eitaa logo
☀️مهر و ماه🌙 🇵🇸🏴
96 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
360 فایل
‌ معاویه: قوی تر از ذوالفقار علی سراغ داری؟ عمروعاص: آری، جهل مردم ... ‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
بیش از این نتوان حریف داغ حرمان زیستن یا مرا از خود ببر آنجا که هستی یا بیا🌿 جان
رفته ای در سفر و آمدنت دیر شده مشکلی هست مگرباعث تأخیرشده؟ سالها می گذرد غایبی از دیده ی ما نکند چشم تو از دیدن ما سیر شده؟ حالمان حال خوشی نیست بیاای جانا زندگی بی تو دگرسخت ونفس گیرشده دور دیدند تو را بر سر اُمَّت آقا... دشمن دین به خودش آمده وشیرشده جُرم وتقصیر زما بوده وهست آقاجان که دعای فرجت فاقد تأثیر شده! مااگر بد شده ایم،خاطر زهرا برگرد مادرت قامت خَم ازغم تو پیر شده آه برگرد به آن رأس جدا بر سرِ نی به همان جسم که بازیچه ی شمشیرشده تشنه ی ذکر توهست طالب خون خدا،آمدنت دیر شده 🌱🌸🌱🌸🌱 تمام مُهرهای جمکران رابوسه خواهم زد که شاید ردی ازپیشانی‌ات سهم لبم باشد
🏴 به نام نامی سر، بسمه‌ تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات، سجده خواهم کرد که بنده‌ی تو نخواهد گذاشت، هرجا سر قسم به معنی از که پر شده است جهان، از سرتاسر نگاه کن به زمین ! ما رأیت إلا تن به آسمان بنگر ! ما رأیت إلا سر سری که گفت : «من از اشتیاق لبریزم به سرسرای خداوند می‌روم با سر هر آنچه رنگ تعلق، مباد بر بدنم مباد جامه، مبادا کفن، مبادا سر » همان سری که "یحب الجمال" محوش بود جمیل بود ، جمیلا بدن ، جمیلا سر سری که با خودش آورد بهترین‌ها را که یک به یک، همه بودن سروران را سر زهیر گفت : حسینا ! بخواه از ما جان حبیب گفت : حبیبا ! بگیر از ما سر سپس به معرکه عابس ، " أجنّنی"گویان درید پیرهن از شوق و زد به صحرا سر بنازم " أم وهب" را ، به پاره تن گفت برو به معرکه با سر ولی میا با سر خوشا به حال غلامش ، به آرزوش رسید گذاشت آخر سر ، روی پای مولا سر چنان که یک تن دیگر به آرزوش رسید به روی چادر زهرا گذاشت سقا ، سر در این قصیده ولی آنکه حسن مطلع شد همان سری است که برده برای لیلا سر همان که احمد و محمود بود سر تا پا همان سری که خداوند بود ، پا تا سر پسر به کوری چشمان فتنه کاری کرد پر از علی شود آغوش دشت ، سرتاسر میان خاک، کلام خدا مقطعه شد میان خاک؛ الف، لام، میم، طا، ها، سر حروف اطهر قرآن و نعل تازه‌ی اسب چه خوب شد که نبوده است بر بدن‌ها سر تنش به معرکه سرگرم فضل و بخشش بود به هرکه هرچه دلش خواست داد، حتی سر جدا شده است و سر از نیزه‌ها درآورده است جدا شده است و نیفتاده است از پا سر صدای آیه کهف الرقیم می‌آید بخوان ! بخوان و مرا زنده کن مسیحا سر بسوزد آن همه مسجد ، بمیرد آن اسلام که آفتاب درآورد از کلیسا سر عقیله ، غصه و درد و گلایه را به که گفت؟ به چوب، چوبه محمل، نه با زبان، با سر دلم هوای حرم کرده است می‌دانی دلم هوای دو رکعت نماز بالا سر ‌ ‌ ‌ سیدحمیدرضا برقعی ‌ ‌
دَرد‌ِ فِراق‌ را‌ به‌ کُــدامین‌ مَطَب‌ بَرَم؟ رَفع‌ِ غَم‌ِ حَبیب‌ که‌ کار‌ِ طَبیب‌ نیست!
یه جک میگم ولی گریه کنید؛ تو که نوجوانهایی مثل فهمیده و محمدی و آوند و لندی زندگی کردن قهرمان کتابهای درسی‌اش داستان خیالی فداکاره!😐
‌ بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ فَلَمَّآ أَسۡلَمَا وَتَلَّهُۥ لِلۡجَبِينِ ۱۰۳ ‌پس چون هر دو (ابراهیم و اسماعیل) تسلیم فرمانِ خدا شدند و [ابراهیم] او را بر یک جانب بر زمین افکند [تا سرش را ببُرد،او را از انجام کار مانع شدیم]. وَنَٰدَيۡنَٰهُ أَن يَـٰٓإِبۡرَٰهِيمُ ۱۰۴ و او را ندا داديم كه اى ابراهيم! قَدۡ صَدَّقۡتَ ٱلرُّءۡيَآۚ إِنَّا كَذَٰلِكَ نَجۡزِي ٱلۡمُحۡسِنِينَ ۱۰۵ ‌به راستى که آن خوابِ [خود] را تحقّق بخشیدي [آرى] بى‌گمان، ما نیکوکاران را این گونه پاداش مى‌دهیم. إِنَّ هَٰذَا لَهُوَ ٱلۡبَلَـٰٓؤُاْ ٱلۡمُبِينُ ۱۰۶ ‌همانا این آزمونی آشکار بود. وَفَدَيۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِيمٖ ۱۰۷ و آن ذبح را به ذبحى بزرگ عوض كرديم. صافات ۱۰۳_۱۰۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ 🎥 برج دیدبانی لبنان رو زدن اما پرچم امام بالا موند ... ‌ ‌ ‌