eitaa logo
داروخانه معنوی
6.7هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
4.7هزار ویدیو
128 فایل
کانال داروخانه معنوی مذهبی ؛ دعا؛ تشرفات و احکام لینک کانال در ایتا eitaa.com/Manavi_2 ارتباط با مدیر @Ya_zahra_5955
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داروخانه معنوی
#احسن_القصص #تشرفات(قسمت اول) #امام_زمان ﷻ 💥حضرت آیت الله آقای حاج سید علی حسینی شاهرودی مرجع رسید
(قسمت دوم): ﷻ ...گفتم: حاج عبد الرحمن، متاسفانه آب نیست. تا این حرف را شنید به زمین نشست ما هم نشستیم. کم کم تشنگی بر عبد الرحمن غلبه کرد و از حرکت و تکلم افتاد. ما دو نفر برای اینکه قدر از تشنگی ایشان کم کنیم عبا را بر سر او نگهداشتیم که شاید با سایه ی آن از حرارت آفتاب جلوگیری کنیم. چند لحظه ای به همین حال بودیم، دیدیم که خیر، نمی شود و حاج عبد الرحمن در حال مرگ است، پاهای او را رو به قبله کشیدیم. حاج شیخ موسی گفت: آقا سید علی حالا چه باید بکنیم؟ گفتم: تو عبا را به هر طور که میدانی روی ایشان نگهدار تا من بروم شاید بتوانم وسیله ای یا ماشینی تهیه کنم. ✨💫✨ در آن زمان جاده ها آسفالته نبود و ماشین ها برای اینکه در رملها فرو نروند هر کدام از جایی حرکت می کردند،با اینکه ایامی زیارتی نجف اشرف بود و ماشین ها مسافر داشتند اما من هر چه به طرف آنها میدویدم هیچ کس اعتنایی نمی کرد. بالاخره مایوس شدم و برگشتم که خبری از حاج عبد الرحمن بگیرم. اما انقدر گرما بر من اثر کرده بود که چشمم آن دید اولیه را نداشت و گمان می کردم اسمان را دود فرا گرفته است. در همان حال مقتل حضرت سید الشهداء علیه السلام در خاطرم زنده شد که(حال العطش بینه وبین السماء کالدخان) یعنی حالت عطش طوری بر آن حضرت اثر کرده بود که جلوی چشمش تیره وتار شده بود. ✨💫✨ به هر حال رسیدم و دیدم حاج عبد الرحمان فوت نموده و حاج موسی هم در حال مرگ است، پا به قبله دراز کشیده و قادر به حرکت و صحبت نیست .تقریبا دوساعت به غروب آفتاب بود در آن هوای گرم،حاج عبد الرحمن مرده و حاج موسی هم نفس های آخر را می کشید، من هم قدرت نداشتم. از ته دل صدا زدم یــــــــاصــــــاحـــــب الــــــزمـــان بـــه فــریــــــادم بــــــرس. الله اکبر عجب حالی که هیچ وقت فراموشم نمی شود... 🔻ادامه دارد... @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 💚✨ آتش به جان آسمان ها می زند 🖤✨کودک بی شیر را بر دست بابا می زند 💚✨شیرخواره آمده میدان تیر حرمله 🖤✨طعنه بر حرف حسین و مشک سقا می زند 💚✨به رسم ادب هفتمین 🖤✨ماه محرم را با سلام بر 💚✨سرور و سالار شهیدان 🖤✨آقا اباعبدالله شروع میکنیم 💚✨اَلسلامُ علی الحُسین 🖤✨و علی علی بن الحُسین 💚✨وَ علی اُولاد الـحسین 🖤✨و عَلی اصحاب الحسین @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣ ❣﷽ ‏ ࢪوحُ و جٰانمآنـــــ فَدٰا؎ ؛ سوگوٰاࢪ؎هـــــآ و ࢪوضِـــــه‌هآ؎ غَریبـــــٰانه‌تآنــــ یٰا صآحب الزّمــ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌❀ـــآنـــــ یٰا ࢪبّ الْمَظلومــ بِدَمِ الْمَظلومــْ ؏َـــــجّل فَرجِ الْمَظلومـْ الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ 💚 @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چـــآدُࢪ تــُـــو ؛ نَـه بـَرا؎ نشـآنـــــ دٰادن فَقـر دَࢪ سریـآل هـآ؎ ڪِشــــــور مآستـــــ … نَـه لِبـآس مُتهمـآنـــ دٰادگـآه و زنـدٰانهـآ… چـآدࢪ تُو تـآج بَنـدگـے تُو أستـــــ … سَنـد زَهـرٰایے بـودَنـتْ ࢪٰا ؛ اِمضــآء مےڪنـد …! طَعنـه هـآ دِلسردتْ نَڪنـَد بـآنــو … بـٰا اِفتخـآࢪ دَࢪ کوچـه هـآ؎ شَهـر؛ قـَدمــ بـِزن …! گـآهـےڪه چـآدࢪت خـآکـے میشـود أز طَعنــه هــآ؎ مـَـردم شَـهــر … یآد چَفیـه‌هـآیے بٰاش … ڪِه برٰا؎چآدࢪ؎مآندنتـــْــ … خــونـے شُدند …! @Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مـــــآ بِہ فِطرتــِـــ خویـــــشْ بٰازڱشتیمــْ ، و دَࢪ آنـــْــ ‹ حُسیـــــنِ بنِ ؏ـَــــلی ﷺ› ٰࢪا یآفتیمــ۔۔۔ اینچِنیـــــنْ أستـــْــ ڪِہ حُسیـــــن نَدیدھ ؛ حُسیــ❤️ـــنْ ح‌ُـسین‌ْ ﷺمےڪُنیمـــ... 🕊 @Manavi_2
39 An sooye Marg (1398-3-7) Daneshgahe Ferdosi Mashhad .mp3
11.23M
📼 شرح و بررسی کتاب «آن‌ سوی مرگ» 📖 «» کتابی است که از طریق مصاحبه با افرادی که به نوعی مرگ را دیده و تجربه کرده‌اند، این حس و تجربه پیچیده را به خوانندگان ارائه می‌کند. 💠 قسمت 9⃣3⃣ @Manavi_2