🌿 قسمت_صد_بیستم
#بخش_اول
_شهید محمد صادق محمدی
اسم برایم به شدت آشناست .
چند باری آن را زیر لب زمزمه میکنم .
جرقه ای در ذهنم میخورد و تازه به یاد می آورم .
این نام را پشت عکسی خواندم که از بین کتاب چشم هایش افتاد ، کتابی که از کتابخانه سجاد ، روزی که بی اجازه به اتاقش رفتم برداشتم .
سجاد بی محالا به چشم هایم خیره میشود
_میخوام دفعه بعد که با هم اومدیم بیرون ببرمتون سر مزارش تا انتخابمو نشونش بدم .
خجالت زده چشم از او میگیرم و به قدم های کوتاهم میدوزم .
اما سجاد همانطور که به من نگاه میکند لبخند کوچکی گوشه لبش جا میدهد .
با ورم نمیشود من همان آدمی هستم که کمتر از یک سال پیش ، وقتی از تپه افتادم ، برای دیدن پاهایم با سجاد بحث میکردم و حالا از خجالت حتی نمیتوانم نگاهش کنم .
سجاد نگاهش را از من میگیرد و دور تا دورمان میچرخاند .
از حرکت می ایستد و من هم به تابعیت از او می ایستم .
_انقدر غرق حرف زدن بودم که زمان و مکان از دستم دَر رفت .
با پایان حرف سجاد سر بلند میکنم و نگاهی به دور و اطراف می اندازم .
حق با اوست .
تقریبا ۱ ساعت است که داریم قدم میزنیم .
سجاد به نیمکتی که نزدیکمان است اشاره میکند .
_بفرمایید بشینید من الان میام
بی هیچ حرف و سوالی سر تکان نیدهم و مینشینم .
سجاد با قدم های بلند و سریع از من دور میشود .
به رفتنش چشم و با لبخند نگاهش میکنم .
با هر بار دیدن و حرف زدن با او به تصمیمم مصمم تر و به انتخابم افتخار میکنم .
یاد شعر امیر خسرو دهلوی می افتم و آن را زیر لب زمزمه میکنم
+لذت وصل نداند مگر آن سوخته ای
که پس از دوری بسیار به یاری برسد
چقدر این شعر وصف حال من است .
چقدر از داشتن سجاد خوشحالم و چقدر خوب سختی هایم و روز های پر فراز و نشیبم جبران شد .
با صدای پایی سر بلند میکنم .
سجاد با ۲ لیوان بزرگ آب هویج به من نزدیک میشود .
لبخندش را حفظ کرده و چشم هایش برق شادی میزنند .
کنارم مینشیند و بعد از صحبت کوتاه و خوردن آب هویج ، به خاطر نزدیک شدن به غروب ، بلند میشویم و عزم رفتن میکنیم .
سجاد کمی دورتر از خانیمان ماشین را پارک میکند.
قبل از اینکه فرصت پیدا کنم چیزی بگویم دست میبرد و در داشبورد را باز میکند .
جعبه ای کوچک از آن بیرون میکشد و به سمتم میگیرد .
ذوق زده چشم به جعبه میدوزم .
جعبه ای کرم رنگ با طرح قلب های کوچک قرمز .
ادامه دارد ..
🌿 قسمت_صد_بیستم
#بخش_دوم
جعبه ای کوچک از داشبورد بیرون میکشد و به سمتم میگیرد .
ذوق زده چشم به جعبه میدوزم .
جعبه ای کرم رنگ با طرح قلب های کوچک قرمز .
قهوه ای چشم هایش را به چشم هایم گره میزند
_یه هدیه ناقابله . لطفا تو خونه بازش کنید
سر تکان میدهم و جعبه را از دستش میگیرم .
شادی ام را با لبخند عمیقی به سجاد منتقل میکنم و از ته دل تشکر میکنم .
از ماشین پیاده میشوم و قبل از ورود به خانه برایش دست تکان میدهم .
سجاد لبخند مهربانی تحویلم میدهد و متقابلا دست تکان میدهد .
گرچه دل کندن از او برایم سخت است اما به ذوق باز کردن اولین هدیه ای که از سجاد سجاد گزفتم وارد خانه میشوم .
به محض ورود به خانه سلام میکنم و سریع به سمت اتاقم میروم .
