eitaa logo
محفل شهدا🌹
1.7هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.2هزار ویدیو
5 فایل
کوچه هایمان را به نامشان کردیم که هرگاه آدرس منزلمان را می‌دهیم بدانیم از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه می‌رسیم. ارتباط باما : @karbala13701370
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 در تاريخ 15 اسفند ماه سال 1344 در شهر اروميه در يك به دنيا آمد. وی چهارمين فرزند خانواده و داراي سه برادر بود. پدر شهيد وحيد عليزاده از كسبه معروف اروميه بود و در ادامه تحصيل فرزندان از هيچ كوششی دريغ نمی‌كرد. پس از درگذشت ايشان در تاريخ  10 خرداد ماه سال 1357 مادر شهيد عليزاده در حمايت و پشتيبانی در ادامه تحصيل و تربيت ايشان از هيچ تلاشی دريغ نكرده و سنگ تمام گذاشت. شهيد وحيد عليزاده پس از گذارندن دوره‌های مقطع ابتدايی، راهنمايی، متوسطه و اخذ ديپلم، در تاريخ 1365 به خدمت سربازی رفته و بعد از خاتمه خدمت با تلاش بيش از اندازه و شركت در كنكور در قبول شده و در دانشگاه علوم پزشكی اروميه در رشته تخصص بيهوشی ادامه تحصيل داده و پس از هفت سال در سال 1373 در بيمارستان امام خمينی اروميه در بخش بيهوشی اتاق عمل و بخش ICU مشغول به كار شد و بعد از اتمام طرح دولتي در تاريخ 1378 در بيمارستان آذربايجان اروميه در بخش مراقبت‌های ويژه و اتاق عمل خدمت خود را ادامه دادند. در سال 8 آبان 1385 ازدواج نموده صاحب دو فرزند دختر شد. وي از نظر تعهد اخلاقی در رشته پزشكي الگوي همكاران بود و از نظر رفتار اجتماعي در بين فاميل و همسايگان و همكاران، خوش برخورد و خنده رو بود و هميشه از افراد حمايت مي‌كرد. متأسفانه اوايل تير ماه 1399 كه بيماري كويد_19 شيوع داشت در بخش ICU بيمارستان آذربايجان اروميه كه بيماران كرونايی در آن جا بستری بودند به اين مبتلا گرديده و تلاش همكاران نتيجه‌اي نداد در تاريخ 17 تیر ماه 1399 ضمن داغدار كردن خانواده و همكاران چشم از جهان فرو بست. 🕊 و يادش گرامي.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 دوازدهم مرداد سال هزارو سیصد و چهل در يك خانواده مذهبي در شهر كاشان ديده به جهان گشود. چون روز تولدش مصادف با اربعين حسيني بود نام او را حسين گذاشتند. نماز خواندن را در هفت سالگی شروع كرد. استعداد و هوش بالایی داشت و در هر سه مقطع تحصيلي جزو دانش آموزان درس خوان مدرسه بود. صوت خيلي زيبایی داشت؛ وقتی در مجالس عزاداري قرآن تلاوت می کرد احساس معنويت خاصي به شنوندگان دست مي داد. در سالهاي آخر دبيرستان در برپايي تظاهرات عليه حضور فعال داشت حتی يكبار هم  به خاطر اين مسئله به شدت مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت. يكي از خصوصيات برجسته حسین وفاي به عهد بود، طوري كه وقتي به کسی وعده اي مي داد سعي مي كرد هر طور شده به آن کند. به پدر و مادرش حتی به همسايه ها كمك مي كرد. بعد از پیروزی انقلاب جلسات زيادي براي آموزش قرآن برپا كرد و درسواد آموزي به بي‌سواد‌ها درس می داد. با عضویت در در ساختن حمام و مدرسه درروستاهاي محروم حضور فعال داشت.  