# انواع نشانه های ظهور
#قسمت اول
🌹 نشانههای ظهور گوناگون است و بر شمردن همه این اقسام، نه چندان مفید است و نه لازم؛ چه آنکه بسیاری از آنها، نشانههای قطعی ظهور نمیباشد. افزون بر این، از نظر سند و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آنها، خیلی روشن نیست. از این رو در تقسیم نشانهها تنها به موارد ذیل بسنده میگردد:
یک:
نشانههای حتمی و غیر حتمی در میان نشانههای ظهور، شماری از آنها به روشنی به عنوان «علایم حتمی ظهور» یاد شده است. منظور از
«نشانههای حتمی» در مقابل نشانههای غیر حتمی آن است که پدیدار شدن آنها بدون هیچ قید و شرطی قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونهای که تا آنها واقع نگردد، امام مهدی (عج) ظهور نخواهد کرد.
البته باید توجه نمود که حتمی و یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانهها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و مقتضیات و نبودن باز دارندهها، پدید آمدن آنها اگر خداوند اراده کند قطعی خواهد بود.
از روایات فراوانی که در میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانههای پنج گانه ذیل استفاده میشود:
خروج سفیانی، قیام یمانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیّه و خسف در بیداء.
امام صادق علیه السلام میفرماید:
«پنج امر قبل از قیام قائم از نشانهها است:
صیحه و سفیانی و خسف در بیداء و خروج یمانی و قتل نفس زکیّه.»
📕 (کتاب الغیبة، ص 436، ح 427.)
در پارهای روایات از حتمی بودن آن نشانهها، چنین تعبیر شده است:
امام صادق علیه السلام فرمود:
«امور حتمی که قبل از قیام قائم به ناگزیر خواهد بود
عبارت است از:
خروج سفیانی، خسف در بیداء، قتل نفس زکیّه و منادی که از آسمان ندا سر خواهد داد.»
📕 (الغیبة، ص 264، ح 26.)
در برابر نشانههای حتمی، نشانههای غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی، مقید و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه پدید میآید. به عبارت دیگر نشانههای غیر حتمی شاید پدید آید و شاید پدید نیاید و امام زمان(عج) ظهور کند. پارهای از نشانههایی که به حتمی بودن آنها تصریح نشده، از این قرار است:
1. مرگ و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر
2. خسوف و کسوف نا بهنگام
3. بارش بارانهای فراوان و …
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قسمت دوم
⬅️ پاسخ مستدل و جالب علی زکریایی به خزعبلات صادق زیباکلام ملعون که گفته بود رهبری پاسخگو نیست!
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
#توکل
#قسمت اول
توکل به خداوند متعال پیامدهای مثبتی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها دارد که جهت اختصار فقط به چند مورد از این ثمرات و فواید توکل اشاره میشود.
1. آرامش و اطمینان قلبی
یکی از فواید داشتن توکل، آرامش درونی و اطمینان قلبی است که در سایه توکل به انسان دست میدهد.
زمانیکه حضرت موسی قوم خود را شبانه به سوی سرزمین موعود راهبری میکرد و سعی مینمود که امید ایمان به خدا را در دلشان زنده کند نزدیکیهای صبح بود که قوم خستة موسی خود را با فرعونیان رو در رو دیدند که آنها را دنبال مینمودند، از ترس برخود لرزیدند و اظهار داشتند که توانِ مقابله با قومِ فرعون را نخواهند داشت. ولی حضرت موسی (ع) آنان را قوت قلب داده و گفت جای هیچ نگرانی نیست، چون خدا با اوست.
در قرآن، چنین جریان را تعریف میکند:
( فَلَمَّا تَرَاءى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ * قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ )(شعراء /61 – 62)
یعنی :
هنگامي كه هر دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسي گفتند : ما ( در چنگال فرعونيان ) گرفتار ميگرديم ( و هلاك ميشويم ) . . ( موسي ) گفت : چنين نيست . پروردگار من با من است .( قطعاً به دست دشمنم نميسپارد و به راه نجات ) رهنمودم خواهد كرد .
حضرت رسول (ص) که در توکل به خداوند متعال نمونه بود چنان حالتی یافته بود که وقتی ابوبکر در غار دچار ترس شده بود وفکر میکرد که کافران آنان را پیدا خواهند کرد با آرامش به ابوبکر گفت نگران نباش خداوند با ماست. در قرآن کریم این جریان به صورت زیر بیان شده است:
( إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُواْ ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ )(توبه /40)
ترجمه: « اگر پيغمبر را ياري نكنيد ( خدا او را ياري ميكند ، همان گونه كه قبلاً ) خدا او را ياري كرد ، بدان گاه كه كافران او را ( از مكّه ) بيرون كردند ، در حالي كه ( دو نفر بيشتر نبودند و ) او دومين نفر بود ( و تنها يك نفر به همراه داشت كه رفيق دلسوزش ابوبكر بود ) . هنگامي كه آن دو در غار ( ثور جاي گزيدند و در آن سه روز ماندگار ) شدند ( ابوبكر نگران شد كه از سوي قريشيان به جان پيغمبر گزندي رسد ، ) در اين هنگام پيغمبر خطاب به رفيقش گفت : غم مخور كه خدا با ما است ( و ما را حفظ مينمايد و كمك ميكند و از دست قريشيان ميرهاند و به عزّت و شوكت ميرساند . در اين وقت بود كه ) خداوند آرامش خود را بهره او ساخت ( و ابوبكر از اين پرتو الطاف ، آرام گرفت ) و پيغمبر را با سپاهياني ( از فرشتگان در همان زمان و همچنين بعدها در جنگ بدر و حُنَين ) ياري داد كه شما آنان را نميديديد ، و سرانجام سخن كافران را فروكشيد ( و شوكت و آئين آنان را از هم گسيخت ) و سخن الهي پيوسته بالا بوده است ( و نور توحيد بر ظلمت كفر چيره شده است و مكتب آسماني ، مكتبهاي زميني را از ميان برده است ) و خدا باعزّت است ( و هركاري را ميتواند بكند و ) حكيم است ( و كارها را بجا و از روي حكمت انجام ميدهد ).
#ادامه دارد.....
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
#تقلید
#تقلید و بنی اسرائیل
#قسمت اول
#المیزان
✅ در قرآن از همه امّتهاى گذشته بيشتر، داستانهاى بنى اسرائيل؛ و نيز به طورى كه گفته اند از همه انبياء گذشته بيشتر، نام حضرت موسى (ع) آمده. چون مى بينيم نام آن جناب در 136 جاى قرآن ذكر شده؛ دو برابر نام ابراهيم (ع) كه آن جناب هم از هر پيغمبر ديگرى نامش بيشتر آمده (به طورى كه گفته اند، نامش در 69 مورد ذکر شده).
✅ علّتى كه براى اين معنا به نظر مى رسد، اينست كه اسلام دينى است حَنيف، كه اساسش توحيد است، و توحيد را ابراهيم (ع) تأسيس كرد، و آن گاه خداى سبحان آن را براى پيامبر گراميش محمّد (ص) به اتمام رسانيد و فرمود :
🍃(مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْراهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْل🍃ُ — دين توحيد، دين پدرتان ابراهيم است، او شما را از پيش مسلمان ناميد.
سوره حج آيه 78)
و بنى_اسرائيل در پذيرفتن توحيد، لجوج ترين امّتها بودند و از هر امّت ديگری بيشتر با آن دشمنى كردند، و دورتر از هر امّت ديگرى نسبت به تسلیم و انقیاد در برابر حق بودند.
⬅️ هم چنان كه كفّار عرب هم كه پيامبر اسلام گرفتار آنان شد، دست كمى از بنى اسرائيل نداشتند، و لجاجت و خصومت با حقّ را به جايى رساندند كه آيه :
🍃 (إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَواءٌ عَلَيْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا يُؤْمِنُونَ 🍃— كسانى كه كفر ورزيدند، چه انذارشان بكنى، و چه نكنى ايمان نمى آورند. سوره بقره آيه 6)
در حقّشان نازل شد و هيچ قساوت و جفا، و هيچ رذيله ديگر از رذائل، كه قرآن براى بنى اسرائيل ذكر مى كند، نيست مگر آنكه در كفّار عرب نيز وجود داشت.
⬅️ و به هر حال اگر در قصه هاى بنى اسرائيل كه در قرآن آمده دقّت كنى، و در آنها باريك شوى، و به أسرار خُلقيات آنان پى ببرى، خواهى ديد كه مردمى فرو رفته در ماديّات بودند، و جز لذائذ مادّى، و صُورى، چيز ديگرى سرشان نمی شده. امّتى بوده اند كه جز در برابر لذّات و كمالات مادّى تسليم نمي شدند، و به هيچ حقيقت از حقائق ماورای حسّ ايمان نمى آوردند، هم چنان كه امروز هم همينطورند.
ادامه دارد...
📚 #تفسیر_المیزان جلد1 ص 316
#توکل
#قسمت دوم:
🔸آرامش روحی و روانی از آثار توکل به خداوند است.
آرامش روحی و روانی از آثار توکل به خداوند است.
🔸توکل از وکالت گرفتن میآید و بدین معناست که انسان کار خود را به دیگری واگذار کند. "توکل" انسان بر خدا به آن معناست که انسان در کنار تلاش و کوشش برای انجام امور و با وجود قدرت اختیاری که دارد، برای خود استقلالی قائل نیست و نتیجه کارها را به خداوند میسپارد.
🔹 توکل به این معنی نیست که انسان پیگیر انجام امور نباشد، تصریح کرد: این تصور که انسان هیچ حرکتی برای پیشبرد اهداف و کارها نداشته باشد و توکل به خدا را برای رسیدن به نتیجهای آیدهآل بداند، اشتباه است. مفهوم توکل این است که انسان در انجام امور تلاش خود را به کار گیرد اما چشم امید و تمام توجه وی به مسببالاسباب و خداوند باشد.
🔸چون متوکلین به لطف و رحمت الهی امید دارند در برابر مشکلات دچار یأس و سرخوردگی نمیشوند و در انجام امور سخت، داشتن پشتوانه قوی چون پروردگار را احساس میکنند.
◀️یکی از آثار توکل در زندگی فردی داشتن اعتماد به نفس سازنده و نشاط در زندگی است. شخص متوکل به خود غره نمیشود چراکه برای خود استقلالی قائل نیست.
🔸 انسان با توکل بر خداوند میتواند بر سختیها غلبه کند و ایمان وی در این مسیر بیشتر خواهد شد چراکه آثار توکل را در زندگی خود مشاهده خواهد کرد و به قدرت خداوند پی میبرد.
🔹اعتدال به معنای حقیقی در یک انسان متوکل وجود دارد. آرامش روحی و روانی در زندگی از عمده آثار توکل است چراکه انسان میداند خداوند به خیر و صلاح او عمل خواهد کرد.
#ادامه دارد......
🍃اللَّهـُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمّد
وَعَجِّل فَرَجَهـُم وأهـْلِك أَعدَائَهـُـم أجمَعین🍃
@Mawud12
#مهدویت
#قسمت اول
درباره قیام امام زمان با اسب و شمشیر توضیح دهید که آیا این صحت دارد؟
چگونه می خواهد با هواپیماهای جنگی بجنگد؟
پرسش
درباره قیام امام زمان با اسب و شمشیر توضیح دهید که آیا این صحت دارد؟ چگونه می خواهد با هواپیماهای جنگی بجنگد؟
✳️پاسخ اجمالی
با توجه به قراینی که در روایات آمده است، قیام امام زمان (عج) با اسب و شمشیر، معنای کنایی دارد و به معنای قهر و سلطه است، چنان که منظور از "من قوة و من رباط الخیل" در قرآن کریم، هر نوع سلاحی است که انسان به وسیله آن تقویت شود و بر دشمن حمله نماید، خواه نیزه، خواه موشک و خواه ... باشد، بنابراین اسب و شمشیر به ویژه خصوصیت ندارد، تا تصور شود که در مقابل جنگ افزارهای مدرن کار آمد نیست.
