شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 #قسمت_چهل_و_ششم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : خواستگاری پدرم هر چن
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠 #قسمت_چهل_و_هفتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : تو یه احمقی
همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم ...
- آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟ ...
- نه ... اون نجیب تر از این بود بگه ... من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط یه احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده ...
و بعد رو کرد به آرتا و گفت ...
- مگه نه پسرم؟ ...
تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ...
- من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ...
دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ...
- آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که ...
- من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن ... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ...
دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ...
حرف زدن های آرتا که تموم شد ... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ...
- خوب، جوابت چیه؟ ...
⬅️ادامه دارد...
@Martyrs16
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
شهدایی
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 🌹🍃🌹🍃🌹 🍃🌹 🌹 💠 #قسمت_چهل_و_هفتم داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : تو یه احمقی همون طو
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹
💠 #قسمت_آخر داستان جذاب و واقعی ✅🌹 #قیمت_خدا 🌹✅ : نام های مبارک
من بیشتر از هر چیز نگران آرتا بودم ... ولی لروی چنان محبت اون رو به دست آورده بود و باهاش برخورد کرده بود که در مدت این دو سال ... آرتا کاملا اون رو به عنوان یه دوست و یه پدر پذیرفته بود ... هر چند، احساس خودم هم نسبت به لروی همین طور بود ...
مهریه من، یه سفر کربلا شد ... و ما به همراه خانواده هامون برای عقد به آلمان رفتیم ... مرکز اسلامی امام علی "علیه السلام" ...
مراسم کوچک و ساده ای بود ... عکاس مون دختر نوجوان مسلمانی بود که با ذوق برای ما لوکیشین های عکاسی درست می کرد ... هر چند باز هم اخم های پدرم، حتی در برابر دوربین و توی تمام عکس های یادگاری هم باز نشد ...
ما پای عقدنامه رو با اسم های اسلامی مون امضا کردیم ... هر چند به حرمت نام هایی که خانواده روی ما گذاشته بود... اونها رو عوض نکردیم ... اما زندگی مشترک ما، با نام علی و فاطیما امضا شد ... با نام اونها و توسل به نام های مبارک اونها ...✅
پایان🌺🌺🌺
@Martyrs16
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹🍃🌹
✨🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
22.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 #داستان_صوتی ( #میدان_مین )
♦️ علی : نگران شایعه پایان جنگم! نمیدونم چی قراره بشه؟! از طرفی میدونم این بعثیهای عراق به هیچ عهدی پایبند نیستن...
♦️ حسین :اگه قراره تمومش کنن پس چرا باز باید عملیات کنیم؟! الان باز کلی از بچه های مردم شهید میشن! من شنیدم ابراهیم همت و مهدی باکری هم مخالف این عملیاتن !!
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]
📸 شهادت یک سرباز پلیس در درگیری با اشرار مسلح
🔹شب گذشته مأموران انتظامی استان بوشهر در بندر گناوه، با تعدادی شرور که قصد ناامنی را داشتند به صورت مسلحانه درگیر شدند.
🔹اشرار مسلح که از اقدامات شرورانه خود ناکام مانده با استفاده از تاریکی هوا متواری شدند.
🔹در این درگیری سرباز «سیدنوید موسوی» بر اثر اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل و ستوانیکم «جلیل درازه» مجروح شد.
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]
#سیره_شهدا🦋
🍃همیشه در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت میگرفت و همه افرادخانواده ی او شیفته این اخلاقش بودند.
🍃خوش خنده بود و تبسم از لبانش محو نمیشد هر زمانی که از خواب بیدارش میکردم تا چشمانش را باز میکرد لبخندی به من میزد و سلام میداد؛ هیچ وقت عصبانی نمیشد.
🍃از لحاظ مالی ( در دوران کودکی تا ازدواج )خانوادهاش را درک کند ؛مثلا اگر دوست داشت اردوی مشهد برود و ما هزینهاش را نداشتیم اعتراضی نمیکرد و با دوستانش همراه نمیشد؛ در همه شرایط احترام من و پدرش را حفظ میکرد.
🍃ارادت خاصی به امام حسین(علیه السلام) و حادثه عاشورا داشت، همیشه ایام محرم و صفر در دستههای عزاداری پابرهنه شرکت میکرد و اصلا اهل تکبر و غرور نبود و در با حضور شهید شیری در جایی غیبت انجام نمیگرفت.
🍃اهل صله رحم بود و هفتهای یکی دوبار به منزل خواهرش میرفت و وقتی متاهل شد زیاد به دیدن ما میآمد.
🍃زکریا به خانوادههای مستمند به خصوص برای تهیه جهیزیه کمک میکرد خانواده ی او این موضوع را پس از شهادتش متوجه شدند.
#شهید_زکریا_شیری
#سالروز_ولادت
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]
#معرفی_شهدا❤️
نام : منصور
نام خانوادگی : عباسی هفشجانی
نام پــــدر : محمد
تاریخ تولد : ۱۳۳۶/۱/۹ - هفــشجــان🇮🇷
دیـن و مذهب : اسلام شیعه
وضعیت تأهل : متأهل
شـغل : پاسدار
ملّیت : ایرانی
تاریخ شهادت : ۱۳۹۶/۹/۱۰ - البوکمال🇸🇾
مــزار : گلـــزار شهـــدای شهـرکُــــرد
توضیحات: رزمنـــده و جانبـــاز دفــــاع مقدس، برادر شهید دفاعمقدس آیتالله عباسیهفشجانی ،بازنشستـه سپــــاه پاســــداران، جانبــــاز مدافــــع حـــــرم
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]
9.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فیلمی از فرمانده گروهان حضرت علی اکبر شهید #مهدی_صابری
#غلامحسین
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهکردهایمبرایراهشان؟!💔
#تلنگرانه
#شهیدانہ🌱
#یادشھداباذڪرصلوات
#کانال شهدایی
*اللهمعجـللولیڪالفـرج*
[@Martyrs16]