جزء 8 قرآن کریم.mp3
8.42M
🛑 #تندخوانی(تحدیر) جزء هشتم قرآن کریم
✨حجم 8.71 مگ
🕕زمان: 35 دقیقه
🎙قاری: احمد دباغ
04_Makarem03-06451037_حقایقی فراتر از عالَم دنیا.mp3
3.89M
چهارم؛
«حقایقی فراتر از عالَم دنیا»
حجتالاسلاموالمسلمین
استاد #مؤیدی
رمضانیه 1401
برگرفته از سلسلهجلسات
شرح دعای مکارمالأخلاق
جلسه سوم | دقیقه ششم
~ 5 دقیقه | 4 مگابایت
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
مصباحیه ...
چهارم؛ «حقایقی فراتر از عالَم دنیا» حجتالاسلاموالمسلمین استاد #مؤیدی رمضانیه 1401 برگرفته از سلسل
نکاتی از مواعظ استاد #مؤیدی
در ویدیوکلیپ «حقایقی فراتر از عالَم دنیا»
یکم؛
خواب، طبق تعالیم قرآنی مرگ کوچک است. انسان در خواب ـ حتی اگر پریشان و آشفته باشد، ـ از بُعد جسمانی و مُلکی خود جدا شده و به عوالِم دیگر برده میشود؛ چه رسد به رؤیاهای صادق!
دوم؛
خواب، طلیعهای بسیار محدود و سایهمانند از آن عوالِم غیبی است. انسان عوالم پس از دنیا را نمیشناسد؛ چه رسد به پروردگار هستی! از این روست که در نماز همواره خدا را باید تسبیح کرد؛ چون خداوند همواره بسی والاتر از آن است که از به ذهن و قلب میآید.
سوم؛
«دعای مکارمالأخلاق» برنامه جامع تربیتی و سلوکی اهلبیت علیهمالسلام است؛ نهتنها نقصی در آن نیست، بلکه بسیار بالاتر و کاملتر از آن است که به ذهنها خطور کند.
چهارم؛
آدمی از آنجا که در بُعد مُلکی خود گرفتار است، فقط به نیازهای متناسب با آن توجه دارد. در حالی که امام سجاد علیهالسلام در اولین فراز از این دعا، بالاترین ایمان را از خداوند مسئلت مینمایند. چرا که توجه به غیب و ملکوت، راهی برای طلوع ایمان است.
پنجم؛
در کاملترین مراتب ایمان، چشم باطن (حقیقت نوری و وجودی انسان) چنان باز میشود که سرانجام به نور «لاإلهإلاالله الملکالحقالمبین» روشن میگردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید| چرا ماه رمضان «ماه خدا» و «ماه اسلام» نامیده شده است؟
🔺️قسمت ششم مجموعه تصویری #صهبای_حضور
💠 شرح دعای ورود به ماه مبارک رمضان
در بیان آیت الله مصباح
#درس_اخلاق
🔻 شب نهم | نهجالبلاغه و مسئلهی عدالت؛
▪️ سوره، فصل نهج البلاغه؛
📌 سوره در نهمین شب ویژه برنامه ماه مبارک رمضان میزبان محسن قنبریان، استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی است و با موضوع «نهجالبلاغه و مسئلهی عدالت» با او گفتگو خواهد کرد.
آخرین حضور حجت الاسلام قنبریان در سوره به فصل #بنی_امیه باز میگردد. سوره؛ فصل #سقیفه در حالی متوقف شد که در سومین شب این برنامه قرار بود محسن قنبریان، استاد حوزه و محقق و پژوهشگر دینی مهمان برنامه باشد و با او درباره موضوع سقیفه؛ از سبک حکومت تا سبک حکمرانی گفتگو شود.
🗓 پخش: یکشنبه، ۲۱ فروردین، ساعت ۲۲، شبکه چهار
بازپخشها: دوشنبه ۲۲ فروردین ۹ و ۱۵:۳۰
⭕️ برنامه سوره در اینستاگرام، توئیتر و تلگرام حساب کاربری دارد. ویدئوهای سوره به طور منظم در آپارات و کستباکس بارگزاری میشوند. صفحات سوره را دنبال کنید.
@soore_tv4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظه شهادت سید شهیدان اهل قلم "شهید سید مرتضی آوینی"
⭕️ آوینی را به موزه نفرستیم
🔹 آوینی، با آن منظومهی فکری مستحکم و عمیقش، میتواند سهم بزرگی در سامان دادن به وضعیت متشتت و بهمریختهی فکری و فرهنگی نیروهای انقلاب داشته باشد.
🔸 با این همه، گویا شهید بودنش، او را نیز همانند شهدای دیگر، بیشتر از آنکه رهاتر کند، محدودتر کرده! آنچنانکه ما برای درمان دردهای فکری و فرهنگی و هنری زمانهی خود، به هر دری میزنیم الا در آوینی.
🔹 از همهجا نسخه طلب میکنیم جز از آوینی. چرا؟ چون او برای ما فقط یک «شهید» است. یک #شهید_نازنین. کارکرد یک شهید نازنین، اشک درآوردن است از مریدانش فقط.
🔸 نام آوینی بر سر زبانهاست. عکسش هم ماشاالله همه جا منتشر است. اما پرسش این است که این آوینی نازنین، به چه درد امروز ما میخورد؟ این پرسش، در مورد شهدای دیگر هم مطرح است.
🔹 بزرگترین ظلم به شهید این است که او را در قبر زمانهی خودش دفن کنیم ووقتی هم که به زیارتش میرویم، همهاش چشممان را بدوزیم به تاریخ شهادتش. که یعنی تو مقدس و محترمی، اما در دیروز ماندهای!
🔸 آوینی، آن روز که شهید شد اینقدر مشهور نبود. حالا مشهور است اما محبوس
هم هست گویا. چرا که هیچ گرهی از امروز ما باز نمیکند. یعنی اجازه نمیدهیم که باز کند. همین که ما از او خوشمان میآید و صدای دلبرش را زینت مجالسمان میکنیم کافیست؟
🔹 آوینی، اگر هم شهید نمیشد باید مورد توجه قرار میگرفت. ما به او نیاز داریم. او را نباید با شهادتش به موزه بفرستیم. بیتعارف و مجامله به او محتاجیم.
🔸 در آن عرصاتی که او کوشیده، به حاصل کوشش و دانش و فهمش محتاجیم. به جای مجیز گفتن از او، به فکر و اندیشهی منسجمش مراجعه کنیم. بویژه آنها که اهل عملاند بیشتر به او نیاز دارند.
🔻هیچ چیز بدتر از آن نیست که یک متفکر به یک نوستالژی تبدیل شود همان بلایی که بعضی افراد و سازمان های هنری-فرهنگی سر #شهید_آوینی در آوردند! آوینی قبل از هر چیز یک متفکر است، متفکر را باید خواند، تحلیل و نقد کرد نه اینکه هر سال جملاتی تکراری را از او تکرار کنیم و به یک نوستالژی تبدیل کنیم...!
🌹بیست و یکم فروردین ماه،
سالروز شهادت صیاد دلها، سردار سرافراز اسلام، امیر سپهبد علی #صیاد شیرازی، جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح بدست سازمان تروریستی منافقین گرامی باد.
(۱۳۲۳- ۱۳۷۸)
🌹🌹🌹
🇮🇷 #سالروز_شهادت
🚨آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!»
📢ماجرای حضور رهبر انقلاب بر مزار شهيد صيادشيرازی دو روز پس از تدفين شهيد
🏴پیکر شهید صیاد که دفن شد- اگر امروز دفن شد، صبح روز بعد- خانوادهاش نماز صبح را خواندند و رفتند بهشت زهرا(س). فردای تدفینش. وقتی رسیدند جلوی مزار شهید، یکسری محافظ که نمیشناختند، آمدند جلوی جمع را گرفتند. از حضور محافظها معلوم شد که آقا آنجا هستند. گفتند ما خانوادهی شهید صیاد هستیم؛ تا گفتند خانواده شهید هستیم، گفتند بفرمایید. بعد، معلوم شد که آقا نماز صبح را آنجا بودهاند.
🏴خانوادهی صیاد گفتند: شما خیلی زود آمدید! آقا فرمودند: «من دلم برای صیادم تنگ شده!» مگر چقدر گذشته بود؟ آقا دو روز قبل از شهادت، صیاد را دیده بودند. یک روز هم از دفنش گذشته بود. آقا زودتر از زن و بچهی صیاد رفته بودند بالای سر مزار او. این هم مثل بوسیدن تابوت صیاد از آن چیزهای نادری بود که من نشنیدم جای دیگری رخ داده باشد. شاید هم شده، من خبر ندارم. من نشنیده بودم آقا صبح فردای تدفین یک شهید، سر مزارش باشند.
✍️21فروردین78
صیاد شیرازی امیری بود که به صید دشمنان منافق در مرصاد همت کرد و جهنمی برای این متوهمین متجاوز و متجاسر در این گردنه درست کرد به طوری که آنها علت ناکامی خود را رشادت او دانستند و کینه اش را به دل گرفتند وسرانجام درب منزل و جلوی فرزندش او را به شهادت رساندند گویا در ماشین بود و قاتل در لباس پیک بهداشت در آمده بود . بنی صدر از صیاد و آوینی ورجایی به شدت منزجر بود چون کارآمد و ولایی و اثر بخش بودند و اکنون آنها مثل ستاره می درخشند و بنی صدر و منافقین مثل صدام در زباله دان تاریخ قرار گرفته اند چون به انقلاب اسلامی خیانت و به ضد انقلاب اسلامی خدمت کردند . اگر سلیمانی سردار دلها بود او صیاد دلها بود یادش فراموش و نورش خاموش نخواهد شد .
قوامی
🌹گرامیباد 21 فروردین سالروز شهادت شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
🌹رنگ و بوی خدا
🌹فرمانده نیرو که شدم خیلی نامهی تبریک برایم آمد، اما در میان این نامهها، نامه #صیاد از همه زیباتر بود.
معلوم بود برای نوشتن آن وقت گذاشته؛ هنوز هم آن نامه را دارم.
🌹او برایم نوشته بود: «در حدیث برای ما نقل کردهاند که اگر میخواهی حال و روح درستی در اقامهی نماز واجبت داشته باشی، به این بیندیش که این #نماز، نماز آخرت است.
🌹وبعد افزوده بود:با الهام از این نکته همیشه به خودم نهیب میزنم اگر میخواهی از تکلیف خدا درست بیرون بیایی باید به این بیندیشی که مسئولیت کنونیات آخرین #تکلیف_الهی است که بر دوشت نهاده شده است.
🌹آن وقت است که زمینه پیدا میکنم تا نیت، فکر، زبان، قلم و عملم رنگ گیرد و کار را برای خدا انجام دهم. با چنین روحیه و تفکری قلبم مالامال #امید میشود به اینکه خدای متعال به من معرفت، بصیرت و دست گیری(از جانب خودش) بخشد. چون کار به خودش تعلق دارد...»
و بعد هم تبریکات معمول را گفته بود.
🔴روایت کمتر دیدهشده از شهید صیاد شیرازی؛ فرمانده عملیات مرصاد از روز عملیات
♦️منافقین میخواستند به طرف کرمانشاه بیایند اما مردم از اسلامآباد تا کرمانشاه با هر وسیلهای که داشتند -از تراکتور و ماشین- آمده بودند در جاده و راه را بند آورده بودند. اولین کسی که جلوی اینها را گرفت، خود مردم بودند.
