eitaa logo
🌄 مهمانان خدا 💕
142 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.6هزار ویدیو
50 فایل
پیامهای گوناگون. قرآن حدیث یاد شهدا و....
مشاهده در ایتا
دانلود
✅امير مؤمنان(سلام الله علیه) می فرمايد: چيزی را كه نمی دانی نگو و خود را برای گفتن چيزی كه از تو نپرسيده اند و تو به آن مأمور نمی شوی، به زحمت نينداز؛ «و دَعِ القول فيما لا تَعْرف والخطابَ فيما لم تُكَلّف».  قرآن كريم نيز مي فرمايد: (وَلا تَقْفُ مالَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ)[اسراء آیه ۳۶]؛ چيزی را كه بدان علم نداری دنبال مكن، زيرا انسان و همه اعضا و جوارح او مسئول است.  انسان موظف است تا چيزی را با برهان حل نكرده، تصديق نكند و نپذيرد و تا چيزی را با دليل نفی نكرده، تكذيب نكند؛ هم تكذيب او بايد مستدل باشد و هم تصديق او بايد مُبَرهن گردد.  قرآن هم اين دو اصل را به عنوان دو قاعده مهم اسلامی بيان كرده، می فرمايد: اگر خواستی چيزی را تصديق يا تكذيب كنی، بايد پس از شناسايی علمی به آن باشد. 📚شمیم ولایت ص۶۲۵
✨﷽✨ ✅هوشيارى عالمان دین برابر خطر تفرقه افکنی بیگانگان قصّه مهمّی را درباره اتحاد مسلمانان و توطئه بیگانگان در تفرقه افکنی میان آنان نقل می کند: ادوارد براون انگلیسی (مستشرق معروف که در قرن بیستم می‌زیسته و معاصر طنطاوی بوده است) به من گفت: که حکومت انگلیس به من دستور داده که درباره امت اسلامی تحقیق کنم که آیا وحدت و اتحادشان ممکن است؛ یـا محکوم به تفرقه اند؛ وقتی متفرق شدند محکوم به انحلال نیز هستند؛ آن گاه میگوید من به ترکیه، ایران و دیگر کشورها سفر و وضعیت آنان را در زمان سلطان عبدالحمید بررسی کردم و دیدم که طلبه ها و علمای شیعه با علمای اهل تسنّن فراوان در مسائل دین اختلاف دارند به گونه ای که به همدیگر کفر و شرک را نسبت می‌دهند.مسلمانان در درون خودشان آن چنان اختلاف مذهبی دارند که به هیچ رو نمی‌توانند کنار هم گرد آیند. او میگوید من در جمع بندی به این نتیجه رسیدم که امت اسلامی هیچگاه به اتحاد و اتفاق نزدیک نیستند و همین مطلب را به دولت انگلیس گزارش دادم.[۱] از اینجا روشن میشود که دشمن همواره در پی اختلاف افکنی و بهره برداری از اختلافات مذهبی مسلمانان است. برخی از علمای اسلام یکصد سال پیش، این خطر بزرگ را گوشزد کرده و از پرده برداشتند و بر اساس همین هوشیاری است که مداد علما از خون شهدا برتر است. [۱]الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم،ج۷، ص۲۴۲ 📚تسنیم ج۴۴ ص۱۷۹،۱۸۰
✅ فرامین فراگیر یک وقت است که سخن از مؤمنین، متّقیان و اهل ولایت است، آنها حکم خاص خودشان را دارند؛ اما یک وقت با «النّاس» یا با «الانسان» کار دارد که از این معلوم می شود: 1️⃣ اولاً این است و اختصاصی به هیچ ملت و نحلتی هم ندارد 2️⃣ دوم اینکه همین مطلب را به انبیا و اُمم قبلی هم گفتند. آن حکمی که مربوط به انسانیت_انسان است، است نه قانون محلّی که مخصوص مسلمین باشد و نه قانون منطقه ای که مخصوص مسلمین و مسیحی ها و یهودی ها و زرتشتی ها باشد، بلکه حکم بین ‌المللی است؛ یعنی کلّ انسان را در بَر می گیرد و مخاطب، کلّ انسان است؛ مثل اینکه می فرماید: ﴿قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً﴾ اینها جزء احکام بین‌ المللی اسلام است؛ فرمود با هر کسی حرف می زنید مؤدّبانه حرف بزنید، اگر برخوردتان برخورد انسانی باشد، او اگر استفاده هم نکند نمی رنجد؛ هر تجارتی، هر معامله ای، هر قطع نامه ای و هر عهدنامه ای که با هر کسی دارید نقض نکنید: ﴿لاَ تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ﴾. اگر بنا شد جایی بروید سخنرانی کنید ـ در جمع کفّار، مسیحی یا یهودی ـ عالمانه سخنرانی کنید، حق آن مجلس را ادا کنید و وقت افراد را ضایع نکنید. اگر کسی بی مطالعه رفت یک جا حرف زد، معنایش این است که وقت مردم را تلف کرد! فرمود چیزی از مردم کم نگذارید؛ وقت مردم را، مال مردم را، حق مردم را کم نگذارید! اینها جزء احکام بین‌ المللی اسلام است. 📚 سوره مبارکه احقاف جلسه 11 تاریخ: 1395/01/29
✅وطن حقیقی اینكه می ‌گویند: «حُبُّ الوَطَنِ مِنَ الْایمان»، این یك مرحله ظاهری دارد که آن هم حق است که در فقه اصغر, جریان جهاد را برای لازم دانستند؛ اما وطن اصلی ما جایی است كه از آن‌جا آمدیم. ما كه از خاك نیامدیم؛ درست است که بدن ما از خاك است؛ اما جان ما كه از خاك نیست. از هر جایی كه آمدیم، وطن اصلی ما همان‌ جاست. اینكه سیدالشهداء (سلام الله علیه) فرمود: «مَنْ كَانَ‏ بَاذِلًا فِینَا مُهْجَتَهُ‏ وَ مُوَطِّناً عَلَی لِقَاءِ اللَّهِ نَفْسَهُ»، این«توطین»؛ یعنی : ــ معرفت وطن (یك), ــ گرایش به وطن (دو), ــ كوشش برای رسیدن و هجرت به وطن (سه). فرمود شما وطنتان لقاء_الله است و از آن‌جا آمدید، باید توطین كنید؛ یعنی وطن ‌شناسی كنید, وسیله رسیدن به وطن را فراهم كنید و هجرت كنید. انسان مهاجر به وطن اصلی خود بر می ‌گردد. اگر تعبیر به رجوع است، برای اینكه ما از آن‌جا آمدیم: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ﴾.
✅ قبولی عمل بهترین راه برای تشخیص قبولی عمل، مراجعه انسان به درونِ خویشتن است. الآن همه ما به خوبی می‌ توانیم بفهمیم این نمازی كه صبح خواندیم قبول شد یا نه، چون قرآن درباره اثر نماز فرمود: ﴿إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ﴾. اگر انسان در این مدت بین صبح تا ظهر به چند امر امتحان شد و سرافراز از این امتحان ها برآمد، خدا را شاكر باشد كه آن نماز قبول شد و اگر _ خدای ناكرده _ در بین این دو نماز، تن به آلودگی داد، مطمئن باشد كه این نماز قبول نشد. قبول_كلامی نیست؛ گرچه صحیح_فقهی است یعنی اعاده و قضا ندارد؛ اما آن اثر كلامی را كه ﴿تَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ﴾ باشد ندارد. انسان به خوبی می ‌تواند بفهمد كه نماز او قبول شد یا قبول نشد. 📚 سوره مبارکه نساء جلسه 68 تاریخ: 1371
🔴آتش قیامت ﴿فَاتَّقُوْا النَّارَ الَّتِی وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ﴾؛ فرمود در جهنّم، وقودش خود شمایید یعنی . اگر خود انسان مشتعل شد كجا فرار كند؟! اگر هیزمی جدای از انسان باشد و انسان را با آن هیزمِ جدا بسوزانند، احیاناً احتمال فرار هست؛ امّا اگر خود انسان مشتعل شد، كجا فرار كند؟! راه برای فرار نیست! اگر هیزمی افروخته شد و انسان را با آن هیزم سوزاندند، بالأخره آن هیزم، جسم را می سوزاند، دیگر روح را كه نمی سوزاند؛ امّا وقتی خود انسان مشتعل شد، این هم روح را می سوزاند و هم جسم را می سوزاند، چون انسان نه جسم تنهاست و نه روح تنهاست، لذا هم جسم گداخته می شود: ﴿كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُم بَدَّلْنَاهُمْ جُلُوداً غَیرَهَا﴾ و هم روح گداخته می شود: ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الأَفْئِدَةِ﴾. بر فرض انسان را در یك كوره ذوب آهن قرار بدهند، روح كه در كوره سوخته نمی شود؛ اما آتش قیامت هم روح را می سوزاند و هم جسم را می ‌سوزاند. این كدام آتش است؟ آتش اگر از درون سر نزند روح را می سوزاند؟! ﴿نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ ٭ الَّتِی تَطَّلِعُ عَلَی الأَفْئِدَةِ﴾؛ فرمود آتش قیامت از فؤاد و از دل سر بر می آورد و زبانه می زند. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 69
✅ تبیان هدایت یكی از چیزهایی كه خود قرآن كریم به عنوان تبیان بیان می ‌‌كند این است كه فرمود: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا﴾؛ هر چه كه معصوم گفت اطاعت كنید! یا فرمود: ﴿أَطِیعُوا اللّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأولِی الأَمْرِ مِنْكُم﴾؛ هر چه معصومین فرمودند اطاعت كنید! این خود، ما را به اهل_بیت_علیهم_السلام ارجاع می دهد و در این ارجاع هم تبیان است یعنی به طور وضوح دلالت می‌ كند. [خداوند] می ‌فرماید من این قرآن را به عنوان خطوط كلی برای شما بیان كردم و جزئیات این را معصومین برای شما تبیین می ‌كنند. خودِ ارجاع_به_معصومین، جزء مطالب مبینه قرآن است. به پیامبر هم فرمود: ﴿وَأَنزَلْنَا إِلَیكَ الذِّكْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِم﴾؛ ما این كتاب را فرستادیم تا تو تفسیر كنی تو تبیین كنی. خود این آیه جزء است كه دلالت می ‌كند بر اینكه هر چه پیامبر و آنها كه به منزله نفس پیامبرند یعنی معصومین (علیهم السلام) بیان كردند، حجت است. اگر به اخبار اهل بیت (علیهم السلام) مراجعه می ‌كنیم و آنها حجت اند، باز به بركت همین تبیان است. خود این نور، ما را راهنمایی كرده كه راهنمایانتان چه كسانی هستند. این ‌طور نیست كه ما منهای قرآن، به اهل بیت مراجعه كنیم؛ ما به دستور قرآن و به بركت قرآن كه ثقل_اكبر است، به اهل بیت مراجعه می ‌كنیم.
✅معراج پاکان اگر «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ‏ المُؤْمِن»، «إنَّ الْمُصَلِّی ینَاجِی رَبَّهُ»؛ نماز، معراج_مؤمن است و انسان در نماز با خدا نجوا دارد. در روایات معراج هست که یک گام که مَرکبِ وجود مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) برمی داشت، «مدّ البصر» بود. الآن ما وقتی چشم باز کنیم تا کجا را می بینیم؟ دورترین نقطه را همین که چشم باز کردیم می بینیم؛ فرمود یک قدمش به اندازه «مدّ البصر» بود. وقتی یک گامش این قدر است، حالا چند گام بردارد تا کجا می رود، خدا می داند و آن کس که رفته! بزرگان ما درباره معراج گفتند: ( چنان رفته و آمده باز پس که ناید در اندیشه هیچ کس ) آن برای معراج حضرت بود؛ اما برای ما هم صلات، معراج مؤمن است. ما هم می توانیم چنان رفت و آمد داشته باشیم که خیلی از رفقای ما ندانند! ما هم در محدوده خودمان. آنها که سرگرم کارهای دیگر هستند، ما می توانیم چنان رفته و آمده باز پس که ناید در اندیشه هیچ کس! اگر «الصَّلَاةُ مِعْرَاجُ‏ المُؤْمِن» است، می شود این کار را کرد. انسان با او دارد زمزمه می کند؛ وقتی او با سنگ ها حرف می زند و دستور می دهد، چه طور با ما حرف نمی زند؟! چه طور در قلب ما القاء نمی کند؟! ما از بس مشغول امور دیگر هستیم، این صدا را نمی شنویم، وگرنه این_صدا_همیشه_هست. از بس سر و صدای ما زیاد است، ما صدای_حق را نمی شنویم! 📚 درس خارج فقه قضا جلسه 108 تاریخ: 1403/07/21
✨﷽✨ ✅مبارزه مشروع وجود مبارك امام_مجتبی_سلام_الله_علیه فرمود: «كُنْتُمْ فِي مَبْدَئِكُمْ إِلَى اَلصِّفِّينِ دِينُكُمْ أَمَامُ دُنْيَاكُمْ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمُ اَلْيَوْمَ دُنْيَاكُمْ أَمَامُ دِينِكُمْ»؛ فرمود در زمان جنگ صفین كه ما می ‌جنگیدیم، شما به رهبری_دین حركت می‌ كردید یعنی پیشاپیش كارهای تان دین بود، بعد خواسته‌ های تان در كنار دین تأمین می ‌شد؛ اما الآن دین را گذاشتید كنار، ﴿فَنَبَذُوهُ وَراءَ ظُهُورِهِمْ﴾ شد یعنی پیشاپیش برنامه‌ هایتان خواسته ‌های دنیایی‌تان است و دین را گذاشتید كنار! اگر ملتی این ‌‌چنین باشد، رهبرش امام زمان هم باشد بالأخره ناچار است كه تسلیم بشود! در زمان وجود مبارك امام مجتبی، امام زمان، وجود مبارك امام مجتبی بود؛ امام آن زمان، آن حضرت بود. آنچه در فلسطین می ‌بینید همین است؛ مادامی كه مردم برای دین، حرمت قائل ‌اند و دین می‌ گوید از سرزمین اسلامی ‌ات باید حمایت بكنی، تا آخرین لحظه می ‌ایستند؛ اما اگر دنیا_‌زده باشند، خب معامله می ‌كنند. در سوره مباركه «بقره» فرمود دفاع_از_سرزمین_اسلامی، جزء جهاد معقول و مقبول خداست: ﴿وَ مَا لَنَا ألاّ نُقَاتِلَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ قَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِیارِنَا وَ أبْنَائِنَا﴾؛ اینها می ‌گویند ما چگونه در راه خدا نجنگیم، در حالی كه ما از سرزمینمان دور شدیم. 👈 الآن مبارزه مردم_فلسطین، جهاد فی سبیل الله است، چرا؟ چون «اخرجوا من دیارهم و ابنائهم». 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1382/01/19
✨﷽✨ ✅سرای کوشش در بحث های روایی می فرماید یکی از گروه هایی که دعای آنها مستجاب نیست، طبقه ای است که یا است. ما دلمان می خواهد با دعا مسئله حلّ بشود! البته گاهی با دعای ولی ای از اولیای الهی مثل اینکه با خواندن یک حمد، بیماری را شفا می دهد، کار درست می شود؛ اما آن برای اولیای الهی و مستجاب الدعوه‌ هاست. آن راه، باز است؛ اما رفتن آن راه سخت است. وجود مبارک حضرت_امیر_سلام_الله_علیه در اطراف مدینه بارها و بارها کَند‌و‌کاو می کردند ـ چون آنجا منطقه کم آبی است ـ تا آب بجوشد. اگر بنا بر این بود که با صِرفِ دعا کار حلّ بشود که وجود مبارک حضرت امیر آن همه تلاش و کوشش را برای باغداری و کشاورزی انجام نمی داد. نظام عالَم بر اساس تلاش و کوشش و پیگیری مداوم است. 📚 سوره مبارکه محمد جلسه 3 تاریخ: 1395/02/18
✅ پاداش پرستاری از بیمار رسول خدا (ص) فرمود: هركس یك شبانه ‌روز از بیماری مراقبت كند خدا او را با ابراهیم خلیل (ع) برانگیزد، آن‌گاه از صراط همچون برق جهنده تابان بگذرد. [1] [1]. ... وَ مَنْ قَامَ عَلَی مَرِیضٍ یوْماً وَ لَیلَةً بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ إِبْرَاهِیمَ الْخَلِیلِ ع فَجَازَ عَلَی الصِّرَاطِ كَالْبَرْقِ اللاّمِعِ (ثواب الاعمال، ص289). 📚 مفاتیح الحیات، ص 369
✨﷽✨ ✅ بسیج مطلوب در قرآن کریم، یک نفْر و بسیج نظامی آمده و یک نفْر و بسیج فرهنگی. 1️⃣ بسیج نظامی همان است که ما را به بسیج شدن در راه مبارزه علیه دشمن بیرون دعوت کرده است. 2️⃣ بسیج و اعزام فرهنگی و فقهی آن است که فرمود چرا یک عده بسیج نمی ‌شوند، کوچ نمی ‌کنند، به مراکز فقاهت نمی ‌روند که فقیه بشوند تا هم مشکل خود را برطرف بکنند و هم مشکل جامعه خود را. انسان یا باید در بسیج نظامی حضور داشته باشد یا بسیج فرهنگی یعنی یا خدمت علمی بکند یا خدمت نظامی؛ نه آن باشد و نه این، نارواست؛ اما هم آن باشد و هم این باشد، این مرحله کمال_بسیجی است. ن ما برای اینکه ـ ان ‌شاء الله ـ در این دو بسیج، موفق و کامیاب باشیم، یک شرط مشترک دارد و آن عبارت از این است که هیچ انسان دنیاطلب، نه توفیق آن را دارد که در بسیج نظامی حضور داشته باشد و نه آن کامیابی نصیب او می‌ شود که در بسیج فقهی و فرهنگی شرکت کند؛ اولین شرطش آن است که خود را کند. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1381/10/12
✅ پدران ایمانی فرمود شما هستید. در بخش پایانی سوره مباركه «حج» دارد كه شما شناسنامه ‌ای, نسب ‌نامه ‌ای, شجره ‌ای با پدرتان دارید و آن ابراهیم خلیل (سلام الله علیه) است، دین پدرتان را حفظ كنید! فرمود: ﴿مِّلَّةَ أَبِیكُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ﴾؛ شما فرزندان ابراهیم خلیل هستید. این «أَنَا وَ عَلِی أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ» كه مخصوص پیغمبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیست، هر پیغمبری كه آمد فرمود هر كس تحت ولای من باشد من او را به عنوان فرزندی قبول دارم. بخش پایانی سوره مباركه «حج» این است كه شما فرزندان ابراهیم خلیل هستید؛ مگر او را به نبوّت قبول نكردید؟ مگر او را به رسالت قبول ندارید؟ اگر او را به امامت و رسالت و ﴿إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً﴾ قبول دارید، پس فرزندان او هستید. مؤمن چنین شجره‌ ای دارد كه من فرزند ابراهیم خلیل هستم؛ این اختصاصی به سادات ندارد, اگر كسی مؤمن باشد، فرزند ابراهیم خلیل است؛ این كم مقامی نیست! 📚 سوره مبارکه ممتحنه جلسه 1
✨﷽✨ 🔴چپاول فریبکارانه حرفی كه امروز می‌ زند، همان حرفی است كه دیروز معاویه می‌ زد. معاویه درصدد توجیه گرانی و تورم و امثال ذلک برآمد، همه را جمع کرد گفت كه خدا در مخزن خود روزی‌ ها دارد بر اساس ﴿إِن مِّن شَی‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ﴾؛ اما قضا و قدر الهی این است كه برای شما همین مقدار نازل كرده است. خب مردم هم كه آشنا نبودند به آیه و ﴿إِن مِّن شَی‏ءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ﴾ را درست ادراك نمی ‌كردند. در میان این عوام‌ فریبی‌های اموی، برخاست گفت معاویه اینجا سه مسئله است، چرا مغالطه كردی؟! مسئله اول این است كه در مخزن الهی همه چیزها هست و ما به این معتقدیم؛ مسئله دوم این است كه ذات اقدس الهی مطابق نیاز, همه نعمت ‌ها را نازل كرده است و ما به این معتقدیم؛ مسئله سوم آن است كه خدا برای ما نازل كرده اما تو گرفتی در خزینه خودت گذاشتی و مردم را گرفتار فقر كردی. 📚 سوره مبارکه روم جلسه 5 تاریخ: 1391/11/08
✅پاداش نیكوكاری بركت در خانه: امام صادق (ع) به نقل از رسول خدا (ص) فرمود: بركت به سوی خانه‌ ای كه از آن نیكی می ‌تراود از فرو رفتن كارد در كوهان شتر (كه نرم و نفوذپذیر است) و شتاب سیلاب از فراز كوه به عمق دره شتابان ‌تر است. [1] [1]. إِنَّ الْبَرَكَةَ أَسْرَعُ إِلَی الْبَیتِ الَّذِى یمْتَارُ مِنْهُ الْمَعْرُوفُ مِنَ الشَّفْرَةِ فِى سَنَامِ الْبَعِیرِ أَوْ مِنَ السَّیلِ إِلَی مُنْتَهَاه (الكافى، ج4، ص29). 📚 مفاتیح الحیات ص 530
🔴منافق درون همان ‌طوری كه در بیرون، بعضی ها مسلمان اند، بعضی ‌ها در جامعه اسلامی، به حسب شهروندی به سر می ‌برند ولی غیر مسلمان اند و بعضی ‌ها هم منافق اند. ما در_درونمان_هم_امتی_هستیم و جمعیت فراوانی در درون ما هست كه ظاهراً کافر نداریم، ولی منافق داریم و هر چه آسیب می ‌بینیم از همین اعضا و شئون منافق ماست. انسان تا خود و شئونش را نشناسد، راه برای تحصیل تقوا، پرهیزكاری، وارستگی، تهذیب، تزكیه و مانند اینها نیست. ما اگر بخواهیم خودمان را اصلاح كنیم 1️⃣ باید همه این شئون را بشناسیم، یك؛ 2️⃣ آن مؤمنان خالص را بشناسیم، دو؛ 3️⃣ آن منافقان را هم بشناسیم، سه؛ 4️⃣ با منافقان درگیر بشویم و آنها را اصلاح كنیم، چهار؛ 5️⃣ تا آن نیروهای مؤمن سالم بمانند، پنج. در فضای بیرون، كافر داریم؛ ولی در فضای درون كافر نداریم كه علناً با روح ما درگیر باشد؛ اما منافق داریم. ما تا هر روز این قوایمان و شئونمان و ابزار كارمان و مجاری ادراكی و تحریكی درون و بیرونمان را عرضه نكنیم و به پیشگاه آن عقل_كامل ارائه نكنیم، اوضاع منافقانه در درون ما راه پیدا می ‌كند. 📚 درس خارج فقه نقد و نسیه جلسه 31
✅ فاعل حقیقی در فصل بهار، درخت‌ ها كه خواب بودند بیدار می ‌شوند و از آن موادّی كه در كنارشان تعبیه شده است تغذیه می ‌كنند و آن مواد مرده را زنده می ‌كنند. اگر درخت در اثر تغذیه، این خاك ‌های مرده را زنده می‌ كند به حیات_گیاهی و اگر حیوان در اثر تغذیه، همین غذاهای مرده را زنده می ‌كند به حیات حیوانی، انسان هم همین غذاهای اطراف خود را این نان و گوشت را كه مرده‌ اند، زنده می‌ كند به حیات_انسانی. همین موادّ غذایی است كه به انسان تبدیل می ‌شود؛ ولی اینها ابزار كارند اینها وسایل كارند، فاعل_حقیقی، یك نفر است و آن ذات اقدس الهی است؛ آن‌ كه مرده را به زنده تبدیل می ‌كند و به مرده حیات می ‌بخشد، خداست. در دعاها بخشی از این معارف آمده است. شما در این دعاهای نورانی می‌ خوانید: «یَا جَابِرَ الْعَظْمِ الْکَسِیر»؛ ای خدایی كه استخوان شكسته را جبیره می‌ كنی. آن شكسته ‌بند، استخوان شكسته را محكم می‌ بندد كه اینها تكان نخورند؛ اما آن لحیم‌كاری آن جوش‌كاری آن دوتا را یكی كردن آن پراكنده را متّحد كردن، كار خداست؛ یعنی استخوان شكسته دوتا را یكی می ‌كند؛ این جَبیره كردن و جبران نقص، فیض_الهی است. 📚 سوره مبارکه روم جلسه 20 تاریخ: 1391/12/01
✅ اضلال الهی آیات قرآن دارد كه خدای سبحان ندارد كه ـ معاذ الله ـ كسی را گمراه كند. هم با كه سرمایه اوست، او را آفرید و هم با وحی و نبوت و امامت انبیا و اولیای الهی از بیرون اینها را هدایت می ‌كند؛ هیچ كس را رها نكرده است. اگر كسی با داشتن عامل هدایت از درون و بیرون، كژراهه رفت که «نبذوا كتاب الله وراء ظهورهم»، خدای سبحان مهلت می ‌دهد، راه_توبه، انابه و بازگشت را باز می ‌كند، فرصت می ‌دهد، تأخیر دارد و مانند آن؛ اما اگر كسی با همه فرصت ها و محبت های الهی، راه بازگشت را به روی خود بست، از آن به بعد، ذات اقدس الهی او را گمراه می ‌كند. گمراه می ‌كند یعنی چه؟ یعنی اینها را به حال خودشان رها می‌ كند. اضلال، یك امر عدمی است نه امر وجودی؛ چیزی به نام ضلالت باشد که خدا به كسی بدهد نیست، بر خلاف هدایت كه نور است، گرایش است، محبت است. اضلال [الهی]؛ یعنی خدای سبحان لطف خود را بر می‌ دارد، وقتی لطف را برداشت انسان به حال خودش رها می ‌شود. 📚 سوره مبارکه زمر جلسه 30 تاریخ: 1393/09/05
✅دفاع حق طلبانه اگر مسلمین، هر اندازه كه هستند، به وظیفه خاصّ خودشان عمل بكنند و قیام بكنند ﴿أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَی وَفُرَادَی﴾، در آن ‌گونه از موارد، 1️⃣ ﴿كَمْ مِن فِئَةٍ قَلِیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِیرَةً بِإِذْنِ اللّهِ﴾ هست ! 2️⃣ ﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ هست ! 3️⃣ و هیچ آسیبی هم به احكام الهی نمی ‌رسد، چه اینكه به اصل كیان دین یا نورانیت دین، آسیبی نمی‌ رسد ! و اگر مسلمین تماشاگر باشند، احكام الهی آسیب می ‌بینند، لذا وجود مبارك سیدالشهداء (سلام الله علیه) فرمود مگر نمی ‌بینید به حق عمل نمی ‌شود: «أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ یتَنَاهَى عَنْهُ». مردم اگر به وظیفه ‌شان عمل نكنند و قاعد باشند، البته دین آسیب می ‌بیند. یك وقت كسی حرفی را طبق هر مصلحتی بود زد و آن بود كه گفت: «أنا ربّ الإبل و لهذا البیت ربّ» (من خدای شتر خویش هستم و این خدا خودش خدایی دارد) و از او هم كاری ساخته نبود؛ اما آیا این ‌‌چنین است كه انسان در هر عصری بگوید: «أنا ربّ الإبل و لهذا البیت ربّ»؟ اگر گفت، ﴿اضاعوا الصّلاة وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ﴾ تباه شدن اقامه نماز و پیروی شهوات می ‌شود، ﴿إِذَا نَادَیتُمْ إِلَی الصَّلاَةِ اتَّخَذُوهَا هُزُواً﴾ می ‌شود، «أَ لاَ تَرَوْنَ أَنَّ اَلْحَقَّ لاَ یعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ اَلْبَاطِلَ لاَ یتَنَاهَى عَنْهُ» می ‌شود و مانند اینها.
✅ باب فیض دری را كه خدا باز كند كسی نمی‌ تواند ببندد و دری را كه خدا ببندد كسی نمی ‌تواند باز كند. اینها ـ حرف های روز است، ـ نیاز روز است، ـ زندگی روز است، ـ باور روز است! ما موحد هستیم می ‌گوییم: «لا هادی الا هو، لا مضلّ الا هو، لا فاتح الا هو، لا ممسك الا هو» که همه اینها در «لا اله الا الله» مندرج است. اینكه می ‌گویند «لا اله الا الله» بگویید، «اله» را كاملاً مشخص كرده است؛ فرمود دری را كه او باز كند، چه كسی می ‌تواند ببندد. اگر ما با «الله» رابطه داشته باشیم و او درِ رحمت را باز كند، نه غرب می‌ تواند ببندد نه شرق می ‌تواند ببندد. مشكل ما این است كه ما نرفتیم به طرف «الله»! به تعبیر دوست عزیزمان که فرمود: به مجاز این سخن نمی ‌گویم به حقیقت نگفته‌ ای «الله» این از اشعار لطیف ایشان است! اگر باور كرده باشیم كه «لا كاشف الا هو» و «لا ممسك الا هو»، این «لا اله الا هو» را خوب با جانمان و با قلبمان عرض ارادت می كنیم. 📚 سوره مبارکه زمر جلسه 30 تاریخ: 1393/09/15
✅ ضامن سلامت خدای سبحان ما را از ﴿مِن نَفْسٍ وَاحِدَةٍ﴾ خلق کرده است؛ یعنی از یک گوهر و همه ما را با علوم میزبان مجهّز کرد. خدا ما را بدون علم نیافرید. خدا ما را همانند لوح نانوشته خلق نکرد. بسیاری از اسرار درونی و رازهای بیرونی را به عنوان در درون ما نهادینه کرد که فرمود: ﴿وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها ٭ فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها﴾. آن‌گاه به آسمان و شمس و قمر آسمان، به زمین و فراز و فرود زمین، به سازنده آسمان و سازنده زمین، به جان آدمی و بنیان‌ گزار جان آدمی، یازده بار سوگند خورد؛ یعنی به کل اسرار نظام قسم خورد، این خدای اسرارآفرین به همه این اسرار یازده‌ گانه قسم خورد که انسان، طهارت او، پاکدامنی او، ضامن_سلامت اوست. فطرتش را سالم نگه می ‌دارد، در معاد به بهترین وجه پیش پروردگار بر می‌ گردد. 📚 پیام موضوعی تاریخ: 1396/09/15
✅ زدودن پلیدی ها مرض را که با مرض معالجه نمی کنند، مرض را با دارو معالجه می کنند! فرمود هر کس با شما اختلاف دارد، اختلاف_را_حل_کن نه اینکه مخالف را از پا در بیاور! ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ﴾؛ بدی را با نیکی درمان کن. این پیام قرآن است؛ فرمود شما می دانید که یعنی چه و می دانید که یعنی چه، مبادا بدی را رها کنید و بد را از پا در بیاورید! در برابر هر مخالفی سعی کن که خلاف را برداری نه مخالف را. فرمود: ﴿ادْفَعْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ السَّیئَةَ﴾ نه «السّیء»؛ نه بد را بردار، بلکه بدی را بردار. این فکر، جهانی است؛ غرب هم باید بداند که اگر بخواهد متمدنانه زندگی کند، باید اختلاف خود را با دیگران حل کند؛ ـ نه اینکه مخالف را تحریم کند، ـ نه اینکه به مخالف فشار بیاورد، ـ نه اینکه مخالف را زیر پای خود له کند. 📚 همایش ملی تربیت در نیروهای مسلح تاریخ: 1401/04/05
✍ امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید انسان تا زنده است، در جنگی دائمی قرار دارد و آن است؛ جهاد با نفس، وظیفه ‌ای دینی است که مستلزم حفظ ابزار و سلاح معنوی، مانند اراده و تقواست. نفس انسان دارای قوای متعددی است که گاه با یکدیگر در تضاد قرار می‌گیرند؛ مثلاً قوه شهوت و غضب که عقل و خرد همواره باید بر آنها مسلط باشند. در جهاد با نفس، انسان مجهز به است که باید بر قوای مخالف همچون غضب، شهوت، جاه‌طلبی و طمع نسبت به مال و حقوق دیگران غلبه کند، در درون انسان گرایش‌هایی مانند خودخواهی وجود دارد که همواره نیازمند مقابله است؛ به ما دستور داده شده: «جَاهِدُوا أَهْوَاءَكُمْ كَمَا تُجَاهِدُونَ أَعْدَاءَكُمْ»... . امام علی در حکمت 148 و 149 می‌فرمایند: «الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِهِ»؛ یعنی شخصیت انسان زیر زبان او پنهان است و با سخنانش آشکار می‌شود. ایشان اظهار داشتند: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ یرْجُو الْآخِرَةَ بِغَیرِ عَمَلٍ»: فردی که امید به آخرت دارد، نباید بدون عمل صرفاً آرزو کند. او باید در دنیا مانند سخن بگوید و مانند عمل کند... . بسیاری از افراد آرزوهای خود را با امید اشتباه می‌گیرند، اما این دو از اساس متفاوت ‌اند. ابتدا باید تفاوت این دو را شناخت، اشتباه گرفتن این دو می‌تواند باعث انحراف شود، نتیجه تلاش و فراهم آوردن مقدمات است و ، هوسی بی پایه است، باید مراقب بود که به جای امید خود را به آرزو مشغول نکیم. داشتن مانند داشتن شمشیری برنده است. اگر کسی با یقین در برابر شک و تردید شکست بخورد، خطای بزرگی مرتکب شده است. سخنان خداوند، پیامبر و اهل‌ بیت عصمت و طهارت، یقین مطلق‌ و صد درصدی است، در حالی که سخنان و وعده‌ های دیگران تنها بر گمان و ظن استوار است. بنابراین، نباید کسی با داشتن یقین شکست بخورد! 📚 درس اخلاق تاریخ: 1403/09/28
✅منافق درون همان ‌طوری كه در بیرون، بعضی ها مسلمان اند، بعضی ‌ها در جامعه اسلامی، به حسب شهروندی به سر می ‌برند ولی غیر مسلمان اند و بعضی ‌ها هم منافق اند، ما و جمعیت فراوانی در درون ما هست كه ظاهراً کافر نداریم ولی منافق داریم و هر چه آسیب می ‌بینیم از همین اعضا و شئون منافق ماست. انسان تا خود و شئونش را نشناسد، راه برای تحصیل ، ، ، ، و مانند اینها نیست. ما اگر بخواهیم خودمان را اصلاح كنیم 1️⃣ باید همه این شئون را بشناسیم یك، 2️⃣ آن مؤمنان خالص را بشناسیم دو، 3️⃣ آن منافقان را هم بشناسیم سه، 4️⃣ با منافقان درگیر بشویم و آنها را اصلاح كنیم چهار، 5️⃣ تا آن نیروهای مؤمن سالم بمانند پنج. در فضای بیرون، كافر داریم؛ ولی در فضای درون كافر نداریم كه علناً با روح ما درگیر باشد؛ اما منافق داریم. ما تا هر روز این قوایمان و شئونمان و ابزار كارمان و مجاری ادراكی و تحریكی درون و بیرونمان را عرضه نكنیم و به پیشگاه آن ارائه نكنیم، اوضاع منافقانه در درون ما راه پیدا می ‌كند. 📚 درس خارج فقه نقد و نسیه جلسه 31 تاریخ: 1392/09/13
✨﷽✨ ✅سالمندان نابالغ در سوره مباركه «یس» فرمود: ﴿مَن نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ﴾؛ ! اگر این فرد در دوران پیری هم نشاط جوانی را داشته باشد كه خام‌ اندیش می‌ شود؛ این الآن باید به فكر رفتن باشد. نفرمود «من نعمّره ننكّسه فی الأمر»، فرمود: ﴿مَن نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ﴾. ـ آن روحانیت و معنویت ـ و آن عقل و خِرد را كه نمی ‌گیرد، مگر اینكه كسی خودش از دست بدهد! خب یك آدم پیر اگر ضعیف بشود، اینكه نقص نیست، این الآن باید بارِ كمتری داشته باشد و به فكر خودش باشد؛ این باید به فكر رفتن باشد نه به فكر خوردن و خوابیدن! فرمود ما وسایل خوردن و خوابیدن را از او می‌ گیریم كه این بیدار باشد؛ اینکه چیز خوبی است! نفرمود «من نعمّره ننكّسه فی الأمر»، فرمود: ﴿فِی الْخَلْقِ﴾؛ اما آن كسی كه جنبه «فی الأمر»ش یعنی جنبه روحش ضعیف می شود، این یك نحو عذاب است که فرمود: ﴿وَمِنكُم مَن یرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَی لاَ یعْلَمَ من بَعْدِ عِلْمٍ شَیئاً﴾. بعضی ها هستند كه در دوران پیری، خرفت می ‌شوند؛ این یک عذاب است! الآن هم وقتی شد می‌ خواهد حرف بزند، می ‌گوید ما وقتی كه جوان بودیم این قدر می‌ خوردیم! خب این یك بچه هشتاد ساله است، یك بچه نود ساله است، این كه عاقل نشد. فرمود همان مقدار فهمی هم كه دارد از او می ‌گیریم! فرمود: ﴿مِنكُم مَن یرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَی لاَ یعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَیئاً﴾؛ نه اینکه همه‌ تان این طور می ‌شوید؛ آنهایی كه با بودند، با بودند، در دوران پیری، عاقل ‌ترند، محترم ‌ترند. 📚 سوره مبارکه اسراء جلسه 25 تاریخ: 1386/10/04