تن تو آخر گرمای تابستان... بغل وا کن؛
مرا جا کن شبی در هُرمِ شهریور شدن هایت!
- #شهراد_میدری
#شاخه_نبآت
- @Mava_a !🌿'
دلم خیلی گرفته، کاش زنگی میزدی امشب
الو میگفتی و حرف ِ قشنگی میزدی امشب
به دیدارم شبیه ِ پیش از این می آمدی ای کاش
به سوی ِ پنجره ، آهسته سنگی میزدی امشب
خودم شکل ِ دری را میکشیدم باز بر دیوار
تو هم با بوسه آن را آب و رنگی میزدی امشب
کنارم راه میرفتی برایم شعر میخواندی
قدم با چشمهای ِ شوخ و شنگی میزدی امشب
سرانگشتت مرا می برد تا انگور و موسیقی
لبالب از پیاله ، تار و چنگی میزدی امشب
از اقیانوس می آیم به سوی ِ ساحل امن ات
سری ای کاش تا مرز ِ قشنگی میزدی امشب
- #شهراد_میدری
#وِنوش
- @Mava_a !🥥'
گریه ام پرسید از دلتنگی ام تکلیف چیست؟
گفت خوب است انتظار، اما بمیری محشر است
- #شهراد_میدری
#وِنوش
- @Mava_a !🥥'
پشتِ پلکت شعرهای ناب پنهان کردهای
جنگلِ آرامشی در قاب پنهان کردهای
دکمهیِ پیراهنت را باز کردی، نور ریخت
در گریبانت مگر مهتاب پنهان کردهای؟
اینهمه جا! خُمرهیِ انگورِ چشمت را چرا
زیرِ طاقِ کاشیِ محراب پنهان کردهای؟
نُت به نُت سنتور را در مکتبِ مِشکاتیان
پشت پلکا پلکِ چون مِضراب پنهان کردهای
روسری را پس بزن، یعنی چه از تاریخِ عشق
نسخههایِ خطی و نایاب پنهان کردهای؟
باخبر هستم اگر میگویی آهسته سلام
شوقِ خود را وقتِ دَقُالباب پنهان کردهای
بیخیالی ظاهرا؛ میدانم اما مثلِ من
کنجِ سینه یک دلِ بیتاب پنهان کردهای
خوشخرامیهایت آخر برملایش میکند
بره آهویی که از قصاب پنهان کردهای
باغت آباد است اما ترس داری از حسود
سیبهای نوبر از ارباب پنهان کردهای
آمدی دیشب به خوابم، گفتمت غم را چرا
پشتِ رخساری چنین شاداب پنهان کردهای؟
بوسه بر شعرم زدی با بغض گفتی عاشقی
عمری از من گرچه عشقِ ناب پنهان کردهای
- #شهراد_میدری
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی