#تلاش_خاتمی_برای_جابه_جایی_مدعی_و_متهم_در_باره_ی_وضع_موجود
✡ محمد خاتمی از سران فتنه 88 ضمن اعتراف به #مسوولیت_ناشناسی احزاب پیرو خود می گوید:
"در این فضای سرد و افسرده، درحالیکه جامعه ما نیاز به نشاط و امید و اشتیاق به #شرکت_در_عرصه_سرنوشت دارد، امیدوارم این حزب و همه تشکل ها و احزاب و جریان های سیاسی و ملی بتوانند در این برهه حساس #مسئولیت خود را نسبت به میهن و مردم به درستی بشناسند و در انجام مسئولیت موفق باشند."
⬅️پ.ن:
🔴به کلید واژه های یادداشت خاتمی توجه بفرمایید :
1⃣فضای سرد و افسرده
2⃣نیاز جامعه به امید و اشتیاق
3⃣شرکت در عرصه سرنوشت
4⃣مسوولیت
💢همان طور که ملاحظه می فرمایید :
♦️اولا :به #شرکت_در_انتخابات تصریح نکرده است . شرکت در عرصه ی سرنوشت به دو صورت مثبت و یا منفی می تواند رقم بخورد .خصوصا اینکه سوابق سوء امثال ایشان ثابت می کند که این جناح سیاسی شرکت در #اغتشاشات و برپایی #فتنه را نیز شرکت در سرنوشت قلمداد می کنند . از نظر بعضی از همفکران تندرو رئیس اصلاحات حتی عدم شرکت در انتخابات نیز رای منفی به نظام و شرکت در سرنوشت محسوب می شود !!!
♦️ثانیا:در حالی که خود او از بانیان اصلی #وضع_موجود و دلسردی مردم به شمار می رود و در حالی که با #تکرار شوم او بود که دولت بی کفایتی که باید ۴ ساله تمام می شد، ۸ سال به طول انجامید ، در این یاداشت مزورانه تلاش کرده است که از یک سو #مردم را افسرده و نیازمند نشاط و از سوی دیگر خود و هم حزبی هایش را #مدعی چنین وضعیت ناگواری جلوه دهد .به عبارت ساده تر تلاش او بر روی جابه جایی #متهمان و مسببان وضع موجود با #مدعیان و آسیب دیدگان از #دولت_تکرار، متمرکز شده است.
♦️ثالثا :خاتمی ابراز امیدواری کرده است که احزاب پیرو او ، در این برهه ی حساس #مسوولیت خود را بشناسند و در انجام آن موفق باشند!!!
بدیهی است مسوولیت مورد نظر #باغی_انقلاب اعم از فتنه گری و ایجاد اغتشاش یا شرکت در انتخابات است .زیرا اگر مسوولیت از نظر او لزوما #شرکت_در_انتخابات بود ،دلیلی برای عدم تصریح به آن وجود نداشت .ضمن اینکه مسوولیت شرکت در انتخابات چیزی نیست که برای #مردم ناشناخته باشد ،پس چرا خاتمی در مورد شناخت آن توسط هم حزبی های خود - که مدعی هدایت سیاسی مردم هستند - ابراز تردید کرده است ؟!
✍محمد حسین محمودی
مصباحیه ...
صبح امروز تعدادی از اکانت های فیک توییتر، کانال های اصلاح طلب و ضدانقلاب پروژه مشترکی را شروع کردند؛
#سجاد_صفار_هرندی #امیرحسین_ثابتی
۱- عادل #فردوسیپور، چهار و نیم سال قبل، در پردیس فارابی #دانشگاه_تهران، واقع در قم، از تز دکتری «مدیریت رسانه»اش دفاع کرد امّا از دههی هشتاد و با مدرک کارشناسی ارشد مهندسی صنایع در دانشگاه صنعتی شریف، زبان انگلیسی تدریس میکرد، امّا اصلاحطلبان، شبهبراندازان و حامیان #اغتشاشات۱۴۰۱، هرگز معترض این مسأله نبودهاند. بماند که حتّی دکتری مدیریت رسانه هم ربطی به زبان انگلیسی ندارد و بسیاری از فارغ التّحصیلان دکتری ادبیات انگلیسی، مترجمی انگلیسی و آموزش انگلیسی، شایستهترند از فردوسیپور.
۲- امروز بعد از انتشار اسامی محمدسجّاد صفّار هرندی و امیرحسین ثابتی به عنوان اساتید مدعو دانشگاه #صنعتی_شریف، اغتشاشگران مجازی، هیاهو کردند که «چرا علی #شریفی_زارچی، از شریف اخراج شده؟»؛
در حالی که دانشگاه شریف، مختار بوده که با «درخواست تمدید قرارداد و یا تبدیل وضعیّت» این استادیار پیمانی -که هنوز رسماً به عنوان هیأت علمی رسمی و تماموقت دانشگاه شریف جذبنشده- موافقت کند یا مخالفت.
۳- صفار و ثابتی را از ۱۳۸۸ مبسوط و بیواسطه میشناسم؛ بیاغراق، از باسوادترین و سالمترین حزب اللهیهای دههی شصتی هستند. سجاد صفار، از همان ۸۸ -که دانشجوی ارشد بود- در دفتر بسیج دانشکدهی ما، تبارشناسی احزاب تدریس میکرد و دانشجویان علوم سیاسی و حقوق، بسیار مشتاق و راضی بودند از دانش و روایت منصفانه، مستدل و مستندش.
۴- تدریس صفار و ثابتی، آن هم در عنوان درسی «انقلاب اسلامی ایران» در مقطع کارشناسی، از بهترین انتخابهایی است که هر دانشگاهی، میتواند داشته باشد؛
سجّاد ۴۰ ساله و امیرحسین، ۳۵ ساله، از بسیاری از اساتیدی که ما در دوران کارشناسی در دانشگاه تهران و حتّی دیگران در مقطع ارشد، داشتیم و داشتند، باتجربهترند و سن بیشتری دارند.
تدریس ایندو، سالها پس از دریافت مدرک دکتری و برای دروس مرتبط با مدارک تحصیلیشان، نه تنها اقدامی منطقی و مطابق با قوانین متعارف و همیشگی وزارت علوم بلکه نیاز مبرم این روزهای دانشگاهها بهویژه دانشگاه شریف است؛
دانشگاهها، نباید توسّط اساتیدی غصب شوند که مایلند دانشجویان، دچار بیثمری، بیاخلاقی، خودویرانگری، دگرویرانگری، غربزدگی و یأس شوند.
#مدیریت_آموزشی #حکمرانی_آموزشی #مدیریت_فرهنگی #حکمرانی_یکپارچه_فرهنگی