🎥 قصه یک بند انگشت...
ننه علی؛ مادر شهیدان امیر و علی شاهآبادی.
🔹 این کوچهها به اسم سه تا شهید، دو تا شهیده، اونوقت ما از یک بند انگشت دریغ میکنیم؟
فردا همین انگشت شهادت میده ....
📌 تا کی غفلت؟...
❗️ این روزها خیلی خستهام، نای برخاستنم نیست…
برای همهچیز وقت دارم به جز کار برای امامزمانم…
خواب غفلت، پلکهایم را سنگین کرده است.
خدای من تا کی بیخبری؟ تا کی غفلت؟
نکند مهدی فاطمه بیاید و چشمانم بسته بماند و آنگاه حسرت و حسرت و حسرت است که نصیبم خواهد شد…
#امام_زمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گر دخترکی پیش پدر ناز کند
گره ی کرببلای همه را باز کند🫰🏻❤️🩹
#حلمای_حسین
امور فرهنگی کانال مجانین الحسین(علیه السلام)
https://eitaa.com/MajaninalHossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روشهای دوستی با امام زمان ارواحنا فداه
7⃣ قسمت هفتم
✅ تجدید بیعت روزانه با امام زمان (عج)
🎙 #ابراهیم_افشاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 روشهای دوستی با امام زمان ارواحنا فداه
8⃣ قسمت هشتم
✅ دعا برای فرج
🎙 #ابراهیم_افشاری
امروز پنج شنبه متعلق به امام حسن عسگری (علیه السلام) است.🌺
تاریخ ولادت : ۸ ربیع الثانی سال ۲۳۲
محل ولادت : مدینه
نام پدر : امام هادی (علیه السلام)
نام مادر : حدیث یا سوسن
همسر: نرجس خاتون
فرزندان : مهدی موعود (عج)
#خواهش_برادرانـــه
+میپذیری؟
فرازی از وصیت نامه شهید محسن رعد
وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را در شبکه های اجتماعی می گذارند این است که این کار شما باعث می شود امام زمان خون گریه کند.بعدازاینکه وصیت من را شنیدید به آن عمل کنید؛زیرامامی رویم تاازشرف وآبروی شمازنان دفاع کنیم.مانندخانم حضرت زهرا سلام الله باشید.
از شهید آوینی پرسیدند:
شهدا چه ویژگی خاصی داشتند که به این مقام رسیدند؟؟
گفت:یکی را دیدم سه روز در هوای گرم خط مقدم جبهه روزه گرفته بود؛ هرچه از او سوال کردم برادر روزه مستحبی در این شرایط واجب نیس خودت را چرا اذیت میکنی؟!جواب نداد...
وقتی شهید شد دفترچه خاطراتش را ورق میزدم نوشته بود: خب اقا مجید یک سیب اضافه خوردی جریمه میشی سه روز، روزه بگیری تا نفس سرکش را مهار کرده باشی...!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
..🌻
شهادت
به خون و تیر و ترکش نیست
آن روز که خدا را با همه چیز و
در همه جا دیدیم ونشان دادیم
شهید شده ایم..🕊
#بانوان_شهیده🌱
.
امروز در این خیابان ها ...😶🌫
دختر باحیا بودن سخت است 💔...
سخت نه خیلی سخت ،🥴
گویی اکثر مردم می خواهند ،
با اگاه هایشان چادر از سرت بکشند...
و تو محکم تر چادرت را میگیری💕
از کنار یک عده که رد میشوی ..
حرف هایی می شنوی سرشار از قضاوت...
قضاوت های نادرست❌
غمگین نشو ای بانو😍
سربازۍ "مــــهـــدے فــــاطــــمــــه (س)"
بودن این سختی ها را هم دارد💔
از امـیـر مــومـنـین (ع) پــرسـیـدند:
بـزرگتـریـن گـنـاهـ ڪبـیرهـ چـیـسـت¿
حضـرتــ نگفتـند بےنـمـازے!
