دیشب و امروز گفتگو با دانشجویان عزیزم پیرامون مسائل فلسفه سیاسی را در دانشگاه کربلا آغاز کردیم؛ بررسی تحلیلی مفاهیم فلسفه سیاسی و ضرورت توجه به فلسفه سیاسی به جهت گزینش نظام سیاسی مطلوب و معقول محور بحث بود تا ضرورت توجه به راهبردها و آرمانهای نظام مطلوب برای تحقق یک حرکت تمدنی، تا نظام سیاسی دارای تحرک و نشاط باشد عدم توجه به نظام آرمانها راه رشد و پیشرفت یک جامعه را مختل میکند و البته برای یک حرکت متعالی حتما نیازمند تحلیل «ساختار قدرت سیاسی مشروع» هستیم... و نمیشود دانشگاه کربلا شارع حر باشید و کلاس بحث مزین به روضه حر نشود و مروارید اشک «آگاهی» و «عواطفت» را پیوند ندهد.
و گفتگو ادامه دارد...
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
مشروعیت دستکم با دو رویکرد مورد تحلیل قرار میگیرد؛ اول رویکرد جامعه شناختی است که پایگاه تحلیل #مردم هستند و سخن از جامعهپذیری سیاسی است. رویکرد دوم فلسفه سیاسی است که تمرکز تحلیل بر #حاکم و واژه محوری بحث حقانیت و منشاء جواز الزام سیاسی است. تفاوت و تنوع تحلیلها پیرامون منشاء الزام نحلههای سیاسی مختلفی را شکل میدهد که در ابتداییترین جوامع وجود داشته و هنوز نیز مورد بحث در مجامع مختلف است. مردمسالاری دینی خوانشی جامع از هر دو رویکرد است.
#دانشگاه_اهل_البیت_علیهم_السلام_کربلا
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
May 11
صفحه شخصی حجت الاسلام دکتر مهدی طاهری
با موضوعات: دین، فرهنگ، سیاست، تاریخ و تمدن...
در صورت تمایل برای آشنایی با آثار، سخنرانیها، دستنوشتهها و ... از طریق زیر به کانال بپیوندید و اگر صلاحدیدید به دوستانتون معرفی بفرمایید
👇👇👇👇
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب توفیق حضور در مشایه از مسیر بغداد به کربلاست و مدهوش میشوی وقتی غرق محبت این مردم پر کرامت میشوید با انواع الطاف از جنس مأکولات و مشروبات حلال😊
پزشکیان گوش پایداری را بریده است؟!!!
کلاس امروز در دانشگاه اهل البیت علیهمالسلام که تمام شد خودمان را به طریق مشایه رساندیم البته برای اولین بار از سمت جاده بغداد به کربلا! بین مسیر دو خبر را خواندم یکی از عطاءالله مهاجرانی که زمانی وزیر فرهنگ بود نه ارشاد اسلامی و رهبر انقلاب در همان زمان از وی اعلام عدم رضایت کرد و دیگری خبری بود از رهبر معظم انقلاب در تیرماه ۱۳۸۸؛ مهاجرانی نوشته است پزشکیان با تیغ ولایت فقیه گوش پایداری را بریده و گذاشته کف دستشان!
به ذهنم آمد جریان انقلاب برای ولایتمدار شدن جامعه سر و جان میدهد گوش پایداریها که سهل است!!!
دیر زمانی است که رهبری این جمله را فرموده بود و چه دیر درک میکنند بعضیها؛
«رهبری جامعه رهبر همه جریانهاست حتی مخالفین»
خودتان بخوانید و قضاوت کنید...
👇
💠رهبری مال ما است!
اوایلِ بعد از رحلت امام که [شروع] این مسئولیّت جدید ما بود، این آقایان جناح چپ -که آن وقت هنوز چپ بودند، هنوز به این طرف منحرف نشده بودند- مثل آقای موسویخوئینی، مثل آقای خاتمی میآمدند پیش ما [میگفتند] که آن جریان راست میگویند رهبری مال ما است؛ گفتم خب من چه بکنم، من چه کار کنم که وقتی آنها میگویند؛ خب، شما بگویید رهبری مال ما است. گفتم علاجش این است که شما که چپ هستید بگویید رهبری مال ما است؛ من انکار خواهم کرد؟ مسلّماً انکار نمیکنم؛ من رد خواهم کرد؟ نه، استقبال هم میکنم.
✍رهبر انقلاب اسلامی، ۳۰تیرماه۱۳۸۸
الان: #طریق_المشایة
#بغداد_کربلا
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
May 11
« پیادهروی اربعین از سنخ مناسک است یا شعائر»
آخرین لحظات حضور در کربلا را با دانشجویان عزیزم به روضه وداع گذراندیم و اکنون در انتظار حرکت اتوبوس مقالهای را خواندم که گویا نویسنده دارد به اربعین به عنوان زیارت مینگرد و پیادهروی اربعین را خارج از مناسک دین تلقی میکند؛ البته زیارت اربعین را در قالب حادثه تحلیل نموده و صحت تاریخیش را محل تردید دانسته، روی سخنم بر سنجه تاریخی اربعین نیست بلکه رویکردم بر تحلیل اندیشهای اربعین است. اول این که بسی توفیر دارد که پایه تحلیل اربعینیات «حادثه» باشد یا «واقعه»! حوادث به دور از ارادهها محقق میشوند اما پایه اصلی وقایع اراده انسانی است؛ از همین جهت است که ظرف تحقق حوادث، عالم عین است اما وقایع حتی در عالم ذهن قابل تحققاند!
دوم اینکه تفاوت دارد اربعین را از سنخ «مناسک» بشمارید یا همسنخ «شعائر»! مناسک در واقع همان آیینها و الگوهای رفتاری دینی مردماند که فرم و شکلش و حدود و ثغورش موقوف به صدور از پایگاه شریعت است. اما شعائر رفتارهای اجتماعی دینی نمادین و یا نمادهای دینیاند که ممکن است متخذ از شریعت یا سیره متشرعین باشد؛ بنابراین «اجتماعی بودن» و «نمادین بودن» از ویژگیهای این سنخ از رفتارهای متدینین است نه مناسک دینی! بنابراین این سنخ رفتارهای اجتماعی به اقتضاء زمانها و مکانها و اهداف و آرمانها قابل بسط و ارتقائند. #پیاده_روی_اربعین این سالها و برنامه #جاماندگان و مانند آن، سنخی از این رفتارهای اجتماعی و شعائر است که میتواند با زیارت اربعین، جامع هر دو وجه «مناسک» و «شعائر» شود و اگر با توجه به جذبه و مغناطیس محبت امام و ظرفیت تمدنی آن تحلیل شود شاید توجه به ابعاد شعائری آن بیش از ابعاد مناسکیش اهمیت یابد و قابل بسط...
و هم اکنون حرکت اتوبوس از کربلا...
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
وقتی از گرمای ۴۶ درجه کربلا نیمه شب وارد سرمای شهرکرد میشی میتونه یه باره همون لحظه سؤال یه دانشجو همچنان حال و هوات را شهدایی نگهداره که بدونی #خون شهداء امتداد #قتلگاه...و #اشک روضهها امتداد #خیمهگاهه...
https://eitaa.com/MahdiTaheri55
هدایت شده از حبیباله بابائی
توتالیتاریسم «شبهعلم»
اخیرا وزیر محترم علوم در جلسه معارفه، ضمن تأکید بر شعار وفاق ملی و ضرورت گفتگو بین انظار مختلف، ناخواسته به طرح یک طبقهبندی دوگانۀ «علم» و «شبه علم» پرداخته و در یک رویکرد «تنبیهی» طیفی از دانشها و دانشمندان را اساسا از جرگۀ علم خارج نموده است. وقتی این جملات جناب وزیر را در بارۀ «شبه علم» خواندم به یاد جملۀ رمون گراسفوگل افتادم آنجا که شکلگیری «خشونت معرفتی» در نهادهای آموزشی مدرن را مطرح نموده و میگوید: «خشونت معرفتی در این محافل دائما دانشهای بومی را سرکوب میکند، و «جبر معرفتیِ اروپامحوری» دانش های غیراروپایی نظیر دانشهای سیاهان و نیز دانشهای بومی مناطق غیراوپایی را خرافه میپندارد و آن را از اساس انکار میکند.»
شاید وزیر محترم علوم مدتهاست فضای حوزههای علمیه را در قم و مشهد و اصفهان از نزدیک ندیده باشند. واقعیت این است که مدتهای مدیدی است که جریان روشنفکری حوزوی در فهم علم جدید و مدرنیتۀ غرب، اعتماد خود را به روشنفکران سکولار و مترجمان ایدئولوژیک از دست داده، و دیگر برای علمی بودناش معطل اجازۀ آنها نمیماند. امروزه سطح پژوهشهای آکادمیک در حوزه در عرصههای علوم انسانی بسیار جلوتر از دانشگاههای علوم انسانی در ایران و بلکه دانشگاههای متعدد در کشورهای اسلامی است. امروزه در مراکزی همچون دانشگاه ادیان مذاهب، دانشگاه مفید، موسسه امام خمینی ره، دانشگاه باقرالعلوم و نیز پژوهشگاههای مختلف حوزوی متون انگلیسی، آلمانی و گاه فرانسوی به خوبی خوانده میشود. مطمئن هستم که این مقدار از سطح آشنایی به زبان در برخی از دانشگاهها حتی دانشگاه تهران وجود ندارد. بخش منابع لاتین در کتابخانه موسسه امام خمینی و دانشگاه ادیان مذاهب از جمله کتابخانههای فاخر در ایران به حساب میآید. بسیاری از فضلای حوزه در مجلات معتبر دنیا به زبان اصلی مینویسند و درعین حال برای گوشهای شنوایی که بحمدالله در دنیای غرب فراوان وجود دارد، به آنچه که «علم واقعی» خوانده می شود، نقدهای روششناختی مهمی مطرح میکنند.
وزیر محترم علوم اگر میخواستند تعریضی به علما داشته باشند، شاید بهتر بود از کرونا شروع نمیکردند. مثال کرونا مثال خوبی برای اثباتِ واقعی بودن علوم جدید و شبهعلم بودن علوم سنتی نیست. در باره کرونا هنوز آنچه در پستوی وزارتخانهها و بیمارستانها مانده، هنوز برملا نشده است. همه میدانیم که دست کم در مورد کرونا، فناوریهای مدرن به تعبیر نوربرت الیاس، مرگ نزدیکان و عزیزان ما (که هنوز در سوگشان میسوزیم) را آسانتر و البته غیرانسانیتر ساخت (مرگی بهداشتی ولی غیراخلاقی). در همان ایامی که دوستداران علم اصیل در وزارت بهداشت ایران، آموزههای سنتی را توهم و خرافه قلمداد میکردند و حتی اجازه استفاده از عسل را در بیمارستانهای ما نمیدادند، چینیها به اذعان ناظران در یک «رقابت ستودنی و تمدنی با آمریکاییها» با استفاده از طب چینی و غذاهای مکمل سنتی، دورههای درمانی در بیمارستان ووهان را از 10 روز به 6 روز تقلیل میدادند و از بسیاری از مرگهای بیرویه جلوگیری میکردند.
البته میدانم که نباید در برابر مقدورات علم جدید، مقاومت کرد و از همان مقدار از پیشرفتهای غیرقابل انکار هم صرف نظر کرد، لیکن نباید کسی که قرار است مدیریت علم (البته نه مرجعیّت علمی) را در میانۀ انبوهی از دانشمندان و متفکران در حوزه و دانشگاه به دست بگیرد، از علم مدرن و نیز از فلسفۀ علم، چوب و چماقی برای حاشیه راندن دیگر علوم و دیگر عالمان درست کند، در حالی که در همان فلسفه علم در الگوهای تفسیری و همینطور پارادایم انتقادی مرزهای میان علم و فرهنگ و نیز مرزهای بین علم و ایدئولوژی درهم ریخته شده و پایههای طبقهبندیهای پوزیتویستی را بر هم زده است. ادامه 👇👇
https://eitaa.com/Habibollah_Babai
هدایت شده از حبیباله بابائی
ادامه «توتالیتاریسم «شبه علم» 👆👆
علاوه اینکه، آن علم واقعی و اصیلی که جناب آقای وزیر آن را آرزو میکنند از کجا میآید؟ منابع این علم چیست؟ داور نهایی این علم چه کسی و متعلق به کدامین دستگاه شناختی است؟ آقای وزیر حتما وضعیت آشفتۀ ترجمههای بی رویه در ایران در عرصههای علمی از جمله علوم انسانی را میداند و میدانند آنچه از ترجمهها به محافل علمی ما سرریز میشود برآمده از اولویتهای بازار، ناشران، و مترجمان است و نه متفکران. محافل علمی و دانشگاهی ما مرکزی برای«مطالعات ترجمه» ندارند، و نیز سیاستگذاریهای روشنی در باب ترجمههای شده و مهمتر ترجمههای نشده (lost translations) ندارند. آنگاه ترجمههایی که هیچ مرکز مطالعات ترجمه، اصول و فرایند آن را بررسی نمیکند (چیزی به نام «فلسفۀ ترجمه» و نیز «اخلاق ترجمه» نداریم)، پیامدهای فکری و فرهنگی آن را تحلیل نمیکند (چیزی به نام «جامعهشناسی ترجمه» نداریم)، و صرفا از برخی محفلهای علمی در اروپای غربی و آمریکای شمالی آنهم فقط از زبان هژمون انگلیسی به نظام مفهومی ما انتقال مییابد، نمیتواند معیار و ملاکی برای تشخیص علم واقعی از شبه علم باشد.
باید بدین نکته تأکید کرد آنچه که امروز وزیر محترم در ایران آن را شبه علم مینامد در دنیای غرب دستکم سابقهای بیش از 60 سال دارد. برخی از این شبهعلمها مانند «سلامت معنوی»، «مراقبت معنوی»، «مددکاری دینپایه»، و نیز «الهیات عملی» (که بر پایه آموزههای معنوی و دینی در حوزههای علمیه مسیحی است) از نظریه عبور کرده و امروزه در برخی کشورهای اروپایی تبدیل به کلینیک شده است. ما نباید واقعیت و ماهیت علم به ظاهر مدرن خودمان را پنهان کنیم. حقیقت آن است که ما شتابزده و سادهلوحانه تسلیم تکصدایی و تکگوییها در علوم جدید شدهایم و خود را در تاریخ قدیم مدرنیتۀ غربی محبوس کردهایم و از این رو همیشه حتی در تقلید از غرب نیز دچار عقبماندگیهای بسیاری شدهایم.
بدینسان به نظر میرسد رویکرد سختِ حقوقی در امر سیاستگزاری علوم میتواند دلالتهای خطرناکی داشته باشد و نوعی از انسداد علمی را در رقابت های علمی دانشگاهی بوجود آورد. جایی که رهبری امت اسلام در پی سیاستها و استراتژیهای تمدنی در عرصههای مختلف زندگی از جمله عرصههای مهم علمی میرود اولا باید به تنوع رویکردها و آزادی اندیشه و بیان در عرصه های علمی اعتنا کرد، و ثانیا باید به سامانههای جدید در خلق دانشهای بومی، پژوهشهای بومی، و علوم اسلامی بیش از پیش تأکید نمود. تقلیل تمام علم به دنیای حس و تجربه آنهم در نسخههای غربیِ قدیم، مسیر رشد علمی کشور را دشوارتر خواهد کرد.
برای عبور از این تناقض، باید بر همان فراز نخست از سخنان وزیر محترم مبنی بر گفتگو پافشاری کرد. باید به گفتگوهای واقعی و متواضعانه تن داد، از سخنرانیها و داوریهای یک طرفه در مهمترین مسئلههای علمی و معرفتی پرهیز نمود، تا بتوان توأمان از علم جدید و علم سنتی در بازسازی گفتمانهای جدید و پاسخهای نوآمد به نیازهای دنیای معاصر استفاده کرد.
https://eitaa.com/Habibollah_Babai