🌸🍃ملاقات با امام زمان🍃🌸
سفارش امام زمان سلام الله علیه درباره #میرزا_مهدی_اصفهانی به مرحوم #لطیفی_نسب
🔹مرحوم #لطیفی_نسب:
قسمت دوم
آن خرما طعمی کاملاً متفاوت با خرماهایی که خورده بودم، داشت. کباب هم خیلی مطبوع بود.
مقداری اضافه آمد. سفره را که جمع کردم، حضرت فرمودند:
🔹🔸 «از این نان و خرما و کباب به کسی ندهید. این مخصوص به خود شماست.
فقط فردا، #میرزا_مهدی_اصفهانی ميآید، یک لقمه از این غذا به او بدهید. او از #خود_ماست»!!!🔹🔸
گفتم چشم
حضرت سلام الله علیه مطالب دیگری را درباره خودم و مسائل اجتماعی فرمودند؛ از جمله اینکه فرمودند:
«دیگر در مشهد نمان و بعد از مساعد شدن هوا به تهران برو و مدارس اسلامی باز کن و به تعلیم و تربیت دانشآموزان بپرداز»
و فرمودند: «شما چرا در این گرفتاری و بیپولی از نماز جناب #جعفر_طیار غافل بودید که نماز جناب جعفر، کبریت احمر است و اکسیر اعظم».
هر چه عنایت خاص، فضائل و کمالات انسانی ایشان داشت با عنایت حضرت، در همان شب کامل شد.
خودشان گفتند: حضرت و همراهشان مشغول نماز شب شدند. دم رفتن، مشتی پول خورد در دو دستم ریختند و فرمودند: «اینها را بگیر و نگاهشان نکن و نشمار.
آنها را زیر پوست تخت بریز و هر وقت لازم داشتی بردار و استفاده کن».
از در که بیرون رفتند دیگر آنها را ندیدم.
دقایقی بعد صدای مناجات حرم و سپس صداي اذان آمد. نماز را خواندم.
صبح، در حجره را زدند.
دیدم شیخ با منزلت و بزرگواری آمدهاند.
گفت: من #میرزا_مهدی_اصفهانی هستم!
بعد از مصافحه و معانقه، تمجید کردند و گفتند: خوشا به حالت، دیشب مورد عنایت خاصّ آقا قرار گرفتهاید، آن حوالة ما را بدهید!!!
سفره را آوردم و ایشان لقمهای تناول نمود و گفت: از آن پولها هم سکهای به من بدهید!!!
ایشان به ازای آن، بیست تومان به من داد که پول خیلی زیادی بود.
چند ماهی که در مشهد بودم محضرشان را درک کردم تا اینکه در همان ایام رحلت نمود.
والسلام علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا