eitaa logo
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
1.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
472 ویدیو
50 فایل
❁﷽❁ صفحه اطلاع‌رسانی فعالیت‌ های 👇 🚩 هیـئت حضرت علےاکبر ﴿ع﴾ 📡 پایگاه بسیج حضرت علےاکبر و کوثر 🌐 مـوکب شهیدان ایرلو ⁦❤️⁩ مرکز نیکوکاری مهر ماندگار 🎭 کانون فرهنگے هنرے نیکان 📜موسسه دارالتحفیظ مهدویت zil.ink/masjedaliakbarqarchak 🗣️ @A_Masjed_A_Q
مشاهده در ایتا
دانلود
🕕 💠🌷💠 ‍ 🤲🏻 و کوچه های ساکتش، حرم و غربتش، سرداب مقدس و امام غائب از نظر دل زائر و بغض انتظار، دو رکعت نماز و دعای فرج... ✌🏻همه را مدیون مدافعانی هستیم که با جانشان، امنیتِ جانمان را تأمین می کنند. آنان که به عشق ائمه اطهار هر جا زنگ خطری به صدا درآمد، جان بر کف حاضر شدند. 🌷مهدی نوروزی از همان مدافعانی است که جسارت به حرم های سوریه، سامرا و ظلم به خانواده های شیعه را تاب نیاورد و برای دفاع راهی شد. 💪🏻شجاعتش باعث شد تا به او لقب بدهند. خط شکن بود و هر جا که نیروها در تنگنا بودند، چشم امیدشان به فرمانده بود تا خط محاصره را بشکند و همه چیز ختم به خیر شود. 💍 از دعای همسر در خطبه عقد تا دعای مادر در زیر قبه شش گوشه به شهادتش ختم می شد. 🌌 شب های جمعه از سامرا به می رفت، با بغض می خواند، روضه می خواند و گریه می کرد شاید در روضه علی اصغر، محمد هادی اش را به شش ماهه حسین (ع) سپرد و از او دل کند. 🎒 بعد از زیارت در جست و جوی شهادت راه سامرا را پیش گرفت و آخر هم شهد شهادت نصیبش شد. 🕊️ آخرین نفس را به یگانگی معبود شهادت داد و و با ذکر «لا اله الا الله» شهید شد. 🏴 او رفت و حالا دل داغدار خانواده باقی مانده و حرف های عده ای که نمکِ روی زخم است و محمد هادی که سخت برای پدر دلتنگ است. 📝 راستی اگر فرزندانتان با آرامش بابا نان داد را می نویسند‌، بخاطر این است که بابای محمد هادی با عشق جان داد. 🌷 🎂 ایام ولادت 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
❤️خوشا جانی که جانانش حسین است 💚خوشا دردی که درمانش حسین است ❤️خوشاعشقی که سامانش حسین است 💚خوشا مُلکی که سلطانش حسین است ❤️اَلسَّلامُ‌عَلَيْكَ يااَباعَبْدِاللّهِ و َعَلَى‌الاَْرْواحِ 💚الَّتى حَلَّتْ بِفِنآئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ‌اللّهِ ❤️اَبَداً ما بَقيت و َبَقِىَ‌اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا 💚جَعَلَهُ‌اللّهُ اخِرَالْعَهْدِ مِنّی لِزِيارَتِكُمْ، 💙اَلسَّــلامُ عَلَى‌ الْحُسَــــــيْنِ ❤️وَ عَلىٰ عَلِىِّ‌ابْنِ الْحُسـَــــيْنِ 💙وَ عَلىٰ اَوْلـــٰادِ الْحُسـَــــيْنِ ❤️وَ عَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَـــــيْنِ 💙وَ عَلیٰ‌ عَبـّاسِ الْحُسَــــــيْنِ ❤️وَ عَلیٰ زِیْنَــبِ الْحُسـَـــــيْنِ 💙وَ عَلیٰ کُلْثـوُمِ الْحُسـَـــــيْنِ ...💔 🚩"هیأت‌ حضرت علی اکبر علیه السلام"🚩 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
🌌 بود؛ دلش هوایی زیارت، قدمهایش راهی ؛ 👥 بین راه با مرد عربی همراه شد. گرم صحبت شدند. سوالی پرسید؛ سوالی که تا آن لحظه جوابی برایش نیافته بود. عرب ناشناس اما جوابش را گفت؛ دقیق و موشکافانه؛ حتی گواه حرفش را هم گفت: 📗 فلان کتاب، فلان صفحه، فلان سطر؛ 💭 به فکر فرو رفت: ❓نکند این مرد، امام زمان باشد؟ 👁️ پرسید: می شود را دید؟ جواب شنید: 🤝🏻 چطور نشود؟! اکنون دستش در دستان توست! 💭 جواب امام، هوش از سر علامه حلی برد؛ زمین افتاد؛ 👁️ به هوش که آمد، آن غریبه ی آشنا را دیگر ندید. 🌴 به خانه برگشت؛ 📚 سراغ کتاب‌هایش رفت؛ پاسخ سوالش را یافت؛ 📖 همان کتاب، همان صفحه، همان سطر! 📚 عبقری الحسان، ج ۶، ص ۲۵۵. 👣 راه دیدار باز است! ⛔ اگر با حجاب گناهانمان مسدودش نکرده باشیم... 🚩"هیأت‌ حضرت علی اکبر علیه السلام"🚩 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
⚜️ علامه مامقانی می نویسد : 🌴 هنگامی که قاصد (علیه السلام) به مدینه آمد تا خبر واقعه را به مردم مدینه بدهد با حضرت (سلام الله علیها) مواجه شد. 🌷 حضرت ام البنین فرمود: از حسین (علیه السلام) خبری بده! 👳🏻‍♂️ (او از جواب دادن طفره رفت و) گفت: ✋🏻 چهار پسرت (عباس، عبدالله، جعفر، عثمان) در کربلا شهید شدند! 🌷 حضرت ام البنین (سلام الله علیها) فرمود: ▪️«قَطَّعْتَ نِیاطَ قَلْبِی، اَوْلادِی وَ مَنْ تَحْتَ الْخَضْراءِ کُلُّهُمْ فَداءً لاَِبِی عَبْدِ اللّهِ الْحُسَیْن، اَخْبِرْنِی عَنْ اَبِی عَبْدِ اللّه عَلَيْهِ السَّلَام‏»؛ ▪️«رگهای دلم را بریدی! (من کی از فرزندان خودم پرسیدم؟) فرزندانم و هر کس زیر آسمان کبود است، همه فدای حسین (علیه السلام)؛ از حسین به من خبر بده!» 🏴 و چون خبر شهادت (علیه السلام) را شنید صیحه ای کشید... ⚜️ علامه مامقانی در ادامه می نویسد: ✍🏻 و این علاقه شدید حضرت ام البنین نسبت به اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، (علاقه مادر فرزندی نبود بلکه این علاقه) فقط به خاطر آن بود که حسین، امام او بود. 📚 تنقیح المقال ، ج ۳، ص ۷۰ 🚩"هیأت‌ حضرت علی اکبر علیه السلام"🚩 💻 @Heyat_aliakbar_gharchak
مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک
🕯️ ‌امام زمان (عج) روضه مى خواند! 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🦋 شهيد عظيم الشاءن واعظ اهلبيت (عليهم السلام) (رضوان اللّه تعالى عليه) نقل فرمود كه خود مرحوم ملا احمد مقدس اردبيلى فرمود: 🌴 با طلاب ها پياده كربلا مى آمديم (اوقات زيارتى حضرت اباعبداللّه (ع) كه مى شود از نجف ده تا ده تا، بيستا بيستا، حركت مى كنند و مى آيند) در بين راه يك آقا طلبه اى بود كه گاهى براى ما روضه مى خواند كه (ع) يك نمكى در حنجره اش گذاشته بود. 🕌 مى فرمايد: آمدم كربلا زيارت بود از بسكه ديدم زائر آمده و شلوغ است، گفتم: داخل حرم نروم با اين طلبه ها مزاحم زوار از راه دور آمده نشويم. 📖 گفتم: همين گوشه صحن مى ايستم زيارت مى خوانم، طلبه ها را دور خودم جمع كردم يك وقت گفتم: طلبه ها اين آقا طلبه اى كه در راه براى ما روضه مى خواند كجا است؟ 👥 گفتند: آقا در بين اين جمعيت نمى دانيم كجا رفته است!! 👣 در اين اثناء ديدم يك عربى مردم را مى شكافت و به طرف من آمد و صدا زد ملا احمد مقدس اردبيلى مى خواهى چه كنى؟ ✋🏻 گفتم مى خواهم زيارت اربعين بخوانم! 📖 فرمود: بلندتر بخوان من هم گوش كنم! 👌🏻زيارت را بلندتر خواندم يكى دو جا توجه ام را به نكاتى ادبى داد... ❓وقتى كه زيارت تمام شد به طلبه ها، گفتم: اين آقا طلبه پيدايش نشد؟ 👥 گفتند: آقا نمى دانيم كجا رفته است... ❓ يك وقت اين عرب بمن فرمود مقدس اردبيلى چه مى خواهى؟ ✋🏻گفتم: يكى از اين طلبه ها در راه براى ما گاهى روضه مى خواند، نمى دانم كجا رفته، مى خواستم اينجا بيايد و براى ما روضه بخواند. ❓آقاى عرب بمن فرمود مقدس اردبيلى مى خواهى من برايت روضه بخوانم؟ ⁉️ گفتم: آرى آيا به روضه خواندن واردى؟! 🕌 فرمود: آرى كه در اين اثناء ديدم عرب رويش را به طرف ضريح اباعبداللّه الحسين (ع) كرد و از همان طرز نگاه كردن ما را منقلب كرد... ✋🏻 يكوقت صدا زد يا اباعبداللّه نه من و نه اين مقدس اردبيلى و نه اين طلبه ها هيچ كدام يادمان نمى رود از آن ساعتى كه مى خواستى از خواهرت زينب (عليهاالسلام) جدا شوى... 👁 در اين هنگام ديدم كسى نيست فهميدم اين عرب مهدى زهرا(عليهاالسلام ) بوده... واقعا ساعت حساس و عجيبى بود. (۱) 📚 پی نوشت : ۱. مرحوم كافى 📘 کرامات الحسینیه ، جلد ۱ ، على مير خلف زاده 🕌 "مسجد حضرت علی اکبر ﴿ع﴾ قرچک" 🆔 @Masjed_aliakbar_gharchak