نـگـفـتـنـد بےحـجـابے!
نـگـفـتند روزهـ نـگـرفتن! فـرمـودنـد:
مایــوس و ناامـیـد شـدن از رحــمــت خــدا
صــد بــار هــم توبــہ شـڪسـتــے باز آی...:)
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج💔💔
یـکملـتزمانـیبهبلوغ میرسـدکهانتخـابکنـد
#حضرت_آقا😍 :هرکس ایران را دوست دارد،
باید در انتخابات فعال باشد .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به همین سادگی خوبامیرن!
بیایم قدرمحبت هایه همدیگرو بیشتر بدونیم...🥲🙂
پنجشنبه ست وبه یادهمه آسمانی های خاک: صلواتی تلاوت کنیم🥺🖤
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
#ختم جزء26
ختم قران به نیابت از
شهید سید علیرضا یاسینی
شفای همهی بیماران،
سلامتی و تعجیل در ظهور حضرتمهدی [عجلالله]💞🥺🌱
۵۷۳🌸
۵۷۴🌸
۵۷۵🌸
۵۷۶🌸
۵۷۷🌸
۵۷۸🌸
۵۷۹🌸
۵۸۰🌸
۵۸۱🌸
۵۸۲🌸
۵۸۳🌸
۵۸۴🌸
۵۸۵🌸
۵۸۶🌸
۵۸۷🌸
۵۸۸🌸
۵۸۹🌸
۵۹۰🌸
۵۹۱🌸
۵۹۲🌸
۵۹۳🌸
۵۹۴🌸
هرصفحه ای رو خواستید شخصی اطلاع بدید🌺
@Fatemeh83833
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«﷽»
احترام چادری را که بر سر دارید نگه دارید💯
ما باید از فاطمه زهرا “سلام الله” الگو بگیریم✋
#شهیداحمدمشلب🕊
#سالروزشهادتتمبارکبرادر🥺🤍
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍂از سیم خار دار نفست عبور کن🍂
#پارت_۲۰۰
را که دیگر با اسرا حسابی رفیق شده بود صدا کردم و به
دستش دادم.
ریحانه لبخندی زدو سرش را به زانوهایم چسباند.
بغلش کردم و بوسیدمش، زهرا خانم که تا حاال با مادر حرف
می زد توجهش به ما جلب شدوبا لبخندگفت :
–راحیل جان ریحانه خیلی بهت وابستس، چرا دیگه به ما سر
نزدی؟ دلمون برات تنگ شده بود. وقتی کمیل بهم گفت تصادف
کردی، دلم طاقت نیاوردگفتم هرجورشده بایدبیام ببینمت. بچه
هاروسپردم به پدرشون وامدم .
ــ دستتون درد نکنه، زحمت کشیدید. دیگه منم گرفتار درس و
دانشگاه بودم، حاالم با این وضع "اشاره به پام کردم" یه
مدت خونه نشین شدم.
ــ انشاهللا زودتر خوب میشی، فقط تا میتونی شیر بخور.
بعدپرسید:
–حاالکجا تصادف کردی؟ من نمیدونم چرا مردم اینقدر بد
رانندگی می کنند.
خواستم سوال اولش را منحرف کنم برای همین گفتم :
_تقصیر خودم بود یهو امدم وسط خیابون تاکسی بگیرم، موتوری
بهم زد.
کمیل وسط حرفمان امدو گفت :
–حتما حکمتی داشته. باید خدارو شکر کرد که به خیر گذشته.
همه حرفش را تایید کردند. و مادر رشته کالم را به دست گرفت
و یک ساعتی در مورد حکمت خدا و مهربانیش با کمیل حرف
زدند .
