eitaa logo
کانال تنهامسیری های مازندران
1.1هزار دنبال‌کننده
11.4هزار عکس
5هزار ویدیو
61 فایل
جهت انتقاد پیشنهاد و ارائه ی مطلب با ادمین ارتباط برقرار کنید.👇👇👇 @Yaa_ss در این کانال مباحث کاربردی و تربیتی موسسه تنهامسیر آرامش ارائه خواهدشد🌟
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 ضرورت فرهنگ سازی در حوزه خانواده و فرزندآوری ما اشکال کارمان در بسیاری از جاها این است که دستور می‌دهیم، نصیحت می‌کنیم، استدلال می‌کنیم، منطق می‌آوردیم، [ولی] اثر نمی‌کند. چرا؟ برای اینکه فضای عمومی، فضای متناسب با آنچه که ما خواستیم نیست. من بارها تکرار کردم: فرهنگ‌سازی. فرهنگ‌سازی یعنی همین، این کاری که شما میتوانید بکنید.... من راجع به خانواده به شما گفتم، راجع به فرزندآوری به شما گفتم. شما نقشی که می‌توانید در این زمینه ایفا کنید از نقش وزارت بهداشت و سازمان بهداشت و اینها خیلی بیشتر است. می‌توانید فضا به وجود بیاورید. 🔹دیدار مداحان اهل بیت علیهم السلام به رهبر معظم انقلاب 🗓 ۱۴۰۱/۱۰/۲۲ 🌹 @Mazan_tanhamasir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۵ ساله هستم، فرزند اول خانواده، دو خواهر غیر از خودم دارم. سال ۸۶ دانشگاه قبول شدم. سال ۸۹ مزدوج شدم و سال ۹۰ در حالی که ترم آخر دانشگاه بودم، خدا خواسته باردار شدم. خیلی اوضاع مالی بدی داشتیم، مستاجر بودیم و شوهرم بدهی داشت و هر روز این بدهی بزرگتر میشد متاسفانه... با وجود این شرایط حتی یک لحظه هم فکر سقط به ذهنم نیومد، با اینکه طلبکاران میومدن در خونه، و من سعی می‌کردم خانواده ام از بدهی های شوهرم خبردار نشن که عاقبت شدن و خیلی سرزنشم کردن که چرا به ما نگفتی و چرا تو شرایط باردار شدی... سال ۹۱ پسرم دنیا اومد، چون نوه ی اول بود و پسر بود، خیلی لوس بار اومد از طرف خودم و خواهرها و پدربزرگ و مادربزرگ... سال ۹۲ شوهرم ورشکست شد و بدهی خیلی سنگینی داشت، منو پسرم (یک ساله بود) تنها شدیم و شوهرم هر روز برای فرار از دست طلبکارا این شهر و اون شهر آواره بود... تو این اوضاع پسرم فتخ داشت، باید عمل اورژانسی می‌شد، شوهرم یک شب اومد رضایت نامه ی عمل رو امضا کرد و رفت و باز تنها موندم. یک سال همینطور سپری شد تا اینکه سال ۹۳ بازداشت شد😔 و منو پسرم با اسباب و اثاثیه راهی خونه ی پدرم شدیم. خییییلی سخته با یه بچه برگردی خونه ی پدر، تا ۳ سال همینطور سپری شد تا اینکه تحملم تموم شد، گفتم چرا خانواده ی شوهرم کاری نمیکنن؟! در این شرایط سخت، با اینکه شوهرم اخلاقش خوب بود و سالم بود یعنی اهل دود و دم نبود، تقاضای طلاق دادم خیلی جدی، خواهرم می‌گفت این کارو نکن، بچه گناه داره، زیردست ناپدری بزرگ بشه، پدرم میگف بچه رو ازت میگیرن ولی من بلاتکلیف بودم امان از بلاتکلیفی😔 توی این سه سال هیچ کی نفهمید من چی کشیدم. بعد از یک سال دوندگی تو دادگاه، خانواده ی شوهرم و بستگان دیدن قضیه جدیه، افتادن دنبال کارای شوهرم و عمو و دایی ها و فامیل دور، یه مبلغی گذاشتن بقیه هم ستاد دیه وام داد و آزادش کردن. بعد از ۴سال برگشت که بچم داشت می‌رفت تو ۷ سال، طفلکم بچگیاش بدون حضور پدر سپری شد، وقتی شوهرم اومد، خیلی اومدن دنبالم که آزاد شده، بیا زندگی کن. گفتم نه، همون موقع ام در رفت وآمد دادگاه بودم برای طلاق... یه چندماهی هم اینطور سپری شد، فقط به یک دلیل طلاق نگرفتم، اونم بچه بود، چون قصد داشتم بازم بچه بیارم پیش خودم میگفتم اگه طلاق بگیرم پسرم تک فرزند بزرگ میشه، اگر بخوام شوهر کنم، با خواهروبرادراش ناتنی میشه خلاصه خیلی با خودم کلنجار رفتم و خیروصلاحمو در موندن دیدم و من با گرفتن شرط طلاق برگشتم و بعد از ۷سال با یه بچه زندگیمون رو از صفر شروع کردیم. هرکی بهم می‌رسید می‌گفت دیگه بچه نیاری، شانس منم از همون سال به بعد گرونی ها داشت شروع می‌شد، دو سال همینطوری گذشت با مستاجری و حقوق کارگری و بدون بیمه، یک روز پسرم اینقدر گریه کرد گفت من داداش میخوام، گفتم داداش از کجا بیارم برات آخه😒 خودش دستاشو برد بالا گفت خدایا بهم داداش بده و منه بیخیال گفتم دعا کن و لبخند میزدم.🙂 و این موضوع رو با شوهرم درمیان گذاشتم ولی مخالفت کرد گفت تو خرج خودمون موندیم ولی من راضیش کردم. بعدش پشیمان شدم. گفتم برم دندونام رو درست کنم، بعدش حامله بشم. تا اینکه علائم حاملگی رو تو خودم دیدم. بله دعای پسرم زود جواب داد و خلاصه آخرای سال ۹۹ پسر دومم دنیا اومد که منو شوهرم عاشقق شدیم. مخصوصا "شوهرم که بچگی پسر اولم رو ندیده بود. با دومی کلی ذوق می‌کرد. طفلک هیچ خرجی برامون نداشت. بجای پوشک براش کهنه می‌بستم و لباسای بچگیای پسر بزرگمو تنش می‌کردم. ادامه 👇 🌹 @Mazan_tanhamasir
بعد از پسر دومم که خیلی آروم و بی خرج بود عاشق بچه شدم، تا اینکه ۲۱ ماهگی از شیر گرفتمش تا یکم به خودم برسم چون خیلی لاغر و ضعیف شده بودم. البته ناگفته نماند تا قبل از شیر گرفتن پسرم با کانال خوب شما آشنا شدم و با تجربه های مادرای عزیز کلی گریه کردم و خندیدیم و اشک شوق ریختم و یه حس عجیبی درونم بود انگار دوست داشتم بچه های زیادی داشته باشم. موقع نماز با صدای بلند اذان و اقامه رو توخونه می‌گفتم که خیلی تاثیر داره برای بچه دار شدن، با خودم میگفتم یه کم خودمو تقویت کنم ان شاا... فصل بهار بعد از ماه رمضان اقدام کنم برای بعدی😍 ولی گویا خدا بیشتر از من عجله داشته، بهمن ماه خداخواسته باردار شده بودم و از همه جا بی خبر، وقتی فهمیدم اشک شوق ریختم. خیللی خوشحال شدم درحالی که همچنان مستاجر و بدون وسیله ی نقلیه و حقوق کارگری که اونم یه روزگار بود، یکی دو روز نبود ولی زندگی با بچه خیلی شیرینه خیلی🤩 ماه سوم بارداری بودم یه شب پسر کوچیکم رفت اتاق خواب، یک مرتبه صدای افتادن کمد اومد بدجور ترسیدم، گفتم خدایی نکرده کمدا افتادن رو بچه، خداروشکر بخیر گذشت پسرم کنار بود. آبان ماه ۱۴۰۲ دخترم دنیا اومد با کلی رزق و روزی که اصلا"باورمون نمیشه اول اینکه بیمه تامین اجتماعی شدیم، دوم اینکه ماشین باری خریدیم تا شوهرم باهاش کار کنه، سوم زمین فرزندآوری ثبت نام کردیم. چهارم اینکه ماشین ثبت نام کردیم به اسممون در اومد و پنجم روحیه ای که از مال دنیا بیشتر ارزش داره، خداروشکر روحیه ام خیلی خوب شده با ایینکه ۵ سال سختی کشیدم در نبود شوهرم ولی خدا جای دیگه با بچه هام جبران کرد. شاید بگید ۵سال چیزی نیست ولی من تو این ۵سال تمام موهام سفید شد، دوران خوب جوانیم هدر رفت، عصبی شده بودم شدید الان که فکر می‌کنم منوهمسرم خیلی مدیون پسر بزرگم هستیم اون با تنها گذاشتنش من با عصبانیتم... ولی الان خداروشکر اخلاقم خیلی خوب شده صبور شدم، روزی هزار بار خداروشکر میکنم، خدا بچه های سالم و زیبا بهم داده هر چقدر نگاشون میکنم، سیر نمیشم. وقتی باباش نبود از همه لحاظ تامین بود، خوراک و پوشاک و هرچی که میخواست ولی تنها بود نه خواهری🙅‍♀️ نه برادری 🙅‍♂️ولی الان درسته زیاد تامین نیست ولی عوضش خواهروبرادر👫داره روحیه ی الانش با اون موقع خیلی فرق کرده، می‌خوام به اون پدرومادرایی که میگن یه بچه یا دوتا داشته باشیم، براش سنگ تموم بذاریم بگم من اون راه ها رو تجربه کردم درسته از مال دنیا بی نیازش میکنی ولی جای خالی حامی رو نمیتونی براش پرکنی، همیشه یه خلائی تو وجودش هست که با خواهر و برادر جبران میشه. پسربزرگ من با اختلاف ۸ سال از داداشش👨‍👦 انگار تک فرزند محسوب میشه که اگه شوهرم بود، نمی ذاشتم اینقدر فاصله بیوفته ولی مال من خداخواست که فاصله بیوفته ولی مادرای عزیز اگه شما خودتون فاصله میندازین، اشتباه نکنین به نظر من اعتقادات ضعیف شده و اعتماد به خدا از دست رفته وگرنه رزق وروزی دست خداست، آینده ام هیچکی ندیده، تا در حال داریم زندگی میکنیم چرا لذت نبریم. من وقتی پسربزرگمو داشتم اذیتاشو داشت طوری که میگفتم دیگه بچه نمیارم ولی یادم رفت چون هیچ بچه ای شبیه اون یکی نیس الان دخترمم🧏‍♀️ خیلی آرومه ماشاا... حتی بیشتر از بچه ی دومم و من اینهارو مدیون خدای بزرگم هستم. من با اعتقاد و اعتماد کامل به خدا بچه آوردم و خدا هم برام جبران کرد. الان باوجود یه بچه مدرسه ای👨‍🎓 و دوتا بچه ی 👫پشت سرهم خدارو شکر خیلی احساس خوشبختی می‌کنم، زندگی آروم و بی دغدغه ای دارم. همیشه سر نماز اولاد سالم وصالح و زیاد از خدا خواستم، اینقدی که بچه ی زیاد خوشحالم میکنه، مال دنیا خوشحالم نمیکنه. مادرم همیشه میگه تو انگار از بچه سیرمونی نداری😂 راستی کار در خانه ام انجام میدم مواقع بیکاری 💪💪💪 بخوام حرف بزنم زیاده ولی وقت تنگه😎 امیدوارم تا میتونین بچه بیارین👼👼👼👼👼👼👼👼 و دور و برتون رو شلوغ کنین ان شاا... خدا فرزندانمونو سالم وصالح و پر روزی و خوش قدم و عاقبت بخیر کنه. الهی آمین🤩 🌹 @Mazan_tanhamasir
🔴 فقط باید نترسید! ⏪خاطره جالب استاد از سردار سلیمانی : در آخرین نماز جمعه تهران و فیضیه قم که سخنرانی‌ام با واکنش عده‌ای مواجه شد، بعد که ایشان را دیدم با لبخند من را بغل کرد و صحبت‌هایم را تأیید و تشویق کرد و گفت این صحبتی که در فیضیه و نماز جمعه کردی، انقلاب با این حرف‌ها می‌ماند، ولو آخرین صحبتت باشد. این‌جوری انقلاب و نهضت می‌ماند. تعبیر ایشان این بود که مثل پروانه خودتان را به شمع بزنید تا روشن بشود. ▪️خیلی حمایت کرد و گفت من عقیده دارم ادبیات انقلابی و صراحت و صداقت انقلابی توأم با عقلانیت باید حفظ شود و نباید دچار خوف و رجاهای مادی و حیوانی بشویم. ▪️نکته دیگری نیز ایشان به من گفت. آمریکا، انگلیس و فرانسه به‌شدت پوشالی‌اند. ایشان در بحث فرهنگی و گفت‌وگوی فرهنگی با نخبگان و روشنفکران و افکار عمومی در منطقه می‌گفت ما باید با ملت‌ها حرف بزنیم. ▪️من نکات ایشان را به بعضی مسئولان و غرب‌زده‌ها و روشنفکرنماها یادآوری کردم و گفتم شهید قاسم سلیمانی می‌گفت افسران و سربازان آمریکایی ترسو هستند و مطلقاً ارتش آمریکا، ارتش جنگ نیست و ابداً نمی‌توانند بجنگند. اینها فقط یک تصویر هالیوودی از خودشان ساختند. ایشان می‌گفت رسماً افسران و سربازهایشان پوشک می‌بندند. ایشان می‌گفت ما در داخل پایگاه‌های آمریکا نیروهای نفوذی داریم و وقتی مثلاً ۵۰کیلومتر آن طرف‌تر درگیری می‌شود، اینها در پادگان‌هایشان از صدای گلوله‌ای که نزدیکشان می‌آید خیلی می‌ترسند. ▪️شهید سلیمانی می‌گفت من فیلم‌های متعددی از داخل پایگاه‌های آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دارم که اینها چقدر ترسویند و از مرگ و درگیری و مجروح‌شدن می‌ترسند. اینها فقط با ترساندن مسئوولان، تأثیرگذاری روی فکر روشنفکرنماها، تبلیغات هالیوودی، بمب اتم، کار روی ذهن مخاطب و رسانه و خریدن آدم‌های فاسد در حکومت‌ها و ملت‌ها کارشان را جلو می‌برند. ▪️شهید سلیمانی می‌گفت فیلم‌هایی از درگیری هست که افسران آمریکایی فرار می‌کنند و در اتاق مثل بچه‌های کوچک دورهم نشسته‌اند و از ترس بعضی‌هایشان گریه می‌کنند یا مافوقشان دستور می‌دهد فلان کار را بکنید و نمی‌روند. ایشان می‌گفت اینها به‌شدت پوشالی و ضعیف‌اند. می‌گفت اگر عده‌ای محکم و مؤمن جلوی اینها بایستند و صبار و شکور باشند، به‌سرعت شکست می‌خورند و عقب‌نشینی می‌کنند. منبع: گفتگو با استاد رحیم پور در مورد مکتبی که سلیمانی را ساخت www.rahimpour.ir 🌹 @Mazan_tanhamasir
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 صبح امروز در سالگرد قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم: همه باید برای حضور مردم در صحنه تلاش کنند 🌹 @Mazan_tanhamasir
کانال تنهامسیری های مازندران
🌷 #رهبر_انقلاب_اسلامی صبح امروز در سالگرد قیام ۱۹ دی ۱۳۵۶ مردم قم: همه باید برای حضور مردم در صحنه
🌷 #: قدرت نقش آفرینی مردم را فراموش نکنیم/ امروز ایستادگی مردم غزه آمریکا و رژیم صهیونیستی را عاجز کرده/ حضور مردم قم در نوزده دی سرآغاز جریان سرنگونی رژیم وابسته مستکبر ظالم شد ✏️ قدرت نقش‌آفرینی مردم در حوادث بزرگ را ما نباید فراموش کنیم. این را در زندگی خودمان تجربه کردیم، هم خودمان باید فراموش نکنیم، هم این تجربه را به دیگران منعکس کنیم. ✏️ امروز غزه را ملاحظه کنید. نقش‌آفرینی حضور مردم و ایستادگی مردم در یک حادثه‌ی عظیم، یعنی یک گروه کوچک، یک مردم محدود، مثلاً دو میلیون جمعیت من‌باب مثال در یک وجب زمین، آمریکای با آن عظمت را و رژیم صهیونیستی آویزان به آمریکا را عاجز کرده. قدرت حضور مردم یعنی این. ✏️ حادثه‌ی قم یک حادثه‌ای است به مراتب از این بالاتر. چرا؟ برای خاطر اینکه در روز نوزدهم دی مردم قم آمدند در خیابان، شهید هم دادند، کتک هم خوردند، عده‌ای هم زندان رفتند، اما سرآغاز یک جریانی شدند که آن جریان توانست یک رژیم وابسته‌ی مستکبر ظالم مسلّط بر این کشور را در طول مدت حدود یک سال سرنگون کند. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🌹 @Mazan_tanhamasir
9.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 در دیدار هزاران نفر از مردم قم: ما بر سرکوب عوامل واقعی و پشت پرده حادثه تروریستی کرمان اصرار داریم. مسئولان مربوطه در موضوع حادثه کرمان به طور جدی در تلاشند و خوب کار کردند. 🔻به توده‌ی مردم. وقتی یک رئیس‌جمهوری با توده‌ی مردم انس می‌گیرد حرف می‌زند کار میکند بین آنها، میرود در دل مردم یک عده‌ای از آنجا بلند میشود می‌گویند این پوپولیسم است. اهانت میکنند. نه، این مردم‌داری است. این نشان گرفتن نقطه‌ی اصلی است. توده‌ی مردم همه‌کاره‌اند. ۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🌹 @Mazan_tanhamasir
🌷 : همه خواهند فهمید صبر و مقاومت غزه رژیم صهیونیستی را وادار به عقب‌نشینی کرد/ رژیم صهیونیستی بعد از صد روز جنایت به اهدافش نرسیده است ✏️ این فراموش نخواهد شد، همه خواهند فهمید که صبر آن مردم و ایستادگی مقاومت فلسطینی این رژیم را وادار به عقب‌نشینی کرد. ✏️ خب، رژیم صهیونیستی بعد از این قریب صد روز جنایتی که دارد انجام میدهد، به هیچ کدام از هدفهایش نرسیده. شکست یعنی چه؟ شکست یعنی همین. گفت حماس را از بین میبریم، نتوانستند. گفت مردم غزه را منتقل میکنیم، نتوانستند. گفت جلوی اقدامات مقاومت را میگیریم، نتوانستند. ✏️ مقاومت زنده، سرحال، آماده، آن رژیم، خسته، سرافکنده، پشیمان و داغ باطله‌ی جنایتکار به پیشانی‌اش خورده. این وضعی است که امروز وجود دارد. این عبرت است.۱۴۰۲/۱۰/۱۹ 🌹 @Mazan_tanhamasir
❣ سلام حضرت پدر ، ! چه غم از زمانه وقتی هر روز ، خودم را و زندگی ام را و عزیزانم را در آغوش گرم محبت شما رها می کنم و به دستان سبز و حمایتگر شما می سپارم ... ... شما که مهربان ترین پدر ، رازدارترین دوست و انیس ترین رفیق هستید ... شکر خدا که شما را دارم... 🌹 @Mazan_tanhamasir