eitaa logo
🤶🏻مامانوئل🤶🏻
821 دنبال‌کننده
31.7هزار عکس
34هزار ویدیو
207 فایل
سلام دوست عزیزم🤶🏻 من مهلام مامان🤱🏻علی کوچولو(سوپراستار کانال😂) قراره بهترین کانال خرید جمعی باقیمت رقابتی رو بسازیم همچنین آموزش و هرچیز جذابی پیدا کنم میزارم تا از روزمرگی مون فاصله بگیریم😎 🎁همراهم باش تا با شگفتانه ها حالت خوب بشه🎁 @Mahlaershadi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از درمانخانه اسلامی 💠
اما جریان چایی نخوردن امام زمان جان 👇 👌نظر امام زمان راجع به چای و دخانیات به آیت الله مرعشی نجفی(ره) 📝در کتاب شیفتگان حضرت مهدی(عج) احمد قاضی زاهدی از کتاب قبسات در شرح زندگی مرحوم آیت الله العظمی نجفی مرعشی(ره) سه حکایت در رابطه با تشرف این مرجع بزرگ به خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا الفداء که نکات جالبی را دارا است؛ نقل فرموده اند که یکی از آنها به شرح زیر است: 🔷مرجع بزرگوار تقلید شیعیان حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی (ره) که از بزرگان حوزه علمیه قم بود و کتابخانه عظیم وی در حال حاضر یکی از بزرگترین مرجع های استفاده طلاب و عموم مردم در خصوص کتاب های دینی است.این زعیم بزرگوار شیعه در تعریف سرگذشت زندگی خود به نحوه تشرف خود به محضر حضرت ولی عصر ارواحنا فداه اشاره می کند که در پی می آید : ✳️.....مدت ها بود قصد عزیمت به نجف اشرف را داشتم ولی هربار به دلیلی نمی شد . قصد کرده بودم که بعد از نجف به سامرا هم بروم بلکه شاید بعد از این همه انتظار بتوانم مولایم امام زمان (عج) را زیارت کنم. مقدار زیادی راه رفته بودم که در تاریکی شب مسیر حرکت را گم کردم و هرچه کردم خسته و درمانده نتوانستم راه را بیابم . خیلی ناراحت شدم در آن تاریکی صحرا و گم شدن و ترس حمله حیوانات وحشی همه باعث شد در دل شب از ته دل از خدا بخواهم من که به شوق دیدن ولی عصر آمده بودم را کمک کند. ناگهان دیدم سواری بر اسب به سمت من آمد و من را با اسم صدا زد . خیلی ترسیده بودم که نکند راهزن باشد اما سید بزرگواری بود با چهره ای نورانی که من اینقدر درمانده شده بودم اصلا توجهی نکردم که اسم من را از کجا می داند.جلو آمد و پرسید: چرا ناراحتی؟ قضیه را بازگو کردم . 😍آن سید بزرگوار گفت با من بیا که من راه را بلدم و من هم بی اختیار با او همسفر شدم.اصلا نمی دانم چرا به او اعتماد کردم.راه زیادی به سمت کوفه رفتیم و خسته در جایی چادر زدیم . ☺️ سپس با آن بزرگوار به حرف نشستم و گفتم که برای دیدار محبوبم به سمت سامرا میروم .سپس آن آقا سوالاتی از من در خصوص احکام دین پرسید و بعضی اشکالات من را در مسائل فقهی برطرف کرد .مثلا در خصوص نحوه استخاره با تسبیح و ... مطالبی را به من آموخت و بعد از کمی استراحت به سمت مسجد کوفه راه افتادیم . بعد از رسیدن به مسجد کوفه نماز های مقام های مسجد را ناخودآگاه به امامت ایشان اقامه کردم و سپس راهی نجف شدیم . در راه نجف می رفتیم که بعد از طی مسیر طولانی در جایی اطراق کردیم تا خستگی در کنیم .👇 ⭕️ به آن سید بزرگوار میوه و نان تعارف کردم وگفتم یا  کدام یک را میل دارد برایتان آماده کنم ؟ 🔻🔻اما با کمال تعجب شنیدم که گفت ما از این مصرف نمیکنیم. ☺️کمی با هم میوه خوردیم و آن سید بزرگوار بلند شد که برای نماز صبح وضو بگیرد، سر که برگرداندم دیدم که نیست هرچه صدایش کردم جوابی نشنیدم . تازه آن جا بود که بعد از این همه وقت فهمیدم آن سید بزرگوار محبوب دل من و همه شیعیان جهان حضرت ولی عصر (عج) بوده است. 💠درمانخانه اسلامی 💠 💠 @Darmaneslami
