#دعای_مجرب_جهت_حاجت_روایی_از_امام_هادی ع ❤
#حاجت
#امام_هادی
نقل است از یکی یاران امام هادی علیه السلام که به ایشان عرض کرد:
یاابن رسول اللّه ! چنانچه ممكن باشد، دعائى را به من تعلیم نما كه هرگاه بخوانم ، دعایم #مستجاب شود؟
پس حضرت فرمود: «این دعائى را كه به تو تعلیم مى دهم، من خود زیاد مى خوانم و از خداوند متعال خواسته ام ، كه هر كس آن را بخواند ناامید نگردد:
«یـا عـُدَّتـى عِنْدَ الْعُدَدِ وَ یا رَجائى وَ الْمُعْتَمَدُ وَ یا كَهْفى وَ السَّنَدُ وَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یاقُل هُوَ اللّهُ اَحَدٌ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ مَنْ خَلَقْتَهُ مِنْ خَلْقِكَ وَ لَمْ تَجْعَلْ فِى خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ اَحَدَا اَنْ تُصَلِّىِ عَلَیْهِمْ وَ....(حاجات خود را ذکر کند)
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘سید ابوالحسن اصفهانی(۴) از مهمترین صفات و اخلاق «مرحوم سیّد» سعه صدر، حلم و بردباری در
#احسن_القصص
☘سید ابوالحسن اصفهانی (۵)
ایشان در تشییع جنازه، هنگام نماز، به مرحوم نائینی تعارف کردند اقامه نماز کنند و با اینکه اشک از دیدگانشان میریخت، ولی تغییری در حالاتشان از نظر روحی مشاهده نمی شد. همچنین با طرز مشی خردمندانه ایشان از بروز هر گونه فتنه و سوء استفاده ای جلوگیری به عمل آمد. چون سال پیش از این حادثه، در اربعین حسینی، بین هیأت های سینه زنی که از نجف به کربلا رفته بودند، با اهالی آن جا درگیریهای پیش آمده بود و چند نفری هم از بین رفته بودند،
⚡️⚡️⚡️
به طور حتم اگر بعد از کشته شدن آقا زاده آقا سید ابوالحسن اصفهانی، دستهها و هیأت های سینه زنی به کربلا میرفتند دوباره فتنهای دیگر به وقوع میپیوست. آقا سید مرتضی خلخالی، از اعاظم نجف، میگفت: «چند شب قبل از حادثه قتل فرزند آقا سید ابوالحسن اصفهانی، در خواب دیدم: خدمت آقا سید ابوالحسن رسیدم و به ایشان عرض کردم: آقا! امسال، اربعین کجا برویم؟
⚡️⚡️⚡️
ایشان در خواب به من فرمود: به زیارت من بیایید! » وقتی قضیه کشته شدن فرزند آقا سید ابوالحسن اصفهانی پیش آمد، چون مقارن با اربعین حسینی بود، آن سال، نه تنها نجفی ها به کربلا نرفتند بلکه هیأت های اطراف هم، برای عرض تسلیت، خدمت سید ابوالحسن آمدند. بدین ترتیب هم فتنهای پیش نیامد و هم خواب آقای خلخالی تعبیر شد.
#شرح_حال_اولیاء_خدا
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
8.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نذر مادر متوکل برای امام هادی علیه السلام
#امام_هادی_علیه_السلام
#دکتر_رفیعی
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
#امام_هادی_علیه_السلام #زیارت_جامعه_کبیره بخوانیم .
«جامعه کبیره» از جامعترین متون زیارتی شیعه است که علاوه بر بیان اصل امامت به مسئله مهدویت نیز اشاره دارد. به عنوان نمونه، تعبیر «وَ یُظْهِرَکُمْ لِعَدْلِهِ» اشاره به این دارد که خداوند با ظهور مهدی(عج) آخرین و کاملترین صحنه از عدالت خویش را آشکار میسازد.
شیخ صدوق در کتاب «من لا یحضره الفقیه» و «عیون اخبار الرضا» از «موسى بن عبدالله نخعى» روایت کرده است که گفت: خدمت حضرت هادى علیهالسلام عرض کردم: «یابن رسول الله، مرا زیارتى با بلاغت تعلیم فرما که کامل باشد، تا اینکه هرگاه خواستم یکى از شما را زیارت کنم، آن را بخوانم». فرمود: «چون به درگاه حرم رسیدى، بایست و شهادتین را بگو یعنى؛ اَشهَدُاَن لا اِلهَ اِلَّا الله وَحدَهُ لا شَریکَ لهُ وَاَشهَدُ اَنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ وَرَسُولُهُ، گواهى مىدهم که معبودى جز خدا نیست، یگانه و شریکى ندارد و گواهى که محمد بنده و فرستاده اوست.
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات مرحوم شیخ اسدالله از تلامذه مرحوم آیه الله میرزا رشتی فرموده اند: من در صحت مض
#احسن_القصص
#تشرفات (قسمت اول)
یکی از دوستداران اهل بیت که مورد اعتماد است نقل می کند:
مرحوم علی آقا با بنده دوست صمیمی بود، خادم هیئت بود، محبت و ارادت بسیار زیادی به اهلبیت علیهمالصلاةوالسلام داشت، در مجالس اهلبیت برا خدمت کردن سر از پا نمیشناخت، خالصانه خدمت میکرد، با اینکه وضع مالی آنچنانی نداشت و یک کارگر سادهی شهرداری بود ولی همیشه توی خونهش مجالس اهلبیت برپا بود، جمعه شبها هیئت رو دعوت میکرد برا قرائت زیارت آلیاسین.
✨💫✨
یه جمعه شب که علیاقا هیئت رو دعوت کرده بود خونهش، وقتی در خونهشون رسیدم دیدم با یه حالت انتظار و حزنی دم در نشسته، بهش گفتم علیاقا مهمونات همه اومدن چرا نمیای داخل؟ گفت یه مهمون دعوت کردم هنوز نیومده، اینجا منتظرش میمونم تا بیاد، متوجه حرف علیاقا نشدم رفتم داخل. اون شب روضهی حضرت زهرا سلاماللهعلیها رو خوندن. موقع روضه یکدفعه حال و هوای مجلس عوض شد، مردم به شدت گریه میکردن، برا حضرت زهرا سلاماللهعلیها عزاداری میکردن، مجلس عجیبی شده بود.
✨💫✨
یکدفعه نگاهم افتاد دم در به علیاقا، دیدم به شدت داره گریه میکنه، یهدفعه حالش بد شد بیحال افتاد، رفتیم بالای سرش، وقتی حالش جا اومد، هر چی اصرار کردیم چی شده؟ جواب نداد. یک سال از این قضیه گذشت، همش در این مورد کنجکاو بودم، یه شب تو هیئت، علیاقا رو تنها دیدم نشستم کنارش خیلی اصرار کردم که جریان رو تعریف کنه. علیاقا هم گفت به شرطی تعریف میکنه که تا زنده هست جایی نقل نشه.
و بعد جریان جمعه شب رو اینطور تعریف کرد...
ادامه دارد...
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4