#تلنگر
کشیش سوار هواپیما شد. سمینارش تازه به پایان رسیده بود و او میرفت تا در سمینار بعدی شرکت کند و دیگران را به سوی خدا بخواند و به رحمت الهی امیدوار سازد.
.
هواپیما از زمین برخاست. پاسی گذشت . همه به گفتگو مشغول بودند. کشیش در افکارش غوطهور که در جلسهی بعدی چه بگوید و چگونه بر مردم تأثیر بگذارد. ناگاه ، چراغ بالای سرش روشن شد : «کمربندها را ببندید!» اندکی بعد ، صدایی از بلندگو به گوش رسید : « لطفاً همگی در صندلیهای خود بنشینید . طوفان بزرگی در پیش است.» موجی از نگرانی به دلها راه یافت، امّا همه کوشیدند ظاهر خود را آرام نشان دهند.
.
کمی گذشت...
طوفان شروع شد. صاعقه زد و نعره ی رعد برخاست. کم کم نگرانی از درون دلها به چهرهها راه یافت. بعضی دست به دعا برداشتند. طولی نکشید که هواپیما در طوفانی خروشان بالا و پایین میرفت. گویی هماکنون به زمین برخورد میکند و از هم متلاشی میگردد.
.
کشیش نیز نگران شد. اضطراب به جانش چنگ انداخت. از آن همه مطالب که برای گفتن به مردم در ذهن اندوخته بود، هیچ باقی نماند! سعی کرد اضطراب را از خود دور کند امّا سودی نداشت.
نگاهی به دیگران انداخت. همه آشفته بودند و نگران که آیا از این سفر جان به سلامت به در خواهند برد!؟
.
ناگاه نگاهش به دخترکی خردسال افتاد. آرام و بیصدا نشسته بود و کتابش را میخواند. آرامشی زیبا چهرهاش را در خود فرو برده بود.
هواپیما زیر ضربات طوفان مبارزه میکرد، انگار طوفان مشتهای خود را به هواپیما میکوفت. امّا هیچکدام اینها در دخترک تأثیری نداشت. گویی در گهواره نشسته و آرام تکان میخورد و در آن آرامش بیمانند به خواندن کتابش ادامه میداد.
کشیش ابداً نمیتوانست باور کند. او چگونه میتوانست چنین ساکن و خاموش بماند و آرامش خویش حفظ کند؟
.
بالاخره هواپیما از چنگ طوفان رها شد و فرود آمد. مسافران شتابان هواپیما را ترک کردند، امّا کشیش میخواست راز این آرامش را بداند. همه رفتند. او ماند و دخترک. کشیش به او نزدیک شد و از طوفان سخن گفت و سپس از آرامش او پرسید و سؤال کرد که چرا هیچ هراسی در دلش نبود زمانی که همه آشفته بودند؟؟
دخترک به سادگی جواب داد: «چون خلبان پدرم بود. او داشت مرا به خانه میبرد . اطمینان داشتم که هیچ نخواهد شد و او مرا در میان این طوفان به سلامت به مقصد خواهد رساند.»
گویی آب سردی بود بر بدن کشیش. سخن از اطمینان گفتن و خود به آن ایمان داشتن؛ این است راز آرامش و فراغت از اضطراب!
به خدا اعتماد کنیم حتی در سهمگین ترین طوفانها
او خلبان ماهری است!........
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#استخاره
مردى خدمت امام ششم آمد و عرضه داشت جانم فدايت، من گاهى كارى را انجام ميدهم بعد پشيمان ميشوم،
فرمود چرا استخاره نمیكنى
عرضه داشت چگونه؟
🔸فرمود: پس از #نمازصبح چون دست خود برابر صورت ميگيرى بگو:
✨«اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ وَ لَا أَعْلَمُ وَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ خِرْ لِي فِي جَمِيعِ مَا عَزَمْتُ بِهِ مِنْ أُمُورِي خِيَارَ بَرَكَةٍ وَ عَافِيَةٍ »✨
بعد #سجده كن و در آن صد《100》 بار بگو:
✨«أَسْتَخِيرُ اللَّهَ بِرَحْمَتِهِ أَسْتَقْدِرُ اللَّهَ فِي عَافِيَةٍ بِقُدْرَتِهِ» ✨
بعد از آن #حاجت تو برآيد كه به هر حال خير تو در آن باشد و خدا را در آنچه ميكنى متّهم مكن.
📚مکارم الاخلاق ج 2 ترجمه میرباقری ص117
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿📖 #احکام_غیبت
📕سؤال
غیبت کردن در مسائلی که اگر درباره آن صحبت نشود حل نمی شود، مثلا درباره استادی که خوب درس نمی دهد، چگونه است؟
📗پاسخ
بیان نقاط ضعف استادان در نزد مسئولان به عنوان گزارش اشکال ندارد. به طور کلی در مواردی که مصلحت غیبت، مهم تر از مفسده آن باشد، غیبت حرام نیست.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
﷽ #احکام_نماز
❓پرسش
ايا نمازشب رو در روز هم ميشه خوند؟
📝پاسخ
زمان خواندن نمازشب از نیمه شب شرعی تا اذان صبح است و اگر نخوانید می توانید در طول روز به نیت قضا بخوانید.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزتون زیبا و پراز مهربانی
یک نفس یاد خدا
یک بغل شبنم🌸🌿
آرامش صبح
یک هزار آیینه از
جنس دعا🙏
یک سبد گل زیبا
تقدیم شما دوستان عزیزم
هر روز شروع یک صفحه
از داستان زندگی شماست
بهترینش رو..
🌸🌿 بساز
امیدوارم آغاز امروزآغازی باشه
برای زیاد شدن شادی.زیاد شدن
خیرو برکت.زیاد شدن احساسِ💐
خوشبختی و. زیاد شدن لطف💐
خدا در زندگی برای تک تک تون
ســــلام"صبح تون بخیر و💐
پراز شادی های بی دلیل💐
#مراقبه_معنوی
روزاول
🌺برنامه پنجشنبه ۱۵ دی ماه:
۱- یک صفحه قرآن با توجه به معنی
۲- صد مرتبه ذکر روز با توجه به معنی
۳-یاد کردن ۱۵ نعمت الهی و شکر خداوند از ته دل و گفتن الحمدلله
۴- یاد کردن اموات
۵- نهار نصف مقدار همیشگی، بدون مخلفات