مهربانِ باجذبه؛
شوخِ سرِ چیزهای مهم، شوخیندار؛
سادهپوشِ پیچیده؛
احیاکنندهی حقوقِ انسان، زن و مرد نداره!؛
بچهدوستِ «دخترها رحمتاند و پسرها، نعمت.»؛
همسرِ شایستهی بانوی اولِ قلبها؛
مربیِ باتربیتترین آدما؛
پدرِ دختری که مادرِ پدر شد؛
جنگجوی ِ صلحطلب؛
زبانبلدِ باج نَده؛
ساکنِ مظلومِ مقتدرِ مدینه؛
ساکنِ قلبِ عالمین؛
سیدِ سیدا؛
تنها مُرادِ علی، اولْ مریدِ علی(ع)؛
پدرِ پاکترین سلاله و سبزترین امت؛
صحبتکننده دربارهی حقوق زن، وقتی این چیزا بیکلاسی بود؛
دارندهی ردّپایی از عطر، بین اعرابِ جاهلِ غریبه با پاکیزگی؛
دوستِ صمیمیِ خدا، کلوزترین فرند؛
مکتبنرفتهی باسواد؛
نشوندهندهی اعجاز کلمات؛
ما و آسمان و زمین و طاق کسرا و بتها، همه سرِ تعظیم فرود آوردیم جلوی پای مبارکتون.
تا ابد، سلامِ ما به شما و تنها زنی که شایستگیِ مقامِ مادریِ شما رو داشت، آمنه خانم!
#شاخه_نبآت
یکبار هم به من گفت: «عزیزترینم»!
تا آن زمان هیچ واژه ای نتوانسته بود تا این حد برایم جاودانه بماند و کلمات فقط مشتی کلمات بودند در اقتضای زمان و مکانی محدود.
ولی «عزیزترینم...!»
فکرش را بکنید که در میان تمام عزیزانی که دارد، تو، «ترینِ» آنهایی!
این یعنی مرا کاملا آزاد و شرافتمندانه دوست می داشت آنهم در کمالِ دارایی نه از روی ترس و تنهایی اش.
- #حمید_جدیدی
#مهروماه
مهم نیست که بعدش چه پیش می آید، که آینده چگونه خواهد گذشت ؛ مهم امروزی است که در آن نفس می کشی ، امروزی که دستهایت را توی دستهایش گرفته و از مسیرِ روشن و گاه تیره ی زندگی عبور می دهد و البته همیشه انتخابِ راه و بیراهه ی این جاده دستِ ماست. بیا همیشه انتخاب مان سبز و روشن و بیکرانه ترین مسیرهای زندگی باشد ، از تکرارها بگریزیم و دل به هیجان و ریسک و اتفاق های تازه بسپاریم، حتی اگر اشتباه کنیم یا زمین بخوریم و سخت بگذرد ، ما مجبور به رکود و سوختن و ساختن یا درجا زدن نیستیم ؛ با انرژی مضاعف دوباره بایستیم و ادامه دهیم و لذتِ لحظه ی حال را دریابیم. تحملِ شکست و اشتباه های کوچک طبیعتاً ساده تر از سختیِ حسرت هاست. برای هیچ آغازی نگو فردا و پس فردا و شنبه و شروعِ ماه؛ از همین لحظه شروع کن و سازِ زندگی ات را عاشقانه و پُر شورتر بنواز. از همین لحظه ها و امروز شروع کن و برایت مهم نباشد که تصمیمِ تازه ی تو ؛ به چشمِ دیگران زود یا دیر باشد!
تو مجبور به توضیحِ هیچ بخشی از داستان زندگی ات به بقیه نیستی ولی برای هر روزی که بابِ میل و به اندازه ی توان و شایستگی ات نگذرد ؛ قطعاً به خودت هزاران دلیل و پاسخ بدهکاری!
-فاطمهپنبهکار
#رآحیل
برای سوخته دل، بستر و مزار یکیست
تمشکِ ترشِ لب و تُنگِ زهرمار یکیست
تفاوتی نکند اشک و بغض و هق هقِ ما
مسیرِ چشمه و سیلاب و آبشار یکیست
هنوز گُرده ی سهراب، سرخ مثل عقیق
هنوز رسمِ پدر سوزِ روزگار یکیست
هنوز طعنه به جان میخرد زلیخا و
هنوز بر درِ کنعان امیدوار یکیست
هزار بار دلم سوخت در غمی مبهم
دلیلِ سوختنش هر هزار بار یکیست
حرام باشد اگر بی وضو بغل گیرم
که قوسِ پیکره ی برنو و دوتار یکیست
- #حامد_عسگری
#وِنوش
کاش اینجا بودی...
آن وقت
شب یادش میرفت دلگیر باشد
چشمانم یادشان میرفت ببارند
و دلم یادش میرفت برایت تنگ شود!
#شاخه_نبآت
دیدم که برنداشت کسی نعشم از زمین
خود نعش خود به شانه گرفتم، گریستم
- #عنیف_باختری
#هناس
رها زِ خویشم و دربند ِ او که برده زِ یاد
ز ِ من گره بگشای ای خیال ِ دورِ محال...
#معصومه_صابر
#وِنوش
May 11
جسارت داشته باش و زندگی کن!
اما جوری که خودت دوست داری
نه جوری که دیگران از تو انتظار دارند!
مهم نیست که تا مقصدت می رسی یا نه ،
و مهم نیست که تمامِ آرزوهایت
محقق می شوند یا نه
مهم این است که حالِ دلت خوب باشد!
پس تا میتوانی شاد باش و از لحظه لحظه ی زندگی ات لذت ببر...
خودت باش
خودت حاکم و معیار و قاضیِ کارهای خودت
خودت همه کاره ی دنیای خودت
و انگیزه ی آرزوهای خودت...
- #نرگسصرافیانطوفان
#رآحیل
@Mava_a 🪴
سختیهای دنیا را فراموش میکردم
هرگاه بازوانت مرا در آغوش میگرفتند.
#شاخه_نبآت
@Mava_a 🪴
ماوی 🇵🇸
@Mava_a 🇯🇴
"کان هناك أمل صغیر" هذا ما أخبرني به الطبیب من طفلي؛
ذهبتُ و عدت، لم أجد لا طفلی و لا الطبیب و لا المستشفی...
"بارقه ی امیدی هست" این خبری است که دکتر درباره کودکم به من گفت؛
رفتم و برگشتم، نه کودکم را پیدا کردم، نه دکتر را و نه بیمارستان را...
May 11