اگه هنوز هم برای ترک دو دل هستید خوبه بدونید نتایج یک آزمایش روی خون افراد زیر ۴۰ سال که توسط هوش مصنوعی انجام شده، سن بیولوژیکی مردان سیگاری رو 1.5 برابر و سن بیولوژیکی زنان سیگاری رو 2 برابر سن واقعیشون نشون داده! http://eitaa.com/fatemiioon_news
اینم گران ترین جهان و احتمالا تاریخ متعلق به چگوارا که در یک حراجی به مبلغ ۱۷۰۰۰ دلار فروخته شده. این جعبه شامل امضای ارنستو چگوارا رهبر کوبا بوده و در به قیمت ۴۴۰ میلیون تومن فروخته شد. eitaa.com/fatemiioon_news
🔹داستان رضا یه لات بود تو .* هم سگ خرید و فروش می‌کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! 🔸یه روز داشت می‌رفت سمت کوهسنگی برای دعوا(!) و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگ‌های نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. 🔹 از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ رضا گفت: بروبچه‌ها که اینجور می‌گن...!!! چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم !! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه...! مدتی بعد... 🔹شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد...! چند لحظه بعد با دستبند، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید توجه نمی‌کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام...! “ 🔸یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت: داشتم می‌رفتم بیرون که بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!! چمران: ”آقا رضا چی می‌کشی؟!! برید براش بخرید و بیارید...!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر... رضا به چمران گفت: می‌شه یه دو تا فحش بهم بدی؟! کِشیده‌ای، چیزی؟!! شهید چمران: چرا؟! رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده...! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه... 🔸شهید چمران: اشتباه فکر می‌کنی...! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می‌کنم، نه تنها بدی نمی‌کنه، بلکه با خوبی بهم جواب می‌ده! هِی آبرو بهم می‌ده... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده...! 🔹منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم..! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم…! 🔸رضا جا خورد!... ... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه‌هاش می‌گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟ 🔸اذان شد. رضا اولین عمرش بود. رفت وضو گرفت. ... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد... 🌹رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد...! (فقط چند لحظه بعد از کردنش)🌹🌹 🌹🌹🌹یه توبه و نماز واقعی... *✍️خاطرات * http://eitaa.com/fatemiioon_news
الگوی جوونای ما شدن اینا! ، ، بدحجابی http://eitaa.com/fatemiioon_news
📷پیج فمنیستی در تلاش برای عادی سازی کشیدن زنان! ▪️ و سقوط اخلاقی از این واضح‌تر؟ http://eitaa.com/fatemiioon_news
🔴 بیچاره اگه انقدر سردته لباس بپوش منتظر برعندازان هم نباش ته دیگ قیامشونم تموم شد 🔹 ضمناً همون بهتر که دفتر کتاباتو سوزوندی با اون سواد نداشتت 😂آخه خابگاه؟! نه بیسواد جان خوابگاه درسته 😂 🔹 درضمن جای کشیدن نیست 😂 http://eitaa.com/fatemiioon_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مشعل‌های آمریکایی! 💢 دنیای مدرن و استفاده ابزاری از زنان! 💢 واقعیت عجیب گرایش زنان به ! ________________________ 🔹برشی از سخنرانی در برنامه جهان آرا 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir