تَّقُوا اللَّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللَّهُ ".
[10]. تفسیر نمونه، ج 22، ص 205؛ علامه مجلسى، بحار الانوار" ج 70، ص 136، مؤسسة الوفاء، بیروت - لبنان، 1404 هـ ق.
[11]. نهج البلاغه خطبه متقین.
پرسش های مرتبط
افراد متدین و دین دار باید چه خصوصیاتی داشته باشند؟
چگونه صبوری ام را تقویت کنم؟
آیا تقوا نسبی است و هر کس مقداری از آن را دارد و یا مطلق بوده و شرایط خاص خود را می خواهد؟
امام علی (ع) فرمود: «أُوصِیکُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ کِتَابِی بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِکُم». نظم در این حدیث به چه معنا است؟ چه رابطه ای با تقوا دارد؟ و چرا از بین این همه امور بر نظم تأکید شده است؟
فرق بین «إحسان» و «جُود» چیست؟
نظر اسلام در ارتباط با احسان و نیکی به دیگران چیست؟
معنا و حقیقت صبر چیست؟
منظور از لباس تقوا در قرآن چیست؟
آیا یک مؤمن واقعی باید دارای سه ویژگی - یکی از خدا، یکی از پیامبر و دیگری از امام - باشد؟!
اینکه خداوند میفرماید فقط اعمال پرهیزکاران را میپذیرد! سبب یأس و دلسردی افراد عادی و گناهکاران نمیشود؟
چرا «منی» که شالوده خلقت انسانها است، از دیدگاه قرآن، چیزی پست و بیارزش اعلام شده است؟
«ایمان عبد کامل نمیشود مگر اینکه مردم بگویند او دیوانه است». آیا عبارت فوق، یک روایت است، تفسیرش چیست؟
قرآن کریم بارها از منشأ خلقت انسان با عنوانهای تحقیرآمیزی مانند خاک، لجن، مادهای گندیده و ... نام میبرد. آیا این شیوه سخن، منافاتی با جایگاه بلند انسانیت ندارد؟!
ترجمه پرسش در سایر زبانها
 :ما معنى التقوى؟
 :Təqva nədir?
 :¿Qué significa taqwâ (abstinencia)?
 :Que signifie la piété ?
 :Che cosa significa taqwa?
 :nini maana ya ucha Mungu?
 :ตักวาหมายถึงอะไร?
 :Takva ne demektir?
نظرات
تعداد نظر 0
* پست الکترونیک
* گروه نظر انتخاب یک گزینه تشکر انتقاد مشاهده نقص ادبی در متن پاسخ وجود نقص محتوایی در متن پاسخ پیشنهاد متن روان نویسی شده متن پاسخ
* نظرات
* کد امنیتی
پرسش های اتفاقی
آیا می توانید کتاب هایی در باره مستحبات و مکروهات اعمال روزانه انسان معرفی کنید؟
با توجه به اصطفای حضرت مریم بر نساء العالمین که به صورت مطلق است تخصیص آن به روایت چگونه ممکن است؟
حکم نوشیدنی از جمله شامپاین و ماء الشعیر که در صد پایینی الکل دارد و به عنوان حلال احیاناً به فروش می رسد، چیست؟
آیا در روایات فردی که در ابتدای کارهایش بسم الله نگوید به تارک الصلاة تشبیه شده است؟!
امام علی(ع) مالک اشتر را چگونه معرفی میکند؟
علت این که در زمان حضرت علی و امام حسن و حسین (ع) به موضوع عصمت و تبعیت امامان معصوم (ع) مثل زمان امام صادق (ع) پرداخته نشد، چه بوده است؟
در قرآن کریم بارها از بندگان خدا یاد شده است. آیا مشرکان و کفار هم داخل در دایره عبودیت پروردگار بوده و میتوان آنان را نیز بندگان خدا نامید؟
در برخی از زیارات، عبارت «فَأَضِفْنِی وَ أَجِرْنِی» خطاب به معصومان(ع) آمده است. مراد از ضیافت و اجاره در این عبارت چیست؟
در برخی کشتارگاهها، هزاران مرغ به ترتیب با دست (نه با دستگاه)، یکی یکی ذبح میشوند. آیا گفتن «بسم الله» برای هر یک از مرغها واجب است؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹زیارت مجازی حرم حضرت زینب سلام الله علیها
التماس دعا😭
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺برادر شوهرم با صدای بلند گفت بلند شید مهمون برامون اومده
اینطوری بود که خبر شهادت پسرمو دادن ...
👈🏻 پای گفتوگوی مادر شهید علی اکبر شیر علی در برنامه این هفته «ملازمان حرم
کتاب مصطفی مرتضی بدلیل پست های زیاد پنجشبه و جمعه... روز های جمعه گذاشته نمی شود و به جای آن در طول هفته (به جز جمعه ها) گذاشته می شود
#کتاب_مرتضی_و_مصطفی 📚
#قسمت_بیست_و_هشتم
#فصل_چهارم عملیات تل قرین
خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی 🎙
بعد از عملیات ،این صوت 🎙ها را با بچه ها گوش میکردیم، رسیدیم به صدای مهدی صابری. سید ابراهیم گفت:تو صدای غلام حسین رو هم داری؟ منقلب شد😭 و با شنیدن صدای او گریه اش گرفت. به من گفت:این صوت ها را برای من بریز. چون عجله داشتم و باید برای کاری میرفتم، گوشی 📱 رو دادم شیخ محسن تا زحمت اش رو بکشد. او هم به جای فایل مهدی صابری ،همه ی فایل ها را برای سید ابراهیم ریخت. نمیدانم چه اتفاقی افتاد که مدتی بعد فایل صوتی من با عنوان:صدای شهید مدافع حرم، مهدی صابری فرمانده گروهان علی اکبر(علیه السلام)، نیروی مخصوص تیپ فاطمیون، دقایقی قبل از شهادت، در سایت ها پخش شد😕. به غیر از قسمتی که از مهدی صابری طلب آب کرده ام، مابقی صدای خود من بود. این صوت دست به دست پخش و در همه ی خبرگزاری ها منتشر شد😱. حتی پدر شهید صابری تکذیبیه داد و گفت:این صدای پسر من نیست😞 . اما کار از کار گذشته بود📝.
کسی من را نمی شناخت. از طرفی بدم هم نمی آمد. صدایش را در نیاوردم. هنوزهم که هنوز است در سایت ها و کانال ها این صوت به نام شهید مهدی صابری ثبت شده است، درحالی که این صدای من در بحبوحه عملیات تل قرین است.🔆😐
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
⚫️ پایان فصل چهارم
🔺منبع: کتاب #مرتضی_و_مصطفی
دم عشق دمشق
🔺انتشارات: یا زهرا
#کتاب_مرتضی_و_مصطفی 📚
#قسمت_بیست_و_نهم
#فصل_پنجم جانشینےسیدابراهیم
خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی🎙
بعد عملیات تل قرین، سید خیلی روی من حساب باز کرد😌. حسابی با هم چفت شده بودیم ، مثل دوتا داداش💛، او که دنبال گزینه ای برای جانشینی اش می گشت، طوری قبولم کرده بود که چند روز قبل رفتن به مرخصی ،مرا به عنوان فرمانده گروهان معرفی کرد.💪
بعضی قدیمی تر ها صدای شان درآمد😒 . سید در جواب آنها گفت: یکی رو داشتیم که از گروه ۱ فاطمیون بود؛ یعنی قدیمی ترین نیرو بود، ولی توی جنگ من می دیدم چیزی بارش نیست. این ادم هرچی هم قدیمی باشه ، من مسئولیت بهش نمی دم 😏. یکی هم هست مثل آقای ابوعلی ، از گروه ۳۰، تازه اومده تو جمع ما، ولی تو تلّ قرین دیدم که چه کار کرد.😌
بعد از گذشت چند ماه هنوز به کسی نگفته بودم که ایرانی ام☺️؛ یعنی جرات نمیکردم این قضیه مثل بغض روی دلم مانده بود و میخواستم حداقل به یک نفر بگویم که ایرانی هستم . سید ابراهیم تنها کسی بود که فکر میکردم میتوانم به او اعتماد کنم🙃♥️ . این اعتماد از اخلاق و رفتار و منش او حاصل شده بود. حس درونی ام میگفت: به سید ابراهیم اطمینان کن بهش بگو بلاخره باید بهش بگی که ایرانی هستی.
یک روز گفتم هرچه باداباد😥. او را کشیدم کنار و گفتم: سید! میخوام یه چیزی بهت بگم. تا این حرف را زدم گفت : چی؟ میخوای بگی ایرانی هستی؟وا رفتم😐 . دیگر نتوانستم حرفی بزنم. سید ادامه داد: از همون روز اولی که اومدی پیش ما، فهمیدم تو ایرانی هستی😀، اصلا تو صحبت کردی ، یاد حسن افتادم . گفتم این بچه مشهده.😅
جالب این که در آن مقطع نمیداستم خودش هم ایرانی است . بعد از اعزام دوم، سوم بود که کم کم متوجه شدم او صد درصد ایرانی است.☺️
سید ابراهیم به من گفت: بگرد تو نیروها، یه نفرو میخوایم بذاریم مسئول نیرو انسانی. یکی که هم سواد خوبی داشته باشه، هم خطش واسه نامه نگاری خوب باشه . از بین نیروها، یک نفر را پیدا کردم به نام جعفرجان محمدی او خط بسیار خوبی داشت👌📝 . به قدری با خودکار زیبا و قشنگ مینوشت که وقتی نگاه میکردی ، لذت میبردی.
