سرِ سفرهےِ عقد آروم درِ گوشم گفت:
میدونے من فَردا شَهید میشَم؟
خندیدم و گفتم..از ڪجا میدونے؟
نڪنه علمِ غِیب داری!💭
گفت:
آره..دیشب مادرم حضرتِ زهرا(س) رو تو خواب دیدمـ..🍃
ازدواجمونو بهم تبریڪ گفت
بعدشم وَعدهے شَهادتمو داد. . .
بُغض ڪردمُ گفتم: پس من چے؟
میخوای همین اولِ ڪاری منُ تنها
بزاری برے؟!😞
نبود شرطِ وَفا بِری و منو نَبری!
توڪہ میدونے فردا میخواے شَهید بشے چرا نشستے پایِ سفره عقد. . .💍
چرا خواستے منو به عقدِ خودت دربیاری!؟
دستمو گرفت خندیدُ گفت:
آخہ شنیدم شَهید میتونه بستگانشو
شفاعت ڪنه!🥰
میخوامـ ڪه اون دنیا جزوِ شفاعت شده هام باشے. . .
میخوام مجلسِ عروسیِ واقعی رو اونجا
برات بگیرم. . .🎈
|🙃💛|#عاۺقـانھ_مذهبۍ
✍🏻 #تلنگر💞🌱
وقتی اینـترنت قطع میشه مرتب ازهم
میپرسیم:
_اینترنت کی وصل میشه!؟
بعضیامـون چه ڪارایی میکنیم که اینترنت قطعشده!؟
چه کارایی میکنیم که زودتر زودتر وصل
بشه؟
اصلا آروم وقــرار نداریم...
آنقدر که منتظراتصالاینترنت هستیم
منتظــر امام عصـرمونم هستیم!؟
روزی چنــد بار از خودمون میپرسیم
راستی امام عصرمون کیمیاد!!!؟؟
چهکاراییکمک میکنه بهظهورشون!؟
چه کارایی مانعِ تعجیل در ظهور شونه!؟
اصلا این سوالا رو پرسیدیم از خودمون!!؟؟
و دوباره جز اینکه بگوییم شرمندهایم آقا
جان که حتی اندازهی اتصال به اینتـرنت
منتظر شما نیستیم!!😔✋🏻
#بهخودمونبیایم...
♥️♠️♣️♦️نماد های بازی حرام پاسور
🚫استفاده ممنوع🚫
👌نماد666برای شیطان پرستان مقدس و پشتش فلسفه هست و الکی نیست
🚫استفاده ممنوع🚫
🙏نماد عبادت بودا
🚫استفاده ممنوع🚫
🤟🤘👌🤙نمادهای شیطان پرستی
🤟🤘همان اشاره به شاخ شیطان است
🚫استفاده ممنوع🚫
🇮🇷لطفا نشر بدید. خواهش میکنم.🇮🇷
❌توجه حتی اگر قصد ما از ارسال استیکر ها قصدی مانند (زیبایی)و(ok) (عالیه)باشد.استفاده از این ابزار درست نیست.❌
#خاطره_طنز 😊
راوی: جانباز مدافع حرم امیرحسین حاجی نصیری (اسماعیل)
وقتی روحاللہ شهید شد حالِ همهی بچهها خیلی بد بود. دیدن جای خالی #قدیر و روحاللہ غیرقابل تحمل بود.
روحالله و قدیر رو که منتقل کردن عقب، وارد خونهای که مقرمون بود شدم، دیدم چفیه روحاللہ به دیوار آویزونه...
دلم براش پر کشید. رفتم چفیه شو برداشتم و گذاشتم رو صورتمو شروع کردم به گریه کردن😭😭
داشتم چفیه رو میبوسیدم😘 که یکی از بچهها دستش رو گذاشت رو شونه مو گفت:
- اسماعیل، گریه نکن. این چفیهی منه، چفیهی روحالله اون یکیه...
همونجور نگاهش کردم😐چفیه رو پرت کردم سمتش. وسط گریه دوتایی مون زدیم زیر خنده..😂😂
#معراج
🥀
#زندگیبہسبکشہدا
اولین غذایی که بعداز عروسیمان درست کردم استانبولے بود👌🌹
از مادرم تلفنی پرسیدم!
شد سوپ..🍲😢😅
آبش زیاد شده بود ...
منوچهر میخورد و به به و چه چه میکرد...☺️❤️
روز دوم گوشت قلقلی درست کردم!
