eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
376 ویدیو
228 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
928-1665336229607.mp3
288.1K
آتش گرفته بیت ولایت سوزد در آتش قلب امامت آه و ویلا با قلب پر کین سویش دویدند با دست بسته هر سو کشیدند بر خاک غربت سر می گذارد در سینه دیگر نفس ندارد شاعر : مجید احدزاده https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه واحد شهادت امام صادق یا جعفر صادق.mp3
15.51M
زمزمه / واحد شهادت امام صادق علیه‌السلام (سبک دامن کشان) بند۱ یا جعفر صادق، امام غریبم در هر غم و سختی ، تو أمّن یُجیبم تو باب علمی و ما گدای تو چشامون می‌باره در عزای تو مثل حسن بی حرمی، دلا خون شده مثل حسین دلم واست ، پریشون شده یا امام غریبم... بند۲ خونه ت رو نامردا ، کشیدن به آتیش شمشیر کشیدن روت ، غریبی خدائیش شده دست تو بسته مث حیدر دلت خون و خسته از غم مادر زمین که افتادی بودی، به یاد مادرت خاطرهءکوچهءتنگ، چی آورد سرت یا امام غریبم... بند۳ شیخ الأئمه ای حبیب خدایی خصمی که زهرت داد نداره حیایی برهنه پا بی عبا پی مرکب می رفتی می سوختی از غم زینب اهل تو رو ولی کسی ، به زنجیر نبست رو صورت دختر تو ، نموند جای دست یا امام غریبم... بند۴ ساخته میشه صحنت، زیارت که می‌ریم یاد عموت عباس، باهم دم میگیریم بیا برگرد خیمه ای کس و کارم منو تنها نگذار ای علمدارم آب به خیمه نرسید فدای سرت حسین قامتش خمید فدای سرت یا امام شهیدم... شاعر : سعید نوروزی https://eitaa.com/Maddahankhomein
2. دوباره بوی.mp3
4.66M
(دوباره بویِ دود از شهرِ مدینه اومد) ۲ (دوباره رنگِ غصه و شرر به سینه اومد) ۲ یه عده به شیخ‌الائمه ، بی‌احترامی می‌کنند با ناسزا دور و بَرش ، شیرین‌زبونی می‌کنند کوچکترا دارن فرار می‌کنن از هر طرفی نامردا، با بچه‌ها هم نامهربونی می‌کنند آه… دل من دوباره غصه داره ... آه… دل من هوای گریه داره ... آه… دلِ من ، امون از این غریبی ... (کِشون کِشون ، پیاده ، آقامونو می‌بردن رَمق تو زانواش نبود ، همش زمین می‌خوردن) ۲ الهی اون کسی که آقا رو برد ، خیر نبینه حداقل نذاشت برا یه لحظه آقا بشینه بیخود نبود با دست بسته ، کارت آقا گریه بود اینجایه روضه اشکایِ چشات برا رقیه بود آه… دل من… رقیه و اسیری آه… دل من… امون از این غریبی آه… دل من ... چته دوباره گیری آه… دلِ من ، امون از این غریبی ... https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. می باره.mp3
5.79M
کنار ، سجاده نشسته همیشه ، سرگرم دعاشه یه بغضِ ، کهنه تو گلوشه یه حسی ، تو لحن صداشه با یادِ ، کوچه گریون میشه باز واسش ، دنیا زندون میشه اشکِ چشماش می ریزه پشت در تا میبینه ، آتیش و خاکستر روی لبهاش ، وای مادر ( یا شیخ الائمه ) تکرار امون از ، این سنگِ مزارش کسی نیست این شبها کنارش بمیرم ، خیلی سوت و کوره بقیع و این گرد و غبارش با یادت ، چشما خون میباره خاک تو رنگِ غربت داره ما یه روزی صحنت رو میسازیم توی صحن تو روضه میندازیم آقا جان ( یا شیخ الائمه ) تکرار رسیدن ، بالای سر تو سوزوندن ، تا بال و پرت رو گذاشتن ، روی سینه ی تو دوباره ، داغ مادرت رو با دست بسته، تنها موندی زیر لب ، تو روضه میخوندی السلام ای ، سر های بی پیکر السلام ای ، ساقی آب آور ای بی سر ( یا شیخ الائمه ) تکرار https://eitaa.com/Maddahankhomein
1. یه داغی روی.mp3
5.84M
( علیه السلام ) یه داغی روی قلبم هست دلی خون ، سینه ای چاکه کسی که خاک زیر پاش شرفِ عرش افلاکه بشر فهمش ، زمین گیره چون او مافوق ادراکه مزارش توو یه جا هست که تا چشم کار میکنه خاکه غریبه ، غریبه نه به این دلیلی که « حرم نداره ... » کی میگه ، غربت قبرِ بی سنگ و مزاره غربت ، یعنی دوره امام صادق بینِ ۴ هزار نفر، بدون یاره پیامبرِ خدا خیلی یاسر و عمار داشت علیِ مرتضی کلی میثمِ تمار داشت ابی عبدالله که نگو میر و علمدار داشت غریب ، امام صادقِ اصلا مگه یار داشت ؟ (غریب امام صادقه) تکرار سرِ سودایِ عاشورا توو این دوران یک دستیم به قالَ الصادقیِ صادق تمام عمر ، دل بستیم کلاسِ درس تو ، درسِ قشنگش روضه و اشکه با این تفسیر ، ما ها هم همه شاگردِ تو هستیم غریبی غریبی واسه اون بلا ها که سرت آوردن غریبی شمارو کِشون کِشون از خونه بردن (غریب امام صادقه) تکرار گویم ز امام صادق این طُرفه حدیث تا شیعه ی او به لوح دل بنگارد فرمود که بر شفاعت ما نرسد هر کس که نماز را سبک بشمارد قالَ صادق ، شیعه حسین بعد هر نماز گریه بر حسین ... اباعبدالله اباعبدالله https://eitaa.com/Maddahankhomein
کشید بند طناب و تو را زمینت زد میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد همین که پا شدی از جا دوباره افتادی دوباره کینه آن بی خدا زمینت زد بلند شو که دوباره جسارتی نکند چه ها نگفت به تو، هر کجا زمینت زد رسیده ای وسط کوچه بنی هاشم صدای ناله خیرالنسا زمینت زد صدای سیلی و آن گوشواره می آید صدای سیلی او بی صدا زمینت زد فدای گریه تو یا مروج العاشور همیشه یاد غم کربلا زمینت زد سری که گشت جدا از قفا شما را کشت سری که رفت روی نیزه ها زمینت زد میان شعله به یاد رقیه افتادی کشید بند طناب و تو را زمینت زد وحید محمدی https://eitaa.com/maddahankhomein
نیمه شب بود و عاشقی بیدار مست حق بود و راحت از اغیار نیمه شب بود و وقت راز و نیاز بین سجاده بود، بین نماز با تأسی به مادرش زهرا دست خود برده بود سوی خدا داشت همسایه را دعا می کرد گره ها را دوباره وا می کرد ذکرِ ارباب عالمین گرفت بوسه از تربت حسین گرفت ناگهان صحبت از تهاجم شد خلوتش بین نعره ها گم شد داد و فریاد، بی دلیل زدند شعله بر خانه ی خلیل زدند حرمت این حرم شکسته شد و دست او بین خانه بسته شد و پا شد از جای خود ولی افتاد یاد مظلومی علی افتاد از غریب مدینه دم می زد وسط شعله ها قدم می زد خاک و خاکستر از عباش تکاند اشک بر مادرش دوباره فشاند حرف داغِ گران زهرا بود میخ در روضه خوان زهرا بود پیر مردی وحید را بردند آن محاسن سپید را بردند باز هم روضه ها به کوچه کشید آه... آقای ما بگو چه کشید؟! پیر را طاقت دویدن نیست می رود..‌. حاجت کشیدن نیست فلک از غصه شرمگین شده بود شیخ ما نقش بر زمین شده بود پیکرش را چقدر آزردند تا که شیخ الائمه را بردند خوب شد بر سرش جدال نشد غارت پیکرش حلال نشد تشنگی تاب و قدرتش نگرفت تیر و نیزه به قامتش نگرفت رخش از خون تازه رنگ نشد صورتش آشنا به سنگ نشد خوب شد قاتلی سویش نرسید پنجه ای بین گیسویش نرسید خواهری با شکستنش نشکست بر روی سینه اش کسی ننشست https://eitaa.com/Maddahankhomein
در حریم یار ای نور خدا امام صادق خورشید لقا امام صادق پویا ز تو شد فقاهت عشق ای رمز بقا امام صادق افتاده ردای مکتب نور بر دوش تو یا امام صادق دستان تو ای کرامت محض مفهوم عطا امام صادق با هر نفست شود شکوفا گل های دعا امام صادق هر شیعه شود لبالب از نور با مهر شما امام صادق ذکر تو شفای قلب خسته نام تو دوا امام صادق ایجاد شد از فقاهت تو آئین هدا امام صادق بر پیکر ما تو جان دیگر ای روح ولا امام‌ صادق در پیش ستمگران تویی تو فریاد رسا امام صادق تفسیر بلند درد باشد این بغض صدا امام صادق تا کاخ ستم فرو بریزد گشتی تو به پا امام صادق جان تو برای ماندن دین گردید فدا امام صادق بر درگه جود بی حسابت ماییم گدا امام صادق ما دیده به رحمت تو داریم ای شافع ما امام‌ صادق دست من و لطف بی کرانت در روز جزا امام صادق آتش زده غربت بقیع ات هستی مرا امام صادق هر ذزه ز خاک مرقد تو لبریز شفا امام صادق افتاده دلم چو داغداران در شور و نوا امام صادق باران غم تو گشته جاری از دیده ی ما امام صادق پرپر شده لاله ی وجودت از زهر جفا امام صادق گردیده مدینه در غم تو چون کرب و بلا امام صادق در کوی تو مرغ جان «یاسر» گردیده رها امام صادق محمود تاری «یاسر» https://eitaa.com/Maddahankhomein
عالمی که هزار تا شاگرد روز و شب پای منبرش بودند آن امامی که جن و انس و ملک دست بر سینه نوکرش بودند آنکه در دور خانه اش هر روز ملکی گرم رفت و آمد بود پیرمردی که در حدیث و اصول زیر این آسمان زبان‌زد بود مثل هر شیخ دیگری باید شیخ این شهر محترم باشد بعد مرگش مسلما باید صاحب قبه و حرم باشد بی ادب این نبیره‌ی زهراست حرف زشت و خراب لازم نیست تو برو او خودش می‌آید آه به خدا که طناب لازم نیست بی مروت اجازه می دادی که نمازش تمام می شد بعد دست کم می گذاشتی کوچه خالی از ازدحام می شد بعد حداقل اجازه می دادی که عبا و عمامه می پوشید فرصتی را به شیخ می دادی تا که نعلین و جامه می پوشید تو بگو یک قدم محال است این چه رسد با تو پا به پا بدود اینکه در شان بچه سید نیست نیمه شب پشت اسب ها بدود محض ریش سفید او که شده قول خنجر به حنجرش ندهید می زنیدش بس است پس دیگر ناسزاها به مادرش ندهید رسم مردی اصول دارد ما بعضی از این اصول را بلدیم مثلا تا به حال سیلی به دختر و پیرمرد ها نزدیم سر زده توی خانه جایز نیست بروی ، خانه ای که زن دارد یادم آمد میان این قصه غصه ای که دل حسن دارد حسنم چادر مرا بتکان بی حیا باز قد علم کرده حسنم چشم من نمی بیند حسنم صورتم ورم کرده؟؟؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
دهان شیرین به قول قال صادق می‌شود گاهی حدیثت نقل استادان حاذق می‌شود گاهی برای روشنی بخشی به دنیا هستی اما حیف که ابری سد راه صبح صادق می‌شود گاهی هوای بین گیسویت تنفس‌گاه خوش‌بوییست اگر هر حزب بادی هم موافق می‌شود گاهی رییس مذهبی و هادی راه و بنی آدم سزاوارخلایق هرچه لایق می‌شود گاهی تنور نان این خانه محب‌ات را نسوزاند که از نان محبت نار عاشق می‌شود گاهی همیشه سفره‌ی روضه کنار منبرت پهن است که از روضه دلی با دین مطابق می‌شود گاهی اگر در چنگ دشمن جانمازت مانده طوری نیست متاع قیمتی اقبال سارق می‌شود گاهی مسیر روضه‌ات از معبر کوچه گذر کرده در و دیوار هم‌رنگ شقایق می‌شود گاهی اگر حتی نسوزد مادری پشت در از هیزم نصیب از احتراق بیت هق‌هق می‌شود گاهی زغالی سرخ و میخی گر گرفته باز هم‌دست‌اند در چوبی اگر آیینه‌ی دق می‌شود گاهی https://eitaa.com/Maddahankhomein
🕊 🕊 🍃شیخ الائمه🍃 صدق سخن های کلیم الله طوری روح مسیحی ، حلم ایوب صبوری ذکر نجات یونس و آرامش نوح صوت خوش داوود در متن زبوری شرح کتاب آیات جان بخش لب توست با چشم های روشنت تفسیر نوری با قال صادق ها چراغ راه مایی  همراه مان تا موسم سبز ظهوری هارون مکی  را که عشقت شعله ور کرد  در شعله ی خود کی بسوزاند تنوری گفتم تنور آتش به جان خرمنم ریخت  با یاد زخمی کهنه در کابوس دوری این شهر قبل از خانه ات سوزانده در خود دیوارو میخ و شعله و جام بلوری https://eitaa.com/Maddahankhomein
از مسیر در نه ، از دیوارِ خانه ریختند روز نَه این قومِ نامحرم شبانه ریختند حتم دارم با قلاف و تازیانه ریختند یک نفر آمد به محراب و نمازش را شکست بی حیایی بی هوا راز و نیازش را شکست نیمه شب هست آه فکر سن و سالش نیستند ریسمان‌ها می‌کشند و فکر بالش نیستند بینِ این خانه مگر اهل و عیالش نیستند او خدای غیرت است از درد میریزد بِهَم پیش طفلانش مَکِش نامرد می‌ریزد بِهَم باز هم صد شُکر آتش بر سر و رویش نخورد این درِ سوزان حیا کرد و به پهلویش نخورد سنگ بی احساسِ دیواری به اَبرویش نخورد باز هم صد شُکر در ، آئینه‌اش را خط نزد در میانِ شعله میخی سینه‌اش را خط نزد در میانِ کوچه‌ها با زور او را می‌کِشند بر زمین می‌اُفتد و بدجور او را می‌کِشند روی مرکب میروند از دور او را می‌کِشند پیرمرد شهر با هر زحمتی پا می‌شود آه می‌گوید فقط " یا عَمَّتی" پا می‌شود دخترک میگفت با نِی حنجرش را پس بده من یتیمم طشتِ زر یک شب سرش را پس بده جان بابا ، ساربان انگشترش را پس بده حرمله وقتی که می‌آید پریشان می‌شوم پشتِ عمه، زجر وقتی هست پنهان میشوم کوچه کوچه تکه تکه پیشِ ما نان ریختند شامیان نان خشک‌ها را پیش مهمان ریختند دختران تَه ماند‌ه‌ها را پای طفلان ریختند عمه جان حس می‌کنم مژگانِ بابا کم شده خیزران ای وای یک دندانِ بابا کم شده استادحسن لطفی https://eitaa.com/Maddahankhomein