✳️پاسخ تفصیلی
برای روشن شدن این موضوع ضروری است، نخست روایاتی که می گوید قیام امام زمان (عج) با اسب و شمشیر است تحلیل و بررسی شود، تا مقابله آن حضرت با سلاح های مدرن توجیه پذیر شود.
راوی می گوید: نزد امام صادق (ع) بودم که معلّى بن خنیس از آن حضرت پرسید: آیا امام زمان (ع) سیره و رفتارش، خلاف روش حضرت علی (ع) است؟ فرمود: آرى! به جهت آن که على (ع) رفتارش منّت نهادن و دست برداشتن (از مخالفین) بود؛ زیرا می دانست که پس از او شیعهاش مغلوب دست دشمن خواهد شد، ولى امام قائم که قیام کند رفتارش در میان آنان با شمشیر است و اسیر کردن، چون می داند که پس از او شیعه آن حضرت هرگز مغلوب دست دشمن نخواهد شد.
امام صادق (ع) همچنین فرمود: زمانی که حضرت مهدی (ع) قیام می کند فرشتگان جنگ بدر به یاری حضرت می آیند. یک سوم از آنها بر اسبان سفید، و یک سوم بر اسبان ابلق و یک سوم دیگر بر اسبان قرمز سوار می شوند.
اکنون با توجه به این روایات نکاتی قابل دقت و بررسی است.
1. با توجه به قراینی که در روایات آمده است، قیام با شمشیر، به معنای قهر و سلطه است، چنان که قرآن در آمادگی مسلمانان در مقابل دشمنان می فرماید: "هر چه توانایى دارید در برابر دشمنان از نیرو و قدرت و اسبهاى ورزیده براى جنگ با دشمن آماده سازید تا بدین وسیله دشمنان خدا و خود را بترسانید".
مفسران در تفسیر "من قوة" گفته اند که منظور از قوت هر نوع سلاحی است که انسان به وسیله آن تقویت شود و بر دشمن حمله نماید. خواه نیزه، و خواه موشک، و... باشد. شاید سبب بکار بردن کلمه (قُوَّةٍ) یعنى نیرو، این باشد که شامل هر نوع اسلحه و نیروى جنگى و دفاعى که تا قیامت ساخته می شود بشود؛ چون در زمان نزول قرآن بزرگ ترین مظهر و مصداق نیرو و قدرت جنگى، اسب هاى جنگی بوده که آیه به آنها تصریح نموده است.
همچنین استفاده از اسب در قیام حضرت، نیز معنای کنایی دارد؛ زیرا در روایتی که از امام صادق (ع) نقل شد، آمده است که فرشتگانی که در بدر حاضر بودند، سوار بر اسبانی به کمک حضرت می آیند که مراد قدرت خدایی است.
2. از آن جا که پیامبران و اولیای الاهی در انتقال معارف، موظف بودند تا با مردم به مقدار فهم آنان سخن بگویند، در مورد قیام حضرت نیز این گونه بیان شده است؛ یعنی مقدار فهم مردم از ابزار جنگی را در نظر گرفته است.
امام صادق (ع) می فرماید: رسول خدا (ص) با مردم به اندازه عقل آنان سخن گفته، و سپس گفت: رسول خدا (ص)فرمود: ما گروه پیامبران دستور داریم که با مردم به اندازه عقل آنان سخن بگوییم.
بنابر این، وسایل جنگی چون در آن زمان منحصر در اسب و شمشیر بوده و هنوز سلاح های جدید کشف نشده بود و چون تصوری از سلاح های جدید، در ذهن مردم نبوده، قیام حضرت این گونه ترسیم شده است.
وانگهی بر اساس آنچه در منابع اسلامی آمده است، اختیارات و امکاناتی که خداوند به امام زمان (عج) داده، منحصر در اسب و شمشیر نیست، تا این شبهه پیش آید که چگونه می شود با چنین امکانات اندکی، با سلاح های پیشرفته امروز مقابله کرد. با قراینی که در روایات آمده است، چه بسا ابزار امروزی، در راستای پیشبرد اهداف حضرت به کار گرفته شود زیرا؛ اراده خداوند بر این امر استوار گشته است، که توسط ایشان حکومت عدل در سراسر گیتی بر پا شود و خداوند کاری را که بخواهد انجام می دهد و اسباب و مسببات مربوط به امور عادی بشر است.
