eitaa logo
مهر ماندگار
1.7هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
3.7هزار ویدیو
46 فایل
یاوران وقف/ خادمان قرآن و امامزادگان فرهنگی _ اجتماعی _ سیاسی ارتباط با مدیر کانال: @khrazaviadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️اطاعت از شوهر در حجاب و پوشش 💠 سوال: مرد تا چه اندازه اختیار دارد همسر خود را ملزم به پوشش و آرایش خاصی نماید؟ و زن تا چه حد باید به حرف شوهرش در این باره گوش دهد و رعایت حجاب یا رعایت نکردن آن را الزامی بداند؟ ✅ پاسخ: مسئله پوشش و آرایش ربطی به دستور یا نهی شوهر ندارد بلکه حکم خدا است و خانمها باید در جاهایی که حجاب واجب است یعنی در نگاه نامحرم مراعات کنند حتی اگر شوهر مخالفت کند. 🔺بعکس در جاهایی که حجاب واجب نیست، اطاعت از امر شوهر به حجاب باز هم واجب نیست؛ مگر اینکه موردی باشد که اگر خانم اطاعت نکند، اختلاف یا مشاجره به وجود می آید و خدای ناکرده منجر به جدایی خواهد شد یا ترس از این باشد، در اینجا چون امر مهمی در میان است اطاعت الزام میباشد. 📕منبع: khamenei.ir @Mehremaandegar
12.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت یک نذر؛ ز آستان رضایم خدا جدا نکند من و جدایی از این آستان خدا نکند 💠 مردی که بیش از نیم قرن، حرم امام رضا علیه‌السلام را در چراغانی می‌کند. @Mehremaandegar
💠 محصولات را تحریم کنیم ♨️اینا کالاهایی هستند که سهام دار آنان دولت یا شاهزاده های سعودی اند! ❌قابل ذکر است که تمامی این روغن ها تراریخته اند (دستکاری ژنتیکی) @Mehremaandegar
💠 مجازات گران فروشی در سال ۱۳۵۷ @Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅ #قسمت_هجدهم: دل شکسته 💥💥💥 دلم سوخته بود و از درون له شده بودم ... عشق و صبر تمام این سال های من،
: دختر من 💥💥💥 پدر و مادرش سراسیمه اومدن ... با زحمت لباس کمکم کردن، پوشیدم و رفتیم بیمارستان ... بعد از معانیه ... دکتر با لبخند گفت ... - ماه های اول بارداری واقعا مهمه ... باید خیلی مراقبش باشید ... استرس و ناراحتی اصلا خوب نیست ... البته همین شوک و فشار باعث شده زودتر متوجه بارداری بشیم... پس از این فرصت استفاده کنید و ... پدر و مادر متین خیلی خوشحال شدن ... اما من، نه ... بهتره بگم بیشتر گیج بودم ... من عاشق بچه بودم ولی اضافه شدن یه بچه به زندگی ما فقط شرایط رو بدتر می کرد ... حدود ساعت 1 بود که رسیدیم خونه ... در رو که باز کردم، متین با صدای بلند گفت ... - وقتی مودبانه میگم فاحشه ای بهت برمی خوره ... 🍀🍀🍀 جمله اش تمام نشده بود که چشمش به پدر و مادرش افتاد... مثل فنر از جاش پرید ... تمام خوشحالی اون شب پدر و مادرش کور شد ... پدرش چند لحظه مکث کرد و محکم زد توی گوشش ... - چند لحظه صبر کردم که عذرخواهی کنی یا حداقل تاسف رو توی صورتت ببینم ... تو کی اینقدر وقیح شدی که من نفهمیدم؟ ... نون حروم خوردی که به زن پاکدامنت چنین حرفی میزنی؟ ... 🍁🍁🍁 بعد هم رو کرد به مادر متین ... - خانم برو وسایل آنیتا رو جمع کن ... این بی غیرت عرضه نگهداری از این دختر و بچه رو نداره ... مادرش چنان بهت زده شده بود که حتی پلک نمی زد ... - بچه؟ ... کدوم بچه؟ ... و با چشم های مبهوتش به من نگاه کرد ... 🍃🍂🍃🍂 - نوه ی من بدبخت که پسری مثل تو رو بزرگ کردم ... به خداوندی خدا ... زنت تا امروز عروسم بود ... از امروز دخترمه... صورتش سرخ و ورم کرده بود ولی به روی ما نیاورد ... و لام تا کام حرف نزد ... فکر نکن غریب گیر آوردی ... سر به سرش بزاری نفست رو می برم ... الان هم می برمش ... آدم شدی برگرد دنبالش ... @Mehremaandegar
🖼 ۲۱ تیر سالروز قیام تاریخی مسجد گوهرشاد 💠 امام خمینی(ره): خدا می‌داند در ماجرای کشف حجاب بر ملت چه گذشت. در این کشف حجاب ، حجاب انسانیت را پاره کردند این ها. خدا می داند که چه مخدراتی را این ها هتک کردند و چه اشخاصی را هتک کردند. 🎨نقاشی: حسن روح‌الامین @Mehremaandegar
📕 💠 و درباره برشی از دفاع مقدس با زبان به قلم است. هر چقدر نام «و توی دروازه» برای یک رمان غیرمنتظره است، آنچه در متنش می خوانید غیرمنتظره تر و است. 🔸داستانی صمیمی و خواندنی از ماجراهای پسری عزیزدردانه که به می رود و نه تنها شیطنت نمی کند که فرصت شیطنت هم پیدا نمی کند. از همان لحظه های اول ورود شخصیت اول به جبهه، جنگ روی اصلی خود را نشان می دهد. جنگی نابرابر بین اهالی یک روستا با سربازان تا بن دندان مسلح بعثی. و توی دروازه پر از هیجان و تلخی و گلوله و تعقیب و گریز است. 🔹ترکیب تلخی صحنه های جنگ با روایت ، تجربه ای جدید از داستان های دفاع مقدس را پیش رویتان قرار می دهد. هر چقدر آنچه در داستان رخ می دهد تلخ و تحمل ناپذیر است، نثر و لحن داستان شیرین و خوش و خواندنی است. 📚«و توی دروازه» مناسب کسانی است که دوست دارند داستان طنز و خوشمزه بخوانن. @Mehremaandegar
مهر ماندگار
✅ #قسمت_نوزدهم: دختر من 💥💥💥 پدر و مادرش سراسیمه اومدن ... با زحمت لباس کمکم کردن، پوشیدم و رفتیم ب
: مرگ خاموش یک زندگی 💥💥💥 یک ماه و نیم طول کشید تا اومد دنبالم ... در ظاهر کلی به پدرش قول داد اما در حیطه عمل، آدم دیگه ای بود ... دیگه رسما به روی من می آورد که ازدواجش با من اشتباه بوده و چقدر ضرر کرده ... حق رو به خودش می داد و حتی یه بار هم به این فکر نکرد که چطور من رو بازی داده ... چطور با رفتار متظاهرانه اش، من رو فریب داده ... اون تظاهر می کرد که یه مسلمان با اخلاقه ... و من، مثل یه احمق، عاشقش شدم و تمام این مدت دوستش داشتم... و همه چیز رو به خاطرش تحمل کردم ... اون روزها، تمام حرف های پدرم جلوی چشمم می اومد ... روزی که به من گفت ... - اگر با این پسر ازدواج کردی، دیگه هرگز پیش من برنگرد ... 🍀🍀🍀 هر لحظه که می گذشت، همه چیز بدتر می شد ... دیگه تلاش من هم فایده ای نداشت ... قبلا روابط مشکوکش رو حس کرده بودم ولی هر بار خودم رو سرزنش می کردم که چرا به شوهرم بدگمانم ... اما حالا دیگه رسما جلوی من با اونها حرف می زد ... می گفت و می خندید و صدای قهقهه اون دخترها از پای تلفن شنیده می شد ... اون شب سر شام، بعد از مدت ها برگشت بهم گفت ... - یه چیزی رو می دونی آنیتا ... تو از همه اونها برام عزیزتری... واقعا نمی تونی مثل اونها باشی؟ ... 🍁🍁🍁 خنده ام گرفت ... از شدت غم و اندوه، بلند می خندیدم ... - عزیزترم؟ ... خوبه پس من هنوز ملکه این حرم سرام ... چیه؟ ... دوباره کجا می خوای پز همسر اروپاییت رو بدی؟ ... به کی می خوای زن خوشگل بورت رو پز بدی؟ ... 🍃🍂🍃🍂 منتظر جوابش نشدم و از سر میز بلند شدم ... کمتر از 48 ساعت بعد، پسرم توی هفت ماهگی به دنیا اومد ... @Mehremaandegar
🔸مرحوم شوشتری بازرس آستان قدس و خفیه نویس آن زمان بعد از 12 سال و احمد بهار در روزنامه بهار در خرداد سال 1321 و علیرضا بایگان در خاطراتشان رقم شهداء گوهرشاد در سال1314 را تعداد 1670 نفر ذکر می کنند. با توجه به اینکه کشتار در 2 روز متوالی بوده و شهداء را در مناطق گل خطمی، گودال خشت مال ها و باغ خونی دفن می کنند، ارقام متفاوتی ذکر شده است. افواه عمومی در آن زمان رقم شهدا را هزار نفر می گفته اند. و ما چقدر مسئولیم که تا کنون با توجه به جمعیت قلیل آن زمان در مشهد و این رقم بزرگ از شهداء هیچ نگفته و ننوشته ایم و همچنان انگلیس و رضا شاه و خاندان منحوسش را مجرمانه تعقیب نکرده ایم. سالروز شهادتشان گرامی و شادی روحشان صلوات. @mehremaandegar