قبل از بستن در اتاقم میگویم
+من یه ربع دیگه میام ، هر حرف و سوالی داشتید اونموقع در خدمتم .
و بعد در اتاق را میبندم .
مطمئنم پدر و مادرم با چهره هایی متعجب به در اتاق خیره شده اند .
بی خیال روی تخت مینشینم و جعبه را از زیر چادرم بیرون میکشم .
لبخندی از سر شادی میزنم و در جعبه را باز میکنم .
با دیدن هدیه ابرو بالا می اندازم و لبخند عمیقی میزنم .
تسبیح تربت دست ساخته ای است .
تسبیح را بر میدارم .
زیر تسبیح کاغذ کوچکیست .
با دقت نوشته روی کاغذ را میخوانم
《تسبیح تربت کربلا ، آخرین هدیه رفیق شهیدم به من . خیلی برام عزیزه لطفا خوی ازش مراقبت کنید》
لبخندم عمیق تر میشود و بی اختیار بغض میکنم .
هدیه اش ارزش مالی ندارد اما ارزش معنوی زیادی دارد .
این علاقه سجاد را نشان میدهد که حاضر شدا این هدیه ی ارزشمند را به من بدهد .
تسبیح را میبوسم و میبویم و دوباره داخل جعبه قرار میدهم .
♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡
روی تخت کنار شهریار مینشینم
+بفرمایید در خدمتم
پاسخی دریافت نمیکنم .
شهریار به زمین خیره شده و در فکر فرو رفته .
میخوانمش
+شهریار
با اجبار نگاهش را از زمین میگیرد و به من میدوزد
_بله ؟
یک تای ابرویم را بالا میدهم
+گفتی کارم داری
سر تکان میدهد
_آها ، آره راس میگی . یه لحظه حواسم پرت شد .
بعد از مکث کوتاهی میگوید
_برای مراسم عقدت شهروز نمیاد
متعجب نگاهش میکنم .
خبرش خبر خاصی نیست .
اگر بیاید تعجب میکنم .
حتی اگر هم بیاید با هدف کنایه زدن و زَهر کردن مراسم به کامم می آید .
پس نبودش به نفع من است .
ادامه دارد ...
❣ @Mattla_eshgh
https://www.instagram.com/p/COaIovkh0UJ/?igshid=1kc9vvokmg1w9
برای کسایی که میخواهید به نیابت از اونها زیارت امام رضا (ع) انجام بشه
به پیج بالا برید و کامنت بذارید
مطلع عشق
#پروفایل #حجاب ❣ @Mattla_eshgh
پستهای روز دوشنبه( حجاب و عفاف )👆
پستهای سه شنبه ( #امام_زمان (عج) و ظهور)👇
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
#فایل_صوتي_امام_زمان ۶۵
💢با امانتهایی که خدا بهمون داده؛
چه کرده ایــم؟
✳️ با خودمون، با روحمون،
با سلامتِ بدنمون،
با قرآن، با آخرین فرستاده اش...
چقدر امانت دارِ خوبی بودیم؟👇
@ostad_shojae
مطلع عشق
#رمان_محمد_مهدی 68 💠 بالاخره شبی که همه منتظرش بودن فرار رسید شب تولد امام زمان (عج) ✳️ برای آقا
#رمان_محمد_مهدی 69
🔰 حاج آقا ابتدای صحبتش به مردم گفت بلند بشن و همه رو به قبله و با احترام دعای سلامتی امام زمان (عج) رو زمزمه کنن
یک نکته مهم و البته مستحبی رو هم فرمودن و اینکه در مفاتیح نوشته شده قبل از شروع به خواندن دعای سلامتی ، ابتدا حمد خدا رو به جای بیارین که میشه با گفتن ذکر " الحمدلله رب العالمین " هم این کار را انجام داد
و بعدش صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت پاک ایشون بفرستید و بعدش شروع به خواندن دعای سلامتی کنید
💠 حاج آقا صحبت خودش رو با یک حدیث شروع کرد
حدیثی زیبا و شریف از امام صادق (ع) :
" به امامت معرفت پیدا کن ، که اگر این چنین شد، تعجیل یا تاخیر امر ظهور به تو ضرری نمی رساند "
بعد هم فرمودن که منبع این حدیث ، کتاب کمال الدین و تمام النعمه شیخ صدوق هست، جلد دوم ، باب احادیث امام صادق (ع)
✳️ تا اسم شیخ صدوق (ره) اومد ، آقا هادی تو چشم هاش اشک جمع شد
تقریبا 15 سال قبل بود که وقتی ناامید از منفی شدن آزمایش بارداری همسرش وارد حرم حضرت عبدالعظیم حسنی شده بود ، اونجا پای منبر سخنران که نشسته بود، از داستان تولد شیخ صدوق (ره) شنیده بود
عالمی که به دعای امام زمان (عج) متولد شده بود و همین داستان ، جرقه ای بود در ذهن آقا هادی که به امام زمان (عج) توسل کنه و مشکل بچه دار شدنش حل بشه
پس طبیعی بود که هر وقت اسم شیخ صدوق (ره) رو بشنوه، یه احساس خاصی بهش دست بده
❇️ حاج آقا عسکری صحبت هاش رو با توضیح معرفت به امام زمان (عج) شروع کرد
توضیح داد که معرفت با شناخت فرق میکنه
شناخت رو آدم میتونه از شناسنامه و تاریخ خوندن به دست بیاره ،
میتونه با یه ذره مطالعه اطلاعات شناسنامه ای و زندگی و نسب و سال تولد و... رو به دست بیاره
اما معرفت به دست آوردن به این سادگی ها نیست
معرفت یعنی شناخت عمیق
معرفت یعنی شناخت صفات و ویژگی ها
معرفت یعنی رسیدن به درجه اطاعت از مولا
معرفت یعنی گناه نکردن به خاطر مولا
معرفت یعنی تمام زندگی رو وقف مولا کردن
معرفت یعنی قبل هر حرکت و فعالیتی، رضای حضرت رو در نظر گرفتن
و...
🌀بعد که حاج آقا دید همه مردم دارن با دقت گوش میدن ، یه سوالی پرسید
راه به دست آوردن معرفت چیست؟؟
ادامه دارد...
#رمان_محمد_مهدی 70
🔰راه به دست آوردن معرفت چیست؟؟؟
👈 بعد بلافاصله یک مثالی زدند
گفتند من بعضی از شماها رو خیلی وقت هست که می شناسم
بعضی از شما عزیزان هم چندوقتی هست اومدین این محله و جز چندبار سلام علیک کردن ، دیدار دیگه ای با هم نداشتیم و اطلاعات زیادی هم ندارم
پس همه شماها رو یک جور و یک شکل و یک رتبه نمی شناسم
بعضی از شماها رو بیشتر و با دانستن ویژگی ها و صفات اخلاقی می شناسم
بعضی ها را فقط در حد اسم و اطلاعات ساده
❇️ اگر قصد داشته باشم این عزیزان رو بیشتر و بیشتر بشناسم باید باهاشون بیشتر رفت و آمد داشته باشم ، بیشتر برخورد داشته باشم تا بتونم صفت ها و ویژگی های اونها رو بدونم و شناخت کافی به دست بیارم
چند بار باید ما رو شام و نهار دعوت کنن خونه خودشون تا معرفت حاصل بشه 😊 ( همه خندیدند)
فقط با دانستن اطلاعات شناسنامه ای نمیشه شناخت کامل و عالی به دست آورد
👈 این فرمول برای همه صدق میکنه ،
حتی درباره پدر و مادر
بچه ای که 10 سالش هست با بچه ای که 20 سالش هست ، در میزان شناخت پدر و مادرشون با هم فرق دارن
👌 حالا برای چی من امشب روی منبر درباره بحث معرفت به امام زمان (عج) این مثال رو زدم؟
برای اینکه بگم درباره امام زمان (عج) هم بحث به همین ترتیب است
خیلی از ماها ، خودم رو عرض می کنم ، شناخت ما نسبت به امام زمان (عج) یک شناخت شناسنامه ای هست
نام خودشون
زمان تولد
محل تولد
نام پدر و مادر بزرگوارشون
اصل و نسب پاک ایشون
و... رو می دونیم و حفظ هستیم
اما درباره صفات و ویژگی های این امام عزیز چیز زیادی نمی دونیم
درحالیکه برای به دست آوردن معرفت ، باید بیشتر و بیشتر با صفت ها و ابعاد وجودی ایشون آشنا بشیم تا بهتر بشناسیمشون و بهتر معرفت کسب کنیم
شناخت شناسنامه ای ، معرفت زیاد کن نیست
تمام قاتلان اهل بیت (ع) نسبت به این عزیزان شناخت شناسنامه ای داشتند ، اما معرفت نداشتند
پس باید رفت به سمت کسب معرفت و شناخت ویژگی ها
حالا چطور و از کجا باید این رو به دست آورد؟
#رمان_محمد_مهدی 71
🔰 حالا چطور و از کجا باید این معرفت به امام زمان (عج) رو به دست آورد؟
ما که در زمان حاضر توفیقش رو نداریم ایشون رو ببینیم، یا با ایشون رفت و آمدی داشته باشیم، پس چطور و از چه راهی باید صفت ها و ویژگی های این امام عزیز رو بدونیم تا معرفتمون بیشتر بشه؟
آیا راهی هست؟
🌀 بله ، هست
مردم عزیز ، مومنان محترم، شیعیان امام زمان (عج)
یادتون باشه وقتی اهل بیت (ع) دستور به چیزی میدن ،خودشون هم راه رسیدن به اون رو نشون میدن
خاصیت امام همین هست، امام با یک کسی که راه رو بلد هست ، ،فرق داره
کسی که مقصد رو بلد هست و نقش راهنما رو داره، ممکنه فقط مسیر و مقصد رو به ما نشون بده، همین
اما در ادامه مسیر ، همراه ما نباشه
👈👈 اما امام اینطور نیست
👌 امام وقتی راه رو مشخص میکنه، وقتی مقصد رو مشخص می کنه، خودش تا آخر مسیر همراه ما هست و هر جا زمین خوردیم، دست ما رو میگیره و بلند میکنه
👈 هرجا راه رو کج رفتیم، کمکمون میکنه برگردیم به مسیر
👈 هر جا داریم از پرتگاه سقوط می کنیم، دست ما رو میگیره و نمیذاره سقوط کنیم
امام این هست، این ویژگی امام هست که هیچ راهنمایی در این عالم هستی ، چنین ویژگی ای نداره
👈 امام ، هرکس که طالب هدایت باشه رو هدایت میکنه، مهم این هست که فقط باید بخواهیم، همین
بخواهیم که درست بشیم، بخواهیم که در مسیر درست قرار بگیریم، بخواهیم که ترک گناه کنیم، بخواهیم که عبادات خودمون رو درست انجام بدیم، بخواهیم که نماز اول خوان بشیم ، بخواهیم که تنبلی قرآن خواندن از ما برداشته بشه ، بخواهیم ...
👈 به خاطر همین ویژگی هاست که امام رضا (ع) در روایت معروقی که در باب الحجه کتاب شریف اصول کافی هست، می فرمایند امام همچون پدر و مادری مهربان و برادری دلسوز هستند...
امامی که هر روز برای ما دعا می کند ، امامی که در نامه به شیخ مفید ، خطاب به شیعیان فرمودند که ما همواره به یاد شما هستیم و هیچ گاه ذکر و یاد شما را فراموش نمی کنیم و اگر نبود دعای ما برای شما، دشمنان پشت شما را می شکستند
👈 ای مردم ، قرآن رو خوندین؟
همین امشب که رفتین منزل یا تو همین مسجد، قرآن رو بردارین و به آیه 16 سوره مبارکه حدید ، نگاهی بیاندازید
اونجا خدا داره خطاب به مومنین می فرماید:
" آیا وقت آن نرسیده است برای کسانی که ایمان آورده اند، که قلب خود را خاضع و خاشع برای ذکر خدا قرار دهند؟ "
این آیه خطاب به مومنین هست مردم عزیز، نه افراد بی ایمان
حالا من سوال می کنم ای شیعیان امام زمان (عج)
آیا وقتش نرسیده که دلها و قلب های خودمون رو نرم کنیم برای پذیرش محبت امام زمان (عج) و پیدا کردن معرفت به ایشان؟
وقتش نشده؟
در یکی از مهمترین دعاهای مهدوی که بسیاری از ماها شاید اون رو یکبار هم نخونده باشیم ، برای اینکه در آخر کتاب شریف مفاتیح الجنان آمده و خیلی از ماها ندیدیم، نوشته شده که...
#رمان_محمد_مهدی 72
🔰 نوشته شده که خدایا ، قلب من را نسبت به امام زمان (عج) نرم کن! ( اللهم لَیِّن قلبی لولی امرک )
واقعا چقدر دعای زیبایی هست
این دعا را مرحوم شیخ عباس قمی در اواخر مفاتیح و با عنوان " دعایی که در زمان غیبت باید خواند " آورده است، دعای زیبایی که امام زمان (عج) آن را به یکی از نواب اربعه خود فرمودند و او هم بین شیعیان پخش کرد
عجب دعایی
خدایا قلب من را نسبت به امام زمانت نرم کن...
🌀 مردم !
ای شیعیان امام زمان(عج)
باید معرفت پیدا کنیم
چطور؟
برویم سمت ادعیه و زیاراتی که در آنها صفات و ویژگی های امام زمان (عج) آمده است، روی آنها فکر کنیم و بعد برویم کمی تفسیر این دعاها را بخوانیم،
هرچه بیشتر روی این صفات و وِیژگی ها کار کنیم و آن را در دل خود باور کنیم، معرفت ما به حضرت بیشتر می شود
👈 از معروف ترین زیارت هایی که در آنها صفات زیادی از امام زمان (عج) آمده است، زیارت آل یس و زیارت جامعه کبیره هست
جقدر زیبا هستند این زیارات و متاسفانه چقدر غریب افتاده اند بین ما شیعیان
حاضریم هر ذکر و دعای من در آوردی ای را بخوانیم و وقت خود را بگذرانیم، اما حاضر نیستیم همین وقت را صرف خواندن زیارت آل یاسینی کنیم که از زبان مبارک خود امام زمان (عج) است، حاضر نیستیم زیارت جامعه کبیره ای که هدیه عظیم امام هادی (ع) است و در توصیه های سه گانه ای که امام زمان(عج) به سید رشتی فرموند ، توصیه به زیارت جامعه کبیره هم بوده ، بخوانیم
هرچقدر بیشتر با این زیارات و صفاتی که در آن ذکر شده انس بگیریم و آنها را ملکه ذهن خود کنیم و روی آن فکر کنیم، بهتر به معرفت حضرت می رسیم
❇️ منِ حاج آقا عسکری امشب که نیمه شعبان هست اعلام می کنم هر جوان زیر 18 سالی که تا دو هفته دیگه ، یعنی اول ماه مبارک رمضان زیارت آل یس رو حفظ کنه ، یک جایزه نقدی و خوب پیش من داره
ای معلمان عزیز، سر کلاسهاتون به بچه ها بگین که اگه این زیارت رو حفظ کنن، نمره تشویقی داره
باعث بشین به این بهانه زیارت رو حفظ کنن
تو بچگی آدم بهتر حفظ میکنه ، اما تا آخر عمر در ذهن می ماند
💠 ساسان و #محمد_مهدی هم زمان به همدیگه نگاه کردن ...
ادامه دارد...
✍️ احسان عبادی
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق درایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
تلگرام 👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEPMpR-8n7jQKaBvdA
اینستا👇
@Mattla_eshgh_insta
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ درسی از تاریخ!
مالک اشتر #مرد_میدان بود و ابوموسی اشعری مرد مذاکره
سپاهیان امام علی(علیه السلام) نپذیرفتند مالک برای مذاکره برود!
آنها اشعری را نرم خو و رجل مذاکره میدانستند
معاویه و عمرو عاص که میدان را باخته بودند به لطف اشعری مذاکرات را بردند و البته چندی بعد مالک را به شهادت رساندند.
❣ @Mattla_eshgh
✅ حفاظت از سایت های هسته ای به سپاه واگذار شد
🚨در نشست اخیر شورای عالی امنیت ملی سیستم حفاظتی سایت های هسته ای به ستاد کل نیروهای مسلح واگذار شده است و با نظر ستاد کل از این پس سپاه درباره اقدامات حفاظتی از این سایت ها تصمیم گیری می کند.
🚨پیش از این حفاظت سایت ها بر عهده سپاه نبوده است.
❣ @Mattla_eshgh