هدایت شده از تبلیغات عجایب
من #بهارم...ی #دختر_خوشکل که داخل ی خانوادهی پولدار بدنیا اومدم بابام دیوانهوار دوستم داشت جوری که اگه لب تر میکردم از شیر مرغ تا جون ادمیزادو برام مهیا میکرد. اینقد که همیشه همچی برام مهیا بود و هیچوقت نه نشنیده بودم تحمل ذرهی مخالفت یا شنیدن ی نه کوچیک رو هم نداشتم....گذشتو من بزرگ شدم و از بخت بدم #عاشقِ پسر عمهم شدم و وقتی بهش عشقمو اعتراف کردم دست رد به سینهم زد و گفت ما بدرد هم نمیخوریم بد غرورم شکست. و کینهشو به دل گرفتم.یروز متوجه شدم که اون عاشقِ یه دختر شده هرچی نگاش کردم من از همه لحاظ از اون سرتر بودم ولی نمیدونم اون چی داشت که میثاق عاشقش شده بود و الان وقت انتقام بود. برای همین نقشه کشیدم و دخترِ رو برای مدتی گمُ گور کردم. به چشم خودم دیدم که میثاق دیوونه شد و در به در دنبالش میگشت.از فرصت استفاده کردم و به بهانهی کمک میثاقو کشوندم جایی و چیزیو بهش نشون دادم که تا مرز سکته رفت و از هوش رفت.. وقتی به هوش اومد فهمید.. 🙈🙊
https://eitaa.com/joinchat/2720007473C234ed7eb97
#محدودیتِعضوگیریداره😱📵