شده بود عین قلوه سنگ...😐🤦🏻♀😅
تا من سفره را آماده کنم منوچهر چیده بودشان روی میز و با آنها تیله بازی میکرد قاه قاه میخندید...😶😂
❤️👈🏻و میگفت : چشمم کور دندم نرم
تا خانم آشپزی یاد بگیرن هر چه درست کنن میخوریم حتی قلوه سنگ👩🏻🍳😌🌹
#همسࢪشہیدمنوچہرمدق
#یادشهیدباصلوات
شاید هنوز تک تیری در تهِـ جیبم باشد
و کهنھ خنجری بُرّا خفتهـ در خفای
پهلویِ چپمـ :) !'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
شلوار پاره....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ماهخراسانےمݩ 💚
آنجا که تو "رخساره" نمایی
همه چشم اݩد 👁🌾✨
#رهبرانه💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری
اقا امام زمان
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی میکنند، چقدر فقیر هستند.
آن دو یک شبانهروز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید:
نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟
پسر پاسخ داد: عالی بود پدر!
پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسر پاسخ داد: بله پدر!
و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت:
فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا، ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد، ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند، حیاط ما به دیوارهایش محدود میشود اما باغ آنها بیانتهاست!
با شنیدن حرفهای پسر، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسر بچه اضافه کرد:
متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که
ما چقدر فقیر هستیم...
#تلنگر
یڪ نگاه به نامحرم 👇
مےٺواند سالها عبادٺٺ را بسوزاند🔥
و یڪ نگاه نڪردڹ👇
مے ٺواند برټر از سالها عبادٺ باشد✅
چشمت را ببند👀❌
سرت را پایین بینداز❗️
با خدا معامله ڪݩ ....
چڪ هاے خدا سر وقت پاس مۍ شود😍
وعده اش حقیقت محض است✔️
#تلنگر💥
#فضای_مجازی📵🌱
🔹فعالیت داشتن در فضای مجازی و پاک ماندن در آن تقوای دو چندان میخواهد....😉✋🏻
🔸یادمان نرود،گاهی با گناه ب اندازه
یک لایک فاصله داریم...👈🏻♥️
🔹یادمان نرود ،فضای مجازی هم
"محضر خداست "😉✋🏻
🔸در روز حساب، تمام این سایتها به
حرف می آیند و گواهی میدهند بر کارهایمان نکند که شرمنده باشیم😢
🔹«امان از لحظهی غفلت که فقط خدا
شاهد است و بس !😔✋🏻
🔸 گاهی روی مانیتور بچسبانیم :
" ورود شیطان ممنوع 🚫 "
🔹مراقب دستی که کلیک میکند
چشمی که میبیند و گوشی که میشنود باشیم ....🤐
🔸و بدانیم و آگاه باشیم که خدا
" همیشه آنلاین است😉✋🏻
#شهیدانہ😍💚
-راستی جبهه چطور بود؟|😜|
~تا منظورت چه باشه؟|😏|
-مثل حالا رقابت بود؟|😉|
~آری...|😊|
-در چی؟|😳|
~در خواندن نماز شب...|🤲🏻|
-حسادت هم بود؟|🧐|
~آری|😌|
-در چی؟|😳|
~در توفیق شهادت...|😇|
-جِرزنی هم بود؟|🤔|
~آری...|😬|
-برا چی؟|😵|
~برای شرکت در عملیات|🤩|
-بخور بخور بود؟|😋|
~آری|🙂|
-چی میخوردید؟|🙄|
~تیر و ترکش|🤕|
-پنهان کاری بود؟|🤭|
~آری|😶|
-در چی؟|🤐|
~نصف شب واکس زدن کفش بچه ها
|😴|
-دعوا سر پست هم بود؟!|😛|
~آری|😀|
-چه پستی؟|🤥|
~ پست نگهبانی سنگر کمین|🥀|
-آوازم می خوندید؟|😲|
~آری|🤗|
-چه آوازی؟|😑|
~شبهای جمعه دعای کمیل|🗣|
-استخر هم می رفتید؟|😂|
~آری|😒|
-کجا؟|🤓|
~اروند،کانال ماهی،مجنون|🌊|
-سونا خشک هم داشتید؟|😄|
~آری|😙|
-کجا؟|😨|
~تابستون سنگرهای کمین،طلائیه|🌅|
-ببخشید زیر ابرو هم بر میداشتید؟
|😥|
~آری|🤫|
-کی براتون بر میداشت؟|😧|
~تک تیرانداز دشمن با تیر قناصه|💇🏻♂|
-پس بفرمائید رژ لبم میزدید؟|😐|
~آری|😮|
-با چی؟|🤯|
~هنگام بوسه بر پیشونی خونین دوستان شهیدمان||
سکوت کرد و چیزی نگفت...