#زیاد_شدن_حافظه
#حافظه
🔆برای زیاد شدن حافظـہ بر روی نان خشک این آیات را بـہ این ترتیب بنویسد
روز شنبـہ :✨ لا الـہ الا اللـہ الملک الحق المبین ✨
روز یکشنبـہ : ✨رب زدنے علما و فهما ✨
روز دوشنبـہ : ✨سنقرئک فلا تنسے ✨
روز سـہ شنبـہ : ✨انـہ یعلم الجهر و ما یخفے ✨
روز چهارشنبـہ : ✨لا تحرک بـہ لسانک لتعجل بـہ ✨
روز پنج شنبـہ : ✨ان علینا جمعـہ و قرآنـہ ✨
روز جمعـہ :✨فاذا قرآناه فاتبع قرآنـه ✨
و هر روز صبح ناشتا آن را بخورد مجرب است 💜🍃
📚حاشیـہ خلاصة الاذکار / نسخـہ خطے
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان #تشرف آقای عبدالله_پور در راه قم به شیراز و جریان سیگار کشیدن 🖋 راوی گوید: مردی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#تشرفات #امام_زمان #تشرف آقای عبدالله_پور در راه قم به شیراز و جریان سیگار کشیدن 🖋 راوی گوید: مردی
#تشرفات
#امام_زمان
🖋تشرف شیخ احمد شاگرد حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
📄 حاج احمد آقا میرزا هاشم زاده می نویسد: حاج زین العابدین که در صحن اسماعيل طلا مشهد مقدس مقابل پنجره فولاد اطاق داشت از مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رحمة الله عليه نقل می کرد:
شیخ احمدی بود، نزد ما چند سالی درس می خواند، و مدت دو سال مشغول «جامع المقدمات» بود و چون ذهن و هوشی نداشت چیزی یاد نگرفت. مدتی گذشت خبری از او نداشتیم. روزی در صحن اسماعیل طلایی نشسته بودیم ناگاه شیخ احمد پیدا شد، سلام کرد، جویای احوالش شدیم گفتیم: درس را به کجا رساندی؟ جواب داد: می خواستم به حضور باهر النور حضرت برسم که رسیدم. سؤال کردیم: به چه طریق تشرف پیدا کردی؟ گفت ملک ارثی از پدرم داشتم، مشغول زراعت و گندمکاری در آن شدم، آنجا صورت قبری ساختم بعنوان مرقد سيدالشهدا و در اوقات بیکاری مشغول زیارت عاشورا می شدم ، بعد از مدتی دو نفر آمدند و با دست به پشتم زدند و گفتند: «آفرین شیخ احمد برنامه خوبی داری، به کارت ادامه بده! خواستم مثل آنها دست به شانه شان بزنم دستم از حرکت بازماند، وقتی دور میشدند دستم قدرت پیدا می کرد و
میتوانستم حرکت دهم.
از ایشان پرسیدم: شما کیستید؟
گفتند: «ما افرادی هستیم که خدمت حضرت ولی امر حجة بن الحسن میرسیم». گفتم: مرا هم خدمت آن بزرگوار ببرید. جواب دادند: هنوز وقتش نرسیده!»...
(در منبع هم بعد از این قسمت ذکر نشده و قسمت زیر نقل شده است که ظاهر آن است که بعد از مدتی ، در زمان دیگر تشرف حاصل شده است)
از حرم حضرت رضا بیرون آمدم خدمت حضرت رسيدم، عرض کردم: آن قدر دنبال شما گشتم پاهایم پر از آبله شده، دیگر نمی توانم دنبال شما بگردم
آقا تبسم نمودند و فرمودند: «چه میخواهی؟» عرض کردم: هر وقت خواستم خدمت شما برسم بتوانم. فرمودند: «هر وقت بخواهی می توانی نزد ما بیایی». حالا هر وقت اراده کنم می توانم خدمت ایشان برسم. افرادی که نزد ما بودند خندیدند و گفتند: نگاه کن چه می گوید؟! شیخ احمد گفت: تعجب می کنید؟! الآن به شما نشان میدهم!» بلند شد یک مرتبه از جلو چشم ما غائب شد.
📚 عنایات حضرت ولی عصر (تتمه برکات) صفحات ۱۱۶ ، ۱۱۷ و ۱۱۸
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سلام_امام_زمانم
«آقـــــآ بیـــــآ۔۔ 𔘓»!
⇇تَصویردُنیـــــآ را عَـــــــوض کـُــــن۔۔!
یٰاچِشمهـــــآ؎خَســـــتہ؎،⇩⇩⇩
⇦مٰا رٰا ؏َـــــــوض کـــُــن۔۔۔!
□خِیـــلے؏َــــوض کـَــــردنددنیـــــآ رٰا ۔۔
پَـــــس أز تــُـᰔــو۔۔!
◇◇بَـــــرگـــَـرد!
╰─┈➤
و این تَغـــــییر بےجٰا را ؏َــوض کـُـــن...𑁍
#امام_زمان
#اربعین
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
-﴿امـٰامرضــــٰــا ﷺ𔘓﴾ :
◈◈هـَــــر بَنـــــدها؎ی بــَـــر،
⇤قَبـــــر مُـــــؤمنےجَهـــــت↡↡
زيــٰـــارت حُضـــــور يـــٰــابـــــد و
⇤ ⁷ مـَــــرتبہ ســـــوره قَـــــدر رٰا،
بِخـــــوٰانـــــد..
╰─┈➤
□خـُــــدٰاونـــــد متعـــٰــال؛
گنـــــٰاهـــــٰان او و صــــٰـاحب قَبـــــر رٰا ،
_مـُــورد آمــرزِش قـَــــرارمےدَهــد..! ✿ ⃟ ⃟ ➺
•📚منلايحضرفقيه|ج۱•
#حدیث
#یاد_درگذشتگان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2