#میلاد_حضرت_معصومه_س
شفاعت کرده ای یک عمر دلهای پریشان را
به اعجاز ضریحت می بری اندوه پنهان را
تو دریایی و لطفت در زمین طوفان به پا کرده
به دریا میکشانی قایق دلتنگ طوفان را
تو سرشار از سخاوت مثل بغض ابرها هستی
که جاری میکنی در رودها لبخند باران را
شکوه آسمانی در دل این خاک بی مقدار
به دوش باد میریزی کرم های فراوان را
تواضع میکند هر کس که از سمت ارم رد شد
معطر کرده لبخندت مسیر این خیابان را
هر آنکس که توسل کرده سمت چشمهای تو
به روی دستهایش میبرد آیات درمان را
شبیه زینبی اما زعطر چادرت پیداست
که هرگز حس نکردی داغ های این بیابان را
اگر چه شعر من ناقابل است اینبار، میبینم
میان واژه هایم لطف سلطان خراسان را.
#معصومه_سادات_اسدیان
@Maddahankhomein
#حضرت_معصومه_علیهاالسلام
#غزل
🔹زائر🔹
هر که رو انداخت، خاطرجمع، زائر میشود
قبل زائر کولهبار راه، حاضر میشود...
خوش به حال خانۀ خشتی نزدیک حرم
آخرش یک تکه از صحن مجاور میشود
دل سپردن ساده اما دل بریدن مشکل است
هر کسی یکبار آمد قم، مهاجر میشود
شیخ مییابد مفاتیح الجنان را پشت در
شاطر عباس قمی در صحن شاعر میشود
از زبان شعر بالاتر در عالم هست؟ نیست
در حرم حتی زبان شعر، قاصر میشود...
رو به قم هر بار در مشهد سلامی میدهم
خادم بابالرضا با من مسافر میشود
دست را بر سینهات بگذار و چشمت را ببند
رو به رویت گنبد و گلدسته ظاهر میشود
📝 #محمدحسین_ملکیان
✅ @Maddahankhomein
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔸خواهر خورشید🔸
قدم قدم به حضورت چکیده اشک مدامم
منم که شوق سراسر برای عرض سلامم
برای اذن زیارت پر از تلاطم اشکم
برای عرض ارادت چه الکن است کلامم
چنان غبار رسیدم به خاکبوسی دریا
مرددم که خودم را در این حرم چه بنامم
سلام میدهم از هر کجای شهر به سویت
که با سلام تو آغاز گشته صبحم و شامم
سلام بر تو! جگرگوشهٔ عزیز پیمبر!
سلام زهرهٔ زهرا، سلام ماه تمامم
سلام دختر باران! سلام کوثر قرآن!
سلام خواهر خورشید! نور چشم امامم!
چه عطر و بوی ملیحیست در بهشت تو بانو
رسیده رایحهٔ مشهدالرضا به مشامم
چه آرزوی قشنگیست من شهید تو باشم
چه آرزوی قشنگیست اینکه حُسن ختامم...
✍🏻 #یوسف_رحیمی
@Maddahankhomein
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#غزل
🔹گلبانگ اجابت🔹
اگر درمان درد خویش میخواهی بیا اینجا
دوا اینجا، شفا اینجا، طبیب دردها اینجا
شکستهبالی ما میدهد بال و پری ما را
اگر از صدق دل آریم روی التجا اینجا
طلب کن با زبان بیزبانی هرچه میخواهی
که سر دادهست گلبانگ اجابت را خدا اینجا
به گوش جان توان بشنید لبّیک خداوندی
نکرده با لب خود آشنا حرف دعا اینجا
هزاران کاروان دل در اینجا میکند منزل
اگر اهل دلی ای دل، بیا اینجا، بیا اینجا
دل دیوانۀ من همچو او گمکردهای دارد
ز هر دردآشنا گیرد، سراغ آشنا اینجا...
صدای پای او در خاطر من نقش میبندد
مگر میآید آن آرامجانها از وفا اینجا؟...
مشو از حرمت این بارگه غافل که مهدی را
زیارت کردهاند اهل بصیرت بارها اینجا
حریمش را اگر دارالشفا خوانند، جا دارد
که میبخشد خدا هر دردمندی را شفا اینجا
علاج درد بیدرمان کند لطف عمیم او
نباید بر زبان آورد حرفی از دوا اینجا!
حدیث عشق با «پروانه» میگویی، نمیدانی
که میسوزد بهسان شمع، از سر تا به پا اینجا
📝 #محمدعلی_مجاهدی
✅ @Maddahankhomein
#دهه_کرامت
#امام_رضا_علیه_السلام
گرفتارم ، تو ما را میشناسی
دلِ درد آشنا را ، میشناسی
کریمی و کراماتت کثیر است
به غمها مبتلا را ، میشناسی
به دردِ خود نمی جویم طبیبی
تو درمان و دوا را ، میشناسی
من از شهرِ جنون آباد عشقم
غریبِ شهرِ ما را ، میشناسی
شدم آوارهُ کوی تو ای دوست
منِ بی در کجا را ، میشناسی
به قَصدِ حاجت اینجا میهمانم
گدایم من گدا را ، میشناسی
همیشه دست و پا گیر شمایم
تو این بی دست و پا را میشناسی
ندارم ادعایی ، خاک راهم
منِ بی اِدعا را ، میشناسی
دلَم در کربلا خود ، زائر طوس
مُرید کربلا را ، میشناسی ؟
#غلامپور_دهسرخی
@Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج
آشنا
گفتند؛ «بِالدُّعا، یُستَدفِعُ البَلا»
پس نیست جز دعا، در کولهبار ما
دنیای بیوفا، از ما تو را گرفت
از ما تو را گرفت، دنیای بیوفا
در شهر پر فریب، از عشق بینصیب
ماندیم ما غریب، ای یار آشنا
گریان و روسیاه، با باری از گناه
هی آه پشت آه...، اما پر از ریا
آخر در این گذر، جان میرسد بهسر
بییاد تو اگر، باشد قدر، قضا
ما دلشکستهایم، از بند رستهایم
بیمار و خستهایم، آه ای شفا بیا
ای کعبهی امید، در هالهای سپید
آمد به ما نوید، از جانب خدا؛
یکروز میرسد، یکروز میرسی
خورشید بیغروب، از پشت ابرها
#مجتبی_خرسندی
@Maddahankhomein
🌷بهمناسبت #دهه_کرامت
ایران که بهشت در دلِ قم دارد
در مشهدِ خود امام هشتم دارد
در این دههی کرامت و رحمت و نور
خورشید به خورشید تبسّم دارد
✍ #سيدهاشم_وفايی
@Maddahankhomein
#دهه_کرامت
#حضرت_معصومه_س_مدح
از کریمان سنگ میخواهیم ما، زر میرسد
در حرم از آنچه میخواهیم بهتر میرسد
لطف و احسان کریمان را شمردن مشکل است
وقت احسان، پشت آن احسان دیگر میرسد
اى که دستت میرسد کارى کنى، کارى بکن
عمر دارد میرود، دارد اجل سر میرسد
در طلب خوب است حاجات مکرر داشتن
وقتی از این ناحیه دارد مکرر میرسد
شب به شب در میزنم، چون در زدن مال من است
دست سائلها فقط تا حلقۀ در میرسد
گر به ما کم میرسد از خصلت کمبینى است
ورنه دارد ده برابر ده برابر میرسد
من فقط یک نوکرم، کار خودم را میکنم
او خودش هر وقت لازم شد به نوکر میرسد
خادمان آنقدر بى اصل و نسب هم نیستند
نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد
فقر آمد میرود ایمان، ولى پیش شما
میشود ایمان من فقرى که از در میرسد
رزق در بین الطلوعین است، بین طوس و قم
رزق از دو سفرۀ موسى بن جعفر میرسد
هم به زیر دِیْن قم، هم زیر دِیْن مشهدم
گاه به داد من برادر، گاه خواهر میرسد
فاطمه را خواستم، معصومه را زائر شدم
فیض قبر مادرى از قبر دختر میرسد
پیش تو محتاجها در حال رفت و آمدند
تا که آهو میرود، پشتش کبوتر میرسد
::
پابرهنه میدوید و میدوید و میدوید
زودتر از شمر آیا به برادر میرسد.؟
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا
سروده ای طنز با الهام از این
بیت حکیم ابوالقاسم فردوسی
«بسی رنج بردم در این سال سی»
"" "" "" "
بسی رنج بردم دراین دهر من
شدیدا شدم شهره در شهر من
دگر راه چاره نمانده بلی
بباید بنوشم کمی زهر من
غریقم به دریای پر موج جهل
رهایی بباید از این بحر من
سر جنگ دارم چو افراسیاب
ندارم هوایی بجز قهر من
منم فاخر آن شاعر خوش زبان
متاعی ندارم کنم فخر من
تو فردوسیا بوده ای همچو
یم
در این عرصه هستم کمتر از
نهر من
مسلم فرتوت گلهین #فاخر
http://eitaa.com/Maddahankhomein
┈┈✾🍃🌼🍃✾┈┈
۲۵ اردیبهشت روز پاسداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی خالق شاهنامه و یکی ازبزرگترین پارسی سرایان تاریخ کهن ایران زمین بوده و این سروده را به همین مناسبت تقدیم دوستداران شعر می نمایم
❃﷽❃ #زمزمه
#دلتنگ_جمکران
#سه_شنبه_های_امام_زمانی
درخیــالم بال و پر وا می کنــم تا جمکران
می شود در چشم خیسم باز پیدا جمکران
نور سبـــز پنــج گنبــد می دهد آرامشــــم
با حضــور مهــدی زهـراست زیبـا جمکران
"العجل مولایَ" از هرصحن می آیدبه گوش
می شــود غرق دعـا و شـور و آوا جمکران
می نوازد جـان و دل را نغمهٔ "یابن الحسن"
حال ما را می شـود محـوِ تماشــا جمکران
یک نفــر آورده با خـود کـودکــی بیمــار را
تـا کنـــد بیمـــاری او را مـــداوا ، جمکران
یک نفر دارد توســـل می کند با اشک و آه
شاهـــد این التماس و بغــض گویاجمکران
هـر که شـد درمانده از کار طبیـبان میشود
راهـیِ قــم سمتِ درمـانگـاه آقــا ، جمکران
دوست دارم تا ابد باشم در این سِیرِ خیال
تا دهد جا در میـانِ خـویش، ما را جمکران
باز شـد روز سه شنبه کـاش گردد قسمتم
یک سفـر در اوج این دلتنگی ام تا جمکران
شاعر: رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/Maddahankhomein