eitaa logo
داروخانه معنوی
6.8هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷دعایی از ع در و 🌹دعایی که حضرت علی علیه السلام به فرزندشان امام حسن مجتبی علیه السلام یاد دادند : 🌻{{يَا عُدَّتِي عِنْدَ كُرْبَتِي يَا غِيَاثِي عِنْدَ شِدَّتِي وَ يَا وَلِيِّي فِي نِعْمَتِي يَا مُنْجِحِي فِي حَاجَتِي يَا مَفْزَعِي فِي وَرْطَتِي يَا مُنْقِذِي مِنْ هَلَكَتِي يَا كَالِئِي فِي وَحْدَتِي اغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي وَ اجْمَعْ لِي شَمْلِي وَ أَنْجِحْ لِي طَلِبَتِي وَ أَصْلِحْ لِي شَأْنِي وَ اكْفِنِي مَا أَهَمَّنِي وَ اجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ لَا تُفَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ الْعَافِيَةِ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي وَ فِي الْآخِرَةِ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ}}🌻 🌷ای توشه ام، در هنگام سختی، ای فرید رسم، در زمان گرفتاری، ای سرپرستم در نعمتها، ای برآورنده حاجتها، ای پناهم، در لغزشگاهها، ای رهاننده ام از هلاکت و بدبختی، ای همراه و یاورم در تنهایی.خطا و لغزشم را ببخش، و کارم را آسان فرما، به اجتماعمان گرمی بخش، و حاجتم را برآور، و کارم را اصلاح گردان، آنچه که بدان اهتمام دارم را کفایت کن، و در کارم، گشایش، عطا فرما، و تا آنگاه که زنده ام، و بعد از مرگ بین و من و سلامتی و عافیت هرگز جدائی مینداز، به رحمتت ای بهترین رحم کنندگان.🌷 📗منبع : بحارالانوار ج 91 ص 191 – مهج الدعوات ص 145 – مصباح کفعمی ص 304 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با برکت آقا، کریم_اهل_بیت_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام خدمت شما تبریک عرض میکنم...❣️☘️ کریم_اهل_بیت_امام_حسن_مجتبی علیه السلام 🌼🍃نذر 《12000》 صلوات و 《12000》 قل هوالله (سوره_توحید) بصورت دسته جمعی و گروهی و همچنین در مجالس بزرگ برای هر امری بسیار بسیار مجرب و سریع_الاجابه می باشد 💐البته میتوان نصف این تعداد سوره وصلوات را قبل و نصف دیگر را بعد از روا شدن حاجت ادا کرد💐 ‌ 🍂این توسل را بسیاری از بزرگان دین واهل فن توصیه میکنند🍂 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص ☘آیت‌الله العظمی شهاب‌الدین مرعشی نجفی (١٠) ایشان قضیه تشرف خود را محضر مقدس حضرت ولیعص
☘آیت‌الله العظمی شهاب‌الدین مرعشی نجفی (١١) مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان رسیدیم، داخل مسجد شده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که آن سیّد خواند احساس انقلاب عجیبی در خود کردم که از وصف آن عاجزم. بعد از دعا فرمودند: سیّد تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری، آنگاه سفره ای را که زیر عبا داشت، بیرون آورد. ⚡️⚡️⚡️ مثل اینکه در آن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. ( آنوقت چله زمستان بود و من متوجه این معنا نشدم که این آقا خیارهای سبز تازه را از کجا آورده است) طبق دستور آقا شام خوردیم، سپس فرمود : بلند شو تا به مسجد سهله برویم ، وقتی داخل مسجد شدیم، آقا مشغول اعمال وارده در مقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشاء را به آن آقا اقتدا کردم. ⚡️⚡️⚡️ بعد از آنکه اعمال تمام شد ، آن بزرگوار فرمود: ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به کوفه میروی یا در همین‌جا می‌مانی؟ گفتم: می‌مانم‌. وقتی در وسط مسجد، در مقام امام صادق(علیه‌السلام) نشستیم ، به آن آقا گفتم، آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل دارید که آماده کنم؟!!! در جواب فرمودند: "این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات به دوریم." این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد. ادامه دارد..... @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیه السلام ❤️با آمدنت، بوی علی در کوچه ‏های غم ‏زده کوفه جاری شد و صدای گریه ‏های کودکانه ‏ات، در صدای بال فرشتگان پیچید تا شب‏ها، با لالایی آرام تو، کائنات به خواب بروند. چشم ‏هایت، دورترین افق ‏ها را روشن کرده است.   سینه‏ ات، اقیانوسی است که همه اندوه‏ های عالم را پذیرا خواهد شد.   با تو، دنیای پدرانه علی علیه‏السلام ، رنگین‏ تر و تنهایی ‏اش با رنگ مهربانی تو پُر خواهد شد. تو که آمدی، آبشارها همه قد کشیدند تا در تن تو، خودشان را تطهیر کنند و رودخانه ‏ها به دنبال کوچه خانه پدری ‏ات دویدند تا بوی قدم‏ هایت را به دریاها سوغات ببرند.   از نام تو، تنهایی می ‏تراود و پرنده ‏ها با آسمان آشتی می‏ کنند. خوش آمدی حسن جان❤️ 🎂تولد مبارک آقا جانم @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 :👇👇👇 چنانچه کسی از شما رنجیده خاطر گشته و قصد دارید او دوباره باز گردد شربتی تهیه کرده و در آن گلاب و آب لیمو بریزید روز پنجشنبه در وقت نماز عصر رو به قبله نشسته چشم ها را ببندید و 《1400 》مرتبه ذکر  🌟 (یا وَدُودُ) 🌟 را بگویید . سپس بر پیاله دمیده و خود بنوشد یا به کسی که طالب آن شخص است بدهد تا بخورد و چنانچه در بین ذکر مطلوب آمد ذکر را تعطیل نکند این عمل را در سه یا هفت روز تکرار کند مجرب است 🔴ختم بسم الله الرحمن الرحیم برای محبت : هر کس بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ را 《786》 مرتبه بر ظرف آبی بخواند وبدمد و به شخص مقابل بدهد تا بیاشامد محبت شدیدی به او پیدا خواهد کرد     📚ذکرهای گره گشا            @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
(قسمت اول) عالم زاهد آقا سید محمد خلخالی فرمودند: سیدی جلیل، که صاحب ورع و تقوی و از پیرمردهای نجف اشرف بود با من رفاقتی داشت. ایشان منزوی بود و زیاد با دیگران مخلوط نمیشد. شبی او را به منزل خود دعوت کردم تا با هم مأنوس باشیم. ایشان هم تشریف آوردند. فردای آن شب را هم نگذاشتم بروند و تا غروب که یک شبانه‌روز میشد در منزل ما تشریف داشتند. فصل تابستان بود و هوای گرم که طبعاً انسان تشنه می شود، ما هم تشنه شدیم و از مایعات خنک برای رفع عطش می نوشیدیم، اما آن سید جلیل برخلاف ما هیچ اظهار عطش نمی کرد و هرچه را به ایشان تعارف می کردیم مقداری از روی تفنن می نوشید. ✨💫✨ بهمین جهت من عرض کردم: آقا شما در این یک شبانه روز چرا اظهار عطش و تشنگی نمی کنید؟ فرمودند: من تشنه نمی شوم! متحیر ماندم. تا اینکه ده دوازده روز بعد با ایشان به کوفه رفتیم، دیدم آن سید جلیل هیچ تشنه نمی شود. روز آخر که خیال برگشتن به نجف اشرف را داشتیم اصرار زیادی کردم که چرا شما تشنه نمی شوید؟ باید بدانم که اگر دارویی برای رفع عطش پیدا نموده‌اید و استعمال می‌کنید به من هم یاد بدهید تا کمتر آب بخورم. و خلاصه اصرار زیادی کردم. اما ایشان از گفتن سر باز می‌زدند. پس از آنهمه اصرار فرمودند: بیا کنار شط برویم و قدم بزنیم. ✨💫✨ با هم کنار شط رفتیم، ایشان در حین قدم زدن فرمودند: چهل شب چهارشنبه به نیت تشرف به حضور حضرت ولیعصر ارواحنافداه به مسجد سهله می‌رفتم. یک اربعین تمام شد و اثری ندیدم. لذا مأیوس شدم و بعد از آن با کمال نومیدی متفرقه می‌رفتم. شبی از شبهای چهارشنبه که مشرف میشدم هنگام برگشتن مقداری از شب گذشته بود و آبی که خادم مسجد برای زوار تهیه می‌کرد تمام شده بود. خیلی تشنه شدم شب هم تاریک بود. با همه اینها رو به مسجد کوفه گذاشتم... ادامه دارد... @Manavi_2