eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
خداروشکر که چنین خانواده هایی هستن تا حرف رهبری عزیز زمین نمونه! ✋ 🌹 @Mazan_tanhamasir
باید ازین خانواده یاد گرفت، و خانواده هایی که خانه، ماشین ، امکانات و سلامتی دارن اما بخاطر حرف مردم و یا راحت طلبی ، دیگه بچه نمیارن، چه جوابی به امام زمان عج میتونن بدن؟؟؟ 🌹 @Mazan_tanhamasir
تجربه ۷۰۰ باعث دلگرمی و آرامش بانوانی است که برای رضای خدا و امام زمان‌عج، حاضر شدن از راحتی خودشون و حرف مردم بگذرن و بچه دار بشن... 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
+آری...حجاب محدودیت است ، اما نه برای زن. بلکه برای... ✍🏻 ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اگر شما هم فارسی را می‌فهمید این فیلم را ۱۰ بار ببینید ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 @Mazan_tanhamasir
❣ سلام ✋🌸 سلام آرام قلب خسته ما سلام ای مهربان آقای عالم سلام ای آسمان مرد زمینی سلام ای ناخدای کشتی عشق بگو یابن الحسن پس کی می آیی؟ 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @Mazan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• عرض سلام وادب واحترام خدمت شما خوبان🌷 ان شالله حالتون خوب واحوالتون خوبتر باشه دراین روزهای زیبای بهاری 🍀 بعضی روزا حال آدم یک جور عجیبی خوبه خوب که میگم نه اینکه نباشه نه! 👈 خوب یعنی خدا دستتو میگیره در مقابل غم‌ها و تو هی میکنی از خوشی های کوچیک زندگیت... از اتفاقاتی که انتظارش رو نداری و میشه... گفتم انتظار ، یادم اومد هر روزی که بی انتظار و بدون توقع و شکرگزار چشم باز کردم ... حالم خوب بود ‌، خوب که میگم نه اینکه به تمام آرزوهام رسیده باشم ! نه، خوب یعنی همه چیز رو به خدا 💯 اینم یه رزق خوبه دیگه☝️☝️ داشتن... ان شالله خدابه وقت تون هم برکت بده تا از آموزه های عمیق تنهامسیر عمیقا بهرمند بشید😊 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕 اَلَیسَ اللهُ بِکَافِِ عَبدَهُ ؟! چرا.. کافی ست ، خدا همه جوره برای بنده اش کافی ست♡ پس به جای ۴زانو‌ زدن در برابر مشکلات، زیاد سجده کن و این ذکر را تکرار کن ؛ ✨اللّه ُ رَبّی عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَإِلَیْهِ أُنیب✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قابل توجه خانوم‌ها و آقایونی که مدام در حال صرف انرژی و هزینه برای دیده شدن هستن‼️ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ دست بوس پدر و مادر... از راه که می‌رسید، پدر را می‌برد حمام. خودش لباس‌های پدر را می‌شست. می‌نشست کنار بابا، دست‌های چروکیده‌اش را نوازش می‌کرد و می‌بوسید. جوراب‌های پدر را می‌آورد و موقع پوشاندن، لب‌هایش را می‌گذاشت کف پای پدر. مادر هم که در بیمارستان بستری بود، از سوریه که آمد بی‌معطلی خودش را رساند بیمارستان. همین که آمد توی اتاق، از همه خواست بیرون بروند؛ حتی برادر و خواهرها. وقتی با مادر تنها شد، پتو را کنار زد. دستش را می‌کشید روی پاهای خستۀ مادر. حالا که صورتش را گذاشته بود کف پای مادر، اشک‌های چشمش پای مادر را شست‌وشو می‌داد. کسی از حاج‌قاسم توصیه‌ای خواسته بود. چند بندی برایش نوشت که یکی‌اش احترام به پدر و مادر بود: «به خودت عادت بده بدون شرم، دست پدر و مادرت را ببوسی. هم آن‌ها را شاد می‌کنی، هم اثر وضعی بر خودت دارد.» 📚 سلیمانی عزیز 🌹 @Mazan_tanhamasir
. 📌احتمالا این تصویر را تا کنون ندیده‌اید... اما حضور چند نوجوان که با تغییرات فرهنگی مواجه شده‌اند و ظاهری متفاوت دارند را چون برجسته‌شده‌اند بارها دیده‌اید! نسبت به ناهنجاری‌ها باید اعتراض کرد، اصلاح آن را باید مطالبه کرد ولی نباید اصل انقلاب‌ اسلامی و رویش‌های آن را ندید و ناامید شد. پ‌ن: اعتکاف دهه آخر ماه مبارک رمضان امسال دهه هشتادی های یزد ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 @Mazan_tanhamasir
💥🔸 دوره جامع آموزش مدیریت علاقه ها مخصوص دختران زیر 20 سال ✅ در این دوره مباحث مربوط به مبارزه با هوای نفس آموزش داده میشه و از مادران گرامی دعوت میشه که حتما دختران بین 12 تا 20 ساله خودشون رو در این دوره ثبت نام کنند. 🔶 برای ثبت نام کلمه "تنهامسیر" رو به آی دی زیر ارسال بفرمایید👇🏼 @Admin_78 ❇️ تدریس دوره توسط حجت الاسلام حسینی مسئول موسسه تنهامسیرآرامش صورت میگیرد. اطلاعات بیشتر:👇🏼 http://eitaa.com/joinchat/4205379595C116235f8c3 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴جالبه بدونید اولین حضور ایران در اکسپو سال 1867 بوده و اجناس فروشی قالی کرمون و شال گیلان!!! 🔹حالا اما نمایشگاه اکسپو داخل ایران برگزار شده با بیش از 1200 تاجر خارجی از 70 کشور دنیا!!! «چه خوبه یه سلامی بکنیم خدمت زبان دنیا بلدها و اونایی که میخاستن ایران رو منزوی کنن.» 🌹 @Mazan_tanhamasir
شھیدشدن‌دل‌میخواهد.. دلۍڪہ‌آنقدرقو؎باشدو بتواندبریده‌شود‌ازهمہ‌؎تعلقات..! دلۍڪہ‌آرام،لِہ‌شودزیرپایت‌✋🏻 وشھدادلداربۍدل‌بودند..💔 شادی روحشون 🌷 اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم 🌹 @Mazan_tanhamasir
🍃🔸️🍃 ❣🍃السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَوْنَ الْمَظْلُومينَ...✋ 🔸️سلام بر تو ای امید دل های غمدیده؛ سلام بر تو و بر روزی که حقّ مظلومان تاریخ را از ظالمان خواهی ستاند. 📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت بقیة الله ارواحنا فداه در سختیها، ص578. 🍃🔸️🍃 🌹 @Mazan_tanhamasir
1_1110879038
9.74M
📜 قرائت 🎊 تغییر مقدرات الهی با مداومت بر خواندن دعای عهد... ره: اگر هر روز خواندی ، مقدراتت عوض می‌شود...⚡️ ✅ امروز محکم‌تر سربازی و یاریم را تمدید می‌کنم. 🌤اللهم عجل لولیک الفرج 🌤 التماس دعا ....🌷 ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌ ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‎ @Mazan_tanhamasir ┈‌┈•❣💐❣•┈┈
•┄❁بِـسْـم‌‌ِاللّٰه‌ِالࢪَّحمن‌ِالࢪَّحیمْ❁┄• ســلااام و درودهــا محضر مبارک عزیزان همیشه همراه☺️🌸 الهی سه‌شنبه ‌تون لبریز عطوفت ولبخند یزدان 🌺 بابت تاخیر در ارائه مطالب عذرخواهی میکنم...😓 دیروز ۱۸ اردیبهشت و صعب‌العلاج علاج بود... برای رفع مشکلات این عزیزان دیروز و امروز جلساتی داشتیم و بهمین خاطر نتونستم در خدمت شما بزرگواران باشم.... 🌺 به طرف دوستان بزرگواری که میتونن برای رفع مشکلات این عزیزان کمکی بدن، متلمسانه دست یاری دراز میکنیم.... تا طبق بیان بیماران بجز رنج بیماری، رنج دیگه ای( مثل دارو، نبود پزشک و امکانات مالی و درمانی) نداشته باشن... لطفا برای حل مشکلات این عزیزان و عاقبت بخیری همه مومنین دعا بفرمایید... 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
[🥲🥺...] کجارو نگاه میکنی؟! برگرد.... :) یعنی یادآوری عزیزترینی که در شلوغی‌های زندگی ما شده است ... ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما یه خانواده ۵ نفره ی اجاره نشین بودیم. خواهر بزرگم ۱۲ ساله، من ۷ و برادرم ۳ ساله. حدود سال ۷۳ بود.یادمه یه روز مادرم با خوشحالی به پدرم گفتن که باردارن. اما پدر بخاطر شرایط نامساعد اقتصادی و مسکن، گفتن با این وضع، مخارج یه بچه دیگه رو نمیتونیم برسونیم، باید سقطش کنی! از پدر اصرار و از مادر انکار تا اینکه رفتن برای معاینه و متوجه شدن نه یکی که دوقلو باردارن. یه دختر و یه پسر. ذوق بی حدی داشتن. وقتی به پدرم گفتن، پدرم یک آن انگار به خودشون اومده باشن، رفتن سر سجاده، نماز خوندن و با نهایت خشوع ، استغفار کردن و طلب عافیت برای مادرم و فرزندان شون! اون ایام تو مدرسه اینطور به ما تفهیم شده بود ک هرکس بچه‌های بیشتری داشته باشه، بی فرهنگه و چقدر اذیت میشن و...!!! منو خواهر بزرگم هم علاقه چندانی به پذیرش خواهر و برادر جدید نداشتیم. اما حالا چقدر از تعداد زیاد خواهر و برادرهامون احساس خوشی میکنیم. همین خواهر و برادر جدید شدن همدم و همراه تک تک ما. خواهر جدید (البته الان ۲۸ سالشونه) بقدری کمک حال ما شد که گاهی بچه‌ها مون بهش میگن مادر دوم، 🌷به لطف خدا خودش هم صاحب یه دختر و پسر دوقلو شده و با اینکه زندگی ساده طلبگی و اجاره نشینی دارن، قصد دارن در آینده نزدیک، سهمی در جهاد فرزند آوری داشته باشن. برادرم هم که قل دوم بود، (به تازگی ازدواج کردن) هربار زنگ میزنه احوالپرسی و طوری با عشق و محبت صحبت میکنه که همه خستگی هامون در میره.🌷و الان تمام شور و نشاط خونه به وجودشون بسته س. چهار سال بعد از تولد دوقلوهای خدا خواسته ی خانواده، ما بالاخره بعد از سالها خانه به دوشی، در نقطه عالی شهر خانه خریدیم، به همت پدرم و وام و کمک‌های فداکارانه مادرم (هم تمام طلاهاشونو فروختن و هم الحق خانم قناعت پیشه ای بودن )... هنوز قسط و بدهی پرداخت میکردیم اما خاطرمون جمع بود که الحمدلله منزل برای خودمونه و این قسمت شیرین ماجرا بود. چند سال بعد هم صاحب ماشین شدیم. چیزی که فقط در رویا می‌دیدیم. اوضاع مالی به مرور و کم کم خوب شد اما تقدیر الهی بر این شد که مادر با ابتلا به سرطان جمع ما رو ترک کنن. ایام درمانشون از سخت ترین روزهای زندگی ماست. هر هفته همراه پدر برای شیمی درمانی به تهران میرفتن. به امید بهبودی حاصل شد اما وقتی دکترها گفتن شش ماه بیشتر زنده نمی مونن، هر بار با جدیت به منو خواهر بزرگم سفارش میکردن که: حتما همسر خوبی برای بابا انتخاب کنید، شما که رفتید سر زندگیتون مبادا تنها بمونه. مادر رفت، من حدودا ۲۱ سال، برادر کوچکترم ۱۷ و دوقلوها ۱۳ ساله. یکسال بعد من ازدواج کردم و کارهای خونه تماما به گردن پدر و خواهر کوچکم افتاد. ایامی که پدر منزل بودن تمام کارهای خونه (پخت و پز و نظافت و..) با ایشون بود و موقعی که سر کار بودن ،طفلک خواهرم از مدرسه که میرسد، می‌رفت توی آشپزخونه و غذا می‌پخت. شرایط واقعا سختی بود. یک و نیمسال بعد از فوت مادر، برای پدر رفتیم خواستگاریِ یکی از خانمهای فامیل.. خانم مهربونی که قدم به قدم تو خوشی و ناخوشی، همراه پدر هستن و همیشه شرایط دور همی های ما رو فراهم میکنن. البته اوایل تفاوتهایی وجود داشت که ممکن بود باعث ناراحتی طرفین بشه، ولی خب به مرور با هم کنار اومدیم. نسبت به هم و خواسته ها و رفتارهای هم شناخت پیدا کردیم. ایشون فرزندی نداشتن. بعد از ازدواجشون وقتی متوجه شدن باردار هستن خیلی معذب بودن. ما هم اولش خیلی حس خوبی پیدا نکردیم، بخاطر شرایط روحی که از نبود مادر داشتیم. اما بعدا وقتی منطقی به قضیه نگاه کردیم حق دادیم وقتی شرایط مادر شدن رو خدا بهشون داده، کمک کنیم تا ازش لذت ببره. دوره بارداری و زمان زایمان همراهیشون کردیم و لطف خدا شامل حالمون شد و در روز نیمه شعبان، یه برادر شیطون و مهربون دیگه به جمع مون اضافه شد. به شدت با معرفت. دایی کوچولویی که حالا ۱۲ سالشه. هم سن و هم بازی خواهر زاده هاشه. هر هفته به تک تک مون زنگ میزنه آبجی پس کی میایید؟ وقتی منزل پدری دور هم جمع میشیم. صدای خنده هامون و بازی‌های بچه‌هامون گوش محله رو پر میکنه. و این بزرگترین دلخوشی پدر و ماست. 🌹 @Mazan_tanhamasir