♦️ساعت ۵ صبح رفتیم. همهی خلبانها در پناهگاه آماده بودند. توجیهشان کردم که اوضاع در چه مرحلهای هست. دو تا هلیکوپتر کبری و یک هلیکوپتر ۲۱۴ آماده شدند که با من برای شناسایی برویم و بعد بقیه بیایند. این دو تا کبری را داشتیم؛ خودمان توی هلیکوپتر ۲۱۴ جلو نشستیم. گفتم: همینجور سرپائین برو جلو ببینیم، این منافقین کجایند. همینطور از روی جاده میرفتیم، نگاه میکردیم، مردم سرگردان را میدیدیم. ۲۵ کیلومتر که گذشتیم، رسیدیم به گردنهی «چهار زبر» که الان، اسمش را گذاشتهاند «گردنهی مرصاد».
♦️یکدفعه نگاه کردم، مقابل آنور خاکریز، پشت سر هم تانک، خودرو و نفربر همینجور چسبیده و همه معلوم بود مربوط به منافقین است و فشار میآورند تا از این خاکریز رد بشوند. به خلبانها گفتم: دور بزنید وگرنه ما را میزنند. به اینها گفتم: بروید از توی دشت. یعنی از بغل برویم؛ رفتیم از توی دشت از بغل، معلوم شد که حدود ۳ تا ۴ کیلومتر طول این ستون است. من کلاه گوشی داشتم. میتوانستم صحبت کنم: به خلبان گفتم: اینها را میبینید؟ اینها دشمنند بروید شروع کنید به زدن تا بقیه هم برسند. خلبانهای دو تا کبریها رفتند به طرف ستون، دیدم هر دویشان برگشتند. من یکدفعه دادوبیدادم بلند شد، گفتم: چرا برگشتید؟ گفت: بابا! ما رفتیم جلو، دیدیم اینها هم خودیاند. چیچی بزنیم اینها رو؟!
♦️خوب اینها ایرانی بودند، دیگر مشخص بود که ظاهراً مثل خودیها بودند و من هرچه سعی داشتم به آنها بفهمانم که بابا! اینها منافقند. گفتند: نه بابا! خودی را بزنیم! برای ما مسئله دارد؛ فردا دادگاه انقلاب، فلان. آخر عصبانی شدم، گفتم بنشین زمین. او هم نشست زمین. دیدیم حدوداً ۵۰۰ متری ستون زرهی نشستهایم و ما هم پیاده شدیم و من هم بهخاطر اینکه درجههایم مشخص نشود، از این بادگیرها پوشیده بودم، کلاهم را هم انداخته بودم توی هلیکوپتر. عصبانی بودم، ناراحت که چهجوری به اینها بفهمانم که این دشمن است؟! گفتم: بابا! من با این درجهام مسئولم. آمدم که تو راحت بزنی؛ مسئولیت با منه. گفت: به خدا من میترسم؛ من اگر بزنم، اینها خودیاند، ما را میبرند دادگاه انقلاب.
♦️حالا کار خدا را ببینید! منافقین مثل اینکه متوجه بودند که ما داریم بحث میکنیم راجع به اینکه میخواهیم بزنیم آنها را، منافقین سر لولهی توپ را به طرف ما نشانه گرفتند. اینها مثل اینکه وارد هم نبودند، زدند. گلوله، ۵۰ متری ما که به زمین خورد، من خوشحال شدم، چون دلیلی آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودیها را؟ اینها بچهی کرمانشاه بودند، با لهجهی کرمانشاهی گفتند: به علی قسم الان حسابش را میرسیم. سوار هلیکوپتر شدند و رفتند.
♦️اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان، خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلولهها که داخل بود، مثل آتشفشان میرفت بالا. بعد هم اینها را هرچه میزدند، از این طرف، جایشان سبز میشدند، باز میآمدند.
بعد از ۲۴ ساعت با لطف خداوند، اینان چه عذابی دیدند.
♦️بعضی از آنها فراری میشدند توی این شیارهای ارتفاعات، که شیارها بسته بود، راه نداشت، هرچه انتظار میکشیدیم، نمیآمدند. میرفتیم دنبال آنها، میدیدیم مردهاند. اینها همه سیانور خوردند، خودشان را کشتند. توی اینها، دخترها مثلاً فرماندهی میکردند. از بیسیمها شنیده میشد: زری، زری! من بهگوشم. التماس، درخواست، چه بکنند؟ اوضاع برای آنها خراب بود.
♦️بههرحال خداوند متعال در آخر این روز جنگ یا عملیات «مرصاد» به آن آیهی شریفه، عمل کرد که خداوند در آیهی شریفه میفرماید: «با اینها بجنگید، من اینها را به دست شما عذاب میکنم و دلهای مؤمن را شفا میدهم و به شما پیروزی میدهم.» و نقطهی آخر جنگ با پیروزی تمام شد که کثیفترین و خبیثترین دشمنان ما (منافقین) در اینجا به درک واصل شدند و پیروزی نهایی ما، یک پیروزی عظیمی بود.»
🌹 وصیت نامه
شهید صیاد شیرازی
♦️خداوندا این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت ، اسلامت ، نظامت و ولایتت قرار دادی ،خدایا تو میدانی که همواره آماده بودهام آنچه را که تو خود بمن دادی در راه عشقی که براهت دارم نثار کنم . اگر جز این نبودم آنهم خواست تو بود .
♦️پروردگارا رفتن در دست توست ، من نمی دانم چه موقع خواهم رفت ولی میدانم که از تو باید بخواهم مرا در رکاب امام زمانم قرار بدهی و آن قدر با دشمنان قسم خورده دینت بجنگم تا به فیض شهادت برسم .
♦️ از پدر و مادرم که حق بزرگی بر گردنم دارند میخواهم مرا ببخشند من نیز همواره برایشان دعا کردهام که عاقبتشان بخیر باشد . از همسر گرامی و فداکار و فرزندانم میخواهم که مرا ببخشند که کمتر توانستهام به آنها برسم و بیشتر میخواهم وقف راهی باشم که خداوند متعال به امت زمان ما عطا فرموده ، آنچه از دنیا برایم باقی میماند حق است که در اختیار همسرم قرار گیرد .
♦️از همه آنهایى که از من بدى دیدهاند مىخواهم که مرا به بزرگى خودشان ببخشند،و بالاخره از مردان مخلص خودم به ویژه حاج آقا امیر رنجبر نیکدل ،استدعا دارم در غیاب من به امور حساب و کتاب من برسند و با برادران دیگر ،چون جناب سرهنگ حاج آقا آذریون و تیمسار حاج آقا آراسته در این باب تشریک مساعى نمایند.
♦️خداوندا! ولى امرت حضرت آیت الله خامنهاى را تا ظهور حضرت مهدى (عج) زنده ،پاینده و موفق بدار، آمین یا رب العالمین ،من الله التوفیق .
هدایت شده از حافظه تاریخی ایرانی
قاتل اصلی شهید صیاد شیرازی که بود و چطور مجازات شد؟
در ششمین قسمت از برنامه حافظه تاریخی ایرانی علاوه بر پاسخ به این سوال، به یکی از مهم ترین موضوعات تاریخی دهه شصت نیز پرداخته ایم.
در این ویدئوی هفت دقیقه ای اطلاعات کاربردی و مفیدی به دست خواهید آورد.
مشاهده قسمت ششم 👇
https://youtu.be/Z-F7VJXt-yw
شهادت صیاد شیرازی و روسیاهی تاریخی حسینعلی منتظری
۲۱ فروردین ماه سالگرد ترور ناجوانمردانه سردار دلاور ارتش اسلام شهید صیاد شیرازی است که در سال ۷۸ به دست منافقین کوردل صورت گرفت.
نکته مهم ماجرا این است که طراح عملیات شهادت ایشان، شخصی بنام زهره قائمی بود که از اعضای با سابقه منافقین بود که پس از انقلاب در غائله سال ۶۰ دستگیر و به زندان افتاد، اما جالب این است که در ماجرای هیئت های عفو زندانیان که در سال ۶۵ با اصرار و نظارت آقای منتظری تشکیل شد، با اظهار توبه منافقانه مورد عفو واقع شد و از زندان آزاد شد و در دی ماه همان سال با سازمان منافقین ارتباط گرفته و به عراق اعزام شد و در چند علمیات از جمله چلچراغ و فروغ جاویدان بر علیه کشور شرکت کرده و پس از جنگ هم ترور شهید صیاد را طراحی کرده و در نهایت در سال ۹۲ به دست مجاهدین عراقی به درک واصل شد.
یکی از موضوعاتی که آقای منتظری به بهانه آن برای نظام مساله سازی کرده و در سالهای پایانی عمر شریف حضرت امام خون به دل ایشان کرد، مساله زندانیان و در نهایت اعدام آنان بود که بخش اعظم آن را نیروهای سازمان مجاهدین خلق تشکیل می داد و منتظری با القائاتی که در این باره به او می شد، بر سر این مساله تهمت های زیادی را به نظام روانه کرد که امام خمینی در نامه ۶ فروردین به آن اشاره می نمایند.
منافقین از ابتدای انقلاب غائله های بسیاری را برای انقلاب اسلامی ساختند و در سال ۶۰ هم بطور رسمی وارد فاز مسلحانه بر علیه نظام و مردم شدند و کادر اصلی آن از کشور فراری شده و اعضای آن در کشور به خرابکاری و ترورهای بسیاری دست زدند و پس از ورود رجوی به عراق و استقرار در پادگان اشرف بطور رسمی در جبهه بعث علیه ایران قرار گرفته و نیروهای داخلی شان هم نقش ستون پنجم را ایفا می کردند، تا اینکه در تابستان ۶۷ و پس از اجرای آتش بس در عملیات فروغ جاویدان به غرب کشور حمله کردند و آن جنایات را در اسلام آباد آفریدند، در این برهه امام خمینی هم بخاطر شرارت ها و خیانت های چندین ساله این سازمان علیه ملت مسلمان ایران، طی حکمی تاریخی آنان را محارب اعلام کرد، حکمی که شامل زندانیان این سازمان که در زندان های کشور که احیانا هنوز علقه سازمانی خود را به این گروهک پلید انکار نکردند، هم می شد و بخشی از آنان با تشخیص هیئت های سه نفره که طبق همان حکم امام تشکیل شد، محارب اعلام شده و اعدام شدند.
اما منتظری در این ماجرا با ژست انسان دوستی و حق مدارانه با این حکم به مخالفت برخاست و آن را غیر عادلانه نامید، همان منتظری که تا چند سال پیش منافقین و تجزیه طلب ها را در تریبون نماز جمعه به اعدام محکوم می کرد، و همان منتظری که از خون امثال آیت الله شمس آبادی ها که توسط برادر دامادش به زمین ریخته شده بود، گذشته بود و حتی در ماجرای دستگیری مهدی هاشمی قاتل بر امام و وزارت اطلاعات شورید، حالا دلسوز یک مشت منافق کوردل شده بود.
اما فارق از همه این مسائل که بازگو کردن شان در این مجال نمی گنجد، سرگذشت فردی همچون زهره قائمی به عنوان قاتل شهید صیاد و رفتاری که نظام اسلامی در قبال او داشت، برای روسیاهی منتظری کافی است، چرا که همانگونه که امام در حکم خود تصریح کردند: «منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می گویند از روی حیله و نفاق آنهاست»، وقتی شخصی همچون زهره قائمی پلید در سال ۶۵ توسط هیئت عفوهای منتظری بخاطر آنچه که منافقانه از خود ابراز کرده است شامل عفو می شود و پس از آن هم در عملیات های فروغ جاویدان علیه کشور اقدام می کند، آن هم به همراه بیش از ۳۰۰ نفر دیگر از عفو شدگان هیئت های عفو که در لشگر منافقین حضور داشتند؛ قطعا افرادی که در تابستان ۶۷ پس از آن همه جنایت هنوز علقه سازمانی خود را انکار نکرده بودند و طبق تشخیص هیئت عفو هم در سال ۶۵ شامل عفو نشده بودند، موجوداتی کوردل تر از زهره قائمی بودند که به حکم اسلام و فرمان ولی فقیه زمان سزایی جز اعدام و مرگ نداشتند.