🕊 قسمت ۳۳۹
صدای زنگ موبایل بلند میشود؛
اما موبایل من نیست.
راننده، تلفن همراه قدیمیاش را ،
از روی داشبورد برمیدارد و نگاهی به شماره آن میاندازد.
زیر لب چیزی میگوید و جواب میدهد:
- الو!
نه میشنوم و نه میخواهم بشنوم ،کسی که پشت خط است چه میگوید.
فقط چهره راننده را ،
از گوشه چشم میبینم که کمی سرخ میشود و یکی دوبار لبش را میگزد.
نگاهم را میچرخانم به بیرون ماشین؛
به پیادهرویی که با نور چراغ مغازهها روشن شده و تنها سایه مردمی که از مقابل آنها رد میشوند را میتوان دید.
- آخه بابا جان من که نمیتونم... خیلی... باشه باشه. ببینم چکار میتونم بکنم. باشه... فهمیدم. بیس چار رنگ. فهمیدم... بذار ببینم چکار میشه کرد...
بالاخره مکالمه راننده،
با یک آه غلیظ و پر درد تمام میشود.
عصبی و پریشان،
موبایل را میاندازد جلوی کیلومترشمار ماشین و زیر لب غر میزند.
لازم نیست چیزی بپرسم؛
چون خودش زبان به شکایت باز میکند:
- دخترم زنگ زده میگه براش پاستل گچی بگیرم. برای درس هنرشون میخواد. میدونی چقدر گرونه؟ دفعه پیش یه دوازده رنگش رو خریدم بیس و چار هزار تومن. الان میگه بیس چار رنگ میخواد. حتما خیلی گرونتره...
و باز هم همان آه عمیق.
احساس میکنم یک نفر گلویم را فشار میدهد.
حس خوبی ندارم از این که مرد غرورش را مقابل من شکسته است.
در ذهن دنبال راه حلی ،
برای مشکل راننده میگردم، بدون این که به غرورش بر بخورد.
صدای زنگ خوردن دوباره موبایل،
رشته افکارم را پاره میکند.
حاج رسول است ،
که بدون سلام و احوالپرسی، با صدایی خشن میگوید:
- تو چرا هنوز خودت رو معرفی نکردی؟
-اولا سلام. دوما سوار تاکسیام و توی ترافیک گیر کردم.
🕊 قسمت ۳۴۰
حاج رسول طوری از خشم پشت تلفن فوت میکند که گوشم درد میگیرد
و آن را با سرم فاصله میدهم.
بعد میگویم:
- حالا حرص نخورین. بالاخره میرسم. پرواز که نمیتونم بکنم!
حاج رسول چیزی میگوید ،
که متوجه نمیشوم؛ چون مخاطبش کس دیگری آن سوی خط بود.
بعد هم با همان صدای دورگه شده
میگوید:
- باشه! فعلا!
صدای بوق اشغال را میشنوم ،
و دهانم که برای پرسیدن وضعیت حاج احمد باز شده بود، آرام بسته میشود.
نومیدانه گوشی را داخل جیبم میگذارم ،
و دست به سینه، خیره میشوم به صف طولانی ماشینهای مقابلم.
راننده میگوید:
- عجله داری پسرم؟
سری تکان میدهم.
راننده نگاهی به چپ و راستش میاندازد و میگوید:
- یکم صبر کن، از یه راه فرعی یه طوری میرسونمت کف کنی.
- میتونید؟
- من توی این کوچهپسکوچهها بزرگ شدم. تهرونو عین کف دستم بلدم.
-دستتون درد نکنه... اذیت میشید...
لبخند میزند و صمیمانه دست میزند روی زانویم:
- تو هم مثل پسر خودمی. مهرت به دلم نشسته. بالاخره همین شماها هستین که یه کاری میکنین اوضاع مملکت یکم بهتر بشه.
جملهاش شوک بدی به مغزم وارد میکند؛
او از کجا میداند شغل من چیست؟
گیج به روبهرویم خیره میشوم ،
و بعد از چند ثانیه،
وقتی یادم میافتد به او گفته بودم از اردوی جهادی برگشتهام،
لبخند نصفهنیمهای میزنم.
چراغ راهنمایش را روشن میکند ،
و محکم فرمان را میگیرد. سعی دارد از میان صف طولانی ماشینها،
خودش را کنار بکشد و برساند به یکی از کوچههای فرعی کنار خیابان.
