eitaa logo
مهران قربانی / شعر آیینی
36 دنبال‌کننده
7 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای خوشا ذکرِ علی را صدر دفتر داشتن مردِ میدانی چنان فَتّاحِ خیبر داشتن ای خوشا عشقی مثالِ عشقِ حیدر داشتن در منایِ عاشقی مانندِ قنبر داشتن پس نباید در ره عشق علی، سر داشتن چون علی مثلِ خدا، وقتی که دلبر داشتن، از زر و سیم جهان باید که دل بر داشتن ای خوشا مثلِ علی مولا و رهبر داشتن گرچه بارِ آخرش باشد، ولی آمد برون کیسه ای بر دوش پیدا شد؛ علی آمد برون آمده تا شیعه را غرقِ غزلخوانی کند آشنا با دین و آیین مسلمانی کند گِردِ پایش جمع شد یک جمع مرغابیّ و قو آیه نازل شد به شأن دوست: مِمّا تُنفِقوا جبرییل آورده در وصفش چنین صوت جلی؛ لَن تَنالُوا البِرَّ مِمّا تُنفِــــقوا یعنـــی علی قبل از آنکه با دلش، پا در حرم میکرد علی‌ در رهِ مسجد یتیمان را کَرَم میکرد علی درس هایی را که حیدر می نوشت آمد بگوش کیسه اش تا باز شد بوی بهشت آمد بگوش او که مشهورِ به لطف و جودِ بی اندازه است آخرین بارِ رطب از باغهایش، تازه است او رطب، اندازه ی یک سالِتان آورده است‌، سفره ها را وا کنید از بس که نان آورده است آخر، این بار گران هم می رود از دستِتان آخرین بار است خرما میگذارد دستِتان بر در این خانه مانندِ هزاران مستمند تا قیامت شاعران روزی خورِ این سفره اند هر زمان نزدیکِ لبهایم، رطب می آورم نام زیبای علی را روی لب می آورم پُر شده این شعر از سرمستیِ احساس ها چون سرِ ذوق آمدند آلاله ها و یاس ها میچکد از دستِ حیدر، غیرتِ عباس ها میرسد بر گوش اهلِ آسمان؛ الغاث ها جبرییل آنجا که می فهمید حیدر می رود، داد زد: ای وایِ من، فتّاحِ خیبر می رود آسمان دارد ز اعجازش، عقب تر می رود ابن ملجم نیز از ترس علی در می رود گر دلش را از هیاهویِ طواف آرَد برون، گر سرش را از وصالِ اعتکاف آرَد برون، صد هزاران سر ز بینِ هر مصاف آرد برون وای اگر تیغِ دو سر را از غلاف آرد برون نامِ حیـــدر، اولِ دفتر نوشته کردگار روزِ محشر، هر خلیفه در پیِ راه فرار قلب های شیعه از عشق علی شد بی قرار لا فَتی اِلّا علی، لا سَیف اِلّا ذوالفقار سر به شوقِ سجده دارد، تیر میریزد زمین، نان و خرما، کاسه های شیر میریزد زمین، ای خدا این جودِ عالمگیر میریزد زمین، خونِ او از حنجر شمشیر میریزد زمین تا قیامت مستم از جامِ شراب و باده اش جان فدای مستی او بر سر سجّاده اش @Mehran_ghorbani_shear