3. نکته پایانی این که در جهان امروز که با پیشرفت علم همه گونه ابزار جنگی در اختیار مردم است، در برخی از کشورها هنوز برای برقراری نظم، از امکانات ابتدایی؛ مانند اسب و شمشیر استفاده می کنند، از این رو بعید نیست که در زمان ظهور امام زمان، اسب و شمشیر به عنوان نماد سلاح های زمان پیامبر (ص) در کنار سلاح های پیشرفته، مورد استفاده قرار گیرد.
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12
🔸🔸مناظره امام حسن علیه السلام با
معاویه لعنه الله علیه
#قسمت:چهارم
🔻سوال ولید بن عقبه
ولید بن عقبه گفت: «با اینکه عثمان خوب دامادی بود از برای شما «عثمان دوبار به دامادی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نائل آمد. یک بار با رقیه ازدواج کرد و چون او بر اثر شکنجهها و آزارهای عثمان عاقبت در روز فتح بدر وفات نمود با دختر دیگر پیامبر به نام ام کلثوم ازدواج کرد. این دو دختر در واقع از شوهر قبلی خدیجه بودند. (مؤلف)» و کوچکترین پرونده خلافی از برای او نبود، پدرت به جهت حرصی که به این دنیای فانی داشت، مردم نادان را تحریک نمود تا اینکه او را کشتند و آنگاه خلافت را در قبضه قدرت خویش در آورد و لکن خداوند برانگیخت مثل معاویه را تا اینکه با قدرت تمام با او نبرد نماید و خلافت را از او بگیرد و بر سر شما مصیبت از هر طرف حملهور گردد چنان چه ملاحظه میکنید.
🔻سوال مغیرة بن شعبه
مغیرة بن شعبه گفت: «پدرت علی نه فقط ابوبکر و عمر و عثمان را شهید کرد، بلکه درصدد قتل پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم بود و لکن خداوند متعال او را حفظ کرد و الا قطعاً پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هم شهید میشد. شما میخواستید نبوت و سلطنت را در یک خانواده جمع کنید و لکن خداوند نخواست و لذا سلطنت را از شما گرفت و امروز که معاویه بر سر سلطنت و خلافت نشسته است، سزاوار است که امر کند تو و برادرت حسین (علیهالسّلام) را در عوض آن خونهایی که پدرت به ناحق بر روی زمین ریخته است قصاص نماید.»
🔻تذکر امام به معاویه
سخنان آن پنج نفر تمام شد «به دقت از سخنان اصحاب معاویه در مییابیم که ایشان با نقشه از پیش تعیین شده هدفی جز جرم تراشی برای امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) نداشتند.» و چون نوبت سخن به امام مجتبی (علیهالسّلام) رسید، آن چناب در کمال فصاحت و بلاغت و بدون خوف و ترس فرمود: «الحمدْللهِ الّذی هُدی اَوَّلَکُم بِاوَّلِنا وَ آخِرِکُم بآخِرنا و صلی اللهُ علی سَیّدِنا مُحَمَّدٍ و آله وَ سَلَّمُ» سپس رو به معاویه نمود و فرمود: «تمام این سخنان را من از ناحیه شما میبینم. زیرا اگر تو اجازه نمیدادی یا راضی نبودی، کسی جرات نمیکرد تا در حضور تو پدرم علی (علیهالسّلام) را دشنام گوید و لذا صلاح چنان میبینم که ابتدا، نواقص و مذمّتی که درباره تو و پدرت ابوسفیان از پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به ما رسیده است را عنوان کنم و نیز فضائلی که درباره پدرم علی (علیه السلام) ثابت است تذکر دهم و آنگاه در
جواب اصحاب تو شروع سخن خواهم کرد..
#ادامه_دارد........
🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
@Mawud12