🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸
🌸
#تزکیه_نفس
#حیات_دل
دل ما برای زندگی کردن و برای باورهای دینی نیازمند به نور است.
باید وابسته به نور یقین شود.
منهای نور یقین دل بیمار و مرده میشود.
🔹حضرت مولا امیرالمومنین(ع) در
نامه ای به امام حسن(ع) نوشتند:
⬅️🍃دل خود را با پند پذیری زنده کن و تمایلات بد آن را با زهد بکش و با یقین به آن نیرو بخش و با حکمت آن را روشن ساز (نهج البلاغه نامه 31)🍃
انسان اگر حکمت را به دل بدهد،
قلب نورانی می شود به نورالعین
می رسد.
حکمت علمی وحکمت عملی،حرکت
دقیقا باید به سوی توحید وبا معرفت و محبت و ولایت حضرات اهلبیت عصمت(ع) باشد.
#مهدویت
🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃
@Mawud12
🔸 وقتی نماینده پارلمان اتریش با سرکردن روسری، قانون منع حجاب را به چالش میکشاند + فیلم
👇 👇 👇 👇
https://www.yjc.ir/00T6SV
#اروپا_تسلیم_حجاب
#پیشروی_اسلام
✨﷽✨
✍امام حسن عسگري (ع) فرمودند :
✅ «عثمان بن سعيد، اولين نايب امام زمان ارواحنا فداه مي گويد: در محضر امام حسن عسکري عليهالسلام بودم، از آن حضرت در مورد حديثي که از پدران بزرگوارش رسيده، سوال کردند، که فرموده اند: «زمين هرگز خالي از حجت نخواهد بود، و هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلي از دنيا رفته است.» گفته شد: امام و حجت بعد از شما کيست؟ فرمود:«ابني محمد هو الامام و الحجة بعدي، من مات و لم يعرفه، مات ميتة جاهلية، اما ان له غيبة يحار فيها الجاهلون، و يهلک فيها المبطلون، و يکذب فيها الوقاتون، ثم يخرج، فکأني انظر الي الأعلام البيض تخفق فوق رأسه بنجف الکوفة». «پسرم (م. ح. م. د) بعد از من امام و حجت است. هر کس بميرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است. براي او غيبتي است که جاهلان در آن سرگردان مي شوند و باطلان در آن هلاک مي گردند و وقت تعيين کنندگان دروغگو درمي آيند. آنگاه او خارج مي شود، گويي با چشم خود مي بينم که پرچمهاي سفيد بالاي سر او در نجف کوفه به اهتزاز در آمده اند».
📚اثباة الهدي، ج۳ ص۴۲۸
⭕️ وزیر خارجه ایران «قاسم سلیمانی» است
👤باربارا اسلاوین کارشناس شورای آتلانتیک در نشست csis از برایان هوک پرسید: آیا حاضرید بدون پیش شرط با «محمد جواد ظریف» ملاقات کنید؟
🔺هوک پاسخ داد: وزیر خارجه ایران #قاسم_سلیمانی است و ما در دام توجه کردن به آنچه که #ظریف می گوید نمی افتیم
#سپاه
#مهدویّت
⬅️ تکلیف مردم بعد از ظهور
✳️ در این باره دو دسته #آیات و #روایات وجود دارد:
1⃣دسته اول، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها وجود #غیر_مسلمان در دوران حکومت حضرت مهدی (ع) است؛
👈 مانند آیه: «یهود می گوید: دست خدا بسته است... و کینه و دشمنی را تا قیامت میان آنان افکندیم.»(مائده: 64)
👈 و مشابه این آیه، درباره ی مسیحیت نیز آمده است، (مائده: 14)
👈مقتضای ظاهر این آیات، آن است که دین #بهود و #مسیحیت، تا قیامت باقی خواهند بود.
2⃣دسته دوم، آیات و روایاتی است که ظاهر آنها می رساند که در زمان امام مهدی (ع) همه مردم، #مسلمان می شوند و هیچ دینی جز #اسلام باقی نخواهد ماند؛ مانند آیه: «و برای او، هر آن که در آمان و زمین است، تسلیم هستند؛ از روی میل یا به اجبار و به سوی او، بازگردانده می شوند». (آل عمران 83)
◽️ روایات، مربوط به دو دوران از حکومت حضرت مهدی (ع) است: دسته اول، اشاره به سیره وروش حضرت در ابتدای ظهور دارد و دسته دوم، اشاره به دوره #تحکیم و #تثبیت حاکمیت حضرت مهدی عج
👈توضیح اینکه آن حضرت، در ابتدای ظهور، تنها #کافرانی را که به ظلم و فساد در زمین مشغولند، سرکوب می کند و از بین می برد؛
👈ولی با کافرانی که از ظلم و جور و فساد دورند و پذیرای حکومت دادگستر آن حضرت هستند، همانند سیره پیامبر اکرم (ص) از سر مسالمت رفتار می کند و از آنان، #جزیه می گیرد. به تدریج، با برقراری عدل و فراگیری آن در سراسر زمین و از بین بردن باطل ها و بدعت ها و آشکار شدن نشانه ها و آیا حق، حجت های روشن الهی بر مردم تمام می شود و دیگر جای هیچ عذری برای کفر و شرک باقی نخواهد ماند.
✅ در آن دوره، همه مردم، مسلمان خواهند شد.
هدایت شده از موعود(عج)12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#راه مهدوی
⭐ امام زمان (عج ) خواندن کدام دعا را در ماه مبارک رمضان سفارش کردند ؟
✔ جواب:
امام زمان خواندن 2 دعا را در ماه مبارک رمضان سفارش کردند:
💠 1-دعای اللهم ادخل علی اهل القبور... :
✳ امام زمان (عج) در جریان تشرفی در ماه مبارک رمضان فرمودند:
✳ دعای اللهم ادخل علی اهل القبور السرور. ... را زیاد بخوانید زیرا در حقیقت این دعا برای فرج ماست و استجابت کامل آن در زمان ظهور خواهد بود.
📚 منبع:
کتاب ملاقات با امام زمان ص 286
💠 از دیگر فضایل این دعا این است که شيخ كفعمى در مصباح و بلد الامين و شيخ شهيد در مجموعه خود از حضرت رسول صلى الله عليه و آله نقل كرده اند كه آن حضرت فرمود:
💠هر كه اين دعا را در ماه رمضان بعد از هر نماز واجبى بخواند حق تعالى بيامرزد گناهان او را تا روز قيامت و دعا اين است:
اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ
اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ
اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ
اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ
اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ
اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ
اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ
اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ
اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ
اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ
اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ
اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ
إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
✳ 2-دعای افتتاح:
✳امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف خطاب به شیعیان نوشتند:
💠 این دعا را در تمام شب های ماه رمضان بخوانید، زیرا فرشته ها به آن گوش می دهند و برای خواننده آن طلب آمرزش می کنند
📚 منبع:
صحیفهٔ مهدیّه، بخش ۵، دعای ۸
💠این دعا دارای مضامین و معانی بلندی است؛ و مخصوصا اطلاعات ارزشمندی در ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در اختیار ما می گذارد، و نیز تصاویر زیبایی از عالم پس از ظهور ارائه میدهد. چه نیکوست که همراه با خواندن این دعا به ترجمه و معنای آن نیز توجه کنیم.
💠 برای خواندن دعای افتتاح به مفاتیح الجنان اعمال شب های ماه رمضان مراجعه کنید.
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرج
1_6203617.mp3
177.7K
#ادعیه_ماه_مبارک_رمضان
✅دعای روز سیزدهم ماه مبارک رمضان با نوای دلنشین استاد موسوی قهار
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#سبط اکبر
✅امام حسن(ع) ختم کننده فتنه جنگ جمل
✳️امام حسن (ع)، به شهادت تاریخ، فردی بسیار شجاع و با شهامت بود و هرگز ترس و بیم در وجود او راه نداشت. او در راه پیشرفت اسلام از هیچ گونه جانبازی دریغ نمی ورزید و همواره آماده مجاهدت درراه خدا بود. امام مجتبی (ع) در جنگ جمل، در رکاب پدر خود امیرمؤمنان علی (ع) در خط مقدم جبهه می جنگید و از یاران دلاور و شجاع علی (ع) سبقت می گرفت و بر قلب سپاه دشمن حملات سختی می کرد.
✳️در جنگ صفین نیز، امام حسن(ع) در بسیج عمومی نیروها و گسیل داشتن ارتش امیرمؤمنان (ع) برای جنگ با سپاه معاویه، نقش مهمی به عهده داشت و با سخنان پرشور و مهیج خویش، مردم کوفه را به جهاد در رکاب امیرمؤمنان (ع)و سرکوبی خائنان و دشمنان اسلام دعوت می نمود.
✳️با همه تلاش و کوششی که امیر المؤمنین(ع)انجام داد تا شاید پیمان شکنان بصره دست از ماجراجویی برداشته و به راه حق بازگردند، توفیقی در این راه حاصل نشد و شیطان بر آنها چیره شد و آنها را از یاد حق بیرون برد، و بالاخره پس از اینکه جمعی از مردم بی گناه بصره را کشتند، امیر المؤمنین(ع)به جنگ ایشان آمد و پس از گفتگوها و اتمام حجت، جنگ آغاز شد و به فاصله کمی پیمان شکنان شکست خورده و طلحه و زبیر کشته شدند.
✳️در میانه جنگ مردمانی که اطراف شتر عایشه را گرفته بودند، به سختی از هودج عایشه دفاع می کردند، و هر دسته که کشته می شدند دسته دیگر جای آنها را گرفته و سرسختانه مقاومت می کردند. علی(ع)که متوجه شد تا آن شتر سر پاست، این نادانان و فریب خوردگان از مقاومت خویش دست برنمی دارند و آشوب و فتنه خاموش نمی شود، در صدد بر آمد تا هر چه زودتر آن شتر را از پای درآورد.
✅امیر المؤمنین(ع) در روز جمل پسرش محمد حنفیه را طلبید و نیزه خود را به او داده، فرمود: " شتر عایشه را هدف این نیزه قرار ده و آن را از پای درآور." محمد نیزه مخصوص پدر را گرفته و حمله کرد، ولی بنو ضبه(که اطراف شتر عایشه بودند و بسختی از آن حمایت می کردند)مانع پیشرفت او شده و او را از رسیدن به شتر بازداشتند، و محمد بناچار نزد پدر بازگشت. در این وقت حسن بن علی(ع) پیش رفت و نیزه را از او گرفته و به سوی شتر حمله کرد و خود را بدان رسانده و نیزه اش را به او زده، بازگشت در حالی که خون آن شتر بر نیزه بود. محمد که این منظره را دید، رنگش دگرگون شد(و خجالت کشید). امیر المؤمنین(ع)بدو فرمود: "ناراحت مشو که او فرزند پیغمبر است و تو فرزند علی هستی!"
✳️باری با پایداری و شجاعت فرزند رسول خدا(ص) و سبط اکبر آن حضرت امام مجتبی(ع) و دیگر شجاعان بالاخره شتر عایشه از پای در آمد، و جنگ جمل به نفع لشکر حق به پایان رسید، و پس از آن حدود یک ماه امیر المؤمنین(ع)در بصره سکونت فرموده، و پس از آن به کوفه آمد و مقر حکومت خود را کوفه قرار داد. و در تواریخ آمده که در مدت توقف آن حضرت در بصره، مدتی مبتلا به کسالت و بیماری شد و فرزندش حسن بن علی(ع)به جای آن حضرت، امامت مردم را به عهده داشت.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
هدایت شده از موعود(عج)12
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸
🌸🍀
#زمان مرگ شیطان
مرگ شیطان در زمان ظهور امام عصر (عج)
[شیطان] گفت: پرودگارا! پس مرا تا روزی که برانگیخته خواهند شد مهلت ده.
فرمود: تو از مهلت یافتگانی، تا روز [و] وقت معلوم. (حجر (15)، آیه 36 و 38)
بعد از آنکه شیطان بر انسان سجده نکرد و مقام خود را برتر از آن دانست که برای انسان خاکی تعظیم کند، خدا او را از رانده شدگان قرار داد و فرمود: «تا روز جزا بر تو لعنت باد.» (حجر، آیه 35) در این هنگام شیطان از خداوند خواست که او را تا روز برانگیخته شدن انسانها از قبر مهلت دهد و جواب شنید که: تو تا روز و وقت معلومی مهلت داری. او تا «یوم یبعثون » مهلت خواست و خدا «یوم الوقت المعلوم » بدو مهلت داد. سؤال این است که آیا بین این دو روز فرق است؟ و اگر هست به چه نحو است و چه نتایجی دارد؟
📗مرحوم علامه طباطبایی ذیل این آیه شریفه نکاتی را فرموده اند که به اختصار نقل می شود.
📗 تفسیر ایشان از این آیه جالب و شیرین و در عین حال قابل تامل است: «با نظری گذرا به دو آیه معلوم می شود که روز «وقت معلوم» با روزی که مردم برانگیخته می شوند، متفاوت است و حتما باید آن روز قبل از روز بعث باشد.» و سپس در ادامه استدلال می گویند: «اطلاق در آیه 15 سوره «اعراف » که خداوند بدو فرموده تو از مهلت داده شدگانی با آنچه در سوره «ص » و همین جا آمده است مقید می شود یعنی منظور روز وقت معلوم است.»
ایشان در جواب این سؤال که آیا خود ابلیس از زمان آن روز خبر دارد یا نه می گویند:
«این روز در علم الهی مشخص و مبین است که چه زمانی است. اما، آیا ابلیس هم می داند یا نه از آیه چیزی بر نمی آید.» علامه در ادامه جواب به نظری که می گوید شیطان آن روز را نمی داند مطلب را به بحث مورد نظر می کشاند و می فرماید:
اینکه دوباره ابلیس گفته است: «همه را گمراه خواهم ساخت.» (حجر (15)، آیه 39.) دلیل است که او تا زمانی که انسان در دنیا زندگی می کند کار خود را ادامه می دهد. پس از آیه «الی یوم الوقت المعلوم » فهمیده می شود منظور تا آخر عمر انسانهایی است که در روی زمین زندگی می کنند و امکان اغوای آنها وجود دارد.» ایشان در تقویت این نظریه از قول «ابن عباس » و اکثر مفسران اینطور ادامه می دهند که: «منظور از آن روز، آخرین روزهای تکلیف است و آن مربوط به نفخه اولی است که همه خلایق در آن از دنیا می روند. گویا این نظر مبتنی بر این است که ابلیس تا زمانی که تکلیف است و امکان مخالفت و معصیت وجود دارد زنده می ماند و آن هم مدت عمر انسان در این دنیاست یعنی تا زمان نفخه اولی که همه مردم می میرند و بین این نفخه و نفخه دوم که در آن مردم برانگیخته می شوند 40 سال یا 400 سال بر حسب اختلاف روایات فاصله وجود دارد.» مرحوم طباطبایی با اینکه بدین طریق وجه فوق را تقویت کرده و روز وقت معلوم را به نفخه اولی تفسیر می کند اشکالی بدان کرده و آن را رد می نماید تا نظریه ای را که خود قبول دارد بیان و تقویت نماید. لذا می گویند: «وجهی که گفته شد خوب است و تنها یک اشکال دارد و آن اینکه در این نظریه آمده بود ابلیس تا زمانی که تکلیفی هست و امکان مخالفت و معصیت وجود دارد زنده می باشد» صاحب المیزان این ملازمه را یعنی ملازمه بین وجود تکلیف و وجود ابلیس را قبول ندارد و می گوید: «استناد معاصی به شیطان اقتضای بقای ابلیس را دارد تا زمانی که معصیت و گمراهی وجود داشته باشد، نه تا زمانی که تکلیف باقی است و دلیلی هم بر ملازمه بین معصیت و تکلیف در خارج نیست.» به عبارتی روشن تر ایشان می خواهند ملازمه بین وجود تکلیف و وجود ابلیس را نفی کند ولی ملازمه بین معصیت و ابلیس را ثابت نماید و بعد از آن ملازمه بین معصیت و تکلیف را نفی کرده و می گویند امکان دارد تکلیف باشد ولی معصیتی نباشد و وقتی معصیت نبود ابلیس هم نیست.
تهیه و تنظیم در
کانال موعود(عج)12
@Mawud12
🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸
#نبوت
🔹پیامبران بعد از حضرت یوسف(ع)
از بعضی متون استفاده می شود که حضرت یوسف فرزندانی به نام های منسی و افرائیم داشته است. در باره پیامبری و عدم پیامبری آنان باید گفت :
نبوت و امامت مقامی الهی است که خداوند آن را بر اساس لیاقت به شخصی میدهد تا هدایت مردم را به عهده گیرد. خداوند درباره حضرت ابراهیم(ع) بعد از اینکه از امتحانات الهی سربلند بیرون آمد، میفرماید: إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛
ای ابراهیم! مقام امامت را به تو دادم.
◀️حضرت ابراهیم(ع) از خداوند درخواست کرد که این مقام را به فرزندانش هم بدهد. خداوند در جواب فرمود:
لاینال عهدی الظالمین؛ این مقام، به ظالمان نمیرسد، یعنی اگر فرزندانت لایق این مقام باشند، به آن ها هم داده میشود و گرنه داده نخواهد شد.
در این مورد هم اگر فرزندان یوسف پیامبر نشده باشند، به خاطر این بوده است که لایق آن مقام بزرگ نبوده و شایستگی آن را نداشتهاند.
🔹پیامبر نشدن، به معنای درستکار و مومن نبودن نیست.
البته در حدیثی از امام صادق نقل شده که به پیامبری نرسیدن فرزندان یوسف به خاطر آن بود که وقتی پدرش به مصر نزد او رفت، دیرتر از پدر از اسب پایین آمد; خداوند به خاطر این ترک اولی از نسل او پیامبری قرار نداد اما در نقل این حدیث از امام صادق جای تردید است. حضرت یوسف جزء انبیای بزرگوار الهی میباشد. عصمت پیامبران خدا از مسائلی است که با دلایل عقلی و آیات و روایات فراوان به طور قطع ثابت است.
سراسر آیههای سورة یوسف بر دانش، بردباری و شکیبایی و پاکی و عصمت شگفت آور حضرت یوسف صدّیق شهادت و گواهی میدهد. قرآن، سرگذشت او را به عنوان "اسوه تقوا" و نمونه پاکی و مظهر عفت و عصمت بیان میکند . او را از بندگان "مخلَص"
میشمارد که به فرمودة قرآن کریم "مخلَصین" از گزند شیطان در امانند:
"اِلاّ عبادک منهم المخلصین"
بنابراین، چگونه میتوان به او نسبت داد که "غرور سلطنت او را گرفته و به احترام پدر از اسب پیاده نشده باشد ؟!
⬅️به همین جهت، برخی از مفسران این احادیث را مخالف با آیات قرآن دانسته و قابل قبول ندانسته اند.
آیات و روایات معتبر نشانگر آن است که حضرت یوسف طبق فرمان الهی عمل میکرد . کمال احترام را نسبت به پدر انجام میداد; چنان که قرآن کریم میفرماید:
"فَلَمَّا دَخَلُوا یُوسُفَ ءَاوَیََّ إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِن شَآءَ اللَّهُ ءَامِنِینَ;
هنگامی که بر یوسف وارد شدند، او پدر و مادر خود را در آغوش گرفت و گفت: همگی داخل مصر شوید که ان شأالله در امن و امان خواهید بود!"
از جملة "فَلَمَّا دَخَلُواْ عَلَیَ یُوسُفَ" و "قَالَ ادْخُلُواْ مِصْرَ" (واژه ورود و دخول)
استفاده میشود که حضرت یوسف در خارج شهر به استقبال پدر و همراهانش رفته بود. در ساختمان و یا چادرهایی منزل گرفته، در انتظار قدوم آنان به سر میبرد.
هنگامی که پدر و همراهانش وارد شدند، حضرت یوسف نسبت به آنان اظهار محبت ویژهای کرد:
"ءاوَیََّ إِلَیْهِ أَبَوَیْهِ" . پس از انجام دادن مراسم استقبال، از پدر و همراهانش خواست تا به مصر وارد شوند و در آن دیار سکنی گزینند; در غیر این صورت واژة ورود و دخول جایگاهی نداشت، بلکه کلمه ملاقات و مانند آن مناسب بود.
علاوه بر آن، روایت مذکور مرسل است.
فرزندی که پیامبران بنی اسرائیل از نسل او می باشند، لاوی فرزند یعقوب است. در روایت از امام صادق(ع) نقل شده :
که چون زمان رحلت حضرت یوسف فرارسید،آل یعقوب را که در آن وقت هشتاد نفر بودند ،جمع کرد و گفت: قبطیان بر شما غالب خواهند شد و شما را اذیت می کنند .نجات تان توسط فردی از نسل لاوی است که نام او موسی و پسر عمران است.
حضرت موسی به سه واسطه به لاوی می رسد.
🔹البته یوشع بن نون از فرزندان افرائیم بن یوسف است که بعد از حضرت موسی به نبوت رسید. بر اساس برخی روایات مدت سی سال بعداز حضرت موسی زنده بود.
پی نوشت ها:
1.دایره المعارف بزرگ اسلامی ،ج 8 ، ص 129.
2.بقره(2)آیه124 .
3. کلینی، کافی ج 2، ص 311، ح 15، تحقیق : علی اکبر غفاری، تهران ، اسلامیه، چاپ سوم ، 1388 ق .
4.یوسف(12)آیه24.
5.حجر(15)آیه 40.
6. الفرقان فی تفسیر القرآن، محمد الصادقی، ج 12 ـ 13، ص 206 ـ 208.
7.یوسف، آیه99 .
🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃
@Mawud12
🔺 [ یک روز ] روزه خواری !
حضرت امام صادق علیهالسلام فرمودند :
[ مَنْ أَفْطَرَ يَوْماً مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ خَرَجَ رُوحُ الْإِيمَانِ مِنْه ]
✅ هر كس يك روز از ماه رمضان را (بدون عذر) بخورد، روح ايمان از او جدا میشود.
📚 من لا يحضره الفقيه :
جلد ۲ صفحه ۱۱۸ حدیث ۱۸۹۲
🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃
@Mawud12
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸
🌸🌸
#تشرف
علامه حلی وتشرف خدمت امام زمان(عج)
پیش از آنکه ملاقات عجیب عالم و محقق بزرگ جهان تشیّع علاّمه حلی (ره) با امام زمان (عج) را شرح دهم، اجازه دهید مختصری از شرح حال این مرد خدا را به نظرتان برسانم:
از علمای برجسته قرن هشتم هجری است که در سال 726 هــق از دنیا رفت و در نجف اشرف به خاک سپرده شد، علامه حلی، از رجال برجسته و علمای بزرگوار شیعه، كسی است كه درباره اش نوشته اند:
« در حالی كه كودك بود، به درجه اجتهاد رسید و مردم منتظر بودند كه به تكلیف برسد تا از او تقلید نمایند.»
این مرجع تقلید عالی قدر، سلطان محمّد خدابنده پادشان مغول را شیعه کرد و در این مسیر خدمت بسیار بزرگی به مذهب جعفری نمود. او در تمام علوم اسلامی، استاد ماهری بود و تألیفات او را بیش از 500 جلد کتاب تخمین زده اند.
اینک توجه کنید که این مرد دینی چگونه مورد عنایت امام عصر (عج) قرار می گیرد:
او در حلّه یکی از شهرهای عراق سکونت داشت، هر شب جمعه از حلّه با وسائل آن زمان به کربلا می رفت. (با اینکه بین این دو شهر بیش از 10 فرسخ است) با این کیفیت که پنجشنبه سوار بر الاغ خود
به راه می افتاد و شب جمعه در حرم مطهّر امام حسین (ع) می ماند و بعد ازظهر روز جمعه به «حلّه» مراجعت می کرد.
در یکی از روزها که به طرف کربلا رهسپار بود، در راه شخصی به او رسید و همراه علاّمه با هم به کربلا می رفتند علاّمه با رفیق تازه اش شروع به صحبت کرد و مسائلی را بیان نمود از آنجا که به فرموده امام علی (ع):
«اَلْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ؛
شخصیت مرد در زیر زبانش نهفته است.»
علاّمه درک کرد که با مردی بزرگ و عالمی سترگ، هم صحبت شده است، هر مسئله مشکلی می پرسید، رفیق راهش جواب می داد به طوری که علاّمه که خود را یگانه دهر می دانست، از علم رفیق راهش متحیّر ماند گرم صحبت بودند تا آنکه در مسئله ای، آن شخص بر خلاف فتوای علاّمه فتوا داد علاّمه گفت: این فتوای شما بر خلاف اصل و قاعده است دلیل هم که این قاعده را از بین ببرد نداریم.
آن شخص گفت:
«چرا دلیل موثّقی داریم که شیخ طوسی (ره)در کتاب تهذیب در وسط فلان صفحه، آن را نقل کرده است»
علاّمه گفت: چنین حدیثی را در کتاب تهذیب ندیده ام.
آن شخص گفت:
«کتاب تهذیبی که پیش تو هست در فلان صفحه و سطر این حدیث مذکور است!!»
علاّمه در دنیایی از حیرت فرو رفت از این رو که این شخص ناشناس به تمام علائم و خصوصیّات نسخه منحصر به فرد کتاب تهذیب آگاهی داشت.
علاّمه درک کرد که در برابر استادِ علاّمه ها قرار گرفته، لذا شروع کرد به ذکر مسائل مشکله ای که برای خودش حل نشده بود، در این موقع تازیانه ای را که در دست داشت به زمین افتاد، در همین حین این مسئله را از آن شخص پرسید که آیا در زمان غیبت کبری، امکان ملاقات با امام زمان (عج) هست؟
آن شخص تازیانه را برداشته بود و به علاّمه می داد و دستش به دست علاّمه رسید فرمود:
«چگونه نمی توان امام زمان را دید در صورتی که اینک دست او در دست توست.»
علاّمه چون متوجه شد، خود را به دست و پای امام زمان (عج) انداخت و آنچنان محو عشق آن حضرت شد که مدتی چیزی نفهمید، پس از آنکه به حال خود آمد کسی را ندید، به خانه مراجعت کرد و فوری کتاب تهذیب خود را باز نمود و دید آن حدیث با همان علائم از صفحه و سطر، تطبیق می کند، در حاشیه
این کتاب در همان صفحه نوشت: این حدیثی است که مولایم امام زمان (ع) مرا به آن خبر داده است.
عده ای از علماء همان خط را در حاشیه همان کتاب دیده اند.
از جمله مقامهاى بزرگى که براى آیة اللّه حلّى امتیاز به شمار مى آید آن است که جزء افراد با ایمان به شمار مى آید. یکى از دانشمندان سنّى که در بعضى رشته هاى علمى استاد علّامه حلّى بود، کتابى در مورد مذهب شیعه امامیّه نوشته بود ودر مجالس، آن را براى مردم مى خواند وآنها را گمراه مى کرد واز ترس آنکه نکند کسى از دانشمندان شیعه نوشته هاى آن را ردّ کنند کتاب را به کسى نمیداد که بنویسد وجناب شیخ همیشه در فکر طرح نقشه اى بود تا آن را بدست آورد ونوشته هاى آن را ردّ کند.
ناچار از محبّت بین استاد وشاگرد استفاده کرد واز او خواهش کرد تا آن کتاب را به او قرض بدهد. چون استاد سنّى نمى خواست که بلا فاصله دست ردّ بر سینه او بزند گفت: (من قسم خورده ام که این کتاب را بیشتر از یک شب پیش کسى نگذارم). علّامه حلّى نیز آن مدّت زمان را غنیمت شمرد وکتاب را گرفت وبه خانه برد که در همان شب آن کتاب را تا جایى که ممکن است بازنویسى کند.
چون به نوشتن مشغول شد ونصفى از شب گذشت خوابش گرفت، ناگهان حضرت صاحب الامر (عج) ظاهر گشت وبه علّامه حلّى گفت: (کتاب را به من بده وتو بخواب). وقتى که شیخ از خواب بیدار شد دید که باز نویسى شده آن کتاب از کرامت صاحب الامر (عج) تمام شده است.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
سُبْحَانَكَ يَا اللَّهُ تَعَالَيْتَ يَا رَحْمَانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا رَحِيمُ تَعَالَيْتَ يَا كَرِيمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مَلِكُ تَعَالَيْتَ يَا مَالِكُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قُدُّوسُ تَعَالَيْتَ يَا سَلامُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُؤْمِنُ تَعَالَيْتَ يَا مُهَيْمِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَزِيزُ تَعَالَيْتَ يَا جَبَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُتَكَبِّرُ تَعَالَيْتَ يَا مُتَجَبِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ، 1
سُبْحَانَكَ يَا خَالِقُ تَعَالَيْتَ يَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُصَوِّرُ تَعَالَيْتَ يَا مُقَدِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا هَادِي تَعَالَيْتَ يَا بَاقِي أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَهَّابُ تَعَالَيْتَ يَا تَوَّابُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا فَتَّاحُ تَعَالَيْتَ يَا مُرْتَاحُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا سَيِّدِي تَعَالَيْتَ يَا مَوْلايَ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قَرِيبُ تَعَالَيْتَ يَا رَقِيبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُبْدِئُ تَعَالَيْتَ يَا مُعِيدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا حَمِيدُ تَعَالَيْتَ يَا مَجِيدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 2
سُبْحَانَكَ يَا قَدِيمُ ، تَعَالَيْتَ يَا عَظِيمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا غَفُورُ تَعَالَيْتَ يَا شَكُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا شَاهِدُ تَعَالَيْتَ يَا شَهِيدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا حَنَّانُ تَعَالَيْتَ يَا مَنَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا بَاعِثُ تَعَالَيْتَ يَا وَارِثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُحْيِي تَعَالَيْتَ يَا مُمِيتُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا شَفِيقُ تَعَالَيْتَ يَا رَفِيقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا أَنِيسُ تَعَالَيْتَ يَا مُونِسُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا جَلِيلُ تَعَالَيْتَ يَا جَمِيلُ ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 3
سُبْحَانَكَ يَا خَبِيرُ تَعَالَيْتَ يَا بَصِيرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا حَفِيُّ تَعَالَيْتَ يَا مَلِيُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مَعْبُودُ تَعَالَيْتَ يَا مَوْجُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا غَفَّارُ تَعَالَيْتَ يَا قَهَّارُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مَذْكُورُ تَعَالَيْتَ يَا مَشْكُورُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا جَوَادُ تَعَالَيْتَ يَا مَعَاذُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا جَمَالُ تَعَالَيْتَ يَا جَلالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا سَابِقُ تَعَالَيْتَ يَا رَازِقُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا صَادِقُ تَعَالَيْتَ يَا فَالِقُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 4
سُبْحَانَكَ يَا سَمِيعُ تَعَالَيْتَ يَا سَرِيعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا رَفِيعُ تَعَالَيْتَ يَا بَدِيعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا فَعَّالُ تَعَالَيْتَ يَا مُتَعَالُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قَاضِي تَعَالَيْتَ يَا رَاضِي أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قَاهِرُ تَعَالَيْتَ يَا طَاهِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَالِمُ تَعَالَيْتَ يَا حَاكِمُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 5
سُبْحَانَكَ يَا دَائِمُ تَعَالَيْتَ يَا قَائِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَاصِمُ تَعَالَيْتَ يَا قَاسِمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا غَنِيُّ تَعَالَيْتَ يَا مُغْنِي أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَفِيُّ تَعَالَيْتَ يَا قَوِيُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا كَافِي تَعَالَيْتَ يَا شَافِي أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ ، سُبْحَانَكَ يَا مُقَدِّمُ تَعَالَيْتَ يَا مُؤَخِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا أَوَّلُ تَعَالَيْتَ يَا آخِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ، 6
سُبْحَانَكَ يَا ظَاهِرُ تَعَالَيْتَ يَا بَاطِنُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ
سُبْحَانَكَ يَا رَجَاءُ تَعَالَيْتَ يَا مُرْتَجَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا ذَا الْمَنِّ تَعَالَيْتَ يَا ذَا الطَّوْلِ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا حَيُّ تَعَالَيْتَ يَا قَيُّومُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَاحِدُ تَعَالَيْتَ يَا أَحَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا سَيِّدُ تَعَالَيْتَ يَا صَمَدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قَدِيرُ تَعَالَيْتَ يَا كَبِيرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَالِي تَعَالَيْتَ يَا مُتَعَالِي [عَالِي ] أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 7
سُبْحَانَكَ يَا عَلِيُّ تَعَالَيْتَ يَا أَعْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَلِيُّ تَعَالَيْتَ يَا مَوْلَى أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا ذَارِئُ تَعَالَيْتَ يَا بَارِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا خَافِضُ تَعَالَيْتَ يَا رَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُقْسِطُ تَعَالَيْتَ يَا جَامِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُعِزُّ تَعَالَيْتَ يَا مُذِلُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا حَافِظُ تَعَالَيْتَ يَا حَفِيظُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا قَادِرُ تَعَالَيْتَ يَا مُقْتَدِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَلِيمُ تَعَالَيْتَ يَا حَلِيمُ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 8
سُبْحَانَكَ يَا حَكَمُ تَعَالَيْتَ يَا حَكِيمُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُعْطِي تَعَالَيْتَ يَا مَانِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا ضَارُّ تَعَالَيْتَ يَا نَافِعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُجِيبُ تَعَالَيْتَ يَا حَسِيبُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَادِلُ تَعَالَيْتَ يَا فَاصِلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا لَطِيفُ تَعَالَيْتَ يَا شَرِيفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا رَبُّ تَعَالَيْتَ يَا حَقُّ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مَاجِدُ تَعَالَيْتَ يَا وَاحِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا عَفُوُّ تَعَالَيْتَ يَا مُنْتَقِمُ ، أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 9
سُبْحَانَكَ يَا وَاسِعُ تَعَالَيْتَ يَا مُوَسِّعُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا رَءُوفُ تَعَالَيْتَ يَا عَطُوفُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا فَرْدُ تَعَالَيْتَ يَا وِتْرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُقِيتُ تَعَالَيْتَ يَا مُحِيطُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا وَكِيلُ تَعَالَيْتَ يَا عَدْلُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُبِينُ تَعَالَيْتَ يَا مَتِينُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا بَرُّ تَعَالَيْتَ يَا وَدُودُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا رَشِيدُ تَعَالَيْتَ يَا مُرْشِدُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا نُورُ تَعَالَيْتَ يَا مُنَوِّرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ 10
سُبْحَانَكَ يَا نَصِيرُ، تَعَالَيْتَ يَا نَاصِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا صَبُورُ تَعَالَيْتَ يَا صَابِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُحْصِي تَعَالَيْتَ يَا مُنْشِئُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا سُبْحَانُ تَعَالَيْتَ يَا دَيَّانُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا مُغِيثُ تَعَالَيْتَ يَا غِيَاثُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا فَاطِرُ تَعَالَيْتَ يَا حَاضِرُ أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ يَا مُجِيرُ سُبْحَانَكَ يَا ذَا الْعِزِّ وَ الْجَمَالِ تَبَارَكْتَ يَا ذَا الْجَبَرُوتِ وَ الْجَلالِ سُبْحَانَكَ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ 11
#التماس_دعا
💠امیرالمومنین(عليه السلام):
🔻نهج مَن لا يَستَقيمُ (يَستَقِمْ) بهِ الهُدى، يَجُرَّ بِهِ (يَجُرَّهُ) الضَّلالُ إلى الرَّدى .
🔺هركه را #هدايت_ِحق، به راه درست نياورَد، #گمراهى او را به #هلاكت كشاند.
📙 #نهج_البلاغه ،خطبه ۲۸
✨﷽✨
✅برخورد غیر منتظرۀ رسول خدا(ص) با جوان چشمچران
✍نمیتوانم زبان و چشمم را کنترل کنم! + راه سادۀ درمان
گاهی اوقات، برخی از جوانان میگویند: «من نمیتوانم چشمم را کنترل کنم.» آن یکی میگوید: «من نمیتوانم زبانم را کنترل کنم.» هر کسی هر کار خوبی را که میگوید «نمیتوانم انجام دهد»، به خاطر این است که یک کار خوب را میتوانسته انجام دهد ولی انجام نداده، آن هم اینکه سر وقت بلند شود و نمازش را بخواند.
اگر بخواهیم نماز خوب را برای خودمان تعریف کنیم و بشناسیم، طبیعتاً بهترین معرِّف آن، خود خداوند است که در قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر؛ نماز از فحشاء و باز میدارد» بر این اساس، هرچقدر نماز انسان او را از بدیها بازدارد، به همان اندازه، نمازش خوب بوده است.
💥به پیامبر(ص) گفتند: «آن جوانی که پشت سر شما نماز میخوانَد، چشمچرانی هم میکند. بعضی از گناههای خیلی بد را هم انجام میدهد.» لابد منظورشان این بود که شما نصیحتش بفرمایید تا آن عیبش را هم کنار بگذارد. رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند: «همان نمازش او را درست خواهد کرد» [نیازی به نصیحت نیست.] راوی میگوید: «طولی نکشید که آن جوان توبه کرد و آن عیب را کنار گذاشت.» اگر درست به نماز پرداخته شود، اینقدر برکت دارد.
📚 کتاب "چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟" علیرضا پناهیان
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🔰سواد مقاومت
#فتنه_ها_در_پیش_است.
اگر رژیم صهیونیستی «غده سرطانی» است؛ پس نوع و ماهیت این غده چه می تواند باشد؟
از آنجا که تشخیص این غده سرطانی در آزمایشگاه مکتب حضرت امام(ره) به موقع صورت گرفته،این غده #خوش_خیم تشخیص داده شده است.
چرا خوش خیم؟ چون از بین خواهد رفت.👌
چه کسی گفت؟
هم حضرت امام (ره) وعده نابودی آن را به ما داده و هم حضرت آقا فرموده اند که رژیم صهیونیستی، ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.(۱۸شهریور۹۴)
و حال سوالی پیش می آید که نسخه درمانی برای ریشه کن کردن (نه ریشه کن شدن) این غده سرطانی چیست؟
اول) #شناخت درست از نوع سرطان (ماهیت به وجود آورندگان این غده)
دوم) #پیروی از دستورات پزشک (ولی فقیه زمان)
سوم) نسخه شفاء بخش #وحدت
اگر ما در طول درمان این مریضی مزمن، کوچک ترین تعللی از خود نشان دهیم، شک نکنیم که این غده با ثانیه های غفلت ما، به سرتاسر بدن(جهان اسلام)، ریشه می دواند.
همان طور که می دانید و می بینید ریشه دواندن این غده، امروزه چند بیماری را بر پیکره جهان اسلام وارد کرده که لازم است در صورت ورود برای درمان، با باور به سه اصل فوق، یعنی: شناخت...، پیروی... و وحدت پذیری همهٔ کارها انجام شود.
تاکنون موضع گیری های که از سوی راهبرد اندیشان کشورمان برای مقابله با غدهٔ سرطانی صورت گرفته دقیق تر از خیلی از کشورهای مدعی بوده است.
باشد که برای فتنه های تحمیلی پیش روی امروز جهان اسلام بعد از داعش که در ذیل می آید نیز به درستی گام برداریم:
۱) فتنه #تجزیه کشورهای ایران، عراق، ترکیه و سوریه با تأسیس کشور کردستان.
۲) فتنه درگیر کردن مسلمانان و #بودائیان.
۳) بپا کردن فتنه جدید در #افغانستان.
۴) فتنه درگیر کردن مسلمانان و #هندوها.
اینکه استکبار جهانی با راه اندازی این فتنه ها به دنبال چیست کاملا مشهود است ولی تنها چیزی که لاینحل به نظر می رسد، چگونگی بیداری و هوشیاری ملت ها و دولت های درگیر است که شایسته است در این راستا خواص مرتبط و رسانه ها، عاقلانه ترین روش را پیش روی مسولان و مردم بگذارند تا به پیکره جهان اسلام،صدمه و آسیب کمتری وارد شود.
«والعاقبة للمتقین»
📝کوچر۱۹۶۹
🍃ألّلهُـــمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــرج🍃
@Mawud12