#سبک_زندگی
#حدیث_زندگی
#اخلاق_فردی
#خودسازی
#علم_آموزی
#جهاد
#کار
🌸 سه چیز با ارزش در پیشگاه حق
💠 پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله میفرماید:
🌿 «ثَلاثٌ تَخْرُقُ الحُجُبَ وَ تَنْتَهِی إلىما بَينَ يَدیِ اللَّهِ: صَرِيرُ أقلامِ العُلَماءِ وَ وَطیُ أقدامِ الُمجاهِدِينَ وَصَوتُ مَغازِلِ الُمحصَناتِ؛
🌷 سه چیز است که حجابها را پاره میکند و به پیشگاه عظمت خدا میرسد:
صدای گردش قلمهای دانشمندان به هنگام نوشتن!
و صدای قدمهای مجاهدان در میدان جهاد!
و صدای چرخ نخریسی زنان پاکدامن!»
✍️ الشّهاب في الحكم والآداب، ص 22.
✨شرح کوتاه✨
چه تعبیری عجیب و پر معنا! سه صداست که در اعماق هستی نفوذ میکند و طنین آن تا ابدیت پیش میرود و به پیشگاه عظمت پروردگار میرسد: صدای قلم، هر چند آهسته و کوتاه باشد، و صدای پای مجاهدان، و صدای چرخ نخ ریسی زنان با ایمان.
و در حقیقت اساس و پایهی یک اجتماع سربلند انسانی را نیز همین سه چیز تشکیل میدهد: دانش؛ جهاد؛ کار.
📚 (یکصد و پنجاه درس زندگی، تالیف حضرت آیتالله مکارم شیرازی)
🆔https://chat.whatsapp.com/GAO1jYgx2U9D3MV3UUt1mM
#سبک_زندگی
#تربیت_فرزند
#اصول_تربیت_فرزند
#علم_آموزی
🌸 اولاد حقیقی امیر کبیر
🌷 در ماه صفر سال 1267 ه.ق. به امیر کبیر اطلاع دادند که در پایتخت، چند بیمار مبتلا به آبله پیدا شده است که سعی و کوشش برای بهبود آنها مؤثر واقع نشده است و آنها مرده اند.
امیر از شنیدن این خبر به شدت نگران شد و بی درنگ دستور داد که در تمام شهر تهران و ولایات نزدیک، برنامه آبله کوبی اجرا شود تا بیماری گسترش پیدا نکند.
در آن روزها تزریق واکسن آبله و بیماری های دیگر مرسوم نبود و مردم راضی نبودند که واکسن پیشگیری این بیماری به آنها تزریق شود. از طرفی چند تن از مارگیرها و دعا نویس ها شایع کرده بودند که تزریق واکسن، موجب نفوذ اجنه در خون می شود و ممکن است شخص به جنون مبتلا شود.
چند روز پس از آغاز آبله کوبی به امیرکبیر خبردادند که مردم به علت جهل حاضر نیستند که واکسینه شوند. امیرکبیر دستور داد که هرکس حاضر نشود آبله بکوبد، باید پنج تومان جریمه به صندوق دولت بپردازد.
روزی پاره دوزی را که طفلش بر اثر بیماری آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر که جسد طفل را نگریست فریاد زد: ما که برای نجات بچه هایتان آبله کوب فرستادیم، وای از جهل و نادانی شما مردم! پس از آن امیرکبیر را گریه مجال نداد و هق هق گریست.
چندتن از اطرافیان خواستند او را آرام کنند، اما او گفت: ما مسؤول مرگ این مردم هستیم. اینها فرزندان حقیقی من هستند. مسؤول نادانی آنها نیز ما هستیم. اگر در هر کوی و برزن، مدرسه و کتابخانه دایر شود، جهل و نادانی ریشه کن می شود و مارگیرها و دعانویس ها می روند دنبال کارشان.
📚 [داستانهایی از زندگی امیر کبیر،ص47]
🆔 https://chat.whatsapp.com/GAO1jYgx2U9D3MV3UUt1mM