🕊 قسمت ۳۴۱
چراغ راهنمایش را روشن میکند ،
و محکم فرمان را میگیرد.
سعی دارد از میان صف طولانی ماشینها، خودش را کنار بکشد و برساند به یکی از کوچههای فرعی کنار خیابان.
صدای بوق ماشینها از پشت سرمان بلند میشود به نشان اعتراض؛
اما راننده توجه نمیکند ،
و به تلاشش برای باز کردن راه فرعی ادامه میدهد و موفق میشود.
از لحظه ورود به فرعی،
نگرانی خفیفی وجودم را پر میکند که نکند این هم یک تله باشد؟
شاید به اشتباه به او اعتماد کردم.
من تهران را مثل اصفهان بلد نیستم و نمیتوانم بفهمم دقیقا کجا میرود...
موبایلم را در میآورم ،
و یک پیامک بدون متن به حاج رسول میفرستم؛ یعنی احساس خطر میکنم اما مطمئن نیستم.
و باز هم مسلح نیستم.
از گوشه چشم ،
به حرکات راننده نگاه میکنم و تمام حواسم را میدهم به او و البته، مسیری که طی میکند.
کوچههای تهران،
انقدر پر پیچ و خماند و شیبهای تند دارند که دارم کمکم به سرگیجه میافتم.
فشاری که موقع پرواز ،
به پرده گوشم وارد شد هم مزید بر علت میشود تا حالم بدتر شود؛ اما تمام تلاشم را به کار میبندم تا در چهرهام اثری از بدحالی نباشد.
بالاخره بعد از نیمساعت بالا و پایین شدن ،
در کوچههای فرعی، راننده مقابل یک خیابان باریک توقف میکند
و میگوید:
- بفرمایین. اینم آدرس که داده بودی. همینجاست دیگه؟
متحیرانه به خیابان نگاه میکنم و زیر لب میگویم:
- آره!
دست در جیب میکنم ،
تا کرایه را بپردازم. یاد قولی میافتم که راننده به دخترش داده بود؛ پاستل گچی بیست و چهار رنگ.
اگر قیمت یک دوازده رنگ،
بیست و چهارهزار تومان بوده باشد، احتمالا قیمت یک بیست و چهار رنگ دو برابر است.
🕊 قسمت ۳۴۲
همین محاسبه ساده و کوتاه کافی ست ،
تا یک تراول پنجاهی را از جیب در بیاورم و بگذارم لابهلای اسکناسهای پنج و ده هزارتومانی.
کرایه را به مرد میدهم و میگویم:
-خیلی لطف کردین. واقعاً ممنونم. برای همین یکم بیشتر گذاشتم کرایه رو. خدا خیرتون بده.
- قابلت رو نداشت جوون. برو به سلامت.
پول را میگیرد و من،
قبل از این که بخواهد آنها را بشمارد، از ماشین پیاده میشوم.
انقدر تند از ماشینش فاصله میگیرم ،
که نتواند تذکر بدهد که پول اضافه است.
مهرماه است و کمکم،
سوز تقریباً سرد پاییزی از میان برگهای زرد درختان، راه باز میکند و خودش را میرساند به من.
صدای خشخش وهمآلود برگها در خیابان خلوت و خالی میپیچد
و پسزمینهاش،
صدای دود و سر و صدای خیابان اصلیای ست که فاصله زیادی با اینجا ندارد.
دسته ساک را در دستم جابهجا میکنم ،
و طبق آدرسی که قبلا داشتم، در امتداد همان خیابان فرعی پیش میروم.
برای امنیت بیشتر،
قرار بوده ده دقیقه در خیابانهای اطراف خانه امن قدم بزنم تا مطمئن شوم کسی تعقیبم نمیکند.
هیچکس این اطراف نیست ،
و صدای برخورد نیمپوتینهای من آسفالت خیابان، به نظر خیلی بلند میآید.
صدای برخورد چیزی با یک شیء آهنی،
باعث میشود قدمهایم را آهستهتر بردارم.
مطمئنم صدای تکان خوردن چیزی را ،
پشت سرم شنیدم؛ اما برنمیگردم و به راهم ادامه میدهم؛
اینبار در جهتی که از خانه امن دورتر شوم.
و باز هم صدای حرکت چیزی...
صدای برخورد.
نفس عمیقی میکشم ،
و با دقتتر به صداهای اطرافم گوش میدهم؛ صدای بوق ماشینها از دور، صدای خشخش برگها، صدای قدمهای خودم...
🕊 قسمت ۳۴۳
نفس عمیقی میکشم ،
و با دقتتر به صداهای اطرافم گوش میدهم؛ صدای بوق ماشینها از دور، صدای خشخش برگها، صدای قدمهای خودم...
و صدای جیغ!
سریع برمیگردم.
صدای ریز جیغ بر سکوت خیابان پنجه میاندازد.
گربه سیاهی از پشت سطل زباله بزرگ ،
و سبزرنگ خیابان بیرون میپرد و معترضانه میومیو میکند.
نفسی که در سینه حبس کرده بودم را ،
بیرون میدهم و لبخند بیرمقی میزنم.
پشت سرش،
گربه دیگری هم از پشت سطل زباله بیرون میپرد و فشفش کنان، پشت سر گربه قبلی قدم میزند.
انگار گربه سیاه ،
به قلمروی او تجاوز کرده بوده و داشتند سر غذاهای داخل سطل زباله با هم دعوا میکردند.
به راهم ادامه میدهم ،
و اینبار به سمت خانه امن میروم. زنگ در را فشار میدهم و نور چراغهای دور دوربین آیفون تصویری، روی صورتم میافتد.
بعد از چند ثانیه،
در باز میشود و قدم به داخل خانه میگذارم.
‼️ نهم: شعله در شعله تنِ ققنوس میسوزد؛ ولی...
ساعدم را از روی پیشانیام برمیدارم.
خواب رفته است.
دو ساعت است ،
که دارم روی تخت پهلو به پهلو میشوم و صدای فنرهایش را درمیآورم.
مسئله این نیست که راحت نیستم؛
چون اصلا عادت ندارم به جای خواب گرم و نرم.
شاید علت این بیخوابی،
خستگی زیاد باشد. انقدر خستهام که حتی قدرت خوابیدن هم ندارم...
و شاید فکرِ مشغول.
از وقتی قدم به این خانه امن گذاشتم، یک حس خاصی میان رگهایم دوید که نه ترس بود، نه اضطراب، نه غم و نه شوق؛ اما باعث میشود ته دلم خالی شود و ضربان قلبم بالا برود.
دلم بدجور برای پدر و مادرم تنگ شده است؛ برای خواهر و برادرهایم.
بیشتر از همیشه.
شاید چون بیخبر برگشتهام ایران ،
و نرفتهام خانه. دلم برای همه آدمهای دنیا تنگ شده؛ حتی آنها که نمیشناختم.
نفس عمیقی میکشم و به خودم میگویم:
- چت شده مرد؟ مگه اولین ماموریتته؟
و صدایی از عمق جانم، آرام زمزمه میکند:
- آره شاید...
🕊 ادامه دارد....
🍃نویسنده فاطمه شکیبا
🌹کپی بدون نام نویسنده غیرمجاز است
🍃
🕊🍃
🍃🕊🍃
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
✅ بررسی اهم اخبار خوب و امیدوار کننده 24 ساعت گذشته*
تعداد: 34 خبر
🟢 *زیر ساخت و خدمات:*
1. اختصاص 400 میلیارد تومان برای مجتمع اقامتی بازنشستگان خراسانشمالی
https://www.irna.ir/news/85007779
2. پرداخت 20 میلیارد تومان وام به بیماران خاص خراسانشمالی
https://www.irna.ir/news/85007243
3. بهره برداری از بیمارستان فوق تخصصی علوی آبادان
https://www.irna.ir/news/85007971
4. بهرهمندی ۲ هزار و ۳۹۱ طرح مشاغل خرد از تسهیلات بانکی در استان تهران
https://www.irna.ir/news/85007846
5. راهاندازی نخستین شب بازار ویژه بانوان صاحب کسب و کار زاهدانی
https://www.irna.ir/news/85007831
6. راه اندازی اتاق عمل بیمارستان تامین اجتماعی دزفول
https://www.irna.ir/news/85007805
7. انعقاد قرارداد جدید سرمایهگذاری احداث پتروشیمی در منطقه ویژه اقتصادی لامرد
http://www.aryanews.com/news/20230124115522691/
8. اختصاص کارت سفر 30 میلیون تومانی برای هر خانوار
https://nesfejahan.net/fa/news/265536
9. بهرهبرداری از 7 پروژه زیستمحیطی مدیریت پسماند شهرداری قم
https://www.borna.news/fa/tiny/news-1427069
10. بهرهبرداری از ۱۲ پروژه بهداشتی درمانی طی دهه فجر امسال در خراسان شمالی
https://www.borna.news/fa/tiny/news-1427065
11. پرداخت 17 میلیارد ریال هزینه درمانی به بیماران خاص در کردستان
tebna.ir/x3FXD
12. آغاز فعالیت ۱۴ پایگاه سنجش سلامت در استان کردستان
tebna.ir/x3FXB
13. بهره برداری از ۲۷ پروژه آبرسانی دهه فجر در کردستان
tebna.ir/x3FXs
14. راه اندازی دومین مرکز آموزشی احیای قلبی و ریوی کشور "FCTC" در جهرم
tebna.ir/x3FXd
15. افزایش 2 درصدی تولید برق نیروگاههای حرارتی
https://www.econapress.com/fa/tiny/news-95814
16. تجهیز ۸ هزار خانه ورزش روستایی در ۸ سال گذشته
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/11/04/2841952
17. افتتاح ۵۰ هکتار اراضی ساحلی استان بوشهر برای پرورش آبزیان
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1401/11/04/2841992
18. واگذاری زمین به شرکتهای دانشبنیان بدون تشریفات در استان فارس
https://www.isna.ir/news/1401110403186
19. تحقق آرزوی ۱۷ ساله با امضای تفاهمنامه اجرای پتروشیمی گلستان
https://www.irna.ir/news/85008495
🟢 *مسکن و اشتغال:*
1. تحقق 100 درصدی تعهدات شغلی در استان فارس
tebna.ir/x3FXz
2. ایجاد بیش از هزار و ۸۰۰ شغل در منطقه ویژه اقتصادی بندر شهید رجایی
https://www.irna.ir/news/85007825
3. اشتغالزایی برای ۲۶۹ نفر با افتتاح پروژههای دهه فجر آزادشهر
https://www.isna.ir/news/1401110403222
4. افتتاح 370 واحد مسکونی توسط بنیاد مستضعفان در آبادان
https://www.irna.ir/news/85008334
🟢 *علم و فناوری:*
1. ارایه خدمات IVF برای نخستینبار در خراسان شمالی
https://www.borna.news/fa/tiny/news-1427068
2. بومیسازی تجهیزات و دستیابی به دانش فنی ساخت پوشش عایق
https://www.borna.news/fa/tiny/news-1426962
🟢 *کشاورزی ، صنعت و تجارت:*
1. احیای ۱۲۰ بنگاه اقتصادی با مدل یکشنبههای تولید در آذربایجانغربی
https://www.irna.ir/news/85000949
2. بهره برداری از 900 طرح عمرانی بخش کشاورزی سیستان و بلوچستان همزمان با دهه فجر
https://www.irna.ir/news/85008006
3. افتتاح 44 طرح عمرانی و صنعتی در شهرکهای صنعتی اصفهان همراه با دهه فجر
https://www.irna.ir/news/85007990
4. رونق اقتصاد دریای مازندران با ۳۴ واحد پرورش ماهی در قفس
https://www.irna.ir/news/85006900
5. افزایش ۴۵ درصدی صادرات از گمرکات استان بوشهر
https://www.irna.ir/news/85007843
6. بهره برداری از 22 طرح کشاورزی در استان مرکزی در دهه فجر
https://www.irna.ir/news/85006968
7. انعقاد تفاهمنامه تجاری بین اتاق بازرگانی لرستان و اقلیم کردستان
mehrnews.com/xZpj7
8. افزایش ظرفیت صنعت پتروشیمی در ۲ ماه آینده
https://www.isna.ir/news/1401110402933
🟢 *فرهنگی و اجتماعی:*
1. توسعه فضای آموزشی خراسان شمالی به متراژ حدود ۳۲ هزار مترمربع در امسال
https://www.irna.ir/news/85007217
#لطفا_نشر_حداکثری
🔴 #آسمان_عزّت_و_محبوبیت
💠 پذیرش اشتباه یکی از راهکارهای پایداری بنیان خانواده است.
💠 شما میتوانید با گوش دادن به صحبتهای همسرتان او را آرام کنید و با پذیرفتن اشتباه خود و گفتن جمله ""ببخشید"" بار دیگر عشق را به زندگیتان هدیه دهید.
💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما خواهان ادامه رابطه_گرم با همسرتان هستید و برای حل مشکل، فرد منطقی و بدون تعصب میباشید.
💠 علاوه بر اینکه پا گذاشتن روی هوای نفس و کوتاه آمدن، سکوی پرشی به سمت آسمانِ محبوبیت و عزّت است.
❣ @Mattla_eshgh
🔴تأثیر #کنگره_زنان_تأثیرگذار
🔺نخستین کنگره بینالمللی «زنان تأثیرگذار» با حضور 300 میهمان خارجی از 93 کشور جهان از جمله 70 نفر از مقامات کشورها از وزرا و معاونان رئیسجمهور تا همسران رؤسای جمهور و نمایندگان مجلس در روزهای گذشته برگزار شد. در شرایطی که کمیسیون مقام زن سازمان ملل متحد، ایران را از عضویت خارج میکند و پارلمان اروپا و کنگره آمریکا علیه زن در جمهوری اسلامی وارونهنمایی و سیاهنمایی میکنند، در تهران زنان تاثیرگذار دهها کشور گرد هم میآیند و حقیقت زن ایرانی را بدون روتوش رسانههای غربی شناخته و جایگاه او را در کشورش مشاهده میکنند.
🔹در شرایط فعلی که دنیای غرب، پروپاگاندای فراگیری با کلیدواژه زن علیه جمهوری اسلامی به راه انداخته تا به خیال خود دنیا را در تحریم و ظلم نسبت به ملت ایران همراه کند، برگزاری این کنگره کنشگری هوشمندانه و مؤثری برای مقابله با کودتای رسانهای دشمنان ایران بود. چند نکته در این رابطه گفتنی است:
1⃣مقام معظم رهبری بارها فرمودند ما در قضیه زن دفاع نداریم؛ حمله داریم! غربیها باید پاسخ دهند که زن را تبدیل به کالا کردهاند. ایشان در دیدار اخیر اقشار مختلف بانوان مجددا بر این مساله تأکید فرمودند: «در مساله زن، موضع ما در برابر مدعیان ریاکار غربی، موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست... دنیا مقصر است. دنیا که میگویم یعنی همین دنیای غرب و فلسفه غربی و فرهنگ غربی موجود؛ اینها نسبت به مساله زن جدا گناهکارند، مقصرند، ضربه زدند، جنایت کردند». ایشان از بانوان مسلط بر این مسائل خواستند برای اثرگذاری بر افکار عمومی غرب درباره رنج ناخودآگاه و خودآگاه زن غربی تلاش کنند و فرمودند: «یکی از کارهای مهم شما همین است که فاجعهآمیزی نگاه فرهنگ غربی به مساله جنسیت و مساله زن را افشا کنید».
🔹همچنین ایشان سال 92 در دیدار جمعی از بانوان ضمن تاکید بر این مأموریت زنان، از عقبماندگی ما در انتقال حرفهای برجسته اسلام در مساله زن به ذهنیت جهانی سخن گفتند و فرمودند: «دنیا احتیاج دارد به مبانی و مفاهیم روشنِ فراگیرِ کارگشا؛ ما واقعا نظر اسلام را درست نتوانستیم به دنیا منتقل کنیم... برای اینکه بتوانیم یک جبهه تهاجمی و مصون از تعرض تهاجم دیگران -یک آرایش تهاجمی- داشته باشیم، نیاز داریم به اینکه این کارها را، این اندیشهها را، این افکار را منتشر کنیم... در زمینه این نهضت - باید گفت نهضت بیداری در زمینه مسائل مربوط به زنان- واقعا هیچ نبایستی تعلل کنیم. با وجود اینکه این گفتمانِ کامل و مفید و قانعکننده را از اسلام در اختیار داریم اما عملا خود را در موضع انفعال قرار دادهایم در مقابل گفتمان غرب درباره زن».
🔹بر این اساس کنگره زنان تأثیرگذار میتواند به بستری برای تبیین مبانی راهگشای اسلام درباره زن تبدیل شده و مصداق نهضت بیداری مورد اشاره رهبری باشد.
2⃣شرط مؤثرتر بودن این کنگره تعریف اقدامات مشترک برای تداوم همکاری میهمانان خارجی حاضر در آن با بانوان نخبه ایرانی است. طبق اعلام دکتر خزعلی، معاون رئیسجمهور، تأسیس انجمن بینالمللی زنان تأثیرگذار با مرکزیت ایران در این کنگره به تفاهم رسیده و مواردی چون برگزاری جام ورزشی بینالمللی بانوان در نوروز و صندوق نوآوری و شکوفایی نیز پیشنهاد شده است.
🔹علاوه بر اینها توجه به این نکته ضروری است که باید حرف اسلام درباره زن با جسارت و دقت بیان شود و اکتفا به کلیات در بیان مفاهیم نمیتواند برای نخبگان غریبه با گفتمان اسلام نوآوری و جذابیت داشته باشد. صرف نمایش توانمندیها و پیشرفتهای زن ایرانی، اکتفا به دفاع است و اگر حمله و آرایش تهاجمی مدنظر رهبری در دستور کار باشد، آنگاه نخبگان دنیا مجذوب حرف نو جمهوری اسلامی میشوند.
3⃣در روزهای اخیر رسانههای معاند و دنبالههای داخلیشان که بشدت از برگزاری این کنگره خشمگین بوده و نمیتوانستند خشم خود را مخفی کنند، تلاش کردند با کنایه و تحقیر، آن را حکومتی و فاقد اهمیت جلوه داده یا با پررنگ کردن حواشی مثل هزینه برگزاری یا پوشش برخی میهمانان خارجی، از تاثیر رسانهای آن بر افکار عمومی داخلی بکاهند اما همین واکنشهای ناشی از عصبانیت دلیل خوبی برای درست بودن برگزاری چنین کنگرهای است و نشان میدهد بسیاری از رشتههای ماههای اخیرشان را پنبه کرده.
4⃣برگزاری سازوکارهای موازی با کمیسیونهای سازمان ملل که توسط آمریکا مصادره شده و در خدمت اهداف آن است، یک اقدام آفندی ضروری برای جمهوری اسلامی است. داشتن پیمانها و انجمنهای بینالمللی متعدد با کشورهای مستقلِ دوست و همسو -که کم هم نیستند- کمک میکند در نظم نوین جهانی جای پای محکمی داشته و دسیسههای استکبار را باطل کنیم. کنگره زنان تاثیرگذار مقدمه خوبی برای تشکیل سازوکاری موازی با کمیسیون مقام زن سازمان ملل و دیگر نهادهای سیاستزده مربوط به زنان است.
✍ رها عبداللهی
این بانوی نخبه محجبه همچنین در کنفرانس #زیباییشناسی آلمان
#زن_اوکراینی را درباره #حجاب متقاعد کرد.
او خودش را یک مرکز اسلامی سیار در کل آلمان و اروپا میدانست و در روزهای بودن در آنجا از هر فرصتی برای تبلیغ دین اسلام و تشیع بهره می برد.
به ایران برگشت.
با اینکه بورسیه آلمان بود و اصلاً تقاضایی برای بازگشت نداشت!
در پاسخ این سوال که آیا یک روز به آلمان برمیگردی یا برای همیشه در ایران میمانی میگوید:
« ما #سربازیم و هر روز از امام میپرسم که چه کار کنم و به کجا بروم؟ هر چه امام #حواله کند همان است!»
❣ @Mattla_eshgh
✅ هیچی نگو...
دختر امام خمینی:
در ازدواج دختر خودم ... موقعی که خطبهی عقد ایشان را خواندند و ما خصوصی خدمت ایشان بودیم به دختر من نصیحت کردند که: «تو هر وقت شوهرت وارد میشود و دیدی خیلی عصبانی است و حتی در آن عصبانیت به تو تهمت زد و یک چیزهای خلاف گفت، تو در آن موقع به ایشان هیچی نگو، بعد از آنکه از عصبانیت افتاد، بعدها بگو این حرفت تهمت بوده»
و بعد برگشتند رو به داماد کردند و گفتند: «شما هم همینطور، اگر یک وقتی وارد شدید و دیدید ایشان عصبانی است، آن موقع تذکرات را ندهید.»
📚 برداشتهایی از سیره امام خمینی - ج ۱ - ص ۴۷
#آداب_همسرداری
#سبک_زندگی_اسلامی
❣ @Mattla_eshgh