جعفرجان را اوردم و از او پرسیدم: چقدر سواد داری؟ گفت: سه کلاس!
با تعجب گفتم: تو سه کلاس درس خوندی؟! پس چه جوری این قدر خطت قشنگه؟ گفت: من کلاس خط رفتم، تمرین میکنم، خیلی هم علاقه دارم . به همین خاطر خطم خوبه .
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
🔺منبع: کتاب #مرتضی_و_مصطفی
دم عشق دمشق
🔺انتشارات: یا زهرا
#کتاب_مرتضی_و_مصطفی 📚
#قسمت_سی_اٌم
#فصل_پنجم|جانشینےسیدابراهیم
خاطرات خود گفته ی شهید_مرتضی_عطایی🎙
یکی دیگر از بچه ها را که او هم ایرانی و مشهدی بود اما به افغانستان رفت و آمد می کرد و خط خوبی داشت هم آوردم. او برعکس جعفر جان سطح سواد بالایی داشت و مدرکش لیسانس و یا فوق دیپلم بود. به همین خاطر، او را به عنوان مسئول نیروی انسانی انتخاب کردم و جعفر جان را گذاشتم جانشین او.
مدتی بعد مسئول نیروی انسانی رفت مرخصی و جعفرجان شد جایگزین او. با اینکه جعفرجان خط بسیار زیبایی داشت ، اما به دلیل سواد پایین، نگارش اش خیلی ضعیف بود. به او میگفتم یک نامه برای فرمانده تیپ بزن و تقاضای موشک و مهمات کن . وقتی نامه را می آورد، نه جمله بندی مناسبی داشت نه املای خوبی😩. توی دو خط ، ده تا غلط املایی داشت😖 . فقط خطش زیبا بود.
تمام نامه رو دوباره خودم مینوشتم ،می دادم جعفرجان و او با خط خودش آن را رونویسی میکرد😶.
این خط زیبا برای گردان یک امتیاز محسوب می شد🤗؛ چرا که این نامه 📝 به تیپ میرفت و به هر حال زیبایی و قشنگ بودن 💕 خط در بعضی موارد موثر بود.
بعد از مدتی که جعفرجان در نیروی انسانی جا افتاد. یک اتاق با میز و صندلی و دو نفر نیرو 👥 به او دادیم. این جعفرجان کمی جوگیر شده بود و بگی نگی احساس غرور می کرد.😒
یک روز با سیدابراهیم داشتیم از جلوی اتاق او رد می شدیم که چیز جالبی توجهمان را جلب کرد. جعفرجان یک برگه A ۴ روی در اتاقش زده بود و روی آن با همان لهجه افغانستانی که تلفظ میکرد با خط زیبا نوشته بود:
ورود افراد متیفرقه به دفتر نی روی انسانی بدون هماهنگی با مسعول نیروی انسانی ممنون.
من خنده ام گرفت 😂 و به سیدابراهیم گفتم: نگاه کن ببین چی نوشته! دو روز نیست مسئول نیروی انسانی شده، چه کلاسی گذاشته برای خودش! در بزنو در نزنو، بدون هماهنگی وارد نشویدو !!! عجب آدمیه این ...😏
بعد گفتم: سید بیا کاغذ رو بکنیمش 😝. سید ابراهیم گفت: نه ! صبر کن.☝️
آمدیم اتاق خودمان. من و سید ابراهیم و شیخ محسن، روحانی گردان با هم در یک اتاق بودیم. سید ابراهیم گفت: برو یه برگه کاغذ بردار بیار. رفتم یک برگه A۴ آوردم. گفت: بنویس ورود به اتاق فرماندهی در هر ساعت از شبانه روز بلامانع است ✋🏻 و نیاز به در زدن نیست. بعد هم گفت: برو این برگه رو بزن روی در اتاق😊.
فردای آن روز اثری از برگه ی روی در اتاق جعفرجان نبود. 👊😉
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼
🔺منبع: کتاب #مرتضی_و_مصطفی
دم عشق دمشق
🔺انتشارات: یا زهرا