مطلع عشق
🍃🌸🌼🌸🌼🌸 #واقعی #ازابلیس_درون_تانورخدا #قسمت اول 🍃من رضا هستم..... من تا پنج سال دلیل اصلی توبه ک
قسمت اول داستان واقعی 👆
از ابلیس درون تا نور خدا
#داستان عسل
#قسمت اول
✍گاهے روزگار بہ بازیهاے عجیبے دعوتت میڪند وتو را درمسیرے قرار میده ڪه اصلا تصورش هم نمیڪردی!!پانزده سال پیش هیچ گاه تصور نمیڪردم مغلوب چنین سرنوشتے بشم!
ااااااااااههههه..!!!!!!این روزها خیلے درگیر ڪودڪیهامم.چندسالے میشه ڪه خواب آقام رو ندیدم. میدونم باهام قهره.شاید بخاطر همینہ ڪہ بے اختیار هفتہ هاست راهم رو ڪج میڪنم بہ سمت محلہ ی قدیمے و مسجد قدیمے! با اینڪه سالها از ڪودڪیهام گذشتہ هنوز گنبد و مناره ها مثل سابق زیبا و باشڪوهند.
✍من اما بہ جاے اینکہ نزدیڪ مسجد بشم ساعتها روے نیمکتے ڪه درست درمقابل گنبد سبز رنگ مسجد وسط یڪ میدون بزرگ قرار داره مےنشینم و با حسرت بہ آدمهایے ڪه باصداے اذان داخل صحن وحیاطش میشن نگاه میڪنم.وقتے هنوز ساڪن این محل بودم شنیدم ڪه چندسالیه پیش نماز پیر ومهربون ڪودڪیهام دیگه امامت این مسجد رو به عهده نداره و از این محل نقل مڪان ڪردن به جاے دیگرے.
✍پیش نماز جدید رواولین بار دم در مسجد دیدمش.یڪ تسبیح سبز رنگ بہ دست داشت و با جوونایی ڪه دوره اش ڪرده بودند صحبت وخوش وبش میڪرد.معمولا زیاد این صحنه رو میدیدم.درست مثل امروز!!! او ڪنار مسجد ایستاده بود با همون شڪل وسیاق همیشگے ومن از دور تماشاش میکردم بدون اینڪه واقعا نیتے داشته باشم این چند روز ڪارم نشستن رو این نیمڪت و تماشای او و مریدانش شده بود.!
✍شاید بخاطر مرد مهربون ڪودڪیهام، شاید هم دیدن اونها حواس منو از لجنزاری که توش دست وپا میزدم پرت میڪرد.آره اگر بخوام صادق باشم دیدن اون منظره حس خوبے بهم میداد.ساعتها روے نیمڪت میدون ڪه بہ لطف مسئولین شهردارے یڪ حوض بزرگ با فواره هاے رنگین چشم انداز خوبے بهش داده بود مینشستم و از بین آدمهاے رنگارنگے ڪه از ڪنارم میگذشتند تصویر اون جماعت ڪنار در مسجد حال خوبے بهم میداد.راستش حتے بدم هم نمیومد برم داخل مسجد و اونجا بشینم.اما من ڪجا و مسجد ڪجا؟!!!
⏪ادامہ دارد......
❣ @Mattla_eshgh
🔸داستان عسل
🔸قسمت دوم
🍃یادش بخیر !! بچگے هام چقدر مسجد میرفتم.اون هم تو قسمت مردونہ.!.عشقم این بود ڪه آقام بیاد خونہ و دستمو بگیره ببرتم مسجد ڪنار خودش بنشونہ.آقام براے خودش آقایے بود.یڪ محل بود و یڪ آقا سید مجتبے! همیشہ صف اول مسجد مینشست.یادمہ یڪبار پیش نماز سابق مسجد با یڪ لبخند خیلے مهربون و لهجہ ے زیباے مشهدے بهم گفت:سیده خانوم دیگہ شما بزرگ شدے.
اینجا صف آقایونہ.باید برے پیش حاج خانوما نماز بخونے.آقام با شرم و افتخار میخندید و در حالیکه دست منو ڪه با خجالت بہ ڪتش حلقہ شده بود نوازش میڪرد رو بہ حاج آقا گفت:حاج اقا تا چند وقت دیگہ بہ تکلیف میرسہ قول میده بره سمت خانمها..پیش نماز هم بہ صورت اخم ڪرده و دمغ من لبخندے زدو گفت:
-ان شالله...ان شالله.پس سیده خانوم ما بزودے مڪلف هم میشن؟!
بعد دست ڪرد تو جیبش و یڪ مشت نخودچے ڪشمش دراورد و حلقہ ے دست منو بازڪرد ریخت تو مشتم گفت:
-این هم جایزه ے سیده خانوم.خدا حفظت ڪنہ بابا! ان شالله عاقبت بخیرشے و هم مسیر مادرت زهرا حرڪت ڪنے...
از یاد آورے این خاطره مو براندامم راست شد ودلم برای یڪ لحظہ لرزید.زیر لب زمزمہ ڪردم:سیده خانوووووم.....هم مسیر مادرت زهرا بشے !!!!!!!
غافل از اینڪه من دیگہ نہ سیده خانومم نه هم مسیر مادرم زهرا..ڪاش همیشہ بچہ میموندم.دست در دست آقام.، صف اول نماز جماعت! ڪاش بازهم اون مرد پیر مهربون تو ڪف دستم نخودچے ڪشمش مینداخت و اجازه میداد همیشہ ڪنار آقام صف اول مسجد نماز بخونم.اینطورے شاید مسیرم عوض نمیشد! شاید براے همیشہ سیده خانوم میموندم..
⏪ادامه دارد. ........
❣ @Mattla_eshgh
🔸داستان عسل
🔸قسمت سوم
🍃بعد از رسیدن بہ سن تڪلیف فڪرڪنم فقط سہ یا چهاربارتو مسجد در صف نمازگزاران خانوم ایستادم ولے آنجا بودنم هیچ لطفی نداشت.چون ڪسے منو سیده خانوم صدا نمیڪرد!چون هیبت آقام ڪنارم نبود.از طرفے چندبار این حاج خانومهایے ڪه ڪنارم نشستہ بودن از نمازم ایراد میگرفتن .
یڪیشون ڪه آخرین سرے برگشت با لحن بد بهم گفت :
-دختر تو ڪه بلد نیستے درست نماز بخونے چرا میاے صفهاے اول،نماز ما هم بهم میریزے؟.پاشو برو عقب.!!!
بعد با سرعت جانمازمو جمع ڪرد بازومم گرفت بلندم؟ڪرد و باصداے نسبتا بلندے روبہ عقب صدا زد:
-خانوم حسینے جان بیا اینجا برات جا گرفتم.
وبدون اینڪه بہ بغض گره خورده تو سینہ ے من فڪر کنہ و اشڪ چشمهامو ببینهہ شروع ڪرد برای خانوم حسینی از اشڪالات نمازے من صحبت ڪردن..و اینقدر بلند تعریف میڪرد ڪه صفهایے عقب و هم توجهشون بہ سمت من جلب شد و شروع ڪردن بہ اظهار فضل ڪردن..
و من در حالیکہ داشتم از شدت خجالت آب میشدم بہ سمت آخرین صف نمازگزاران پناه بردم و در طول نماز فقط اشڪ میریختم .
اون شب آخرین حضور من در مسجد رقم خورد ودیگہ هیچ وقت نرفتم و هرچقدر آقام بازبون خوش وناخوش میگفت گوشم بدهڪار نبود ڪه نبود.میگفتم یا میام پیش خودت نماز میخونم یا اصلن حرفشو نزن.!!! البته اگر دروغ نگم یڪبار دیگہ هم رفتم مسجد.پانزده سال پیش واسہ فوت آقام.
⏪ادامہ دارد.......
❣ @Mattla_eshgh
🔸داستان عسل
🔸قسمت چهارم
🍃آقام ڪه رفت سیده خانومم رفت.... غیر از پیش نماز اون سالها فقط آقام بود ڪه سیده خانوم صدام میڪرد.بقیه صدام میڪردن رقی(مخفف اسم رقیه)اینقدر منو با این اسم صدا زدند ڪه دیگہ از اسمم بدم میومد.هرچقدر هم آقام میگفت این اسم مبارڪه نباید شڪستش ڪسے براے حرفش تره خورد نمیڪرد.البتہ در حضور خودش رقیہ خطابم میڪردند ولے در زمان غیبتش من رقے بودم و دلیل میاوردن ڪه ما عادت ڪردیم به رقی.
رقیہ تو دهنمون نمیچرخہ!!اول دبیرستان بودم ڪه بہ پیشنهاد دوست' صمیمیم اسمم رو عوض ڪردم و تو مدرسه همہ صدام میزدند عسل!!!
دوستم عاطفه،عاشق این اسم بود و چون بہ گفتہ ی خودش عاشق منم بود دلش میخواست همه منو به این اسم صدابزنند.عاطفہ بهترین دوست وهمدم من بعد ازمرگ آقام بود.
من فقط سیزده سال داشتم که آقام تصادف کرد و مرد.مامانمم که تو چهارسالگے بخاطر هپاتیت ترڪم ڪرد و از خودش براے من فقط یڪ مشت خاطره ے دست به دست چرخیده و یڪ آلبوم عڪس بجا گذاشت ڪه نصف بیشتر عڪسهاش دست بدست بین خالہ هام و داییهام پخش شد واسہ یادگاری! !!از وقتی ڪه یادم میاد واقعا جاے خالی مادرم محسوس بود.هرچند ڪه آقام هوامو داشت و نمیذاشت تو دلم آب تڪون بخوره.
ولے شاید بزرگترین اشتباه آقام این بود ڪه واسه ترو خشڪ ڪردن من، دست به دامن دخترعموی ترشیده ش شد وگول مهربونیهای الکیشو خورد و عقدش کرد.تا وقتی که مهری بچہ نداشت برام یکمی مادرے میکرد ولے همچین ڪه بچہ ش بدنیا اومد بدقلقے هاش شروع شد و من تبدیل شدم به هووش.مخصوصا وقتے میدید آقام از درڪه تو میاد برام تحفہ میاره آتش حسادت توچشمش زبونہ میڪشید ولے جرات نداشت به آقام چیزے بگہ چون شرط آقام واسہ ازدواج احترام ومحبت به من بود.
⏪ادامہ دارد........
❣ @Mattla_eshgh
مطلع عشق
صبح است و یک سبد گل💐 تقدیم هر نگاهت هرگل سـلام دارد بر روی همچو ماهت خورشید زرفشان داد صدها سلام د
پستهای پنجشنبه(حجاب وعفاف)👆
روز شنبه (امام زمان (عج) و ظهور👇
↖️↖️
﷽❣ #سلام_امام_زمانم
🌷با چه رویے بنویسم که بیا آقاجان
🌷شرم دارم خِجِلَم من ز ِشما آقاجان
🍃چه کریمانه به یادهمهے ماهستے
🍃آه از غفلت روز و شب ما آقاجان
🌺 🌺🌺
❣ @Mattla_eshgh
🔴اگر بنا بود کشتی گریس۱ با مذاکره آزاد شود...
🔺بالاخره پس از چهل و اندی روز، نفتکش ایرانی متوقف شده در جبل الطارق آزاد شد. مقابله به مثل جمهوری اسلامی در توقیف نفتکش متخلف انگلیسی در تنگه هرمز سبب شد روباه پیر تسلیم شود و نفتکش ایرانی را که به بهانه های واهی و برخلاف قوانین بین الملل در جبل الطارق توقیف کرده بود آزاد کند.
🔹تصور کنید بنا بود این نفتکش با دیپلماسی آزاد شود؛ چه اتفاقی می افتاد؟
🔹مدل ساده و بی حاشیه اش را فرض می کنیم. مذاکرات آغاز می شد و تقاضای طرف ایرانی مبنی بر آزاد کردن نفتکش توقیف شده روی میز مذاکره قرار می گرفت. در مقابل طرف انگلیسی هم بعد از محکوم کردن ایران بخاطر نقض قوانین اتحادیه اروپا، درخواست های خود را مطرح می کرد و این آغاز بده بستانی بود که با توجه به بدسابقگی طرف مذاکره، یا نتیجه اش خالی ماندن دست جمهوری اسلامی بود؛ مانند برجام! یا مذاکراتی فرسایشی و بدون نتیجه مثل 15 ماه نشست با مسوولان اروپایی پس از خروج آمریکا از برجام.
در هر حال مذاکره نمی توانست نتیجه ای برای ما حاصل کند.
🔹اما مقابله به مثلی که با هشدار رهبر معظم انقلاب در بی پاسخ نماندن اقدام انگلیس خبیث آغاز، و با عملکرد هوشمندانه و مقتدرانه عناصر مومن سپاه، در توقیف کشتی انگلیسی از میان ناوچه های اسکورت آمریکایی در تنگه هرمز کامل شد، خیلی زود جواب داد.
🔹این آغاز یک چالش بی سابقه بود و باعث شد خیلی ها در دنیا حساب کار دستشان بیاید.
از حکام کشورهای عربی منطقه
تا خود انگلیس که بعد از چند بار واسطه فرستادن و خواهش کردن برای آزادی نفتکشش مجبور شد علی رغم فشارهای آمریکا نفتکش ما را آزاد کند
تا سایر کشورهای دنیا که به درخواست آمریکا مبنی بر ائتلاف دریایی پاسخ رد دادند.
🔹از امروز نفتکش های ایران در تنگه های دنیا آزادانه گشت خواهند زد؛ زیرا هیچ کشوری جرات توقیف آن ها را ندارد؛ چراکه همه جدیت جمهوری اسلامی را در حفظ منافعش درک کرده اند.
🔻این اتفاق را می توان آغازگر دوره جدیدی در دنیا قلمداد کرد؛ دوره پایان ابرقدرت های زورگو! که دنیا بدون آن ها جای بهتری برای همه است.
#فریب_مذاکره
📝 #رها_عبداللهی
❣ @Mattla_eshgh
هدایت شده از پویش سواد رسانهای
#تکنیک_تحریف_خبر
💢تحریف یعنی #مشتی_حق و #مشتی_باطل را با هم مخلوط میکنند به طوری که مخاطب فرق بین دروغ و واقعیت را نمیفهمد.
🔸به گزارش ایسنا امروز هواپیمایی ناشناس پایگاه حشدالشعبی را هدف قرار داد ولی اصلاً پایگاه #سپاه_قدس در میان نبوده است و از طرفی اسرائیلی بودن آن هواپیما نیز تأیید نشده است.
🌐 منبع:
https://www.isna.ir/news/98052110400/
🔴 اینگونه به ذهن شما جهت میدهند، سواد رسانه یعنی سواد برخورد با این اخبار
#فریب_نخوریم
#سواد_رسانه_ای
🔸🔹🔸🔹
☑️ کانال پویش سواد رسانه ای
➡️ @ResanehEDU
مطلع عشق
🔸سوال بنده چی بود؟ ✨آیا مردم میتونند به خودی خود جریان نظام تسخیری را در حیات اجتماعی خود اداره
✨چگونه میتوان فهمید که ما و افراد دیگر ولایت را پذیرفته ایم❓
🔶ما هنوز به ولایت نرسیدیم این سوال زود بود🙄
✨رایج ترین نوع رفتار مقابل ولایت در جامعه ها از چه نوعی است❓
🔺 ولایت پذیری یا
🔺ولایت گریزی یا
🔺ولایت ستیزی❓
🔸یکی از رایجترین نوع رفتار ، ولایت گریزی است❗️
🔸اونم در ارتباط با ولایت دینی
ولایت های غیر دینی اینجوری نیست
بازم به این موضوع خواهیم رسید
🔶آیه و سوره ای که در مورد نظام تسخیری فرمودید را بیان کنید؟
🍃 آیه32سوره زخرف
✨دلیل ولایت گریزی اهل تسنن و تعصب آنان نسبت به حضرت علی (ع) چیست؟
🔸راه ازبین بردن تعصبشون؟
🔸ببینید ما الان نمیخواهیم به بحث اهل سنت وارد بشیم
🔶چون اهل سنت الان بحث شرایط قومی و فرهنگی و مذهبی دیگری دارن
✨یه وقتی کسی نمیاد این بحث ها رو بررسی کنه بعد بره سنی بشه یا شیعه بشه،
🍃چشمشو باز کرده تو یک محیط اهل سنت قرار گرفته
🔸این بحث ها یه موانع خاصی دارن
🔺بذارید ما الان بهشون نپردازیم
🔺 خواهش میکنم بعضی از کتابدهایی که در این باره هست مطالعه کنید، این کتاب ها میتونن خیلی راهنمایی می کنن
🔸ما از خواهران و برادران اهل سنتمون هم در برخوردهای خصوصی اگر برای آگاهی دادن بود میتونیم بخوایم که اون کتاب ها رو ملاحضه کنن
🔶آقا اگر اهل سنت اشتباه میکنن بیایید بریم به اون ها بگیم که اشتباه میکنن
نه
🍃خب الان از نظر سیاسی یه وضعی توذ عالم پدید اومده که نمیشه گفتگوی علمی راه انداخت
🔻وگرنه کاری نداشت علمای حوزه میرفتن چند تا میز مناظره مینداختن توی مناطق اهل سنت
🔻 یا الله مردم بیایید شیعه بشید🤔
🔶اینقدر فشارهای جهانی میاد اذیت میکنه
🔸 شما فکر کردید تو جهان منطق حاکمه؟
🔺 جهانی که از پولورالیسم دفاع میکنه و میاد تئوریزه میکنه بی منطقی رو و گفتگوی ادیان رو قطع میکنه.
✨پولورالیسم ظاهرش اینه که چند دین رو میپذیره ولی باطنش اینه که
🔸گفتگوی بین ادیان رو قطع میکنه
🔻میگه توحق نداری خودتو حق بدونی
🔸بخوای حقتو به دیگران اثبات بکنی ،بعد بری با منطق کسی رو جذب کنه
🔺میگه آقا فریب دادی
🔺 آقا دخالت کردی
اصلا یه جهان مزخرفی ما داریم
🔸که امکان گفت و گو رو تو خودش از بین برده
🔸حالا تو این جهان نمیشه زیاد دنبال این بود که حتما ما تمام مطالب منطقی که وجود داره بگیم
🔺بعد احیانا ببینیم چه عوارضی داره
♦️فعلا میگیم دعوای اجتماعی راه نندازیم
🔻 در بین مذاهب به همین دلیل سکوت هست
و اجازه بدین همینجوری بگذره
#کمی_از_اسرار_ولایت شنبه ، سه شنبه در👇
💢 @Mattla_eshgh
🌺 میپرسند در کجای #قرآن آمده که #منجی ظهور خواهد کرد.. 👆وعده #ظهور #امام_زمان (عج) در #قرآن و #زبور
آیه 105 سوره انبیا میفرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ : و به راستی در زبور بعد از ذکر (نیایش) نوشتیم، زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد..
#مهدی(عج) #حضرت_مهدی #حضرت_داوود #داوود #یهود #اباصالح #صالح #صالحان #قرآن #وحی #حضرت_حجت #حجت_بن_الحسن #موعود #وحی #انتظار #امام_مهدی (عج)
❣ @Mattla_eshgh