eitaa logo
داروخانه معنوی
8.3هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.5هزار ویدیو
184 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر 👇 @Ya_zahra_5955 #کپی_حلال تبادل و تبلیغ👇👇 @Hossein405206
مشاهده در ایتا
دانلود
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا «ظُـــهـــورت راه حـــّل مُشـــکلات أســـت» حُضـــور تــــــو ⇩⇩⇩ ⇦فَقـــط راه نـــجـــات أســـتأللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا «امیـــرالمـــؤمنیـــن ﷺ𔘓⇉»: در روزگار ظهـــور، ⇇زنـــدگے آن قـــدر شیـــریـــن خـــواهـــد شـــد کہ⇩⇩⇩ ⇦زنـــدگـــان شمـــا آرزو مےکـــنند ◈◈ ا؎کـــاش زودمـــردگان ، رجـــعت کـــنـــند ⇠و در آن روزگـــار لـــذت بـــبـــرنـــد □و ایـــن اتفـــاق ۔۔۔۔خـــواهـــد افـــتـــاد.➩ 📚بـــحـــارالأنـــوار|ج⁵¹ص¹²⁰ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
‌ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا تمـــٰام راه ظـــهـــور تُـــو ⇇بـــا گـُــنـــہ بـــستـــم!!! دروغ گـُــفتـــہ ام آقـــآ کہ ⇠مُنتـــظـــر هستـــم کـــسے بہ فکـــر شمـــٰا نیـــست ۔۔ ⇦راســـت مےگـــویـــم!! دُعـــا بـــرا؎ تـــو بـــاز؎ســـت ↶راســـت مےگـــویـــم↷ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
1612069240-107571-760 (1).mp3
زمان: حجم: 3.62M
🌺 🔈 صوت: علی فانی 🙏 التماس‌دعای فرج «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت اول) #امام_زمان یکی از دوستداران اهل بیت که مورد اعتماد است نقل می کند: مرحوم
(قسمت دوم) علی آقا جریان جمعه شب رو اینطور تعریف کرد: اون شب طبق معمول همیشه هیئت رو دعوت کردم خونه‌م، قرار بود روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها خونده بشه، دلم گرفته بود، اومدم بیرون، در خونه نشستم، شروع کردم با آقا درد و دل کردن، گفتم آقا جان این همه سال تو خونه‌ی من روضه مادرتون خونده میشه و می‌دونم که هر جا روضه مادرتون باشه شما هم حضور دارین، چی میشه اجازه بدید من امشب شما رو زیارت کنم، میدونم که تشریف میارید حتما. ✨💫✨ همین‌طور که با آقا حرف می‌زدم و نگاهم به اطراف بود و منتظر بودم، یکدفعه دیدم یه آقایی زیبا و نورانی با لباس بلند عربی دارن جلو میان، همون نگاه اول آقا رو شناختم، به احترام حضرت از جا بلند شدم، زبانم بند اومده بود نمی‌تونستم تکون بخورم، آقا اومدن نزدیکتر با یه نگاه مهربون و لبخند مهربون فرمودن سلام علیکم علی آقا، و من خشکم زده بود، آقا تشریف بردن داخل مجلس، مداح داشت روضه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رو می‌خوند، ✨💫✨ وقتی آقا وارد شدن یه دفعه مجلس شور و حال خاصی گرفت، همه داشتن گریه می‌کردن، آقا رفتن تو جمعیت، به همه جای مجلس رفتن، دست مبارکشون رو می‌کشیدن رو سر مردم، و من خشکم زده بود، فقط چشم از آقا برنمیداشتم، بعد آقا خواستن از خانه خارج بشن، تا نزدیک من اومدن، خواستم یه کم از جلوی در برم کنار که یه دفعه دیدم هیچکس نیست، آقا رفته بودند. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
17.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به امام زمانت هدیه بده🎁 میدونی اگه به امام زمانت هدیه بدی چه اتفاقی میفته؟ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا ❤️ انتـــظار فَـــرج و دیـــده تـــر ، ⇠⇠ کـــٰافےنیـــست... ⇇گـــریہ و أشـــک بہ هنـــگٰام سحـــر ⇠کـــٰافےنیـــست... □ آ؎ مَـــردم پـــســـر فـــٰاطـــمہۜ ⇩⇩⇩ ⇦تـــنهـــآســـت هنـــوز... قـــرن هـــٰا رفـــتہ و او مُنتـــظر مـــاســـت هَنـــوز... ➩ ﴿ســـلٰام مُـــولا؎ غَـــریـــبـــم𔘓⇉﴾ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا ﴿امـــٰام‌کـــاظـــم ﷺ𑁍﴾: خُـــوشـــا بہ حـــال شیـــعیـــآن مـــا، ⇠ در زمـــٰان غیبـــت قـــائـــمﷺ مـــا کہ↡↡ ⇇ بہ ریسمــٰـان مـــا تـــمسّـــک جُـــستہ انـــد۔۔۔ و بـــر مُـــوالات مـــا و بـــیـــزار؎ أز ◇◇دشمنـــان مـــا ۔۔ ❍↲ثـــٰابـــت‌ قـــدم مـــانـــده‌أنـــد. ⇦آنـــان أز مـــا هَستـــند ، ⇦⇦و مـــا أز ایشــٰـانـــیـــم. ‌⇨‌⇨ ↶📚اعـــلام‌الـــور؎ص⁴⁰⁷↷ «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم) #امام_زمان علی آقا جریان جمعه شب رو اینطور تعریف کرد: اون شب طبق معمول هم
(قسمت سوم) مرحوم علی‌آقا همیشه در مجالس اهل‌بیت علیهم‌الصلاةو‌السلام گلاب می‌پاشید این کار رو دوست داشت و به کس دیگه واگذار نمیکرد. یه بار که دوستان هیئت قرار گذاشتن برن مشهد، نیمه شب بود تو اتوبوس، یکی از دوستان به مداح گفت پاشو روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رو بخون. مداح شروع کرد روضه خوندن که یه‌دفعه دیدن علی‌اقا شروع کرد داد زدن آقا رو صدا می‌زد، دوید سمت در اتوبوس می‌خواست در رو باز کنه بره که گرفتنش، اصلا حالش دست خودش نبود. اون شب هر چی اصرار کردیم نگفت چی شده. ✨💫✨ بعدها جریان اتوبوس رو برام اینطور تعریف کرد: اون شب تو اتوبوس، وقتی مداح شروع کرد روضه‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رو خوندن، حال عجیبی پیدا کردم، به شدت گریه می‌کردم، حال توجه خوبی بود، همین‌جور که داشتم گریه می‌کردم یه دفعه دیدم یه آقای نورانی و زیبا، از قسمت درِ جلوی اتوبوس وارد شدند (من تقریبا عقب اتوبوس بودم) همین که چشمم به آقا افتاد شناختم، بلند شدم، آقا اومدن جلو نزدیک من. ✨💫✨ به من فرمودن: سلام علیکم علی‌اقا، روضه‌ی مادرم رو می‌خونن نمی‌خوای گلاب بپاشی؟ گفتم چرا آقا گلاب هم می‌پاشم، نمی‌تونستم تکون بخورم، بعد آقا برگشتند یه نگاهی به همه دوستان تو اتوبوس که مشغول عزاداری بودن کردند و از همون راهی که اومدن برگشتن. و دیگه آقا رو ندیدم، که یکدفعه به خود اومدم و شروع کردم آقا رو صدا زدن و دنبال آقا دویدم سمت در اتوبوس ولی آقا رفته بودند. 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا 🌹 بـــیـــآ کہ رَنـــج فـــرٰاقـــت بُـــریـــد، ⇦⇦ أمٰـــان مـــرٰا بہ یُـــمن آمَـــدنـــت تــٰـازه کـُــن، ⇦⇦ جهـٰــان مـــرٰا □بـــیــــــآ بـــهــٰـارحَقیـــقے و ❍↲أز سَـــراحـــســـٰان۔۔۔۔ بہ غَـــمـــزه‌ایے نَـــظـــر؎کـُــن، ⇦⇦ دَل خـــزٰان مـــرٰا «ســـلٰام مُـــولٰا؎غَـــریبـــم𔘓»➩ أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت سوم) #امام_زمان مرحوم علی‌آقا همیشه در مجالس اهل‌بیت علیهم‌الصلاةو‌السلام گلاب
مرحوم حاج محمد رضا سقازاده، که يکی از وعاظ توانمند بود، نقل می کند: روزی به محضر حاج ملاعلی همدانی مشرف گشتم و از او درباره مرقد حضرت زينب سلام الله علیها جويا شدم، در جوابم فرمود: روزی مرحوم حضرت آيت الله العظمی آقا ضياء عراقی که از محققين و مراجع تقليد بود، فرمودند: شخصی شيعه مذهب از شيعيان قطيف عربستان به قصد زيارت حضرت امام رضا علیه السلام عازم ايران می گردد. او در طول راه پول خود را گم می کند. حيران و سرگردان می ماند و برای رفع مشکل متوسل به حضرت بقية الله ارواحنافداه می گردد. ✨💫✨ در همان حال سيد نورانی را می بيند که به او مبلغی مرحمت کرده و می گويد: اين مبلغ تو را به سامرا می رساند. چون به آن شهر رسيدی، پيش وکيل ما حاج ميزاحسن شيرازی می روی و به او می گویی: سيد مهدی می گويد آن قدر پول از طرف من به تو بدهد که تو را به مشهد برساند و مشکل مالی ات را برطرف سازد. اگر او نشانه خواست، به او بگو: امسال در فصل تابستان، شما با حاج ملاعلی کنی تهرانی، در شام در حرم عمه ام مشرف بوديد... ازدحام جمعيت باعث شده بود که حرم عمه ام کثيف گردد و آشغال ريخته شود. شما عبا از دوش گرفته و با آن حرم را جاروب کردی! و حاج ملاعلی کنی نيز آن آشغال ها را بيرون می ريخت... و من در کنار شما بودم! ✨💫✨ شيعه قطيفی می گويد: چون به سامرا رسيدم و به خدمت مرحوم شيرازی شرفياب شدم، جريان را به عرض او رساندم. بی اختيار در حالی که اشک شوق می ريخت، دست در گردنم افکند و چشمهايم را بوسيد و تبريک گفت و مبالغی را برايم مرحمت کرد. چون به تهران آمدم، خدمت حاج آقای کنی رسيدم و آن جريان را برای او نيز تعريف نمودم. او تصديق کرد، ولی بسيار متأثر گشت که ای کاش اين نمايندگی و افتخار نصيب او می شد. 📗خصائص الزینبیه سيمای زينب کبری علیهاالسلام ص143 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2
ا༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀ا ❤️ ‌لـــــذّت شِعـــــر بہ آن أســـــت کِہ↡↡ ⇇ والٰا بــــٰـاشَـــــد۔۔۔ □‌هَـــــدف شِعـــــر ظُهـــــورِ ⇇" گـُــــل زهـــــرٰا ۜ "بــــٰـاشَـــــد... ‌جـــــٰان نـــٰــاقـــٰــابـــــل مـــٰــا نـــَــذر شُمـــٰــا، ۔۔۔﴿مَهــــﷺـد؎ جـــــٰان﴾ ◇‌علـّــــت هَستے مـــــٰا؛ ⇠⇠ حَضـــــرت مــــــولٰا بـــٰــاشَـــــد ۔۔۔!! «سـَــــلام‌مُـــــولٰا‌جــٰـــانــــَـم𑁍» أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 «داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇 @Manavi_2