eitaa logo
•| مــکــتــب الــشـهــدا |•
7.3هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
2 فایل
پ[🌴 ] خدایـــا توفیق هدایـت در راه ومنـش شهـداء را به ما عطــا فرمـا و مـارا جـزء ادامـه دهندگـان راه شهـدا قـرار بـده... 「🔴📞👤 ارتباط‌ وتبلیغ 📞👤#ایدی تبادل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸جوانی ارتشی که حاضر نبود روی مردم اسلحه بکشد روایتی کوتاه از زندگی شهید منصور احیائی 🌼 |جزو کادر ارتش شاه بود، اما حاضر نشد روی مردم اسلحه بکشه. می‌گفت: چرا برادرکُشی کنیم؟! خلاصه منصور توی اوج تظاهرات علیه‌شاه به بهانه‌های مختلف توی خونه می‌ماند و سرکار نمی‌رفت، تا مجبور نشه روی مردمِ کشورش اسلحه بکشه؛ حتی همون ایام با اینکه کادر ارتش بود، شبها دوشادوش مردم توی تظاهرات علیه شاه شرکت می‌کرد. 🌼 |شوهر خواهرش توی تظاهرات سال ۴۲ شهید شد. منصور روزی سه بار به خواهرش سر می‌زد. بهش می‌گفت: ناراحت نباش! اگه امثالِ شوهرِ تو نمی‌رفتند، ما نمی‌تونستیم زندگی کنیم. 🌼 |منصور در مورد امام می‌گفت: ناراحت نباشید! مظلوم پیروز میشه. 🌼 |بعد از پیروزیِ انقلاب و آغازِ جنگ تحمیلی، داوطلبانه عازم کردستان شد. به دوستان و نزدیکانش گفته بود: من اگه کردستان نروم، خجالت می‌کشم حقوق بگیرم؛ باید برا مملکت تلاش کرد، تا به بیگانگان نیاز نداشته‌ باشیم. 🌼 |وقتی میدید بابت حضورش توی کردستان نگرانیم؛ می‌گفت: از کشته شدن که بالاتر نیست، اگه سرم رو نیاوردند، تنم رو میارن. می‌گفت: بچه‌های خواهرم که باباشون شهید شد، مگه گرسنه موندند؟ نه هرگز!... اگه از جانب خدا باشه، راضی‌ام. 🌼 |ساعت ۴بعدازظهر بود که منصور از کردستان زنگ زد. به مادرش گفت: مادر حلالم کن اینجا درگیری شدیده... و لحظاتی بعد از این تماس، گروهبان یکم منصور احیایی با اصابت گلوله به سینه‌اش به شهادت رسید