خدا مشغول خلقت بود دنیا را، همان موقع
علی در مسجد حنانه کفشش را رفو میکرد...
- #حمیدرضا_برقعی
#شاخه_نبآت
💚' Mava | مأوی
شرم میگفت نگاهت نکنم، گفتم چشم
عشق میخواست ببیند نظری، دعوا شد!
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
هی فلانی! زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که تو دنیا را
جز برای او و جز با او نمیخواهی
من گمانم زندگی باید همین باشد!
- #اخوان_ثالث
#غریق
☕️' Mava | مأوی
اكنون ميدانم
كه با تمام عزيزانم
بايد خوب خداحافظى كنم؛
زيرا هيچ یک از ما نميدانيم
كدامين قرار، آخرين ديدار خواهد بود...
- #آتاال_بهرام_اوغلو
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
ماییم و تو را دیدن
گل از بغلت چیدن
صد مرتبه بوسیدن
هرچند دلم پر بود...
- #مریم_قهرمانلو
#مجهول
☕️' Mava | مأوی
آرام جانم!
وجودت در کنار من، تمام من شد
وجود من در کنارت، تمام تو شد
این «مایی» که بین من و توست
زیبا ترین پازل این جهان رنگین است... :)
- #ناشناس
#نآرنج
☕️' Mava | مأوی
عشق است، عشق، عشق که هر موجِ رفته را
با پای خود دوباره به دریا میآورد
تا دل بَرَد دوبارهتر و عاشقانهتر
امروز میبَرَد دل و فردا میآورد
- #مبین_اردستانی
#غریق
☕️' Mava | مأوی
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📢 #الله_اکبر
♥️ رهبر انقلاب: امروز جوان ایرانی به برکت شعار «الله اکبر» کارهای بزرگی را انجام میدهد
💻 Farsi.Khamenei.ir
الصمت هو المحاولة الأخيرة لأخبارهم بكل شيء لم يفهموه حين كنا نتكلم.
«سکوت آخرین تلاش برای گفتن همه چیزهایی است که وقتی صحبت میکردیم نمیفهمیدند.»
- #نجيب_محفوظ
#هناس
☕️' Mava | مأوی
ماوی 🇵🇸
🇮🇷' Mava | مأوی
این نهضت از آن روز اوج گرفت و شورانگیز شد که جمهوری اسلامی اعلام شد.
جمهوری اسلامی یعنی یک نفی و یک اثبات.
اما نفی، نفی رژیم حاکم ۲۵۰۰ ساله.
اما اثبات یعنی محتوای اسلامی و توحیدی.
- #مرتضی_مطهری
#مهروماه
🇮🇷' Mava | مأوی
صد بار دلم گفت بگو میخواهیش
ای بر پدر شرم و حیایم صلوات
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی
پنداشتیم خنده و شادی سرشتِ ماست
اما فقط غم است که در سرنوشتِ ماست
ما را درونِ مزرعِ رنج آفریدهاند
اندوه، ابرِ تیره و غم، بذرِ کشتِ ماست
امید چیست؟ صبحِ بعیدیست بی طلوع
شادی کجاست؟ گمشدهای در بهشتِ ماست!
زیرِ کدام سقف بخوانم شکایتی
از بختِ باژگونه که در خاک و خشتِ ماست
خورشیدِ می که مشرقِ ساغر چشیده است
پنهان ز چشمِ طالعِ زیبا و زشتِ ماست
ای صبحِ بینشانه! به شبهای ما بگو
از غم گریز نیست که غم سرنوشتِ ماست...
- #جویا_معروفی
#وِنوش
☕️' Mava | مأوی
نخواهیم آن تبسّم را که هرکس آرزو دارد
هلاکِ چین اَبرویی، اگر مخصوصِ ما باشد
- #میرزاصالح_منشی
#مهروماه
☕️' Mava | مأوی
تسألني: ما أروع شعور في الحُب؟
فأقولُ لكَ: الأمان.
أن تشعرَ أن أحدهم ممسك بقلبك لا بيدك..!
«میپرسی: کدامین احساس در عشق شگفتانگیز است؟
میگویم: "اَمنیت"
اینکه حس کنی کسی "قلبت" را تنگ در آغوش میگیرد...نه دستانت را...!»
- #أدهم_شرقاوی
#عربیات
#وِنوش
☕️' Mava | مأوی
بسی گفتند:«دل از عشق بر گیر!
که:نیرنگ است و افسون است و جادوست!»
ولی ما دل به او بستیم و دیدیم
که او زهر است، اما...نوشداروست!
- #فریدون_مشیری
#وِنوش
☕️' Mava | مأوی
طی شد این عمر طولانی به چه سان؟
پوچ و بس تند چونان باد دمان
همه تقصیر من است اینکه خود می دانم
که نکردم فکری که تعمق ننمودم روزی ساعتی یا آنی
که چه سان می گذرد عمر گران؟
کودکی رفت به بازی به فراغت به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
همه گفتند: کنون تا بچه است بگذارید بخندد شادان
که پس از این دگر فرصت خندیدنش نیست بایدش نالیدن.
.... من نپرسیدم هیچ که پس ازاین ز چه رو بایدم نالیدن؟
هیچ کس نیز نگفت زندگی چیست؟ چرا می آییم؟ به چه سان باید رفت؟
پس از این چند صباح به کجا باید رفت؟ به کدامین توشه، به سفر باید رفت؟
.... نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط
فارغ از نیک و بد و مرگ و حیات
بعد از آن باز نفهمیدم من که چه سان عمر گذشت
لیک گفتند: همه جوان است هنوز بگذارید جوانی بکند بهره از عمر برد کامروایی بکند
بگذارید که خوش باشد و مست بعد از این باز ورا عمری هست
یک نفر بانگ برآورد: از هم اکنون باید فکر فردا بکند
دیگری آوا داد: که چو فردا بشود فکر فردا بکند
سومی گفت: همانگونه که دیروزش رفت
بگذرد امروزش همچنین فردایش
با همه این احوال من نپرسیدم هیچ که چه سان جوانی بگذشت
آن همه قدرت و نیروی عظیم به چه ره مصرف گشت؟
نه تفکر نه تعمق نه اندیشه دمی
عمر بگذشت به بی حاصلی و مسخرگی
چه توانی که زکف دادم مفت
من نفهمیدم و کس نیز مرا هیچ نگفت
قدرت عهد شباب می توانست مرا تا به خدا پیش برد
لیک بیهوده تلف گشت جوانی هیهات!!!
... ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش فهمیدم
حال می فهمم هدف از زیستن این است رفیق!
من شدم خلق که با عزمی جزم
پا از بند هواها گسلم پای در راه حقایق بنهم
فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل
مملو از عشق و جوانمردی و زهد در ره کشف حقایق کوشم
شربت جرات و امید و شهادت نوشم
زره جنگ برای بد و ناحق پوشم
ره حق پویم و حق جویم و پس حق گویم
آنچه آموخته ام بر دگران نیز نکو آموزم
شمع راه دگران گردم و با شعله خویش
ره نمایم به همه گرچه سراپا سوزم
.... من شدم خلق که چون مهدی زهرا باشم
نه چنین زاید و بی جوش و خروش
عمر بر باد و به حسرت خاموش
ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش می فهمم
حال می پندارم که این سه روز از عمر به چه ترتیب گذشت:
کودکی بی حاصل نوجوانی باطل وقت پیری غافل
به زبانی دیگر: کودکی درغفلت نوجوانی شهوت در کهولت حسرت
- #سپیده_کاشانی
#شاخه_نبآت
☕' Mava | مأوی