم در اختیار شماست جبر در این مسیر حیران است چشم هایت طبیب و بیمارش یک جهان جابر بن حیان است روز و شب را رقم بزن آخر ماه و خورشید در مُرکّب توست ملک لاهوت را مراد تویی آسمان ها مرید مذهب توست قصه تکرار می شود یعنی باز هم در مدینه عاشق نیست کوچه در کوچه شهر را گشتم هیجکس با امام ، صادق نیست خواب دیدم که پشت پنجره ها روبروی بقیع گریانم پابه پای کبوتران حرم در پی آن مزار پنهانم گریه در گریه با خودم گفتم جان افلاک پشت پنجره هاست آی مردم ! تمام هستی ما در همین خاک پشت پنجره هاست سیدحمیدرضا برقعی https://eitaa.com/Maddahankhomein
مولای من سـلام خدا هدیه محضـرت گلبــوســـه ی ملايـکة الله بـر درت یا صــادق الائـمــه که قـــران ناطــقی عــالــم فــدای آن نفــس روح پـرورت تا ازتوکسب فیض کنند ای شکوه علم زانـو زننـد خیـل ملک پای منــبـرت بر کرسی خـطابه لبـت چـونکه باز شد باغ بهشـت مصـطـفـوی شـد معـطـرت از تو گــرفـت درس بصـیـرت ابوبصیر صدها زراره کاتـب و اندیشـه گسترت سرچشمه ی زلال حقیقت کلام توست شدجرعه نوش،علم وفضیلت زکوثرت معراج توست علم ودر آن سـیرنورشد هفـت آســمان عــالم معـــنا مسخــرت تنهاجهاد،عرصه ی شمشیروتیغ نیست روز ازل جهــاد سخـــن شــد مقــدّرت در دسـت تو کــتاب خدا بود ذوالفـقار فقه و اصول ، نـیزه و شمشیر دیگـرت مدیون توسـت مکـتب شیـعه الی الأبد در ایـن جهـاد ، لطف خــدا بود یاورت دشـمن که بسـت دسـت یداللهـی تو را رد شــد تمــام خــاطره ها از بـرابـرت رفتــی ســرِ بـرهــنه و پـای پیـاده لیک سیلی نخوردپیش تودرکوچـه همسرت در طول عـمر ، داغ فــدک با دل تو بود می زد حـدیث حـــادثه زخــم مکـررت باشد بـرای اهل ولا ، جـلوه ی حضــور در گوشـــه ی بقیـــع ، مــزار مطــهـرت گاهـی نگاه کــن بـه دل بیقـــرار مـن دست «کمـیل »دامن تو ، جـان مادرت شاعر:استاد کمیل کاشانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
از حدیث لوح می آید مقامات اینچنین که ندارد هیچ کس جزتو کرامات اینچنین مانده در توصیف یک شأن تو ابیات اینچنین سالها محکوم عشق توست، نیات اینچنین تا ابد مرئوس ماییم و ریاست با شما نازشصت هرکسی ما را رسانده تا شما انقلاب علم، با کرسی درست پا گرفت بحث و استدلال از عصر شما بالا گرفت فقه ما از نور فقه جعفری معنا گرفت میشود جزء مفاخر هرکس اینجا جاگرفت راه گم کرده کنارت راه پیدا میکند از دمت پیرزنی کار مسیحا میکند آبروی پرچم در اهتزاز ما تویی از بقیه بی نیازیم و نیاز ما تویی ما همه اهل نمازیمو نماز ما تویی پس شفاعت کن که تنها چاره ساز ماتویی بانی ترویج عاشورا تویی پس بی گمان خانه ات یعنی حسینیه شما هم روضه خوان مجلس درست شلوغ و خانه ات خلوت شده سهم تو در این دیار آشنا غربت شده بازهم پشت دری لبریز جمعیت شده خانۀ امن الهی سلب امنیت شده آتشی از خانه ی زهرا به این در هم رسید ارث دست بسته حیدر به جعفر هم رسید پیرمرد شهر از دارالعباده رفتنی ست نور حق با عده ای ابلیس زاده رفتنی ست دستهایش بسته شد پس بی اراده رفتنی ست بی عمامه بی عبا پای پیاده رفتنی ست کوچه در کوچه به پشت اسب حالا میدوی پیش چشم مردمی بی عار تنها میدوی گرچه کوچه گردی و دست تو بند سلسله ست راستی آقا بگو دور شما هم هلهله ست؟ راستی بر پای تو از خار صحرا آبله ست؟ راستی آقا دلت دلواپس یک قافله ست؟ راستی اهل و عیالت را اسارت میبرند چادر و روبنده از آنها به غارت میبرند؟ نه کسی اینجا ز سرها معجری را میکشد نه کسی با تازیانه خواهری را میکشد نه کسی از پشت موی دختری را میکشد نه کسی بر گردن تو خنجری را میکشد نیزه داری هم اگرباشد سری بر نیزه نیست قلب هجده پاره ی پیغمبری بر نیزه نیست شاعر: https://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح ای خوشه ای ز خرمنِ فیضت تمام علم! با منطق تو اوج گرفته مقام علم پرواز کرده دور سرت مرغِ بامِ علم بر پا به پای کرسی دَرست قیام علم با صد زبان به علم کلامت، سلام علم هرجا که علم بود، تو بودی امام علم -تـو وارث کمـال و جــلال محمّدی -مصداقِ صدق و صادقِ آلِ محمّدی میلادِ دانش از نفسِ مشکبوی توست آیینۀ تمامِ کمالات روی توست یادآور رسول خدا خلق و خوی توست دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست پیوسته علم، تشنه لب آب جوی توست گلواژه های وحی، پر از رنگ و بوی توست -علم و کمال بر سخنت بوسه می زند -آیـات وحی بـر دهنت بوسه می زند دانشوران چو مرغ اسیرند رام تو آب حیات خورده فضیلت ز جام تو بگرفته هوش از سر دشمن، هشام تو دل نیست آن دلی که نیفتد به دام تو علم و کمال و فضل و ادب فیض عام تو جوشد هماره علم کلام از کلام تو -مـلک وجــود، محفلـــی از یــادواره ات -هر لحظه از گذشت زمان یک هزاره ات بی منطق رسای تو قرآن زبان نداشت بی معجز کلام تو توحید، جان نداشت بی طاعت تو پیکر تقوا روان نداشت بی مکتب تو طایر وحی آشیان نداشت بی همت تو دین، شرف جاودان نداشت بی سینۀ وسیع تو دانش مکان نداشت -گفتار علمـی تو فزون از شماره بود -درس تو انقلاب حسینی دوباره بود ملک خداست معرکة اقتدار تو خوبانِ دهر، جد تواند و تبار تو توحید معتبر شده از اعتبار تو گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو بحرالعلوم، قطره ای از جویبار تو شیخ مفید، لاله ای از لاله زار تو -«طوسی»و «مجلسی»و «صدوقت»سه آیت‌اند -بــا نــور دانـش تـــو چــراغ ولایت‌انــد آنان‌که راه عترت و قرآن گرفته اند تو نیستی و از نفست جان گرفته اند فضل و کمال و دانش و عرفان گرفته اند قدر و جلال و عزت و ایمان گرفته اند نور از زُراره، فیض ز حمران گرفته اند بینش ز بوبصیر، فراوان گرفته اند -ای وارث علـوم امامــان راستین! -داری هزار جابر حیان در آستین بی نطقِ تو، ریاض نیایش ثمر نداشت دریای موج‌خیزِ ولایت، گهر نداشت در سینه آسمان امامت قمر نداشت آیات روح‌بخشِ الهی اثر نداشت قرآن زبان و، دین سندِ معتبر نداشت نخلِ امیدِ خونِ خداوند، بر نداشت -ای در تو هیبتِ حسن و غیرتِ حسین ! -فرقی نداشت نطق تو و نهضت حسین با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست تا روز حشر، سینة ما داغدار توست هر شیعة شکسته‌دلی اشکبار توست قلبش ز دور، مشعلِ شب های تارِ توست هر شب امام منتظران، بی قرار توست -صورت نهاده یوسف زهرا به خاک تو -گرید هماره بـر جگرِ چاک‌چاک تو ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو! عمری مدینۀ دل ما کربلای تو گردون پر از ستارۀ اشکِ عزای تو خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟ چون شمع، آب گشت ز سر تا به پای تو چشمی بده که گریه کنم از برای تو -جرمت چه بـود ای پسر فاطمه؟ چرا- -منصور کشت از ره کین بارها تو را؟ شرح غم تو خون به دل سنگ خاره کرد منصور دون به تو ستم بی شماره کرد مانند شمع، آب، تنت را هماره کرد قلب تو را ز زهر جفا پاره ‌پاره کرد با کشتن تو بغضِ دلِ خویش چاره کرد در نای سوخته نفست را شراره کرد -تنها نه در غم تو روان اشک «میثم» است -گریان به یاد غربت تو چشم عالم است https://eitaa.com/Maddahankhomein
🏴 نذر شهادت ششمین خورشیدهدایت 🏴 در خلوتش با حال مضطر روضه میخوانْد بعد از حدیث و درس و منبر روضه میخوانْد می دید در آتش تمام خانه اش را میسوخت و از داغ مادر روضه میخوانْد از چشم های سنگ میشد اشک جاری وقتی که از «مسمار» و «بستر» روضه میخوانْد بستند دستش را و در ذهنش برای لرزیدنِ دستانِ حیدر روضه میخوانْد بی شک رئیس مذهب شیعه همه عمر از ظلم ِ بر سردارِ خیبر روضه میخوانْد تلفیق مسجد بود و هیئت، هر نمازش اول اذان میگفت، آخر روضه میخوانْد شیخ الائمه پیرِ داغِ کربلا بود از پیکرِ مجروحِ بی «سر» روضه میخوانْد با یادِ جدّش از عطش لبریز میشد میخورد اغلب آب کمتر...روضه میخوانْد با گریه بر پهنای صورت اشک میریخت وقتی که از «خلخال» و «معجر» روضه میخوانْد! https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم امام زمان عجل الله شهادت حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام با سلامی به سلام فرمانده ای سبز پوش عشقِ تو را سرخ قامتیم ای پادشاهِ حُسن نگاهی که رعتیم فکری به روزگارِ بدِ حالِ ما بکن جان حسین تشنه‌ات ای ابر رحمتیم ما زائر سه شنبه و شبهای جمعه‌ایم آواره‌ایم  دربه‌درِ یک زیارتیم ما با غبارِ کرببلا هم‌نفس شدیم یعنی بیا که خاک تو هستیم تربتیم ما را ببخش اگر که اسیر معیشتیم ما را ببخش اگر که کمی کم محبتیم هر روز آمدیم و بدهکارتر شدیم تقصیر لطف توست عزیزم بد عادتیم بر روی ما حساب کن آقا که سالهاست چشم انتظارِ آمدنت اشک حسرتیم حرف امام صادق ما هست این حدیث درکت کنیم اگر همه‌ی عمر خدمتیم* ما را هزار بار جهان آزموده است هربار دیده است فقط استقامتیم این جمله‌ی بزرگ از آوینی است گفت : ما راست قامتانِ جهاد و شهادتیم هر روز می‌رسد خبری از شهادتی شکر خدا که باز بر این راه دعوتیم از نسل جبهه است همه‌ی نسل‌های ما نسل خمینی است اگر عین غرتیم این بچه‌ها‌ی ما چقدر جمکرانی‌اند مدیون مِهرِ حضرت زهرای عترتیم 🖤🖤🖤ا🖤🖤 آورده‌ایم باز بدی‌های خویش را پیشِ کریم نابلدی‌های خویش را در امتحان راه تو هرچند رد شدیم لطفت قبول کرد ردی‌های خویش را انگار نا امید شدی از بزرگ‌ها دیدم صدا زدی نودی‌های خویش را عطر ظهور می‌رسد و کرده‌ای خبر نسل هزار و چهار صدی‌های خویش را ما را ببخش جای بصیریت بجای فهم آورده‌ایم بی خردی‌های خویش را ما تا ابد برای حسین تو سوختیم آقا نگاه کن ابدی‌های خویش را قلب حسین پیش علی‌اکبر آب شد وقتی که گفت یا ولدی‌های خویش را خلاد بن صفار می‌گوید: از امام صادق(ع) سؤال شد: آیا قائم به دنیا آمده است؟ حضرت فرمود: «لا وَ لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛ (خیر! اگر دوران او را درک می کردم، همه‌ی زندگی ام را در خدمت به او می گذراندم) حسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein