فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♡┅═════════════﷽══┅┅
#استوری
شنبه۱۴۰۳/۱۱/۲۷
□ یہ روز میـٰــــا؎؛
⇇ســــٰـامون میـــــد؎دنیـــٰــا رو۔۔۔
◇یہ روز میــٰـــا؎؛
⇇کٰاش بِبینـــــم اون روزا رو..
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت اول): #امام_زمان 💥چنان وضع مالی بدی داشتم که زیارت مشهد مقدس هم برایم آرزو بود
#تشرف
#تشرفات (قسمت دوم):
#امام_زمان
سایر تشریفات انجام شد و ما عازم مکه شدیم. وقتی نگاهم به خانهٔ خدا افتاد احساس میکردم الان است که روح از قالبم خارج شود . جمعیت زیادی از زن و مرد با لباس سپید احرام گرد خانهٔ خدا می چرخیدند و همه یک صدا فریاد می زدند : "لبیک، اللهم لبیک"... حال دیگری داشتم، مثل قطره ای که به دریا می پیوندد، در میان جمع گم شده بودم و با آنها هم صدا.
✨💫✨
روز دهم اقامتمان بود ، من تمام آن روزها چشمم به اطراف بود تا شاید آن سید بزرگواری را که در عالم رؤیا دیده بودم ببینم،آن روز گوسفند زیادی از کاروانمان قربانی کردم و خستگی شدیدی بر من غلبه کرده بود که باعث کسالتم شد . همان روز مریض شدم و تب کردم ، دکتر گفت اصلا نباید حرکت کنم و گرنه دچار تشنج می شوم.
✨💫✨
عصر آن روز رئیس کاروان با چندنفر از دوستان آمدند که مرا به بیمارستان ببرند و خودشان برای انحام اعمال رمی جمرات بروند، من یک لحظه به هوش آمدم، صدای آنها را شنیدم که چه تصمیمی دارند، گفتم: آقا چند لحظه به من مهلت بدهید اگر خوب شدم، با شما می آیم ، در غیر این صورت بروید، حالا اگر ممکن است مرا تنها بگذارید.
همه بیرون رفتند، برای لحظاتی به خواب رفتم ، آن سید بزرگوار را دیدم که جلو آمد و فرمود: چه شده پسرم؟ چرا اینجا هستی؟ بلندشو با دوستانت برو اعمالت را انجام بده .
ادامه دارد...
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
#سلام_امام_زمانم❣
□شَـــــب أز دٰامـــــن آسمـــــآن،
⇠پٰـــــاک خـــــوٰاهد شُـــــد۔۔۔
و « زمستــٰـــان أز دِل تَقـــــویم...𔘓»
⇇زَمـٰــــان !
↫↫مُنتـــــظرِ ناگهـــــآن،
↶صِـــــدٰا؎ تــُـᰔــو أســـــت ۔۔↷
و جَهـــــآن بےصبرٰانہ تـُــــو رٰا آرزو مےکُـــــند!
مٰـــــا مُشتـــــآق؛⇩⇩⇩
⇦لَحـــــظہ؎ طوفــــٰـانےظُهوریـــــم!
﴿روزَت بِخیـــــرتنهـــــآ آرزو؎مُنتظرٰان۔۔✿﴾
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
◇◇تــُـــو میآیے..
⇠شَهیـــــدٰان بــــٰـازمےگـــــردَنـــــد...
↫↫و آویـــــنے
روٰایـَــــت میکــُـــند⇩⇩⇩
⇦فَتـــــح نـــــهٰایے رٰا۞⇉
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
#شهیدانه
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
ظهور و بداء.mp3
6.16M
🎙️#پادکست
✍ بازوهای منطقهای در جریان ظهور
💢 #سفیانی، نشانهای ثابت برای فهم جغرافیای ظهور
* بداء چگونه حاصل میشود؟
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
◇﴿ یــــٰـا أبــٰـــاصــٰـــالح ألمَهـــــد؎𔘓﴾!
_خـُــــدا أفـــــزون کــــُـند..
↫↫ دَر هِجـــــر تُـــــو
╰─┈➤
□□« صَبـــــر کــــَـم مـــٰــا رٰا۞»
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت دوم): #امام_زمان سایر تشریفات انجام شد و ما عازم مکه شدیم. وقتی نگاهم به خانهٔ
#تشرف
#تشرفات (قسمت سوم):
#امام_زمان
💥گفتم: آقا مریضم، تب دارم، نمی توانم از جایم بلند شوم. آقا دست مبارکش را روی پیشانی من گذاشت و فرمود : چیزی نیست، برو. گفتم: آقا قربانت گردم، شما گفتی یکی از نوادگان امام رضا علیه السلام هستی، اما خودت را معرفی نکردی؟ 👈فرمود: پسرم کمتر کسی مرا می بیند، من "امام زمان" شما هستم، و بعد سفارشی به من کرد،
✨💫✨
👈فرمود: به مردم بگو به یاد خدا باشند و در غم و شادی از خدا غافل نشوند. گفتم: آقا من داشتم می مردم، شما مرا از مرگ نجات دادید .
فرمود: نه پسرم، تو هنوز کار زیادی داری، "اخلاق و رفتار" خوبی که با مردم داری ، ادامه بده و هرگز از یاد خدا غافل نشو. از حضرت تشکر کردم و گفتم: آقاجان اینجا هم مرا تنها نگذاشتی. فرمود: همه به امر و دستور خداست، باید از خدا تشکر کنی.
✨💫✨
چشمم را باز کردم دیدم هنوز صدای بچه ها از پایین هتل می آید، بلندشدم کیسه را برداشتم، کیسه ام پر از سنگ بود، فکر کردم دوستانم برایم این کار را کرده اند، در صورتی که هیچ کدام هنوز سنگ جمع نکرده بودند، وقتی رسیدم پایین ، رئیس کاروانمان گفت: چرا بلند شدی؟ تو مریضی! جریان را برایش گفتم، او مرا بوسید و گریه کرد. این بود نمونه ای از الطاف امام زمان علیه السلام به من، که هم به طور معجزه آسایی سفر به مکه را برایم فراهم کردند و هم در آن شرایط سخت مرا شفا دادند.
📗مجله منتظران شماره ۲۵
🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
#سلام_امام_زمانم❣
﴿ألسّـــــلٰام؏َــلّیک،
یٰـــــاأبٰـــــاصآلِح ألمَهـــد؎ﷺ..𔘓﴾
↫اِ؎مَسیحـــــآ؎دِلِ
◇ " حَضـــــرتِ زَهـــراۜ۔۔𑁍"بَـــــرگـــــرد↬
↶بےتــُـــو تـــٰــا «صُبـــــح فَـــــرج۔۔۔𔘓» ،
◇خِیـــــر دَر ایـــــن دُنیـــــآ نیـــــست.↷
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
⇠آیّتاللهبهجَت(ره):
□فَرد؎ محضـــــرِ،
«امــــٰـام زمـٰــــان عجلاللهتعالیفرجہ»؛
مُشـــــرف شُـــــده بـــــود.
این آقــٰـــامےگـــُــفت کہ:
من ضَمـــــن صحبتهـــٰــایـــــم،
بہ حَضـــــرت عرض کــَـــردم،
خـــــیلے میـــــل دٰارم ،یک کار؎ أنجام دَهـــــم
کہ بـــــدٰانـــــم مورد توجّہ؎ شمـٰــــاست و
بدٰانـــــم أگر من آن کار رٰا أنجـٰــــام دهـــــم،
کٰار خوبے بـــٰــاشـــــد ۔۔
و مُورد پسنـــــد شمـــٰــا بــــٰـاشـــــد.
مُـــــدام ایـــــنهٰا را تکـــــرار کـَــــردم تــــٰـا
اینـــــکہ حَضـــــرت فـــَــرمودنـــــد:
یکے أز آن کارهایے کہ خِـــــیلے ،
مـــُــورد تـــــوجّہ وٰاقـــــع مےشَـــــود،
ایـــــن أســـــت کِہ بہ مَـــــحض اینکہ
صـــــدٰا؎ أذان بُلنـــــد شُـــــد،
دعــــٰـا؎ «اللَّهُـــــمَّ کُـــــن لِـــــوَلِیَّكَ...»
۔۔۔ رٰا بـــــخـــــوٰانے!
| -کتٰابحَضـــــرتحجـــّــت |
#سخن_بزرگان
#کلام_بزرگان
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
♡┅═════════════﷽══┅┅
_آه اِ؎ مـــ🌙ــآه،
بِہ آه دِل تَنهـــــآ بَرگرد۔۔!↷
⇦ بے تـُـᰔـــو هَر روز ،
□هَـــــوٰا؎ دِل مٰا بـــــٰارانےست۔۔۔✿⇉
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤
#امام_زمان
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #ذکر_دایم ‼️
👤 استاد #عالی
سعی کنید دائم به یاد #امام_زمان باشید
🌺ظهور بسیار نزدیک است🌺
🌴اللهم عجل لولیک الفرج🌴
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2
داروخانه معنوی
#تشرف #تشرفات (قسمت سوم): #امام_زمان 💥گفتم: آقا مریضم، تب دارم، نمی توانم از جایم بلند شوم. آقا دس
#تشرف
#تشرفات
#امام_زمان
💥آقای ولید بن عباس از اهل عربستان سعودی نقل می کند:
ما اهل تسنن بودیم و اهل تسنن اسم "فاطمه" و "زینب" را برای بچه ها خوب نمی دانند و عقیده دارند هر بچه ای به این نام باشد بزودی می میرد. اما من همسری داشتم که فاطمه نام داشت و در اولین زایمان دختری به دنیا آورد که فامیل من نام "حفصه" را برای دخترم انتخاب کردند. ولی من زیر بار نرفتم و اسم فرزندم را نیز "فاطمه" گذاشتم.
✨💫✨
بعد از سه سال فاطمه مریض شد، دخترم را خدمت قبر رسول اکرم صلی الله علیه و آله بردم و از ایشان شفا خواستم الحمدلله شفا دادند. بعد از برگشتن از حرم دخترم خوابید، خوابش طولانی شد. هرچه صدایش کردیم بیدار نشد. او را دکتر بردیم، دکتر گفت: بچه مرده است. دخترم را با اشک و آه همراه همسرم و سایر فامیل به غسلخانه جهت شستشو بردیم. بعد از چند دقیقه دیدم دخترم حرکت می کند و از من آب خواست.
✨💫✨
دخترم را بغل کردم. گفت: بابا خواب بودم در عالم خواب دیدم مردی پیش من ایستاده و دو رکعت نماز خواند، بعد از نماز دست مبارک را بر سر من مالید و گفت: بلند شو شما زنده می مانید و فعلا نمی میرید، به بابایت بگو: شیعه شود و مذهب سنی را ترک کند و این مساله باعث شیعه شدن من شد و سپس برای تشکر و قدر دانی عازم ایران و مسجد جمکران شدم.
📗جمکران تجلیگاه صاحب الزمان و ملاقات با امام عصر ص۲۸۵
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2