eitaa logo
شهیدسیدحسن‌نصراللّٰه 🇵🇸
99 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
948 ویدیو
21 فایل
•﷽ 💡هـم‌سنگࢪها : @sangar2 کـپـی؟! ذکــر پنــج صـلـوات -رَئیسی‌عَزیز‌، خَستِگی‌نمی‌شِناخت..!-
مشاهده در ایتا
دانلود
-ص۶۶،قسمت‌دوم(آخر) |همه‌فن‌حریف آن روزها آموزش محاوره عربی را تازه شروع کرده بودم و لهجه های شامی، عراقی خلیجی و مصری را با هم مقایسه میکردم. یک بار به او گفتم لهجه عراقی را خیلی دوست دارم و کم و بیش میفهمم ولی عربی لبنانی ها را اصلاً نمی فهمم و علاقه ای هم به یادگیری اش ندارم. گفت: «اتفاقاً عربی لبنانیها و سوری ها خیلی شیرین است و بعد تعریف کرد که یک بار با تقلید لهجه آنها از ایست بازرسی شان در یکی از مناطق سوریه به راحتی گذشته است. کتابی بود به نام «قصة الإنشاء للأطفال»، مخصوص آموزش عربی در مدارس سوریه من کپی این کتاب را از کلاس یکی از اساتید زبان عربی در تهران که در آن شرکت میکردم به دست آورده بودم محمودرضا نسخه اصلی اش را از سوریه آورد و داد به من من هم در قبالش یکی از کتاب های خودم را به او دادم. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۶۷ |پله‌پله‌تامیدان‌ِتکلیف غیر از من هیچ کدام از اعضای خانواده را از تصمیمش برای اعزام به سوریه مطلع نکرده بود و تا آخر نکرد حضور مستشاری بچه های سپاه اوایل جنگ در سوریه بسیار مکتوم بود برای همین محمودرضا به هیچ وجه درباره حضورش در سوریه چیزی نمی گفت. آن اوایل برای خداحافظی می آمد تبریز و به من میگفت که مثلاً فردا یا دو روز دیگر عازم هستم حضورش در سوریه حساب شده بود. از این لحاظ من جداً به او افتخار می کردم کسی نباید فکر کند پشت سر این رفتن ها تفکری نبوده. من قدم به قدم رشد فکری محمودرضا و رسیدنش به پختگی را از سالهای نوجوانی دیده بودم همیشه غبطه میخوردم، به موقعیتی که او برای مجاهدت داشت و من آن را نداشتم. من هیچگاه بابت رفتنهایش ممانعتی نکردم حتی به ذهنم هم خطور نکرد. اعتقاد داشتم هدفی که محمودرضا برای آن می رود، بزرگ تر از ما و همه چیز و حتی خود محمود رضاست. هر بار که برای خداحافظی می آمد تبریز به او میگفتم برو کار را درست انجام بده و جای مرا هم خالی کن و خدا ان شاء الله حافظ است.» این اواخر به او می گفتم:مواظب خودت باش. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۶۸ |آبروی‌جمهوری‌اسلامی‌می‌رود خودش تعریف میکرد به سوریها توپ ۱۰۶ داده بودیم. مدت ها بود نظامی های ارتش سوریه نقطه ای را با سلاحهای منحنی زن هدف گرفته بودند ولی نمی توانستند بزنند روزی که آمدم توپ را به آنها آموزش بدهم بنا بود اولین شلیک را هم خودم انجام بدهم تا آنها ببینند.» می گفت به نظامی های سوری گفتم همان نقطه ای را که نمی توانید بزنید، همان جا را هدف قرار می دهیم. میخواستم اجرای آتش بکنم که توی دلم گفتم: خدا کند به هدف بخورد. اگر نخورد آبروی جمهوری اسلامی می رود. برداشت من این است که محمودرضا آنجا به خودش بعنوان نماینده جمهوری اسلامی نگاه میکرد میگفت شلیک کردم و به هدف مورد نظر اصابت کرد. بلافاصله از بی سیم ها صدای فریاد خوشحالی بلند شد. میگفت: «نظامیهای ارتش سوریه دور ما حلقه زدند. چند دقیقه بعد سر و کله فرمانده شان هم پیدا شد. آمد از من پرسید: «شما درجه تان چیست؟ فکر میکرد من آدم مهمی هستم. گفتم: «من از نیروهای مردمی هستم میگفت بعد از اصابت توپ به هدف توی دلم گفتم خدایا شکرت که آبروی جمهوری اسلامی نرفت.» این جمله اش را هیچ وقت فراموش نمیکنم. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۶۹ |ازمیدان‌نظامی‌تامیدان‌سیاسی درباره وضعیت سوریه از او زیاد سؤال میکردم یک بار بحث کشید به ماندن یا رفتن بشار اسد پرسیدم با این اوضاع به نظرت بشار اسد رفتنی است یا می ماند؟ گفت: «اگر تا ۲۰۱۴ بماند، بعد از آن حتماً در انتخابات رأی می آورد در فضای رسانه زده آن روز که جو کاملاً علیه اسد بود و آمریکایی ها و وابستگان منطقه ای اش شدیداً به رفتن او اصرار داشتند، انتظار چنین جوابی را نداشتم گفتم: «از کجا معلوم تا ۲۰۱۴ بماند؟» گفت: «اگر ارتش سوریه کاملاً به اسد پشت کند باز هم حمایت مردمش را دارد. میگفت: مردم الان متوجه اهمیت امنیت شده اند و در انتخابات قطعاً به بشار اسد رأی خواهند داد.» بیشتر تعجب کردم اما او این حرفها را خیلی با اطمینان میزد. این روزها تحلیل هایش مدام یادم میافتد بصیرت سیاسی داشت و درباره اوضاع سیاسی درحد خودش آدم مطلعی بود و تحلیل داشت. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۰ |تکفیرعلیه‌مدل‌مقاومت‌شیعی یک بار از محمودرضا پرسیدم دولت سوریه موضعش درباره مقاومت چیست؟ اصلاً میشود سوریه را داخل جبهه مقاومت به حساب آورد؟ گفت: «وقتی آزادسازی یکی از مناطق در سوریه علی رغم تلاش ارتش به مشکل برخورده بود رزمندگان حزب الله وارد شدند و همراهی آنها با نیروهای ارتش سوریه منجر به آزاد شدن منطقه شد.» میگفت خود بشار اسد از این رزمنده ها دعوت کرده بود که بروند پیش او همیشه وقتی از او سؤال میکردم هدف از جنگ در سوریه چیست میگفت: هدف این است که مدل مقاومت ضد صهیونیستی در منطقه را که شیعی است عوض کنند. این همه سلاح تروریست ، امکانات و پول که ریخته اند آنجا برای همین است میخواهند مدل مقاومت شیعی در برابر اسرائیل را با مقاومت تکفیری سلفی جایگزین کنند. یک بار گفتم: «خب بعدش چطور میشود؟ مقاومت سلفی میخواهد با اسرائیل چه کند؟ گفت: «نمی دانم اما کشورهایی که از تکفیری ها حمایت میکنند نمیخواهند چیزی به نام مقاومت شیعی در برابر اسرائیل وجود داشته باشد. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۱ |هیچ‌جاگیر‌نمی‌آید! از شیعیان کشورهای لبنان، عراق، سوریه و.... دوستانی داشت و گاهی درباره شان چیزهایی میگفت یک بار پرسیدم: «شیعه های لبنان بهترند یا عراق؟» گفت: شیعه های لبنان مطیع و ولایت پذیرترند شیعیان عراق هم در جنگیدن و شجاعت بی نظیرند. دلشان هم خیلی با اهل بیت است طوری که تا پیش شان نام حسین و زینب را می بری طاقتشان را از دست میدهند. گفتم «شیعه های ایران کجای کار هستند؟ گفت: «شیعه های ایران هیچ جای دنیا گیر نمی آیند». [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۲ |بالباس‌نظامی‌درمحضربانو چند بار پیش آمد وقتی عکس های سوریه اش را نشان می داد، از او خواستم یکی دوتا عکس به من بدهد اما هیچ وقت نداد می گفت: تا امروز یک فریم عکس از بچه های سپاه در سوریه منتشر نشده. بگذار منتشر نشود. یکی از عکسهایی که خیلی اصرار کردم به من بدهد، عکسی بود که بعد از عملیاتشان در منطقه حجیره و پاکسازی مناطق اطراف حرم حضرت زینب از وجود تروریستها با لباس نظامی در صحن حرم گرفته بود. کیف کرده بود که با لباس نظامی توانسته داخل حرم عکس بگیرد میگفت خیلی دوست داشت که هرجور شده در حرم حضرت زینب یک عکس با لباس نظامی بگیرد. بالاخره با تمام محدودیتهایی که برای ورود به حرم با لباس نظامی وجود داشته به عشق حضرت زینب دل را زده به دریا و چند نفری با لباس رفته اند داخل بعد از شهادتش نگاه به این عکس کوهی از حسرت روی دلم میگذارد یک عمر زیارت عاشورا را لقلقه زبان کردیم و در پیشگاه امام حسین و اولاد و اصحابش ادعا کردیم که «یا لیتنا كُنَّا مَعَكُم» و به زبان گفتیم لبیک یا حسین و این اواخر باز هم با ادعا گفتیم «کلنا عباسک یا زینب و در گفتنمان ماندیم که ماندیم.....» [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-بسم‌ربِّ‌الجهاد-
-ص۷۳ |خوف‌تکفیرازسپاه‌خمینی خوف تکفیر از سپاه خمینی یک بار عکس هایی را که خودش آنجا از دیوار نوشته های تکفیری ها و رزمندگان ارتش سوریه گرفته بود نشانم داد. بین آنها عکس یکی از رزمنده های ایرانی بود که داشت شعاری به زبان عربی روی دیوار می نوشت. به این عکس که رسیدیم محمودرضا گفت: این بعد از نوشتن شعار زیرش نوشت: «جیش الخميني في سوريا». این را که گفت زد زیر خنده گفتم به چی می خندی؟» گفت: «تکفیری ها از ما و نام امام خمینی یه خیلی می ترسند.» بعد تعریف کرد که: یک روز در یکی از محلاتی که اهالی اش آنجا را ترک کرده بودند. متوجه پیرمردی شدیم که سرگردان به این طرف و آن طرف می دوید. رفتیم جلو و پرسیدیم چه شده؟ گفت پسرش مجروح است و در خانه افتاده ولی کسی نیست که کمک کند. با تعدادی از بچه ها رفتیم داخل و دیدیم پسرش یکی از همین تکفیری هاست. هیکل درشت ریش بلند و لباس چریکی به تن داشت. يك گوشه افتاده بود و خون زیادی از پایش رفته بود تا متوجه ما شد شروع کرد به داد و فریاد کردن و هر چه از در دهانش درآمد نثار ما کرد! همین طور که داشت فریادمی زد و بدوبیراه میگفت یکی از بچه ها رفت نزدیکش و توی گوشش گفت: می دانی ما کی هستیم؟ ما ایرانی هستیم. این را که گفت دیگر صدایی از طرف در نیامد. [۱-سپاه خمینی در سوریه] [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۵،قسمت‌اول |لهجه‌ترکی‌عربی چند نفر از رزمنده های مقاومت، فیلمی از محمودرضا در سوریه ضبط کرده بودند که در آن نحوه بازو بسته کردن قطعات توپ ۱۳۳ آموزش می داد. توی این فیلم فقط دست های محمودرضا داخل کادر است، به اضافه صدایش که با عربی محلی نحوه کار را توضیح می دهد. بار اولی که این فیلم را می دیدم، صرفاً از صدایش فهمیدم محمود رضاست؛ چون تصویری از چهره او از اول تا آخر فیلم وجود ندارد. چند دقیقه که تماشا کردم برگشتم و به محمودرضا که مشغول کار خودش بود گفتم بابا عربی! این دیگر چیست؟» گفت: برای یک عده از بچه ها توپ را آموزش داده بودم. گفتند این طوری یادمان نمی ماند يك بار دیگر توضیح بده فیلم بگیریم. من هم توضیح دادم فیلم گرفتند که داشته باشند و اگر جایی لازم شد از فیلم استفاده کنند» گفتم: «کو؟ کجا هستند این بچه ها؟» گفت: همین جا هستند. حرف نمی زنند تا شناسایی نشوند.» گفتم: خودت که لو رفته ای با این لهجه ترکی عربی قاطی!» خندید. گفت: لهجه ام که خیلی ضایع است ! الان که دارم گوش می کنم می بینم این بنده خداها چقدر توی دلشان خندیده اند.» [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۶،قسمت‌دوم(آخر) |لهجه‌ترکی‌عربی البته این را به شوخی میگفت من تا حدودی با لهجه های محلی عربی آشنا هستم و مقدار تسلط محمودرضا به عربی را می دانستم. محمودرضا توی این فیلم قطعات توپ را با حوصله زیاد یکی یکی باز می کند. می چیند روی زمین و نام گذاری میکند. در آخر فیلم که کار تمام میشود با همان عربی محلی میگوید: «صار فارغ، خلاص!» یعنی تمام شد! آن قدر موقع دیدن فیلم از تکلمش به عربی محلی کیف کرده بودم که آن را دو بار از اول تا آخر دیدم. آخر سر هم یواشکی برای خودم کپی کردم بعداً که فلش مموری را با خودم آوردم تبریز و باز کردم تا فیلم را بریزم روی لپ تاپ دیدم محمودرضا هم یواشکی آن را از مموری پاک کرده است. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345
-ص۷۷ |گرا با گوگل‌ارث سهیل کریمی میگفت محمودرضا در حلب برای تعیین گرا از نرم افزار گوگل ارث کمک می گرفت اما خمپاره ها به جایی که باید می خوردند، نمیخوردند. میگفت: «محمودرضا متوجه شده بود که مختصات گوگل ارث برای جاهایی مثل سوریه و عراق خطا دارد. معتقد بود که این خطا عمدی است. محمودرضا مقدار این خطا را در آورده بود و بعد از آن مقدار این خطا را در نظر می گرفت و آتش میکرد و جایی را که میخواست میزد. [کتاب‌توشهیدنمی‌شوی-روایت‌هایی‌از‌زندگی‌ شهیدمحمودرضابیضائی-احمدرضابیضائی] ! ▹ · – · – · – · 𖥸 · – · – · – · ◃ @sajed31345