هرگز گمان مبر ز خیال تو غافلم
گر مانده ام خموش خدا داند و دلم ...
- #محمدحسین_ناصری
#آسو
- @Mava_a !🥥'
نگاهت میکنم خاموش
و خاموشی زبان دارد
زبان عاشقان چشم است
و چشم از دل نشان دارد
چه خواهش ها در این خاموشیِ گویاست
نشنیدی؟
تو هم چیزی بگو
چشم و دلت گوش و زبان دارد ...!
- #هوشنگ_ابتهاج
#آسو
- @Mava_a !🥥'
به کنعانم مَبر ای بخت
من یوسف نمیخواهم!
ببر آنجا که کوی اوست
در زندان و چاهم کن :)
- #وحشی_بافقی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
نمی توانم نامت را در دهانم
و تو را در درونم
پنهان کنم
گل با بوی خود چه میکند؟
گندمزار با خوشه اش؟
طاووس با دمش؟
چراغ با روغنش؟
با تو سر به کجا بگذارم؟
کجا پنهانت کنم؟
وقتی مردم، تو را در حرکات دستهایم،
موسیقی صدایم
و توازن گام هایم میبینند.
- #نزار_قبانی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
خوش آن زمان
که نکویان کنند غارتِ شهر
مرا تو گیری و گویی که
این اسیر من است
- #شهیدی_قمی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
آری...
همه باخت بود، سرتاسر عمر
دستی که به گیسوی تو بردم،
بردم...
- #هوشنگ_ابتهاج
#آسو
- @Mava_a !🥥'
جایت کنون نباشد
جز در کنار اغیار...
یاد آن زمان
که بی ما
جایی نمی نشستی :)
- #مشتاق_اصفهانی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
یار دل برد
و پیِ بردن جان وعده نمود!
شادمانیم
که یک بار دگر می آید :)
- #هلاکی_همدانی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
من نوح روزگارم، از گریه غرق توفان
کو همدمی که گویم درد هزارساله؟!
- #هلالی_جغتایی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
من ندانم ز نگاه تو چه خواندم
اما
دانم این چشم
همان قاتل دلخواه من است...
- #حسین_فروتن
#آسو
- @Mava_a !🥥'
نه در نگاه اول
بلکه عشق در آخرین نگاه است!
زمانی که می خواهد از تو جدا شود
آنگونه که به تو می نگرد
به همان اندازه دوستت داشته است...
- #ناظم_حکمت
#آسو
- @Mava_a !🥥'
چو آشنای تو شد دل
ز من برید، آری!
تورا کسی که به دست آورد
مرا چه کند؟
- #محتشم_کاشانی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
مسپار دل به هرکس
که رخِ چو ماه دارد
به کسی سپار دل را
که دلت نگاه دارد...
- #سلمان_ساوجی
#آسو
- @Mava_a !🥥'
کاش مىشد که حرفهایم را
روبروى تو، مو به مو بزنم
تا که آزردهخاطرت نکنم
باز باید به شعر رو بزنم
شعر، دنیاى کوچکى که در آن
تو براى همیشه مال منى
من، جواب سکوت مبهم تو
و تو زیباترین سوال منى
وهم زیباى من سلام، کمى
بنشین باز پاى صحبت من
بنشین دردِ دل کنم با تو
حامى روزهاى غربت من
بنشین، شعر تازه دم کردم
باز هم تشنهى شنیدن باش
روى یک قله رو به آغوشم
باش و آمادهى پریدن باش
تو در آغوش من؟ چه رویایى
حیف در شعر واقعیت نیست
عاقبت در مجاز مىمیرم
بودنت حیف بىنهایت نیست
در کنار منى و تصویرت
در دل استکان نمىافتد
چای خود را بنوش عزیز دلم
حرف من از دهان نمىافتد
همهی من براى تو، تو بخند
ترکمنچاى عهد ننگینی است
عاه از سرزمین رفته، دلم
عاه با عین آه سنگینى است
ضربهاى سخت زد به احساسم
عشق، با اینکه حسن نیت داشت
رفتى و بعد رفتنت گفتم
آه پس مرگ هم حقیقت داشت
عشق یک واژه است بعد از تو
خانهام از سکوت لبریز است
تو مبادا به فکر من باشى
فکر کردن به من غمانگیز است
خوب شد نیستى ببینى که
دوستدارت هنوز هم تنهاست
او که تکرار مىکند با خود
اشک، تنها سلاح بىکسهاست
مردهایى که خوب مىبینند
مثل من از بقیه پیرترند
خاطرههاى کمترى دارند
مردهایى که سر به زیرترند
وهم من، بیش از این نمىخواهم
علت بغض و هقهقات باشم
تو براى خودت کسى هستى
من نباید که عاشقت باشم
گرچه لبخند میزنى، بر عکس
سرد و بىاشتیاق مىافتى
لنگ پیچیدگی است فعلِ شدن
ساده باش، اتفاق مىافتى
- #سید_تقی_سیدی
#آسو
☕' Mava | مأوی