eitaa logo
‹نجوٰ؎دل›❥
278 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
249 ویدیو
27 فایل
- به نیت ‌سلامتےرهبرمعظم انقلاب و هدیه به روح حاج قاسم"سرداردلها"♥ و‌حالِ‌خوش‌هم‌وطنانمان📖💜 اول‌بفرماییداینجا: @Dochar_h • سرپنٰاھ‌دلاتون❧↶ @Nashenass_sarpanah • براےمان نجوا کنید..در ناشناس‌ها↯ @Maghsad2407 بخون‌ازشرایطمون🌿↯ @Dar_masire_eshgh
مشاهده در ایتا
دانلود
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 9⃣ 💟هیچ وقت جنسیت بچه واسمون مهم نبود❌ میگفتیم: همین که بتونیم یه تربیت کنیم خداروشکر بهم میگفت: خانوم نظرت درباره اسم بچه چیه...؟ گفتم: هر چی شما بگی قشنگه😀 دوران شیرینی بود مثه همه روزای دیگه ی زندگیمون، ولی با یه طعم متفاوت یه داشتیم. حس کسی که منتظر یه اتفاق بزرگ و مبارک و البته متفاوت تو زندگیشه 💟یه روز با یه شاخه گل🌹 اومد خونه دستامو گرفت و بوسید. با اینکه این کار واسش یه عادت دوست داشتنی بود. ولی گفتم: این چه کاریه آقا مهدی؟ گفت: تو خیلی زحمت خونه رو میکشی. همینجوری هم لطفتم. تازه خاطرت عزیزتر میشه میخوای مامان جونی هم بشی😍 💟از حس قشنگی که داشتیم اشک تو چشامون حلقه زد. همیشه منو شرمنده ابراز محبتاش💖 میکرد. بهش گفتم: به خدا، با تو برام عین بهشته حرف از زحمت نزن. من روزی هزااار بار خدا رو شکر میکنم بخاطر زندگی کردن حتی با وجود مشکلات و کم و کاستیاش 💟وقتی اطرافیان برخورداشو میدیدن ازم میپرسیدن، واقعاً آقا مهدی تو زندگی مشترک💞 اینقده بهت کمک میکنه...؟! این همه احترام و ارزش دور از ذهنه. ولی من با همون ادبیات روان ‌و دلنشینش واسشون توضیح میدادم که آقا مهدی زندگی ائمه علیهم السلامه ... 🌹🍃🌹🍃
❣﷽❣ 📚 ♥️ ↲به روایت همسرشهید 1⃣1⃣ 💟از وقتی که فهمید مراقبتاش ازم چند برابر شده بود. بیشتر کارای خونه رو انجام میداد حتی پخت و پز🍲و رفت و روب هر چقد میگفتم: نکن بابا آخه مردی گفتن…زنی گفتن... تو از سرکار میای کارای خونه رو انجام نده دیگه 💟مگه تو کتش میرفت، میگفت: من کمکت کنم مولاعلی(ع) تو خونه عدس پاک میکرد و کمک به همسرو یه افتخار میدونست👌 ولی تو میدون جنگ شمشیر دستش بود مرد یعنی این من زندگیم ایشونه. تا جایی که میتونست بعد ساعت کاری فی الفور میومد خونه و تموم اوقات فراغتش با من سپری میشد 💟جنسیت بچه که مشخص شد، گفت: خدا کمکون کنه، تربیت کنیم که آقا امام زمان(عج)♥️ ازش راضی باشه. حالا که جنسیت بچه مشخص شده بگو چه اسمی رو دوست داری...؟ گفتم: هر چی تو بگی گفت: نه دیگه زحمت ۹ ماه حمل و سختیاشو تو میکشی اون وقت من اسمشو انتخاب کنم...؟ 💟هر کی در مورد اسم بچه میپرسید میگفت: هر چی خانومم بگه💕 خلاصه اونقده اصرار کرد تا اینکه گفتم: من از اسم همیشه خوشم میومد. با ذوق و شعف خاصی گفت: واقعا که خوش سلیقه ای منم این اسمو خیلی دوست دارم😍 ایشالا بشه سرباز آقا... 💟تو هر کاری ازم مشورت میگرفت تو تصمیم گیریاش سهیمم میکرد. همیشه میگفت: باس با کمک و همفکری هر دو نفر👥 ساخته بشه اینجوری لذت بخش تره ... 🌹🍃🌹🍃