به خيلي اهميت مي داد، وقتي به هر علتي نمازش دير مي شد براي خودش جريمه اي تعيين كرده بود كه حتما فرداي آن روز بايد مي گرفت. نماز شبش هيچ موقع ترك نمي شد و با حالاتي وارد نماز مي شد كه متوجه اطرافيان نبود. پس از اخذ ديپلم با شركت در كنكورسراسری وکسب رتبه بالادر دانشگاه تهران پذيرفته شد. قرائت دلنشين قرآن او در مراسم معارفه دانشجويان جديد هنوز هم در گوش بسياري از دوستان و هم كلاسهايش طنين انداز است. از همان بدو ورود با عضويت در انجمن اسلامي، از اعضاي فعال آن شد. همزمان با تعطيلي دانشگاه ها با عضویت در به مناطق جنگي اعزام شد. اوايل جنگ به عنوان پزشكيار در سنندج خدمت كرد. بعد ازچند ماه به سقز و بعد به منطقه پاوه رفت و هرچند ماه يك بار به ديدار خانوده مي آمد. در يكي از اين ديدارها به پدرش كه علاقه خاصي به او داشت مي گويد تا كي بايد از صفحه تلويزيون تصویر شهدا را ببينيم ؟ فرداي قيامت كه امام خميني دريك طرف و شما در طرف ديگر، مي پرسد براي انقلاب چه كرديد؟ شما اگر شهيد داده باشي سر افراز خواهي بود. حسين در زمان فتح بستان (چهل روز قبل از شهادت) در كاشان بود و براي وداع آخر آمده بود. خانواده و دوستانش از حالات صحبت و حركاتش حدس مي زدند كه آخرين باري است كه او را مي بينند، همه را به تقوا و مخصوصاً به نماز توصيه مي كرد. عكس یادگاری گرفت و به مادرش گفت مقاوم باشد و از او خواست كه به پدرش هم روحيه بدهد. براي ديدار امام راهي جماران شد، ولي موفق به زيارت امام نشد.حسین دوباره به جبهه رفت و درتاریخ دوازده دی ماه سال شصت درعمليات محمد رسول الله در منطقه نوسود پاوه دعوت حق را لبیک گفت و به فیض نایل آمد. پيكر مطهرحسین پس از پنج روز در زير برف مانده بود توسط همرزمانش به پشت جبهه و از آن جا به زادگاهش منتقل شد و در دارالسلام شهرستان كاشان به خاك سپرده شد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 سوم فروردین سال 1334 در روستای کریم‌آباد از توابع شهر گرگان به‌دنیا آمد. پدرش عباس، کشاورز بود و مادرش عصمت نام داشت. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به اتمام رساند و مقطع دبیرستان را در گرگان آغاز کرد. سال 1354 در روستای زادگاهش ایجاد کرد، او حتی از پذیرفته‌شدگان در یکی از دانشگاه‌های آمریکا بود. ولی ماندن در کشور را ترجیح داد و چندی بعد فوق دیپلم خود را در دانشسرای راهنمایی در دریافت کرد و به معلمی پرداخت. او در سالهای 1355 و 1356 نوارهای سخنرانی‌های امام خمینی را از تهران و قم تهیه و در روستا توزیع و تکثیر می‌نمود. او روز 19 بهمن 1357، در تظاهرات شهر گرگان حضور داشت و توسط نیروهای حکومت پهلوی بر اثر اصابت گلوله به رسید. آرامگاه او در گلزار شهدای امامزاده عبدالله(ع) گرگان قرار دارد.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
🌷 در سال 1339 در خانواده ای مذهبی بدنیا امد و در سالهای کودکی تحت توجهات پدربزرگش که بود عمر را سپری کرد. دوران تحصیل، ازمقطع ابتدایی تا دبیرستان را در شهر ستان بروجرد گذرانید و با معدل خوب موفق به اخذ دیپلم شد.  همان سال در کنکور سراسری شرکت کرد و در دانشگاه اهواز قبول شد. دکتر چوبکار از نظر اخلاقی فردی بسیار و و بود هیچ موقع غرور و تکبر از خود با توجه به اینکه بود بروز نمی داد و همیشه با نیروهای عادی و معمولی خیلی گرم و صمیمی بود زمانیکه مهران در اوایل سال 1367 به دست منافقین سقوط کرد این مرکز در مهران یک بیمارستان صحرایی که کار سرویس دهی و و را انجام می داد داشت که در آن زمان فاقد پزشک بود و ایشان عصر روز درگیری اعزام منطقه شدند و صبح روز بعد در درگیری با منافقین کوردل در محوطه بیمارستان صحرایی به مقام نائل گردیدند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══