این وسط هیچ کس به اندازه ی خودم حکمت این تصادف رانمی
دانست. بعضی وقتها که برایم اتفاقی می افتد، دربه در
دنبال حکمتش می گردم، فراموش می کنم که اگر در خانه ی
قلبم رابکوبم ودر پیچ وخم هاوداالنهای تاریکش چراغی روشن
کنم و دقیق به جستجو بپردازم، حکمتش را خواهم یافت. برای
بدرقه ی مهمانها بلندشدم ولی آنها اجازه ندادندکه ازجایم
تکان بخورم.
خیلی دوست داشتم زودتر بسته راباز کنم تا ببینم کمیل چه
شعری را برایم نوشته است.
اسراازمن کنجکاوتربود. چون همین که دربسته شد، زودتر از
من بازش کردوخیره به تابلو ماند، از دستش گرفتم و نگاه
کردم. یک قاب چوبی، که رنگش قهوه ای سوخته بود و کاغذی
که شعرروی آن نوشته شده بود هم با سایه روشن تصویرچند برگ
سه پر راکشیده بود. خیلی زیبا بودو باسلیقه کار شده بود.
🌼🌼🌼🌼🌼
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
🍂از سیم خار دار نفست عبور کن🍂
#پارت_۲۰۱
وقتی شعرش را خواندم دقیقا یادم امد کی و کجای کتاب
خواندمش. آن روز آنقدر خوشم امد که کنارش رانشانه گذاشتم.
یک روز که کمیل خانه نبودو ریحانه هم خوابیده بود، حوصله
ام سر رفته بود، به اتاق کمیل رفتم ودیوان شمس رااز
کتابخانه اش برداشتم و شروع به خواندن کردم. چقدر آن
روزاز خواندنش لذت بردم .
شعری که کمیل باخط زیبایش برایم نوشته بود را خیلی دوست
داشتم. چشم هایم رابستم وچندبارزیرلب تکرارکردم.
"من غالم قمرم غیر قمر هیچ مگو
پیش من جز سخن شهد و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو"
به اسرا گفتم تابلو را روبروی تختم نصب کند. تا هر روز
ببینمش. نمیدانم چرا از این شعر انرژی می گرفتم. اسرا که
برای میخ آوردن رفت، مامان آمدوپرسید:
–اسرامیخ روواسه چی میخواد؟
وقتی ماجرای تابلو رابرای مامان توضیح دادم. نگاه عمیقی
به تابلو انداخت و گفت :
–شعرهای شمس تبریزی رو دوست داری؟
باسر جواب مثبت دادم و گفتم :
–خیلی دل نشینن .
سر سفره ی هفت سین منتظرتحویل سال نشسته بودیم، نگاهی به
پایم انداختم و رو به مادر گفتم:
–یعنی راسته میگن سالی که نکوست از بهارش پیداست؟
مادر نگاه من را دنبال کردو با دیدن پایم لبخندی زدو گفت :
–این ضرب المثل در مورد این چیزا نیست. قدیما وقتی فصل
بهار بارندگی خوب بود یا کم بود، این رو می گفتند.
منظورشون این بود اگه بارندگی زیاد باشه اون سال، سال
خوبیه و فراوونیه.
می دونستی این ضرب المثل ادامه هم داره؟
باتعجب گفتم:
–واقعا؟
ــ ادامش میشه، ماستی که ترشه از تغارش پیداست.
خندیدم و گفتم:
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳🇮🇷 حکم شرعی شرکت در انتخابات
📽 احکام انتخابات:
1⃣ از 5⃣
#احکام_شرعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳🇮🇷 خریدن رأی توسط نامزد
📽 احکام انتخابات:
2⃣ از 5⃣
#احکام_شرعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳🇮🇷 رأی سفید
📽 احکام انتخابات:
3⃣ از 5⃣#احکام_شرعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳🇮🇷 تحقیق و تجسس در سوابق نامزدها
📽 احکام انتخابات:
4⃣ از 5⃣
#احکام_شرعی